دروغ
نامه ی اوین 14 تیر-94
گفت و شنود
اتوبوس
اتوبوس
37 سال همینگونه اتوبوس چپ کرده با مردم ایران رفتارشده است!
گفت: آقاي
زيباکلام گفته است؛ مردم آماده باشند که براي عيدفطر جشن هسته اي بگيرند، چون همه
مسائل حل شده است!
گفتم: کدام مسائل حل شده؟!
گفت: ايشان مي گويد؛ تکليف نطنز و فردو مشخص شده، تعداد سانتريفيوژهايي که بايد فعال باشند معلوم شده، حجم اورانيوم غني شده اي که بايد در ايران باشد مشخص شده و...
گفتم: اينها که امتيازات ما به حريف است! ايشان نفرموده اند در مقابل اين امتيازات چه گرفته ايم که به خاطر آن بايد جشن بگيريم؟! مثلاآيا تحريم ها برداشته شده يا تحقيق و توسعه ادامه خواهد داشت؟ و...
گفت: اتفاقا درباره لغو تحريم ها، لام تا کام حرف نزده و توضيح نداده که چرا بايد به خاطر امتيازاتي که داده ايم جشن بگيريم؟!
گفتم: چه عرض کنم؛ يارو نصف شب از وسط اتوبوس بلند شد و در گوش راننده چيزي گفت که راننده بهش گفت؛ آقا برو بشين. بعد از چند دقيقه دو مرتبه همين کار تکرار شد و راننده با عصبانيت گفت؛ مرد حسابي مگه عقل از سرت پريده؟ مسافرها پرسيدند مگه چي شده؟ و راننده گفت؛ به من ميگه اتوبوس رو چپ کن، يک کمي بخنديم و شادي کنيم!!
گفتم: کدام مسائل حل شده؟!
گفت: ايشان مي گويد؛ تکليف نطنز و فردو مشخص شده، تعداد سانتريفيوژهايي که بايد فعال باشند معلوم شده، حجم اورانيوم غني شده اي که بايد در ايران باشد مشخص شده و...
گفتم: اينها که امتيازات ما به حريف است! ايشان نفرموده اند در مقابل اين امتيازات چه گرفته ايم که به خاطر آن بايد جشن بگيريم؟! مثلاآيا تحريم ها برداشته شده يا تحقيق و توسعه ادامه خواهد داشت؟ و...
گفت: اتفاقا درباره لغو تحريم ها، لام تا کام حرف نزده و توضيح نداده که چرا بايد به خاطر امتيازاتي که داده ايم جشن بگيريم؟!
گفتم: چه عرض کنم؛ يارو نصف شب از وسط اتوبوس بلند شد و در گوش راننده چيزي گفت که راننده بهش گفت؛ آقا برو بشين. بعد از چند دقيقه دو مرتبه همين کار تکرار شد و راننده با عصبانيت گفت؛ مرد حسابي مگه عقل از سرت پريده؟ مسافرها پرسيدند مگه چي شده؟ و راننده گفت؛ به من ميگه اتوبوس رو چپ کن، يک کمي بخنديم و شادي کنيم!!
