بزك برجام در افكارعمومي با القاء 4 توهم

اوین نامه ی کیهان 21 شهریور - 94
گزارش خبري- تحليلي كيهان 
بزك برجام در افكارعمومي با القاء 4 توهم
البته نه ابهامی وجوددارد و نه جای سئوال است که چرا سربازجو شریعت نداری به دلیل پیشینه  پاسداری امنیتی-اطلاعاتی وبازجویی واعتراف گیری وپرونده سازی درون زندان که دارد. هرگز صداقت ندارد که بدون تحریف ووارونه گویی وکتمان کردن حقایق  نه به علت پدیده وموضوعات نه پردازد که معلول گرایی می کند تا اهداف خاصی که دارد پیگیری کند .برای همین برای اینکه باتوافق هسته ای مخالفت کرده باشد . همچنین بدون آنکه به منبع رسمی و علمی ادعایش اشاره ای کند.  نماینده ا فکار عمومی شده و تیتر خبری دلخواه زده است "بزک برجام درا فکارعمومی باا لقاء 4 توهم " البته مشخص است که همچون رهبر انتصابی اش برخلاف اینکه  ادعای  نمایندگی و سخنگویی ووکیل مدافع مردم ایران دارد .ولی شتن وحشت از درخواست نظر سنجی آزاد عمومی محور موضوعات ازجمله برجام دارد؟

انتشار نتايج يک نظرسنجي از سوي بي بي سي نشان داد دادن اطلاعات خلاف واقع تا چه ميزان در شکل گيري افکارعمومي موثر است و واکنش مردم پس از آگاهي از واقعيت ها چيست.
    اخيرا مرکز مطالعات امور بين الملل و امنيت دانشگاه مريلند، با همراهي موسسه نظرسنجي ايران پل، با نظرسنجي تلفني از هزار نفر به تحقيق درباره موضع افکارعمومي ايران در قبال توافق هسته اي پرداخته است.

    براساس اين نظرسنجي 76 درصد شرکت کنندگان از توافق ايران و 5+1 حمايت کرده اند.

    43 درصد پاسخ دهندگان به شدت حامي توافق هستند و 33 درصد هم «تا حدودي» از آن حمايت مي کنند اما در مقابل 7 درصد پاسخ دهندگان گفته اند که به شدت مخالف توافق هستند و 14 درصد هم تا حدودي با آن مخالفت دارند.

    نتايج اعلام شده براساس اين نظرسنجي، ظاهرا مويد اظهارات مسئولان دولتي ايران است که با خوشحالي هرچه تمام تر از حمايت همه جانبه مردم سخن مي گفتند. به عنوان نمونه، چندي قبل اسحاق جهانگيري، معاون اول رئيس جمهور در سخنان تندي اعلام کرده بود 84 درصد مردم موافق برجام هستند و مخالفان تنها 4 درصد هستند و حق دارند به همان اندازه هم سخن بگويند! و لابد حالاکه بي بي سي نتايج اين نظرسنجي را اعلام کرده، مي توانند با غرور به صندلي خود تکيه زده و از درستي کارشان اعلام رضايت کنند! اما اين همه ماجرا نيست و نظرسنجي دانشگاه مريلند، چيزهاي ديگري را هم نشان مي دهد.

         
تزريق اطلاعات غلط
    گزارش بي بي سي تصريح مي کند: «اين حمايت گسترده از توافق و از ادامه برنامه هسته اي در حالي است که بيشتر پاسخ دهندگان اطلاعات نادرستي درباره توافق دارند و انتظاراتشان براي نتايج مثبت آن بالااست.» و بعد در عبارتي مهم تاکيد مي کند «يکي از يافته هاي اين تحقيق اين است که تصورات نادرست درباره توافق اتمي در ميان طرفداران حسن روحاني به طور قابل ملاحظه اي بيشتر از ديگران است

    اما به راستي چه عاملي باعث شده که بيشتر پاسخ دهندگان از توافق اطلاع نادرستي داشته باشند و بالاتر از آن چرا اطلاعات نادرست حاميان دولت، به مراتب بيشتر از ديگران است؟! دليل اين امر واضح است، دولتمردان تاکيد و اصرار داشته و دارند که هيچ صداي مخالفي در جامعه درباره برجام به گوش نرسد و تنها و تنها آنها درباره برجام و دستاوردهايش سخن بگويند و خب در چنين شرايطي معلوم است که آنها چه مي گويند! دليل اطلاعات نادرست حاميان دولت هم همين است چرا که آنها به دولت و آمار و ارقام و اخبارش بيشتر اعتماد کرده و سراغ منابع ديگر نمي روند و در نتيجه شدت اطلاعات نادرست در آنها افزايش مي يابد.    

     
القاء توهم
    نظرسنجي دانشگاه مريلند نشان مي دهد جامعه ايران به دليل القائات نادرست و بعضا دروغ هايي که به آنها گفته شده، از يکطرف به جد موافق و همراه برنامه هسته اي هستند و از ديگر سو موافق برجام! حال آنکه هر ناظر بي طرفي مي داند که اين دو هرگز با هم جمع نمي شوند. براساس اين نظرسنجي، 85 درصد جامعه به شدت خواستار ادامه برنامه هسته اي کشور هستند در حالي که برجام بخش هاي مهم و بنياديني از برنامه هسته اي ايران را تعطيل مي کند. همين يک تضاد کافي است تا نشان دهد گروهي تعمداً از اعلام و افشاي حقايق مندرج در برجام پرپيچ و خم نگرانند اما اين همه ماجرا نيست و نظرسنجي از دروغ هاي ديگري هم خبر مي دهد! 

    
بازرسي از مراکز نظامي، هرگز!
    براساس نظرسنجي دانشگاه مريلند؛ «61 درصد پاسخ دهندگان فکر مي کرده اند که بازرسان آژانس بين المللي انرژي اتمي تحت هيچ شرايطي اجازه دسترسي به پايگاه هاي نظامي ايران را نخواهند داشت، و تنها 24 درصد پاسخ دهندگان مي دانسته اند که ايران پذيرفته که تحت شرايطي بازرسان آژانس به پايگاه هاي نظامي دسترسي داشته باشند

    اما به راستي چه کسي چنين تصوري را در مردم ايجاد کرده که باعث انحراف ذهن 61 درصد آنها شده است!؟ فراموش نکنيم نخستين بار برخي اعضاي دولت بودند که قاطعانه از عدم اجازه بازرسي از مراکز نظامي سخن گفتند و ادعاي آمريکايي ها - که از قضا متکي به متن برجام و قطعنامه بود- را براي مصرف داخلي قلمداد مي نمودند!

         
بهشت اقتصادي پس از برجام!
    نظرسنجي مذکور را اعلام مي دارد: «64 درصد از پاسخ دهندگان انتظار دارند که به دنبال توافق، ظرف شش ماه يا يک سال بيکاري در ايران به طور چشمگيري پايين بيايد و 62 درصد هم انتظار دارند که ظرف همين مدت سطح زندگي مردم به طور محسوسي بهبود پيدا کند.

    اما اين تصور از کجا آمده است!؟ چه اتفاقي افتاده که درصد بالايي از افراد شرکت کننده در نظرسنجي، انتظار تحول چشمگير اقتصادي و ايجاد اشتغال گسترده طي 6 ماه و يکسال را دارند؟! پاسخ را بايد در 2 سال تبليغات دروغين و خلاف واقع رسانه هاي زنجيره اي حامي دولت که ناشي از سخنان دولتمردان بود جستجو کرد. از روزي که آمريکا در مناظره انتخاباتي «کدخدا» خوانده شد و قرار شد چرخ سانتريفيوژها بچرخد و چرخ زندگي مردم هم در سايه تعامل با کدخدا بچرخد تا هم سخنان مقامات مختلف دولتي که خزانه را خالي اعلام مي کردند و... تا يک روز بعد از پذيرش برجام، اينگونه ادعا شد که گشايش اقتصادي تنها و تنها در سايه توافق با غرب ممکن است اما بلافاصله پس از توافق، ناگهان همه حرف هاي پيشين فراموش شد و به مردم گفته شد که انتظار زيادي از برجام نداشته باشند! اين القاء ناروا طي 2 سال کار خودش را کرد و اکنون به شدت نگران آگاهي مردم از ماهيت واقعي برجام است!

         
دروغ اجراي متوازن برجام
    نظرسنجي نشان مي دهد؛ «77 درصد از پاسخ دهندگان اين نظرسنجي تصور مي کرده اند که تحريم هاي وضع شده عليه ايران قبل از يا همزمان با اقدامات ايران لغو مي شوند و تنها 16 درصد به درستي اطلاع داشتند که لغو تحريم ها پس از آن که ايران بخش هاي مهمي از تعهداتش را انجام دهد انجام مي گيرد

    بارها و بارها مقامات مذاکره کننده و برخي ديگر از مسئولان دولتي تاکيد کرده اند که اقدامات ما و 5+1 متوازن است و امکان سوء استفاده را از آنها سلب کرده اند. اين سخن خلاف واقع آنقدر تکرار شده که بنظر مي رسد خود مسئولان هم آن را باور کرده اند! درست به همين دليل است که با هر گونه روشنگري به روش قهرآميز و بکارگيري زنجيره اي ها برخورد مي کنند. اما واقعيت اينست که همانگونه که گزارش مذکور دقيقاً و با بکارگيري لفظ «به درستي» نشان مي دهد، براساس متن برجام کشورمان متعهد شده بيش از يکصد تعهد را به تمامي انجام دهد، سپس آژانس آن را راستي آزمايي کند و آنگاه در صورت تاييد آژانس، نوبت به توقف چند تحريم آمريکا و اروپاخواهد رسيد! بديهي است که اگر مردم کشورمان از اين مدل معامله آگاه شوند، هرگز با آن موافقت و همراهي نخواهند کرد.

         
خدعه آمريکايي با بزک داخلي!
    مرکز تحقيقات دانشگاه مريلند پس از نظرسنجي خود به اين نتيجه رسيده که «59 درصد پاسخ دهندگان به نظرسنجي فکر مي کنند که آمريکا همه تحريم هاي خود را لغو خواهد کرد و 56 درصد هم فکر مي کنند که ايران زير بار محدوديت تحقيقات هسته اي خود نرفته است. اين در حالي است که آمريکا تنها تحريم هاي مرتبط با برنامه هسته اي را لغو مي کند و ايران محدوديت هاي جدي را براي تحقيقات هسته اي خود پذيرفته است

    واضح است که اين تصور از کجا در ذهن مردم نقش بسته است! وقتي به مردم گفته مي شود براي نخستين بار و بعنوان «امتيازي بزرگ و تاريخي، 5 قدرت برتر دنيا! حق هسته اي ايران را به رسميت شناخته اند و بدون کمترين ترديدي به غني سازي صنعتي ادامه خواهيم داد، معلوم است که چه تصور غلطي در مخاطب ايجاد مي شود! اما نگاهي گذرا به متن برجام نشان مي دهد که آنها تنها مرکزي که حق غني سازي براي ما در آن محفوط دانسته شده يعني اراک را هم بعنوان مرکزي «تحقيقاتي» و نه «صنعتي» پذيرفته اند! فرجام چنين دروغي، فريب افکار عمومي است و لاجرم موافقت مردم براي مراحل آتي از جمله انتخابات را در پي دارد!

    درباره تحريم هاي آمريکا هم فراموش نکنيم يک مقام ارشد در حضور نمايندگان رسماً اعلام کرد کلمه «تعليق» در برجام اصلاً ذکر نشده و هر چه هست «لغو» تحريم هاست! اما نگاهي گذرا به متن برجام خلاف اين سخن را به سادگي اثبات مي کند.

    حال مي توان فهميد چه کساني به مردم آدرس غلط مي دهند و وحشت دارند حقايق براي آنها آشکار شود و با فشارهاي مستقيم و غيرمستقيم به رسانه ها و به ويژه به صدا و سيما، جلوي مناظره هاي دقيق و کارشناسي که به بالاتر رفتن آگاهي مردم منجر مي شود را مي گيرند!

    دانشگاه مريلند نتيجه اين سياست را در پايان گزارش به خوبي ذکر کرده و اعلام داشتند؛ «از ديگر نتايج اين تحقيق رشد محبوبيت حسن روحاني و محمدجواد ظريف در يک سال گذشته است. همچنين شمار کساني که خواهان پيروزي هواداران دولت در انتخابات مجلس هستند رشد کرده و از 49/8 درصد در سال گذشته به 60/1 درصد رسيده است

    همين امر نشان مي دهد که عده اي حاضرند براي پيروزي هاي جناحي و حزبي و انتخاباتي، تا مرز «قلب واقعيات» و فريب افکارعمومي و نابودي منافع ملي پيش بروند! در چنين شرايطي مسئوليت آگاهان و آشنايان به برجام براي افزايش دانش عمومي از متن تاسف برانگيز برجام به مراتب بيش از گذشته است و رسالتي تاريخي برعهده آنان و به ويژه بر عهده صدا و سيماست تا با دعوت از کارشناسان منصف و غيروابسته به دولت، حقايق را با مردم در ميان گذارد.