نگاه: نفوذ با رمز ديپلماسي علمي

نگاه 
نفوذ با رمز ديپلماسي علمي 8 مهرداد -94

 همکار سربازجو شریعت نداری برای اینکه سفر شخصیت های اروپایی به خصوص آمریکایی ها به ایران را زیر سئوال ببرد و اهداف جاسوسی از اینگونه سفرها را برداشت و اچاشنی کند . بنابراین به سبک بلزجویی سربازجو شریعت نداری در این مورد قلمفرسایی  کرده است تا توانسته باشد  انتقاد کند که  چرا س از انتشار بيانيه دانشگاه بال مبني بر سفر هيئت بلند پايه نمايندگان ارشد موسسات آموزش عالي آمريکا به ايران در رسانه هاي داخلي و پيگيري خبرنگاران از وزارت علوم، حسين سالار آملي قائم مقام وزير در امور بين الملل و رئيس مرکز همکاري هاي علمي و بين المللي با خونسردي تمام و گويي که در حالي که سعي داشت موضوع را عادي جلوه دهد، گفت: هر هفته تعدادي از اين سفرها به ايران انجام مي شود و اين سفرها در راستاي آشنايي با دستاوردها و گسترش ارتباطات دانشگاهي بين دو کشور است؟
نويسنده: محمد حسن محبي
بهمن ماه سال 92 بود که 3 فيزيکدان آمريکايي براي شرکت در همايشي که در دانشگاه شريف برگزار شده بود، وارد کشور شدند. اين 3 فيزيکدان اهداف خود را از سفر به ايران طي گزارشي که چند ماه بعد در نشريه نيچر فيزيک منتشر کردند کمک به ديپلماسي علمي، ملاقات با دانشمندان ايراني و تقويت و گسترش ارتباط هاي علمي عنوان کرده بودند.
    
براساس اين گزارش، اين 3 نفر در اين سفر با اعضاي هيئت علمي دانشگاه شريف، اصفهان، صنعتي اصفهان و شيراز نيز ديدار کردند و همچنين از پذيرش عنوان استادياري دانشگاه شريف نيز خبر داده بودند. آنان در اين گزارش ضمن سياه نمايي از فضاي گذشته و با حالت مدعي، انزواي علمي ايران را ناشي از انزواي سياسي دانسته بودند. اما نکته مهم و جالب گزارش اين نکته بود که اين سفر در چارچوب اهداف سياست خارجي آمريکا بود و به صراحت تاکيد شده بود اين سفر از سوي وزارت خارجه آمريکا برنامه ريزي شده بود.
    
همچنين پايگاه اينترنتي موسسه آموزش بين المللي اعلام کرد هيئتي از نمايندگان آموزش عالي آمريکا در روزهاي ششم تا دوازدهم ژوئن (16 تا 22 خرداد) سال جاري از ايران ديدن کردند. براساس بيانيه اين پايگاه اين ديدار به منظور افزايش همکاري دانشگاهي آمريکا و ايران بين نمايندگان دانشگاه هاي بال، پيتزفر کالج، راتگرز، دانشگاه کاليفرنياي جنوبي و دانشگاه ايالتي وين با اعضاي هيئت علمي سيزده دانشگاه و موسسه تحقيقاتي از جمله دانشگاه تهران، دانشگاه شهيدبهشتي، دانشگاه علامه طباطبايي، دانشگاه الزهرا، دانشگاه شريف، دانشگاه شيراز، دانشگاه اصفهان، پژوهشگاه ملي مهندسي ژنتيک، موسسه تحقيقات ملي علوم و فن آوري، موسسه رويان، پژوهشگاه دانش هاي بنيادي و دانشگاه زند بازديد کردند.
    
خبر سفر هيئت دانشگاهي آمريکابه ايران بعد از چند روز از بازگشت آنها به آمريکا در حالي در خبرگزاري ها و سايت هاي خبري منتشر شد که ديدارهاي اين هيئت با نمايندگان دانشگاه هاي ايران در طول حضور يک هفته اي آنان در سکوت خبري رسانه ها و اعلام بي خبري مسئولان وزارت علوم درباره اين سفر روي داد.
    
پس از انتشار بيانيه دانشگاه بال مبني بر سفر هيئت بلند پايه نمايندگان ارشد موسسات آموزش عالي آمريکا به ايران در رسانه هاي داخلي و پيگيري خبرنگاران از وزارت علوم، حسين سالار آملي قائم مقام وزير در امور بين الملل و رئيس مرکز همکاري هاي علمي و بين المللي با خونسردي تمام و گويي که در حالي که سعي داشت موضوع را عادي جلوه دهد، گفت: هر هفته تعدادي از اين سفرها به ايران انجام مي شود و اين سفرها در راستاي آشنايي با دستاوردها و گسترش ارتباطات دانشگاهي بين دو کشور است. وي ادامه داد: اين ديدارها در گسترش روابط علمي و ارتقاء همکاري هاي دو کشور موثر است. آلن گودمن مدير اجرايي موسسه آموزش بين المللي و رهبر هيئت آمريکايي اما بعد از بازگشت از ايران در مورد اهداف اين سفر و انگيزه انجام چنين اقداماتي گفت: «ديپلماسي آموزشي در زيرمجموعه ديپلماتيک تعريف شده است که قبل از ايران در چين و ويتنام دنبال شد و اين موسسه آموزش بين المللي چنين تلاش هايي را در سال هاي اخير، در خصوص ميانمار و کوبا انجام داده است و اکنون اين طرح در مورد ايران آغاز شده است
    
وي در ادامه از طرح جديد آموزش عالي اين موسسه براي ايران با همان رويکرد ديپلماتيک خبر داد و به اين نکته اذعان کرد که اين طرح شامل مجموعه اي از اقدامات از برگزاري کنفرانس هاي دوجانبه، تهيه گزارش هايي در زمينه فرصت هاي موجود براي توسعه همکاري هاي دانشگاهي، برگزاري کارگاه هاي آموزشي براي روساي دانشگاه ها و اجراي فعاليت هايي که با هدف افزايش تبادل دانشجو و هيئت هاي علمي انجام مي شود.
    
در اينجا ذکر چند نکته خالي از لطف نيست. نخست؛ براساس گفته اعضاي اين هيئت ها، اين سفرها همگي با تاييد و تشويق وزارت خارجه آمريکا صورت گرفته و اصولاً جزئي از ديپلماسي عمومي اين کشور محسوب مي گردد. ديپلماسي عمومي اقداماتي براي تعامل و ارتباط با ديگر ملل و انديشه ها دانسته شده که هدف از آن استقرار و استمرار روابط طولاني مدت به منظور القاي فرهنگ و سياست هاي نظام مورد نظر به جوامع ديگر است. معاونت امور عمومي و ديپلماسي عمومي وزارت خارجه در قالب سندي با عنوان «استراتژي ملي آمريکا درباره ديپلماسي عمومي و ارتباطات استراتژيک»، اهداف ديپلماسي عمومي آمريکا را به سه دسته تقسيم مي کند: ارائه چهره اي مثبت از آمريکا، به انزوا کشاندن افراط گرايان به کمک تقويت جريان ها و گروه هاي ميانه رو، کمک به تقويت ارزش ها و منافع مشترک ميان مردم آمريکا و جهان. چراکه آمريکا علت اصلي نفرت از سياست هايش در جهان را در کانون هاي علمي و مذهبي جست و جو مي کند. لذا براساس اين استراتژي توسعه همکاري هاي علمي و فعاليت هايي مثل اعزام دانشجو به خارج و پذيرش بورس هاي تحصيلي را در دستور کار خود قرار داده است به گونه اي که هزاران دانشجو در قالب برنامه هاي تبادل دانشجو در آمريکا در حال تحصيل هستند. دوم؛ مشکلي که هميشه در مواجهه با غرب با آن رو به رو هستيم استانداردهاي دوگانه است. کساني که به علم به عنوان يک ارزش جهاني نگاه مي کنند چرا در خصوص اخراج دانشجويان ايراني از دانشگاه هاي اروپايي هيچ واکنشي نشان نمي دهند و يا در قبال تحريم هاي سال 2010 که برخي ناشران علمي غرب از در اختيار قرار دادن مقالات به دانشمندان ايراني خودداري مي کنند، سکوت مي کنند. سوم؛ اين نوشتار در پي نفي ارتباطات علمي نيست اما بايد مشخص گردد که اين ارتباطات براساس کدام سياست و راهبرد مبتني بر نياز انجام مي شود و مشخص گردد که چه افرادي و با چه پيشينه اي، اجازه ورود و حضور در کشور را دارند و آيا صرف حضور اين افراد کمکي به پيشرفت علم در کشور مي کند و دستاورد اين سفرها چه بوده است؟ چهارم؛ اما فارغ از مباحث امنيتي که کارشناسان بايد آنها را مورد بررسي قرار داده و مسئولان امر نيز در اين خصوص پاسخگو باشند، هدف از اين نوع سفرها که از آن تعبير به ديپلماسي علمي مي شود، چيست؟ شايد اظهار نظر باراک اوباما در مصاحبه با نيويورک تايمز بهترين پاسخ براي اين سوال باشد. وي مي گويد؛ يکي از سياست هاي کلان و اصلي آمريکا در اين مذاکرات (هسته اي) تغيير ذهنيت ايراني ها نسبت به آمريکا و به عبارت روشن تر «استکبارزدايي ذهني» از ايرانيان نسبت به چهره آمريکا است. مثل اينکه اين بار پروژه نفوذ از رهگذر ديپلماسي علمي و با هدف تاثيرگذاري بر نخبگان جامعه چند وقتي است که در حال اجراست.