روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی 4 شنبه 19 شهریور
ماه سال 1394
سرمقاله : روزی نامه ی جمهوری اسلامی " برجام و 5
نکته"
توافق هستهای به سرفصل تازهای در سیاست کشور تبدیل
شده و به تناسب اهمیت آن حساسیتهائی در این زمینه بروز کرده که البته تا حدودی
طبیعی و پذیرفتنی به نظر میرسد اما اخیراً مواردی به چشم میخورد که به نگرانیها
درخصوص نحوه تعامل با موضوع دامن زده است. در این مقوله نکات مهمی وجود دارند که
گاهی مورد غفلت قرار میگیرند و یا در سایه برخوردهای غیراصولی، عمداً یا سهواً به
فراموشی سپرده میشوند.
1- هر تواقفی، هر چند کامل و شامل باشد و در تنظیم آن هم نهایت دقت عمل را به خرج داده باشند، ممکن است بیعیب و نقص نباشد و بتوان مفاهیم بهتر و مناسبتری را در آن گنجانید، ولی از آنجا که توافق یک موضوع «طرفینی» است و به کرسی نشاندن دیدگاههای یکطرف نیازمند پذیرش و اقناع طرف مقابل (طرفهای مقابل) نیز هست، لزوماً تراضی طرفین به منزله تامین تمامی نقطه نظرات آنها نیست. با نگاهی به مجموعه دیدگاههای موافق و مخالفی که این روزها در آمریکا نیز مطرح میشود، بهتر میتوان دریافت که هیئت ایرانی با هوشمندی و دقت نظر بالائی توانسته است بخش قابل توجهی از دیدگاهها و خواستههای مطرح را در توافقنامه بگنجاند. این بدان معنی است که انتظار اینکه تمامی فهرست خواستههای ما عیناً و بدون کم و کاست در متن توافقنامه قید شود، انتظاری دور از ذهن است که با واقعیتهای عینی تطابق چندانی ندارد.
2 – نحوه طرح موضوعات و بیان انتقادات و نقطهنظرات، گاهی به گونهای تهاجمی، پرخاشگرانه و حتی اهانت آمیز علیه تیم مذاکره کننده صورت میگیرد که گوئی تمامی قصور و تقصیرهائی که ادعامی شود، واقعاً از این افراد سرزده و آنها به همین دلیل باید در معرض انواع و اقسام حملات و اهانتها و رفتارهای تحقیرآمیز قرار گیرند درحالی که این فقط یک ادعاست و واقعیت ندارد. در این زمینه، این نکته عمداً یا سهواً ولی مطلقاً فراموش میشود که آنچه حاصل آمده، محصول فرآیند مذاکراتی است که نمایندگان کشور با 5 قدرت جهانی داشتهاند و دستاورد این تقابل و تعامل که میدانیم به راحتی و سادگی صورت نگرفته، با درک تمامی پیچیدگیها و ظرافتهایش، اکنون در مقابل چشمان ما قرار دارد. عقل و منطق ایجاب میکند در بیان نقطه نظرات خود به گونهای سخن بگوئیم و موضع گیری کنیم که شائبه دشمنی با گروه مذاکره کننده و کینهورزی علیه آنها را در ذهنها تداعی نکند و آب به آسیاب دشمن نریزد. ما اگر حتی به دیدگاه و موضع و نتایج کار هیئت مذاکره کننده هم انتقاد و ایرادی را وارد بدانیم، قطعاً هیچکس چنین اجازهای به ما نداده است که به افراد و شخصیتهای دلسوز و متعهدی هجوم بیاوریم که نهایت سعی و تلاش خود را صادقانه و خاضعانه به خرج دادهاند و بیشترین دستاورد قابل تحصیل را کسب کردهاند.
3 – جای تاسف دارد که در بعضی موارد به تلخی احساس میشود عملکرد صدا و سیما و بعضی نمایندگان مجلس و چهرههای سیاسی، یک «وجه مشترک» دارد و آن سیاسی کاری و برخورد دوگانه با این موضوع و اصل مذاکرات و حاصل آنست. گویا برخی فراموش کردهاند و یا میدانند ولی روی فراموشکاری و ساده دلی مخاطبین، بیش از حد حساب کردهاند که همین عناصر و افراد و گروهها دیروز با سکوت معنیدار و یا موضعگیریهای غیرمنطقی خود در قبال عملکرد مسئله ساز در سالهای گذشته چه کارنامهای نزد ملت دارند که امروزه یکباره سینه چاک میکنند و از عمق وجودشان آتش خشم و غضب خود را آشکار مینمایند.
مگر مردم فراموش کردهاند که شرایط امروزین کشور حاصل «بیعملی» و «بیتوجهی» و «ندانم کاری» کسانی بود که فقط به لفاظیهای سیاسی - تبلیغاتی اکتفا کردند و بیهیچ تصمیم و اقدام قابل ذکری که متناسب با ابعاد مسئله باشد، صرفاً قطعنامههای شورای امنیت را کاغذ پاره خواندند و فرصتی طلائی برای دشمن و متحدانش فراهم ساختند که تحریمهای یکجانبه آمریکا را با تصویب 7 قطعنامه علیه ایران به تحریمهای الزامآور جهانی تبدیل نمایند؟
اگر آن جماعت و حامیان و کف زنندگان برای آنها ذرهای انصاف و صداقت داشتند، صادقانه به دستاوردهای گروه جدید و موفقیت آشکار آنها اذعان و اعتراف میکردند و به آنها آفرین میگفتند و یا لااقل با سکوت خود فرصتی و زمینهای فراهم میساختند که شاید مردم آن گذشتهها و تجارب تلخ و تاسف بار را فراموش کنند و به خاطر نیاورند که ما این ضربهها را از کجا و در چه زمانی خوردیم که امروز عقلای قوم هم در حل و فصل موضوع همچنان دچار مشکل و محذورند. لازم است به جد، به آن جماعت و حامیان آنها هشدار داد که اگر اهل انصاف و مروت نیستند، لااقل مردم را فراموشکار تصور نکنند که سخت ناجوانمردانه است.
4 – از ابتدای امر قرار بود موضوع هستهای، موضوعی «ملی» و به دور از حب و بغضهای سیاسی و جناحی و باندبازیهای رایج باشد. مردم هرگز به کسی اجازه نخواهند داد که موضوعی تا این حد مهم و حساس و بنیادین را در حد بازیچهای سیاسی تقلیل دهد و سعی کند از طریق موضوع هستهای، به تسویه حسابهای سیاسی – تبلیغاتی بپردازد و شرایطی را به بار آورد که باز هم تاوان سنگین امروز و فردای آنرا مردم و نظام بپردازند.
5 – موضوع مهم دیگر به بررسیهای جاری مجلس محترم و کمیسیون ویژه درخصوص «برجام» باز میگردد. اگرچه ترکیب کمیسیون بررسی برجام، شباهت بسیار زیادی به ترکیب همان جماعتی دارد که خود را «دلواپسان» معرفی میکردند و تابلوی معرفی خود را با چنین واژهای آراستند، ولی حساب یک طیف سیاسی در فعالیتهای سیاسی – تبلیغاتی خود باید از حساب مجلس که یک هیئت بررسی برجام تشکیل داده، جدا و کاملاً متمایز باشد. بحث اصلی بر روی «ترکیب» کمیسیون ویژه بررسی برجام نیست بلکه بر روی «عملکرد و مواضع» آنست که این روزها تا حدودی مسئله ساز به نظر میرسد. از یکطرف براساس آنچه این روزها از جلسات کمیسیون و نشست با اعضای مذاکره کننده منعکس شده، عموماً تعاملات از جنس برخورد تهاجمی و طلبکارانه است که کمتر با موازین اخلاقی و حفظ حرمتها و شان گروه مذاکره کننده سازگاری دارد و از طرف دیگر در مسائل حاشیهای نیز رفتاری تفاخرآمآآ
آمیز و غیرقابل قبول با گروه مذاکره کننده صورت گرفته است.
انتظار اینست که رفتارها در کمیسیون برجام، بتواند افکار عمومی را به صداقت و دلسوزی اعضاء آن برای منافع ملی مطمئن سازد. فقط در اینصورت است که خروجی این کمیسیون میتواند برای مردم قانع کننده و رضایتبخش باشد و البته جایگاه مجلس نیز همین را اقتضا میکند.
1- هر تواقفی، هر چند کامل و شامل باشد و در تنظیم آن هم نهایت دقت عمل را به خرج داده باشند، ممکن است بیعیب و نقص نباشد و بتوان مفاهیم بهتر و مناسبتری را در آن گنجانید، ولی از آنجا که توافق یک موضوع «طرفینی» است و به کرسی نشاندن دیدگاههای یکطرف نیازمند پذیرش و اقناع طرف مقابل (طرفهای مقابل) نیز هست، لزوماً تراضی طرفین به منزله تامین تمامی نقطه نظرات آنها نیست. با نگاهی به مجموعه دیدگاههای موافق و مخالفی که این روزها در آمریکا نیز مطرح میشود، بهتر میتوان دریافت که هیئت ایرانی با هوشمندی و دقت نظر بالائی توانسته است بخش قابل توجهی از دیدگاهها و خواستههای مطرح را در توافقنامه بگنجاند. این بدان معنی است که انتظار اینکه تمامی فهرست خواستههای ما عیناً و بدون کم و کاست در متن توافقنامه قید شود، انتظاری دور از ذهن است که با واقعیتهای عینی تطابق چندانی ندارد.
2 – نحوه طرح موضوعات و بیان انتقادات و نقطهنظرات، گاهی به گونهای تهاجمی، پرخاشگرانه و حتی اهانت آمیز علیه تیم مذاکره کننده صورت میگیرد که گوئی تمامی قصور و تقصیرهائی که ادعامی شود، واقعاً از این افراد سرزده و آنها به همین دلیل باید در معرض انواع و اقسام حملات و اهانتها و رفتارهای تحقیرآمیز قرار گیرند درحالی که این فقط یک ادعاست و واقعیت ندارد. در این زمینه، این نکته عمداً یا سهواً ولی مطلقاً فراموش میشود که آنچه حاصل آمده، محصول فرآیند مذاکراتی است که نمایندگان کشور با 5 قدرت جهانی داشتهاند و دستاورد این تقابل و تعامل که میدانیم به راحتی و سادگی صورت نگرفته، با درک تمامی پیچیدگیها و ظرافتهایش، اکنون در مقابل چشمان ما قرار دارد. عقل و منطق ایجاب میکند در بیان نقطه نظرات خود به گونهای سخن بگوئیم و موضع گیری کنیم که شائبه دشمنی با گروه مذاکره کننده و کینهورزی علیه آنها را در ذهنها تداعی نکند و آب به آسیاب دشمن نریزد. ما اگر حتی به دیدگاه و موضع و نتایج کار هیئت مذاکره کننده هم انتقاد و ایرادی را وارد بدانیم، قطعاً هیچکس چنین اجازهای به ما نداده است که به افراد و شخصیتهای دلسوز و متعهدی هجوم بیاوریم که نهایت سعی و تلاش خود را صادقانه و خاضعانه به خرج دادهاند و بیشترین دستاورد قابل تحصیل را کسب کردهاند.
3 – جای تاسف دارد که در بعضی موارد به تلخی احساس میشود عملکرد صدا و سیما و بعضی نمایندگان مجلس و چهرههای سیاسی، یک «وجه مشترک» دارد و آن سیاسی کاری و برخورد دوگانه با این موضوع و اصل مذاکرات و حاصل آنست. گویا برخی فراموش کردهاند و یا میدانند ولی روی فراموشکاری و ساده دلی مخاطبین، بیش از حد حساب کردهاند که همین عناصر و افراد و گروهها دیروز با سکوت معنیدار و یا موضعگیریهای غیرمنطقی خود در قبال عملکرد مسئله ساز در سالهای گذشته چه کارنامهای نزد ملت دارند که امروزه یکباره سینه چاک میکنند و از عمق وجودشان آتش خشم و غضب خود را آشکار مینمایند.
مگر مردم فراموش کردهاند که شرایط امروزین کشور حاصل «بیعملی» و «بیتوجهی» و «ندانم کاری» کسانی بود که فقط به لفاظیهای سیاسی - تبلیغاتی اکتفا کردند و بیهیچ تصمیم و اقدام قابل ذکری که متناسب با ابعاد مسئله باشد، صرفاً قطعنامههای شورای امنیت را کاغذ پاره خواندند و فرصتی طلائی برای دشمن و متحدانش فراهم ساختند که تحریمهای یکجانبه آمریکا را با تصویب 7 قطعنامه علیه ایران به تحریمهای الزامآور جهانی تبدیل نمایند؟
اگر آن جماعت و حامیان و کف زنندگان برای آنها ذرهای انصاف و صداقت داشتند، صادقانه به دستاوردهای گروه جدید و موفقیت آشکار آنها اذعان و اعتراف میکردند و به آنها آفرین میگفتند و یا لااقل با سکوت خود فرصتی و زمینهای فراهم میساختند که شاید مردم آن گذشتهها و تجارب تلخ و تاسف بار را فراموش کنند و به خاطر نیاورند که ما این ضربهها را از کجا و در چه زمانی خوردیم که امروز عقلای قوم هم در حل و فصل موضوع همچنان دچار مشکل و محذورند. لازم است به جد، به آن جماعت و حامیان آنها هشدار داد که اگر اهل انصاف و مروت نیستند، لااقل مردم را فراموشکار تصور نکنند که سخت ناجوانمردانه است.
4 – از ابتدای امر قرار بود موضوع هستهای، موضوعی «ملی» و به دور از حب و بغضهای سیاسی و جناحی و باندبازیهای رایج باشد. مردم هرگز به کسی اجازه نخواهند داد که موضوعی تا این حد مهم و حساس و بنیادین را در حد بازیچهای سیاسی تقلیل دهد و سعی کند از طریق موضوع هستهای، به تسویه حسابهای سیاسی – تبلیغاتی بپردازد و شرایطی را به بار آورد که باز هم تاوان سنگین امروز و فردای آنرا مردم و نظام بپردازند.
5 – موضوع مهم دیگر به بررسیهای جاری مجلس محترم و کمیسیون ویژه درخصوص «برجام» باز میگردد. اگرچه ترکیب کمیسیون بررسی برجام، شباهت بسیار زیادی به ترکیب همان جماعتی دارد که خود را «دلواپسان» معرفی میکردند و تابلوی معرفی خود را با چنین واژهای آراستند، ولی حساب یک طیف سیاسی در فعالیتهای سیاسی – تبلیغاتی خود باید از حساب مجلس که یک هیئت بررسی برجام تشکیل داده، جدا و کاملاً متمایز باشد. بحث اصلی بر روی «ترکیب» کمیسیون ویژه بررسی برجام نیست بلکه بر روی «عملکرد و مواضع» آنست که این روزها تا حدودی مسئله ساز به نظر میرسد. از یکطرف براساس آنچه این روزها از جلسات کمیسیون و نشست با اعضای مذاکره کننده منعکس شده، عموماً تعاملات از جنس برخورد تهاجمی و طلبکارانه است که کمتر با موازین اخلاقی و حفظ حرمتها و شان گروه مذاکره کننده سازگاری دارد و از طرف دیگر در مسائل حاشیهای نیز رفتاری تفاخرآمآآ
آمیز و غیرقابل قبول با گروه مذاکره کننده صورت گرفته است.
انتظار اینست که رفتارها در کمیسیون برجام، بتواند افکار عمومی را به صداقت و دلسوزی اعضاء آن برای منافع ملی مطمئن سازد. فقط در اینصورت است که خروجی این کمیسیون میتواند برای مردم قانع کننده و رضایتبخش باشد و البته جایگاه مجلس نیز همین را اقتضا میکند.