مرد شیشه‌ ای، سر از تن پدرش جدا کرد!

مرد شیشه‌ ای، سر از تن پدرش جدا کرد!  10 شهریوز -94
نگاه کنید نتیجه ی مبارزه با قاچاقچیان مواد مخدر و معتادین که شامل لیست بالا  بلند متهمان اعدام شدگان است که همراه آن بی شمار خانواده های بنیان شان ازهم پاشیده شده است . نتیجه آنگونه شده است که معتاد مصرف کننده موادمخدر شیشه هم دوستش را کشته ونم سرپدرش را جدا کرده است .

مرد جنایتکار که دوست و پدرش را به قتل رسانده بود، به قصاص محکوم شد.
13
دی سال 90 مردی که در دفتر پیک موتوری کار می‌کرد ناپدید شد.
بعد از آن خانواده این مرد موضوع ناپدید شدن او را به پلیس خبر دادند و ماموران پلیس نیز موضوع را در دستور کار خود قرار داده و به تحقیق در این رابطه پرداختند.
با آغاز تجسس‌ها جسد این مرد در اطراف شهریار پیدا شد که با ضربات متعدد چاقو کشته شده بود.
در ادامه ردیابی تلفن همراه مقتول نشان داد که او با مردی به نام "حسن" تماس تلفنی داشته و با هم قرار ملاقات گذاشته‌اند. بنابراین کارآگاهان به سراغ او رفتند که مشخص شد او از محل سکونتش متواری شده است. به همین دلیل این مرد در زادگاهش در تایباد در حالی دستگیر شد که مشخص شد که پدرش را هم به قتل رسانده و سر را از تنش جدا کرده‌ است.
مرد جنایتکار تحت بازجویی قرار گرفت و به ماموران گفت: من اختلافی با مرد پیک موتوری نداشتم اما مدتی بود که فکر می‌کردم او آدم فاسدی است. از طرفی شیشه کشیده بودم و توهم داشتم، به همین‌دلیل وقتی سوار موتورش شدم از پشت با چاقو او را زدم. با پدرم هم اختلاف مذهبی داشتم برای همین وقتی به تایباد رفتم او را هم کشتم.
با اعتراف این مرد پرونده وی در حالی به شعبه دوم دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد که سلامت روانی متهم از سوی کمیسیون پنج نفره پزشکی قانونی تایید شد.
شنبه گذشته متهم در شعبه دوم دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد و به قضات دادگاه گفت: مرد پیک موتوری مرد فاسدی بود. دلیل من برای کشتنش موضوع ناموسی است. او به خاطرم نظر بد داشت برای همین باید کشته می‌شد. در مورد قتل پدرم هم باید بگویم که او خودش از من خواست او را بکشم. او مرد بدی بود و به خانواده‌ام ظلم می‌کرد. برای همین یک روز به من گفت که سرش را ببرم تا از این ظلم رها شود. من هم او را کشتم.
بعد از صحبت‌های این مرد، قضات دادگاه وارد شور شدند و متهم را از بابت قتل مرد پیک موتوری به قصاص محکوم کردند.