دوگزارش مربوط به ناامنی های اجتماعی

دوگزارش مربوط به ناامنی های اجتماعی21 شهریور - 94

زنی که متهم است همسایه خود را به قتل رسانده زمانی که پای میز محاکمه رفت این اتهام را رد کرد. کارآگاهان جنایی استان فارس، چندی قبل از قتل زنی مسن مطلع شدند و به خانه او رفتند.
 
آنها بعد از مشاهده جسد کوکب تحقیقات خود را پیرامون این جنایت آغاز کردند و با توجه به شواهد موجود به این نتیجه رسیدند که قتل توسط فردی انجام شده که مقتول را از پیش می‌شناخت و به‌همین‌دلیل به راحتی وارد خانه او شده و دست به جنایت زده است. این جرم با انگیزه مالی و سرقت به وقوع نپیوسته بود. از طرفی وقتی مشخص شد کوکب تنها زندگی می‌کرد. همسایه‌های او تحت بازجویی قرار گرفتند و گفتند او با فرد خاصی اختلاف نداشت و در این زمینه به کسی مشکوک نیستند. اطلاعات جمع‌آوری‌شده حکایت از آن داشت که پیرزن آخرین‌بار سه روز قبل از کشف جنازه در محل دیده شده بود و بعد از آن کسی از وی خبر نداشت.
افسران جنایی بعد از مدتی تحقیقات ویژه پی بردند آخرین‌بار یکی از اهالی محل به نام نفیسه هنگام ورود به خانه مقتول دیده شده است؛ به‌همین‌دلیل این زن بازداشت شد و تحت بازجویی قرار گرفت. او ابتدا دست داشتن در جنایت را انکار کرد، اما در بازجویی‌های تخصصی پذیرفت او پیرزن را کشته است. متهم گفت: «شوهرم مدتی است در زندان به سر می‌برد به‌همین‌دلیل از نظر مالی در تنگنا بودم و ناچار شدم از کوکب که رابطه خوبی با هم داشتیم مبلغی پول قرض بگیرم. قرار بود آن مبلغ را زود پس بدهم، اما مشکلات مالی باعث شد نتوانم به عهدم عمل کنم. از طرفی کوکب برای گرفتن طلبش مرتب مرا در فشار می‌گذاشت و همین امر باعث شده بود با هم دچار اختلاف شویم، تا اینکه روز حادثه به خانه او رفتم و وی را بعد از کمی جروبحث به قتل رساندم».
نفیسه چند روز بعد از اعتراف به جنایت حرف‌هایش را پس گرفت و گفت؛ نه تنها در این قتل دست نداشته بلکه اصلا خبر ندارد چه بر سر پیرزن آمده است. انکارهای این زن از سوی بازپرس پرونده موجه شناخته نشد و او برای نفیسه قرار مجرمیت صادر کرد. نماینده دادستان نیز بعد از مطالعه پرونده با توجه به اسناد و مدارک موجود اعلام کرد با نظر بازپرس موافق است، به‌این‌ترتیب کیفرخواستی علیه زن جوان صادر و پرونده او به دادگاه کیفری استان فارس ارسال شد.
نماینده دادستان در جلسه محاکمه زن جوان بار دیگر جرم او را محرز دانست و خواستار صدور حکم قانونی شد. همچنین اولیای دم مقتول اعلام کردند خواسته‌شان قصاص متهم است. در ادامه نوبت به نفیسه رسید تا از خودش دفاع کند. او باز هم اتهام قتل را رد کرد و گفت: «من با کوکب اختلاف داشتم و دلیل آن پولی بود که از او قرض گرفته و در بازپرداخت آن ناتوان بودم، اما اختلافات ما به هیچ‌وجه به حدی نبود که بخواهم به خاطر آن دست به جنایت بزنم و پیرزن را به قتل برسانم. من قبل از این قتل چند بار که کوکب برای پس‌گرفتن پولش با من مشاجره کرده بود عصبانی شدم و او را تهدید کردم، اما هرگز به فکر عملی‌کردن تهدید نیفتادم و هرچه گفتم فقط حرف‌هایی از سر عصبانیت بود. من خبر ندارم چه کسی و با چه انگیزه‌ای کوکب را کشته است و باز هم تأکید می‌کنم بی‌گناه هستم». بنا به این گزارش هیأت قضات بعد از شنیدن اظهارات طرفین پرونده ختم جلسه را اعلام کردند و برای صدور رأی وارد شور شدند.

مردي كه هشت سال پيش در يك درگيري دسـتـه‌جـمـعـي پسري جوان را به قتل رسانده بود با بخشش اولياي دم از قصاص نجات يافت. اين در حالي است كه برادر قاتل پيش از اين براي جلوگيري از اعدام برادرش خود را قاتل معرفي كرده و هشت سال از عمرش را در زندان به سر برده بود.
رسيدگي به اين پرونده از هشت سال پيش با اطلاع پليس تهران از وقوع يك فقره درگيري منجر به قتل آغاز شد. با حضور ماموران در محل درگيري مشخص شد پسري جوان به نام علي در يك درگيري دسته جمعي توسط پسري ديگر مورد اصابت چاقو قرار گرفته و به دليل شدت جراحات وارده جان خود را از دست داده است. همزمان با انتقال جسد به پزشكي قانوني پرونده‌اي با موضوع «قتل عمد» تشكيل و براي رسيدگي در اختيار اداره دهم ويژه قتل پليس آگاهي تهران بزرگ قرار گرفت. كارآگاهان در نخستين گام اقدام به شناسايي عاملان درگيري كرده و موفق به بازداشت چند پسر جوان شدند كه به گفته شاهدان عيني در درگيري حضور داشتند.
با آغاز بازجويي‌ها يكي از متهمان به نام مسعود به قتل اعتراف كرد و درباره روز حادثه به كارآگاهان گفت: «مدتي بود كه فكر مي‌كردم خواهرم با پسري غريبه ارتباط دارد. وقتي موضوع را با خواهرم در ميان گذاشتم متوجه شدم چنين چيزي نيست و آن پسر براي او مزاحمت ايجاد كرده است. با برادرم تصميم گرفتيم سراغش برويم و درس عبرتي به او بدهيم. به محله‌شان رفتيم اما تا به آنجا رسيديم او با دايي‌اش به سمت ما حمله‌ور شد. من هم براي دفاع از خودم با چاقو ضرباتي به او زدم. او روي زمين افتاد و خونريزي كرد. من و برادرم كه خيلي ترسيده بوديم سريع از محل فرار كرديم تا اينكه توسط پليس دستگير شدم
با ثبت اعترافات متهم، پرونده براي رسيدگي به شعبه ٧٤ وقت دادگاه كيفري استان تهران ارسال شد اما متهم كه پيش از اين در بازجويي‌ها به قتل اعتراف كرده بود اين‌بار اعترافات خود را انكار كرد و گفت قاتل نيست و نمي‌داند چه كسي علي را به قتل
رسانده است.
با اين حال قضات دادگاه با توجه به شواهد موجود متهم را به قصاص محكوم كردند. در حالي كه با تاييد حكم در ديوان عالي كشور متهم در يك قدمي چوبه‌دار قرار گرفته بود برادر او، سعيد، با حضور در پليس آگاهي خود را قاتل علي معرفي كرد و به كارآگاهان گفت: «من كسي بودم كه روز حادثه با چاقو به مقتول ضربه زدم. برادرم به خاطر زن و بچه‌هايم قتل را گردن گرفته بود. من در تمام اين مدت دچار عذاب وجدان شده بودم. نمي‌توانم ببينم برادرم به جاي
من اعدام شود
با ثبت اعترافات سعيد، كارآگاهان به سرعت به تحقيق از خانواده او پرداختند كه در جريان آن صحت اعترافات او تاييد شد. به اين ترتيب با تغيير در متن كيفرخواست، متهم در شعبه چهارم دادگاه كيفري استان تهران محاكمه شد. او در اين شعبه نيز بار ديگر اتهام قتل را پذيرفت و از اولياي دم تقاضاي بخشش كرد. در حالي كه به نظر مي‌رسيد حكم قصاص در انتظار او باشد، اولياي دم از خون فرزندشان گذشت كردند و به اين ترتيب پرونده با صدور حكم ديه و زندان براي متهم مختومه شد.