روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی یکشنبه 5 مهرماه
سال 1394
سرمقاله : روزی نامه جمهوری اسلامی "افزایش تلفات انسانی در
منا و سرنوشت حاکمیت آل سعود "
فاجعه تلخ منا، احساسات عمومی در جهان اسلام را جریحهدار
کرده است. صرفنظر از چرائی وقوع حادثه، آیا حتی پس از وقوع نیز میشد از شدت و
دامنه تلفات انسانی جلوگیری کرد؟ پاسخ این سئوال براساس گزارشات و مسموعات از شهود
عینی به دلایل زیر مثبت است.
1 – تاخیر در امدادرسانی. عمدهترین عامل افزایش تلفات انسانی به تاخیر چند ساعته امدادگران سعودی باز میگردد که با فاصله چند ساعته از وقوع حادثه در محل حاضر شدند. حتی پس از ورود امدادگران سعودی بجای کمک رسانی به مجروحین حادثه، سعی در جمعآوری فوت شدگان و انتقال فوری آنها داشتند. همین امر باعث افزایش تلفات انسانی شد درحالی که امدادگران باید اولویت خود را برروی زائران زنده و مجروح متمرکز میکردند.
2- ناآشنائی امدادگران تازه کار. امدادگران جوانی که برای خدمات رسانی به حجاج وارد صحنه شدند، به شدت بیتجربه و ناآشنا به فنون امدادرسانی به مجروحین بودهاند. این پدیده به تواتر توسط اکثر حجاجی که در معرض مصاحبه قرار گرفتهاند، اظهار شده و نشان میدهد عملکرد امدادگران به قدری ناشیانه و ابتدائی بود که عدم آشنائی امدادگران با اصول اولیه کار هم به وضوح قابل تشخیص بود.
3 – امدادرسانی غیرموثر. حوالی عصر روز حادثه یک دستگاه ماشین آب پاش با ریختن آب بر روی تل فوت شدگانی که روی هم انباشته شده بودند، سعی کرد تا بلکه از متعفن شدن اجساد مردگان جلوگیری کند. همین امر باعث شد که یک زائر ایرانی بر اثر تاثیر قطرات آب بر صورت او به هوش بیاید و با حرکت خود از جمع فوت شدگان خارج شود. وقتی با پاشیدن آب بر روی کسانی که تصور میشود فوت شدهاند، ولو با تاخیر چند ساعته میتوان کسی را از مرگ نجات داد، طبعاً اگر بموقع برای نجات انبوه کسانی که بر اثر بیحال شدن و ضعف بنیه بدنی و گرما بر روی هم افتادهاند، نیروهای امدادی وارد عمل شده بودند، اینهمه تلفات انسانی را شاهد نبودیم.
متاسفانه برای احیای کسانی که بر روی هم افتاده بودند، کمترین اقدامی صورت نگرفته و فقدان اقدامات احیای پزشکی از جمله کپسول اکسیژن و دستگاههای شوک الکتریکی برای بازگشت ضربان قلب کاملاً محسوس بوده است.
بر این نکته باید اتلاف وقت در ساعات حساس اولیه را هم افزود که در واقع «فرصتهای طلائی برای امدادرسانی بموقع» به کلی از میان رفته است.
4 – جلوگیری از ورود هیئتهای پزشکی و امدادی. موضوع مهمی که بشدت جای سئوال دارد اینست که نه تنها امدادگران سعودی با تاخیر چند ساعته وارد صحنه شدهاند و در همان موقع نیز به مسئولیتهای خود و فوریتهای پزشکی بیاعتنا بودهاند، بلکه حتی در همان فاصله و پس از آنهم از ورود هیئتهای پزشکی و امدادی سایر کشورها که عموماً برای خدمات رسانی به حجاج در منی حاضر بودهاند، نیز جلوگیری به عمل آمده است. در واقع بجای امداد پزشکی، صرفاً اقدامات امنیتی برای مهار جمعیت و جلوگیری از ورود امدادگران سایر کشورها صورت گرفته و بهترین فرصتها تعمداً از دست رفته است.
جمع این 4 نکته در کنار هم بقدری برروند تحولات پس از وقوع حادثه در منا تاثیرگذار بوده که این ذهنیت را نزد ناظران ایجاد و تقویت کرده که گویا افزایش رقم تلفات فاجعه منا برای دولتمردان سعودی و مشخصاً خاندان آل سعود اهمیتی ندارد و آنها که خود را خادمان ضیوف الرحمن مینامند برای جان ضیوف الرحمن ارزشی قائل نیستند.
این واقعیتهای تلخ نشان میدهند امت اسلامی باید با وارد آوردن فشار بر آل سعود، سرزمین وحی را از حاکمیت این خاندان، که به وظایف خود در قبال زائران خانه خدا عمل نمیکند و حرم امن الهی را به مکانی ناامن برای بندگان خدا تبدیل کرده است، خارج نماید. آنچه میتواند سرزمین عربستان، مردم این کشور و حرمین شریفین را از وضعّیت بسیار منفی کنونی نجات دهد اینست که ملتها و دولتهای مسلمان از فرصت پیش آمده استفاده کنند و با توجه به جنایاتی که آل سعود طی 6 ماه گذشته در یمن مرتکب شده و جنایاتیکه با حمایت از تروریستهای تکفیری در کشورهای منطقه به عمل میآورند، عدم شایستگی این خاندان برای حاکمیت در عربستان را اعلام نمایند و زمینه را برای روی کار آمدن یک حکومت مردمی و اسلامی در این کشور فراهم سازند.
1 – تاخیر در امدادرسانی. عمدهترین عامل افزایش تلفات انسانی به تاخیر چند ساعته امدادگران سعودی باز میگردد که با فاصله چند ساعته از وقوع حادثه در محل حاضر شدند. حتی پس از ورود امدادگران سعودی بجای کمک رسانی به مجروحین حادثه، سعی در جمعآوری فوت شدگان و انتقال فوری آنها داشتند. همین امر باعث افزایش تلفات انسانی شد درحالی که امدادگران باید اولویت خود را برروی زائران زنده و مجروح متمرکز میکردند.
2- ناآشنائی امدادگران تازه کار. امدادگران جوانی که برای خدمات رسانی به حجاج وارد صحنه شدند، به شدت بیتجربه و ناآشنا به فنون امدادرسانی به مجروحین بودهاند. این پدیده به تواتر توسط اکثر حجاجی که در معرض مصاحبه قرار گرفتهاند، اظهار شده و نشان میدهد عملکرد امدادگران به قدری ناشیانه و ابتدائی بود که عدم آشنائی امدادگران با اصول اولیه کار هم به وضوح قابل تشخیص بود.
3 – امدادرسانی غیرموثر. حوالی عصر روز حادثه یک دستگاه ماشین آب پاش با ریختن آب بر روی تل فوت شدگانی که روی هم انباشته شده بودند، سعی کرد تا بلکه از متعفن شدن اجساد مردگان جلوگیری کند. همین امر باعث شد که یک زائر ایرانی بر اثر تاثیر قطرات آب بر صورت او به هوش بیاید و با حرکت خود از جمع فوت شدگان خارج شود. وقتی با پاشیدن آب بر روی کسانی که تصور میشود فوت شدهاند، ولو با تاخیر چند ساعته میتوان کسی را از مرگ نجات داد، طبعاً اگر بموقع برای نجات انبوه کسانی که بر اثر بیحال شدن و ضعف بنیه بدنی و گرما بر روی هم افتادهاند، نیروهای امدادی وارد عمل شده بودند، اینهمه تلفات انسانی را شاهد نبودیم.
متاسفانه برای احیای کسانی که بر روی هم افتاده بودند، کمترین اقدامی صورت نگرفته و فقدان اقدامات احیای پزشکی از جمله کپسول اکسیژن و دستگاههای شوک الکتریکی برای بازگشت ضربان قلب کاملاً محسوس بوده است.
بر این نکته باید اتلاف وقت در ساعات حساس اولیه را هم افزود که در واقع «فرصتهای طلائی برای امدادرسانی بموقع» به کلی از میان رفته است.
4 – جلوگیری از ورود هیئتهای پزشکی و امدادی. موضوع مهمی که بشدت جای سئوال دارد اینست که نه تنها امدادگران سعودی با تاخیر چند ساعته وارد صحنه شدهاند و در همان موقع نیز به مسئولیتهای خود و فوریتهای پزشکی بیاعتنا بودهاند، بلکه حتی در همان فاصله و پس از آنهم از ورود هیئتهای پزشکی و امدادی سایر کشورها که عموماً برای خدمات رسانی به حجاج در منی حاضر بودهاند، نیز جلوگیری به عمل آمده است. در واقع بجای امداد پزشکی، صرفاً اقدامات امنیتی برای مهار جمعیت و جلوگیری از ورود امدادگران سایر کشورها صورت گرفته و بهترین فرصتها تعمداً از دست رفته است.
جمع این 4 نکته در کنار هم بقدری برروند تحولات پس از وقوع حادثه در منا تاثیرگذار بوده که این ذهنیت را نزد ناظران ایجاد و تقویت کرده که گویا افزایش رقم تلفات فاجعه منا برای دولتمردان سعودی و مشخصاً خاندان آل سعود اهمیتی ندارد و آنها که خود را خادمان ضیوف الرحمن مینامند برای جان ضیوف الرحمن ارزشی قائل نیستند.
این واقعیتهای تلخ نشان میدهند امت اسلامی باید با وارد آوردن فشار بر آل سعود، سرزمین وحی را از حاکمیت این خاندان، که به وظایف خود در قبال زائران خانه خدا عمل نمیکند و حرم امن الهی را به مکانی ناامن برای بندگان خدا تبدیل کرده است، خارج نماید. آنچه میتواند سرزمین عربستان، مردم این کشور و حرمین شریفین را از وضعّیت بسیار منفی کنونی نجات دهد اینست که ملتها و دولتهای مسلمان از فرصت پیش آمده استفاده کنند و با توجه به جنایاتی که آل سعود طی 6 ماه گذشته در یمن مرتکب شده و جنایاتیکه با حمایت از تروریستهای تکفیری در کشورهای منطقه به عمل میآورند، عدم شایستگی این خاندان برای حاکمیت در عربستان را اعلام نمایند و زمینه را برای روی کار آمدن یک حکومت مردمی و اسلامی در این کشور فراهم سازند.