اوین نامه ی
کیهان 5 شنبه 31 خرداد ماه سال 1397
يادداشت ميهمان اوین نامه
کیهان "مرد موشكي و قمار سياسي ترامپ!"
چشم دوختن به عدم موفقیت نتیجه بخش بودن
دیدار ترامپ با رهبر کره شمالی تا دستآویزی بر صحه گذاشتن مخالفت با برجام ومذاکره
با آمریکا باشد که پیوسته تأکید شده قابل اعتماد نیست. همچنین وانمود کردن مواضع
یادداشت های روز اوین نامه کیهان علیه
روحانی ودولت طی 5 سال ومخالفت شدید بیش از 3 ساله اش با برجام درست بوده است.
فضاي
هيجاني و احساسي که در رسانه ها و محافل سياسي جهان قبل و بعداز نشست سنگاپور
ايجاد شده بود، خيلي زودتر از آنچه انتظارش مي رفت، فروکش کرد و نشان داد فضاسازي
آمريکايي ها يک حباب بيش نبود!. با فروکش کردن فضاي رواني آنچه که در هتل کاپلاي
سنگاپور اتفاق افتاد، بيشتر قابل درک است.
1- ديدار سران کره شمالي و آمريکا گرچه «تاريخي» بود اما نمي توانيم آن را «تاريخ ساز» بناميم.چون نتوانست به «7 دهه خصومت» پايان دهد و امکان پيشرفت فوري و موفقيت ملموس و پايدار اين نشست به دليل اينکه درک مشترکي از «خلع سلاح و صلح» ميان دو طرف وجود نداشت، در افکارعمومي و اذهان تحليلگران و کارشناسان بين المللي خيلي زود زير سوال رفت. همان گونه که برخي مقامات آمريکايي اذعان کردند«نشست سنگاپور به معني موفقيت در حل مسئله شبه جزيره کره نيست».
2-کره شمالي با مديريت صحنه تلاش کرد اين حباب رواني ايجاد شده را از بين ببرد و انتظار آمريکا براي رسيدن به پيشرفت فوري مورد نظرش را پايين بياورد. به اذعان رسانه هاي آمريکايي هنگام دست دادن سران دو کشور براي نخستين بار،«هيجان زدگي» در چهره ترامپ و «ابتکار جسورانه» در چهره کيم جونگ اون مشهود بود. آن گونه که رسانه ها بخصوص نيويورک تايمز درباره واکنشهاي مبالغه آميز رئيس جمهور آمريکا هشدار دادند، ترامپ تلاش داشت هنگام رو در رو شدن با کيم و همچنين با سخنان احساسي و تملق آميز قبل و بعداز نشست سنگاپور، فضاي عادي سازي روابط دو کشور را با فضاسازي رسانه اي–سياسي به مخاطبان و افکارعمومي القاء کند. اما رفتار رهبر کره شمالي نشان داد به نتيجه اين ديدار خوشبين نيست و همچنان به آمريکا بي اعتماد است که اين موضوع به خوبي حتي در استريل کردن خودکار رهبر کره شمالي توسط دستيارش و دادن خودکار ديگري به کيم براي امضاء توافق با ترامپ آشکار بود.ثانيا عليرغم امضاء توافق بي محتواي چهارماده اي، خبرگزاري رويترز تاکيد کرد «مذاکرات آن گونه که آمريکا انتظار و تصورش را داشت، پيشرفتي نداشت».براساس گزارش بلومبرگ ترامپ قرار بود درصورت پيشرفت مذاکرات، اقامت خود را در سنگاپور تمديد کند، اما بعداز اينکه کيم جونگ اون بدون توجه به درخواستهاي آمريکايي ها، قبل از ترامپ سنگاپور را ترک کرد، ترامپ نيز مجبور شد يک روز زودتر سنگاپور را ترک کند. ثالثا ترک صحنه از سوي کيم بلافاصله بعداز دست دادن با ترامپ و تنها ماندن رئيس جمهور آمريکا جلو دوربين خبرنگاران با قيافه اي متعجب که چه بايد بکند،و همچنين تعيين ضرب الاجل براي پايان نشست از سوي کيم نيز از اقداماتي بود که نشان داد رهبر کره شمالي با مديريت مذاکرات، براساس برنامه ريزي آمريکايي ها حرکت نمي کند. رابعا مقامات آمريکايي ازجمله جان بولتون و پمپئو خيلي تلاش کردند در يک برنامه ريزي از قبل طراحي شده، صحنه قدم زدن کري با ظريف در خيابانهاي ژنو را باز طراحي کنند تا ترامپ با اون به تنهايي جلوي دوربين خبرنگاران در جزيره تفريحي سنتوسا قدم بزند، اما کيم با بازي نکردن در اين ميدان، آمريکايي ها را ناگام گذاشت و اجازه نداد آنها با فضاسازي سوءاستفاده کنند.خامسا کيم حتي برنامه ريزي آمريکايي ها براي گفت وگوي خصوصي دو ساعته را هم بهم زد و پس از45 دقيقه، گفت وگوي خصوصي را پايان داد. سادسا عدم شرکت کيم جونگ اون در نشست خبري مشترک با ترامپ، رئيس جمهور آمريکا را بيشتر سردرگم کرد و مجبور شد به تنهايي در نشست خبري حاضر شود و با تملق بگويد «آنچه اتفاق افتاد در حد تخيل بود»!. سابعا ترامپ مجبور شد در واکنش به اين مديريت صحنه توسط اون، روند مذاکره با پيونگ يانگ را عليرغم اينکه گفته بود «خلع سلاح از همين فردا آغاز مي شود»، يک فرايند طولاني توصيف کند و رسانه هاي آمريکايي هم با تغيير خط خبري خود، افکارعمومي داخل آمريکا و اذهان مخاطبان خود را به نتيجه مورد نظر در يک روند دراز مدت اميدوار کردند.
3- ديدار کيم و ترامپ يک «مشروعيت بين المللي» به کره شمالي داد. پيونگ يانگ بدون دادن هيچ امتيازي، امتيازات فوق العاده اي از آمريکا گرفت، از مشروعيت سياسي و بين المللي تا اثبات موقعيت برابر و تقويت کيم جونگ اون در داخل و خارج اين کشور و همچنين کاهش سطح انتظار آمريکا، به طوري که رسانه هاي جهان اذعان کردند «تنها يک چيز مشخص بود که کيم جونگ اون از اجلاس سنگاپور با دست پر خارج شد». البته هنوز معلوم نيست اون در ازاي چيزي که دريافت کرده، آيا چيزي هم مي دهد؟. در حالي که تا قبل از اين آمريکا اعلام کرده بود هرگز کره شماليِ بويژه داراي سلاح هسته اي را به رسميت نمي شناسد!، ديدار رئيس جمهور آمريکا با رهبر کره شمالي در حقيقت به معني به رسميت شناخته شدن کره شمالي از طرف آمريکا بخصوص بعداز هسته اي شدن بود که نخستين بار از سال 1953 بعداز پايان جنگ کره رخ داد. از سوي ديگر ديدار با رهبرکره شمالي به تنهايي براي ترامپ نمي تواند دستاورد باشد، چون سه رئيس جمهور دموکرات و جمهوري خواه قبل از ترامپ به همراه کارتر نيز چنين فرصتي داشتند اما بدليل اينکه مي دانستند کره شمالي«لقمه گلوگيري» است، تلاش هر چهار نفر براي به زانو درآوردن کره شمالي در زمينه هسته اي و موشک هاي بالستيک ناکام ماند و اکنون نيز کارشناسان آمريکايي نگرانند که در گلوي ترامپ گير کند و رسوايي براي آمريکا به بار بياورد. لذا ترامپ بايد کاري را انجام دهد که چهار رئيس جمهور قبل از وي نتوانسته بودند، اما به اذعان تحليلگران و رسانه هاي بين المللي«اين تقريبا ماموريتي غيرممکن است». همچنين کره شمالي با ايجاد يک قدرت بازدارندگي قوي، به دنيا نشان دادعليرغم فضاسازي هاي رسانه اي و سياسي آمريکا، اهل گفت وگو و کاهش تنش است و توانايي تبديل کردن يک تهديد به فرصت، حتي با گفت وگويي بي محتوا را دارد.
4- آغاز نشست سنگاپور بدون حضور متخصصان حوزه هاي مورد تنش و اختلاف دو طرف نشان داد هدف واقعي ترامپ، ايجاد چشم اندازي مثبت براي کاهش تنش ها در عرصه جهاني و نوشتن جزئيات توافقي دو جانبه نيست، بلکه فضاسازي براي القاء پيروزي متوهمانه است. لذا اولا ترامپ تلاش داشت در يک جنگ رواني القا کند توانسته با نابودي يک روزه صنعت هسته اي کره شمالي! کيم جونگ اون را به زانو درآورد و خود را قهرمان معرفي کند، اما به اذعان ويکتور دچا، از مقامات سابق مذاکره کننده آمريکايي با کره شمالي«ترامپ حتي نمي تواند از مرحله نخست عبور کند»ثانيا ترامپ اميدوار بود وقتي از اجلاس سنگاپور بيرون مي آيد توافقنامه عاري شدن جزيره کره از تسليحات هسته اي را جلوي دوربين خبرنگاران به دنيا نشان دهد و خود را شايسته دريافت جايزه صلح نوبل معرفي و با ريگان مقايسه کند که در ديدار تاريخي سال 1986 با گورباچف به جنگ سرد پايان داد. ثالثا قصد داشت نشان دهد برخلاف اوباما که برجام را امضاء کرد و به اعتقاد او توافق بدي بود، به توافقنامه اي کارآمدتر با کره شمالي دست يافته است. همچنين القا کند تحريمهاي شديد در قبال
کره شمالي موثر بوده و در مورد ايران نيز موثر خواهند بود و حق داشته از برجام خارج شود. رابعا تلاش داشت با القاء حضور آمريکا در شرق آسيا ، شکست خود در غرب آسيا را که در سايه بازگشت نسبي امنيت با اقتدار محور مقاومت رخ داده، تحت الشعاع قرار دهد.
5- اما رئيس جمهور آمريکا در تمام اين اهدافش شکست خورد و تحليلگران بين المللي به دلايل متعدد نتوانستند خود را قانع کنند که به نتايج اين نشست خوشبين باشند. زيرا اولا بزرگ ترين مشکل آمريکايي ها عدم اعتماد کره شمالي به آنهاست. کره اي ها قبل از اين چهار بار با آمريکايي ها مذاکره کرده و به توافقات متعددي رسيده بودند اما با بدعهدي و نقض توافقات از سوي آمريکا در دولت هاي مختلف دموکرات و جمهوري خواه روبه رو شدند. ثانيا مانع اصلي در مذاکرات اين بود که اول چه چيزي بايد مورد بحث قرار گيرد؟ برنامه هسته اي و موشکهاي بالستيک قاره پيماي کره شمالي يا حضور نظامي و هسته اي آمريکا درشبه جزيره کره و شرق آسيا !. ثالثا کف خواسته هاي کره شمالي برداشته شدن يکجاي تحريمها و سقف خواسته هاي آمريکا خلع سلاح کامل و غيرقابل برگشت کره شمالي در سايه ادامه تحريمها است. لذا پيونگ يانگ که «سياست گام به گام و برداشته شدن اولين گام از سوي آمريکا» را در پيش گرفته، هيچ گاه خلع سلاح را يک جا نخواهد پذيرفت، گرچه اولين گام نباشد. هرچند آمريکايي ها هم حاضر نبودند ضمانت مستحکمي که مقامات کره شمالي مي خواستند، بدهند و در مقابل آمريکا هم نتوانست از مقامات کره شمالي تعهد اساسي در مورد خلع سلاح هسته اي بگيرد که خواسته اصلي ترامپ بود.در نتيجه خواسته حداکثري آمريکا از زبان بالاترين مقام اين کشور که خود يک قمارباز حرفه اي است و روي چيره شدن بر«مرد موشکي» شرط بسته، مذاکرات را به يک «قمار سياسي» تبديل کرده است. رابعا علي رغم چهره خندان رهبر کره شمالي،کيم جونگ اون بخوبي مي داند که بر سر معمر قذافي در ليبي که سال 2004 تسليحات هسته اي خود را تحويل داد، چه آمد؟ و اکنون نيز شاهد است که بر سر توافق هسته اي ايران، بيانيه گروه هفت، پيمان آب و هوايي و... چه آمده است. پيونگ يانگ بدليل اينکه تاريخي طولاني از دادن وعده هايي که هرگز محقق نشدند، در ذهن خود دارد، بيش از پيش متقاعد شده که نمي تواند به آمريکا اعتماد کند. برهمين اساس از يک سو کيم جونگ اون خيلي محتاطانه و کم حرف تر از ترامپ در اين ديدار حضور يافت و از سوي ديگر به اذعان نيويورک تايمز «دليل حضور ترامپ پاي ميزه مذاکره، موشک هاي بالستيک هسته اي قاره پيماي کره شمالي بود نه تحريم ها». لذا قرار نيست کيم جونگ اون خيلي زود چيزي را از دست بدهد چرا که به اذعان کريستوفرهيل مذاکره کننده پيشين آمريکا در مذاکرات شش جانبه: «آمريکا مجبور است با کره شمالي که داراي موشک هاي قاره پيماي هسته اي است تعامل کند، نه جنگ!» نويسنده: دكتر محمدحسين محترم
1- ديدار سران کره شمالي و آمريکا گرچه «تاريخي» بود اما نمي توانيم آن را «تاريخ ساز» بناميم.چون نتوانست به «7 دهه خصومت» پايان دهد و امکان پيشرفت فوري و موفقيت ملموس و پايدار اين نشست به دليل اينکه درک مشترکي از «خلع سلاح و صلح» ميان دو طرف وجود نداشت، در افکارعمومي و اذهان تحليلگران و کارشناسان بين المللي خيلي زود زير سوال رفت. همان گونه که برخي مقامات آمريکايي اذعان کردند«نشست سنگاپور به معني موفقيت در حل مسئله شبه جزيره کره نيست».
2-کره شمالي با مديريت صحنه تلاش کرد اين حباب رواني ايجاد شده را از بين ببرد و انتظار آمريکا براي رسيدن به پيشرفت فوري مورد نظرش را پايين بياورد. به اذعان رسانه هاي آمريکايي هنگام دست دادن سران دو کشور براي نخستين بار،«هيجان زدگي» در چهره ترامپ و «ابتکار جسورانه» در چهره کيم جونگ اون مشهود بود. آن گونه که رسانه ها بخصوص نيويورک تايمز درباره واکنشهاي مبالغه آميز رئيس جمهور آمريکا هشدار دادند، ترامپ تلاش داشت هنگام رو در رو شدن با کيم و همچنين با سخنان احساسي و تملق آميز قبل و بعداز نشست سنگاپور، فضاي عادي سازي روابط دو کشور را با فضاسازي رسانه اي–سياسي به مخاطبان و افکارعمومي القاء کند. اما رفتار رهبر کره شمالي نشان داد به نتيجه اين ديدار خوشبين نيست و همچنان به آمريکا بي اعتماد است که اين موضوع به خوبي حتي در استريل کردن خودکار رهبر کره شمالي توسط دستيارش و دادن خودکار ديگري به کيم براي امضاء توافق با ترامپ آشکار بود.ثانيا عليرغم امضاء توافق بي محتواي چهارماده اي، خبرگزاري رويترز تاکيد کرد «مذاکرات آن گونه که آمريکا انتظار و تصورش را داشت، پيشرفتي نداشت».براساس گزارش بلومبرگ ترامپ قرار بود درصورت پيشرفت مذاکرات، اقامت خود را در سنگاپور تمديد کند، اما بعداز اينکه کيم جونگ اون بدون توجه به درخواستهاي آمريکايي ها، قبل از ترامپ سنگاپور را ترک کرد، ترامپ نيز مجبور شد يک روز زودتر سنگاپور را ترک کند. ثالثا ترک صحنه از سوي کيم بلافاصله بعداز دست دادن با ترامپ و تنها ماندن رئيس جمهور آمريکا جلو دوربين خبرنگاران با قيافه اي متعجب که چه بايد بکند،و همچنين تعيين ضرب الاجل براي پايان نشست از سوي کيم نيز از اقداماتي بود که نشان داد رهبر کره شمالي با مديريت مذاکرات، براساس برنامه ريزي آمريکايي ها حرکت نمي کند. رابعا مقامات آمريکايي ازجمله جان بولتون و پمپئو خيلي تلاش کردند در يک برنامه ريزي از قبل طراحي شده، صحنه قدم زدن کري با ظريف در خيابانهاي ژنو را باز طراحي کنند تا ترامپ با اون به تنهايي جلوي دوربين خبرنگاران در جزيره تفريحي سنتوسا قدم بزند، اما کيم با بازي نکردن در اين ميدان، آمريکايي ها را ناگام گذاشت و اجازه نداد آنها با فضاسازي سوءاستفاده کنند.خامسا کيم حتي برنامه ريزي آمريکايي ها براي گفت وگوي خصوصي دو ساعته را هم بهم زد و پس از45 دقيقه، گفت وگوي خصوصي را پايان داد. سادسا عدم شرکت کيم جونگ اون در نشست خبري مشترک با ترامپ، رئيس جمهور آمريکا را بيشتر سردرگم کرد و مجبور شد به تنهايي در نشست خبري حاضر شود و با تملق بگويد «آنچه اتفاق افتاد در حد تخيل بود»!. سابعا ترامپ مجبور شد در واکنش به اين مديريت صحنه توسط اون، روند مذاکره با پيونگ يانگ را عليرغم اينکه گفته بود «خلع سلاح از همين فردا آغاز مي شود»، يک فرايند طولاني توصيف کند و رسانه هاي آمريکايي هم با تغيير خط خبري خود، افکارعمومي داخل آمريکا و اذهان مخاطبان خود را به نتيجه مورد نظر در يک روند دراز مدت اميدوار کردند.
3- ديدار کيم و ترامپ يک «مشروعيت بين المللي» به کره شمالي داد. پيونگ يانگ بدون دادن هيچ امتيازي، امتيازات فوق العاده اي از آمريکا گرفت، از مشروعيت سياسي و بين المللي تا اثبات موقعيت برابر و تقويت کيم جونگ اون در داخل و خارج اين کشور و همچنين کاهش سطح انتظار آمريکا، به طوري که رسانه هاي جهان اذعان کردند «تنها يک چيز مشخص بود که کيم جونگ اون از اجلاس سنگاپور با دست پر خارج شد». البته هنوز معلوم نيست اون در ازاي چيزي که دريافت کرده، آيا چيزي هم مي دهد؟. در حالي که تا قبل از اين آمريکا اعلام کرده بود هرگز کره شماليِ بويژه داراي سلاح هسته اي را به رسميت نمي شناسد!، ديدار رئيس جمهور آمريکا با رهبر کره شمالي در حقيقت به معني به رسميت شناخته شدن کره شمالي از طرف آمريکا بخصوص بعداز هسته اي شدن بود که نخستين بار از سال 1953 بعداز پايان جنگ کره رخ داد. از سوي ديگر ديدار با رهبرکره شمالي به تنهايي براي ترامپ نمي تواند دستاورد باشد، چون سه رئيس جمهور دموکرات و جمهوري خواه قبل از ترامپ به همراه کارتر نيز چنين فرصتي داشتند اما بدليل اينکه مي دانستند کره شمالي«لقمه گلوگيري» است، تلاش هر چهار نفر براي به زانو درآوردن کره شمالي در زمينه هسته اي و موشک هاي بالستيک ناکام ماند و اکنون نيز کارشناسان آمريکايي نگرانند که در گلوي ترامپ گير کند و رسوايي براي آمريکا به بار بياورد. لذا ترامپ بايد کاري را انجام دهد که چهار رئيس جمهور قبل از وي نتوانسته بودند، اما به اذعان تحليلگران و رسانه هاي بين المللي«اين تقريبا ماموريتي غيرممکن است». همچنين کره شمالي با ايجاد يک قدرت بازدارندگي قوي، به دنيا نشان دادعليرغم فضاسازي هاي رسانه اي و سياسي آمريکا، اهل گفت وگو و کاهش تنش است و توانايي تبديل کردن يک تهديد به فرصت، حتي با گفت وگويي بي محتوا را دارد.
4- آغاز نشست سنگاپور بدون حضور متخصصان حوزه هاي مورد تنش و اختلاف دو طرف نشان داد هدف واقعي ترامپ، ايجاد چشم اندازي مثبت براي کاهش تنش ها در عرصه جهاني و نوشتن جزئيات توافقي دو جانبه نيست، بلکه فضاسازي براي القاء پيروزي متوهمانه است. لذا اولا ترامپ تلاش داشت در يک جنگ رواني القا کند توانسته با نابودي يک روزه صنعت هسته اي کره شمالي! کيم جونگ اون را به زانو درآورد و خود را قهرمان معرفي کند، اما به اذعان ويکتور دچا، از مقامات سابق مذاکره کننده آمريکايي با کره شمالي«ترامپ حتي نمي تواند از مرحله نخست عبور کند»ثانيا ترامپ اميدوار بود وقتي از اجلاس سنگاپور بيرون مي آيد توافقنامه عاري شدن جزيره کره از تسليحات هسته اي را جلوي دوربين خبرنگاران به دنيا نشان دهد و خود را شايسته دريافت جايزه صلح نوبل معرفي و با ريگان مقايسه کند که در ديدار تاريخي سال 1986 با گورباچف به جنگ سرد پايان داد. ثالثا قصد داشت نشان دهد برخلاف اوباما که برجام را امضاء کرد و به اعتقاد او توافق بدي بود، به توافقنامه اي کارآمدتر با کره شمالي دست يافته است. همچنين القا کند تحريمهاي شديد در قبال
کره شمالي موثر بوده و در مورد ايران نيز موثر خواهند بود و حق داشته از برجام خارج شود. رابعا تلاش داشت با القاء حضور آمريکا در شرق آسيا ، شکست خود در غرب آسيا را که در سايه بازگشت نسبي امنيت با اقتدار محور مقاومت رخ داده، تحت الشعاع قرار دهد.
5- اما رئيس جمهور آمريکا در تمام اين اهدافش شکست خورد و تحليلگران بين المللي به دلايل متعدد نتوانستند خود را قانع کنند که به نتايج اين نشست خوشبين باشند. زيرا اولا بزرگ ترين مشکل آمريکايي ها عدم اعتماد کره شمالي به آنهاست. کره اي ها قبل از اين چهار بار با آمريکايي ها مذاکره کرده و به توافقات متعددي رسيده بودند اما با بدعهدي و نقض توافقات از سوي آمريکا در دولت هاي مختلف دموکرات و جمهوري خواه روبه رو شدند. ثانيا مانع اصلي در مذاکرات اين بود که اول چه چيزي بايد مورد بحث قرار گيرد؟ برنامه هسته اي و موشکهاي بالستيک قاره پيماي کره شمالي يا حضور نظامي و هسته اي آمريکا درشبه جزيره کره و شرق آسيا !. ثالثا کف خواسته هاي کره شمالي برداشته شدن يکجاي تحريمها و سقف خواسته هاي آمريکا خلع سلاح کامل و غيرقابل برگشت کره شمالي در سايه ادامه تحريمها است. لذا پيونگ يانگ که «سياست گام به گام و برداشته شدن اولين گام از سوي آمريکا» را در پيش گرفته، هيچ گاه خلع سلاح را يک جا نخواهد پذيرفت، گرچه اولين گام نباشد. هرچند آمريکايي ها هم حاضر نبودند ضمانت مستحکمي که مقامات کره شمالي مي خواستند، بدهند و در مقابل آمريکا هم نتوانست از مقامات کره شمالي تعهد اساسي در مورد خلع سلاح هسته اي بگيرد که خواسته اصلي ترامپ بود.در نتيجه خواسته حداکثري آمريکا از زبان بالاترين مقام اين کشور که خود يک قمارباز حرفه اي است و روي چيره شدن بر«مرد موشکي» شرط بسته، مذاکرات را به يک «قمار سياسي» تبديل کرده است. رابعا علي رغم چهره خندان رهبر کره شمالي،کيم جونگ اون بخوبي مي داند که بر سر معمر قذافي در ليبي که سال 2004 تسليحات هسته اي خود را تحويل داد، چه آمد؟ و اکنون نيز شاهد است که بر سر توافق هسته اي ايران، بيانيه گروه هفت، پيمان آب و هوايي و... چه آمده است. پيونگ يانگ بدليل اينکه تاريخي طولاني از دادن وعده هايي که هرگز محقق نشدند، در ذهن خود دارد، بيش از پيش متقاعد شده که نمي تواند به آمريکا اعتماد کند. برهمين اساس از يک سو کيم جونگ اون خيلي محتاطانه و کم حرف تر از ترامپ در اين ديدار حضور يافت و از سوي ديگر به اذعان نيويورک تايمز «دليل حضور ترامپ پاي ميزه مذاکره، موشک هاي بالستيک هسته اي قاره پيماي کره شمالي بود نه تحريم ها». لذا قرار نيست کيم جونگ اون خيلي زود چيزي را از دست بدهد چرا که به اذعان کريستوفرهيل مذاکره کننده پيشين آمريکا در مذاکرات شش جانبه: «آمريکا مجبور است با کره شمالي که داراي موشک هاي قاره پيماي هسته اي است تعامل کند، نه جنگ!» نويسنده: دكتر محمدحسين محترم