بحرالمیت
ایران زنده میشود؟
آب دریاچه
ارومیه یک متر بالا میآید اگر... 12 خرداد -
97
شعار
ووعده سرخرمنی دادن بازار خریدار ندارد.
به گزارش ایسنا، روزنامه ایران نوشت: «۱۰
سال پیش برای نخستین بار دیدمش. پیش از آن، آن چه از دریاچه در ذهن داشتم، نوشتههایی
بود که دربارهاش خوانده بودم و عکسهایی که تماشا کرده بودم. پررنگترین چیزی که
از آن در یادم مانده بود، مطلبی در یکی از کتابهای درسیمان بود که درباره
بحرالمیت بود و توضیح میداد که به دلیل شوری بالای آب آن، کسی داخلش غرق نمیشود
و شناگرها میتوانند روی آب دراز بکشند و شناور بمانند. بعدش اضافه میکرد که
دریاچه ارومیه خودمان هم چنین خصوصیتی دارد. از آن موقع دریاچه برای من مکانی
رؤیایی بود. گاهی به آن فکر میکردم و دلم میخواست آن شناوری بیغرقه شدن را
تجربه کنم. تجربه کردم. ۱۰ سال پیش. تجربهای وصف ناشدنی. گفته بودند «کاظم داشی»
را حتماً ببینید. صخرهای زیبا احاطه شده با آب که بلورهای شفاف سفید داخلش میدرخشیدند؛
صحنهای رؤیایی. «چیچست» را دیدم که میگفتند قبلاً مردم برای آبتنی آنجا میآمدند
و حالا آب عقبتر رفته و فاصله دوش های به جا مانده در دهکده ساحلی با ساحل پس
رفته، این را ثابت میکرد. ۴سال پیش دوباره سراغ دریاچه رفتم. چیچست دیگر نشانی از
آب نداشت. هر چه میرفتی به آب نمیرسیدی. ماشینهایی آمده بودند و در نمک گیر
کرده بودند. خبری از آب نبود. ناامید برگشتم. پارسال هم دریاچه را دیدم؛ همان اندک
آبی که اطراف روگذر دیده میشد وگرنه دیگر نه حوالی کاظمداشی آب داشت و نه چیچست.
نگرانیها نسبت به خشک شدن کامل دریاچه
ارومیه در این سالها بارها شدت گرفته. مردم گاهی کاملاً ناامید شدهاند و گاهی
اندکی امیدوار. با خبر تبخیر آب ارومیه دلشوره گرفته و با اعلام بالا آمدن چند
سانتیمتری سطح آن، شادمان شدهاند. اردیبهشت امسال بود که رئیس جمهوری در جمع مردم
تبریز وعده داد که تا پایان فعالیت دولت دوازدهم، ارتفاع آب دریاچه ارومیه یک متر
افزایش پیدا خواهد کرد. روحانی عنوان کرد که دولت یازدهم ۲هزار و ۲۰۰ میلیارد
تومان برای دریاچه ارومیه هزینه کرده و اگر اقدامات چند سال اخیر نبود، شهریور پارسال
مردم چیزی به نام دریاچه ارومیه نداشتند. این وعده رئیس جمهوری خیلیها را امیدوار
کرد. منتقدان دولت اما آن را وعدهای توخالی عنوان کردند و معتقد بودند چنین چیزی
امکانپذیر نیست و چنین وعده غیر قابل اجرایی، بیشتر مردم را مأیوس خواهد کرد.
بعضیها هم اصولاً کوچکترین تغییرات جوی را دلیل تغییر وضعیت دریاچه میدانند و
اقدامات دیگر از نظرشان تأثیر محسوسی در احیا یا خشک شدن دریاچه نخواهد داشت.
«امسال که خوب باران آمده. پس باید مشکل
دریاچه حل شود دیگر!» نظیر چنین اظهارنظرهایی را شما هم احتمالاً شنیدهاید. مشکل دریاچه
اما با این بارانها حل نمیشود. در واقع هر چه باران میآید صرف پر کردن خلل و
فرج خاک میشود چون برداشت در سالهای قبل زیاد بوده. پارسال بارشها در حوزه
دریاچه ارومیه ۲۰۰ میلیمتر اندازهگیری شده و این در حالی است که طی ۱۳ هزار سال،
کمترین بارش در این حوزه آبریز، ۱۸۰ میلیمتر بوده است. البته پارسال بارشها
متمرکز و با شدت بالا بوده و چون رودخانهها لایروبی شده بوده، سیلاب ناشی از آن
به سمت دریاچه سرازیر شده اما امسال بارشها پراکنده و زمین خشک و شدت بارشها کم
بود و تولید روانآب نکرد و پشت سرش هوا گرم شد و آب، تبخیر میشد و در نتیجه
حاصل چندانی نداشت.
اینها را دکتر مسعود تجریشی، معاون
محیط زیست انسانی سازمان حفاظت محیط زیست و مدیر دفتر برنامهریزی و تلفیق ستاد
احیای دریاچه ارومیه در گفتوگو با «ایران» میگوید. او درباره وضعیت فعلی دریاچه
و روند احیا و برنامههای آینده توضیحاتی میدهد و این پرسش را پاسخ میگوید که
آیا براستی وعده رئیس جمهوری قابل اجرا و عملی است یا خیر؟
«زمانی که کارگروه احیای دریاچه ارومیه
در آغاز دولت یازدهم شروع به کار کرد ظرف مدت ۵ ماه دولت از دانشگاه شریف خواست
با کمک دیگر دستگاههای اجرایی و تجربیات بینالمللی بگویند که چرا دریاچه خشک شده
و چه راهکارهایی با اجماع میتوانیم به هیأت دولت ارائه کنیم تا با اجرای آنها
مطمئن شویم که دریاچه احیا شده است؟
در برنامهریزیها متخصصان به ما گفتند
که اگر دریاچه را ظرف ۲ تا ۳سال نتوانیم تثبیت کنیم، مطمئناً گرد و خاکی که از کف
آن بلند میشود و رسوباتی که کف دریاچه میماند، هم مردم را در حاشیه تهدید میکند
و هم دیگر نمیشود آن را احیا کرد چون وقتی کف بالا میآید، آب دیگر نمیتواند
وارد شود. پس به صورت اضطراری گفتیم چه کاری انجام دهیم که طی ۲ تا ۳ سال وضعیت را
تثبیت کنیم. آن هم در شرایطی که طی ۲۰سال گذشته و چه زمانی که بارش خوب بوده و چه
بد، به صورت میانگین سالی ۴۰ سانتیمتر تراز آبش کاهش پیدا کرده است. سال ۷۲، ۷۳
نقطه اوج بارشها بود و بعد از آن تا ۹۲، ۹۳ آب کاهش پیدا کرد و در این سالها آب
دریاچه ۸متر پایین آمد که معادل ۳۵میلیارد مترمکعب بود.
ما نگران بودیم چون اگر طی یک سال،
دریاچه یک متر و ۲۰ سانتیمتر باقیمانده را از دست میداد، دیگر عملاً چیزی از آن
باقی نمیماند. تمام هم و غم مان را تا شهریور ۹۵ روی این متمرکز کردیم که هرطور
شده آب را به طرف دریاچه بفرستیم. لایروبیها را انجام دادیم، اتصال دو رودخانه را
به هم انجام دادیم، رهاسازی آب سدها انجام شد که باعث شد با وجود بارش کم سال
گذشته یعنی حدود ۲۰۰میلیمتر، باز هم آب به سمت دریاچه سرازیر شود و به این شکل
وضعیت آن را تثبیت کنیم.
مهرماه ۹۶ فاز جدید را شروع کردیم و
رفتیم به سمت احیا. تلاش کردیم در بحث کاهش مصرف آب در بخش کشاورزی فعالیت کنیم.
برنامه را داشتیم و باید منابع مالی را تأمین میکردیم و این که دستگاههای اجرایی
هم باید همکاری میکردند. منابع مالی کافی بود. سال گذشته دولت بودجه خوبی تخصیص
داد. دستگاههای اجرایی اما بهانههای مالی میآورند و در این زمینه که مصرف آب را
در بخش کشاورزی کاهش دهند، دستشان به کار نمیرفت.»
بر اساس اعلام ستاد احیای دریاچه
ارومیه، مطالعهای که در سال ۱۳۹۶ روی کانونهای غبار با منشأ داخلی توسط مرکز
سنجش از دور دانشگاه صنعتی شریف انجام شد، نشان داد که حدود ۹۰ درصد از کانونهای
دارای پتانسیل غبار در بازه تراز بین ۱۲۷۰ تا ۱۲۷۱.۵ متر قرار گرفتهاند و با
افزایش تراز در بازه ۱۲۷۱.۷۵ تا ۱۲۷۲ متر، همه مساحت پهنههای مستعد تولید گرد و
غبار توسط آب دریاچه پوشیده خواهد شد.
تجریشی در این باره میگوید: «ما به این
تراز رسیدیم که آب دریاچه در آن تثبیت میشود و اگر بتوانیم در این تراز آب دریاچه
را نگه داریم ۸۰ تا ۹۰ درصد کانون های گرد و غبار دریاچه را میتوانیم کنترل کنیم
تا زندگی مردم را تحت تأثیر قرار ندهد؛ چرا که وقوع این گرد و خاکها بسیار برای
سلامتی مردم زیانبار است و ما تا قبل فکر میکردیم فقط شرق دریاچه را تحت تأثیر
قرار میدهد ولی امسال در هفته اول فروردین شاهد بودیم که گرد و خاک شهرهای غربی
دریاچه از جمله خود ارومیه را تحت تأثیر قرار داد و کار به جایی رسید که دیگر چشم
چشم را نمیدید.
ما بارها تأکید کردیم که برای رسیدن به
این تراز حتی بودجه زیادی نمیخواهیم اما دستگاهها باید همکاری کنند. مثلاً جلوی
کاشت چغندر گرفته شود و فقط اندازه نیاز کارخانهها کاشته شود. سردخانهها را
کنترل کردیم تا برداشتهای غیر مجاز از طریق چاهها صورت نگیرد. به آقای روحانی هم
اعلام کردیم که اگر این کارها انجام شود، میتوانیم دریاچه را احیا کنیم.
رئیس جمهوری هم به آقای جهانگیری دستور
رسیدگی دادند. حالا با چشمانداز روشنی که از روند کار داریم میتوانیم اعلام کنیم
که تا ۳ سال دیگر، یک متر آب دریاچه بالا میآید و با این یک متر، هم ماندگاری آب
را خواهیم داشت و هم تولید گرد و غبار کاهش پیدا میکند. دریاچه الان ۲ هزار و ۲۰۰
کیلومتر پهنه آبی دارد و ۵۰ درصد پهنه دریاچه هم آب دارد اما به شهریور که برسیم
دوباره شمال و جنوب دریاچه از هم جدا میشود. چون میزان تبخیر الان حدود ۸۰
سانتیمتر است اما ۶۰ درصد پهنه دریاچه در موقع حداکثر تراز، عمقش کمتر از ۶۰
سانتیمتر است. یعنی با یک تبخیر یک ساله کل این آب از دست میرود و برای همین هم
باید آب دریاچه را تثبیت کنیم. با بالا آمدن یک متری آب دریاچه میتوانیم اطمینان
حاصل کنیم که وقتی به شهریور ، مهر و آبان میرسیم، هنوز پهنه دریاچه، آب دارد و
آوردههای جدید میتواند آب آن را افزایش دهد. در واقع با یک متر اگر ۸۰ سانتیمتر
هم تبخیر داشته باشیم، ۲۰ سانتیمتر آب باقی میماند و با این شرایط سه سال دیگر که
آب دریاچه تثبیت شد، میتوانیم به سمت احیا پیش برویم. با این حال تأکید میکنم که
کار راحتی نیست و دستگاههای اجرایی باید این کار را جدی انجام دهند وگرنه گرد و
خاک در منطقه فاجعهآفرین خواهد شد.»
حتی تصور این که آب دریاچه کاملاً خشک
شود، آدم را میترساند. تأثیراتی که این اتفاق میتواند روی سلامت مردم و موجودات
زنده بگذارد، غیر قابل کتمان است و پیش از همه تأثیری که روی روح و روان شهروندان
میگذارد و بعد بیماریهایی که ایجاد میشود. درختانی که خشکیده میشوند و دامهایی
که از بین میروند. این اتفاقات از همین حالا قابل مشاهده است. خشکیدن درختان در
حوالی شبستر، خالی از سکنه شدن برخی روستاهای حاشیه دریاچه و افزایش میزان خوردگی
قطعات فلزی صنعتی از جمله همین اثرات قابل مشاهده است. این اتفاق میتواند نسلها
را مورد تأثیر قرار دهد چون هیچ پدیدهای یک شبه روی نمیدهد و اثراتش هم یک شبه
از بین نخواهد رفت.
به گفته تجریشی، تبعات بلند شدن گرد و
خاک از بستر خشک دریاچه میتواند مخاطرهای جدی برای سلامت مردم و محیط زیست باشد.
همچنین بر اساس گزارش ستاد احیای دریاچه ارومیه، ترکیب مقادیر زیاد نمک به جای
مانده از عقبنشینی دریاچه ارومیه با ذرات گرد و غبار، این آثار مخرب را تا چندین
برابر نیز تشدید میکند. بههمین دلیل، از میان معضلات متعدد زیستمحیطی، اقتصادی
و حتی اجتماعی ناشی از خشک شدن دریاچه ارومیه، شاید بحران تشکیل کانونهای گرد و
غبار و تشدید غلظت گرد و غبار معلق در جو را بتوان بزرگترین بحران در نظر گرفت که
تبعات آن نه تنها محدوده دریاچه، که حتی نواحی واقع در کیلومترها دورتر را نیز
تهدید میکند.
دوست دارم تمام تصوراتم از دریاچه را
زنده کنم. آن لذت شناوری بیغرقه شدن و نه این غرقشدگی بیآب. شاید روزی ارومیه،
«سرزمین آبها» دوباره نامی بامسما شود. شاید... روزی.»