ديگر
چه فاجعه اي بايد رخ دهد تا مسئولان به خود آيند؟! 9 اردیبهشت - 98
گزارش اوین نامه كيهان از بي در و پيكر بودن فضاي
مجازي
40 سال در خیابان وبیابان ودانشگاه ها وخوابگاه های دانشجویی دختر وپسر و درون زندان ها و بیرون اززندان هاوحتی خارج از کشور مخالفان ومعترضان و دگر اندیشان و ناراضیان ربوده و مثله و مورد تجاوز واقع شده و ترور و به قتل رسیده اندولی فاجعه ای به وقوع نه پیوسته است .ولی کشته شدن یک آخوند درهمدان بهانه ای برای اوین نامه کیهان سربازجو شریعت نداری شده است تا با عنوان فاجعه هدف بسترسازی فیلتر کردن فضای مجازی را دنبال کند.
حدود ساعت 12 ظهر روز شنبه هفتم ارديبهشت
ماه، رو به روي حوزه علميه همدان، سرنشينان يك خودرو 206 با سلاح به حجت الاسلام
«مصطفي قاسمي» روحاني 46 ساله تيراندازي كرده و او را به قتل رساندند.
سرويس سياسي: به گفته يكي از شاهدان عيني
حادثه زماني كه حجت الاسلام قاسمي (مقتول) از حوزه علميه خارج شده از پشت به ضرب
دو گلوله توسط ضارب به قتل مي رسد.حجت الاسلام «مصطفي قاسمي» امام جماعت مسجد حاج
كربعلي بوده و چندي پيش هم در حوزه علميه دامغاني به عنوان مسئول كتابخانه فعاليت
مي كرد.
بهروز حاجيلو قاتل اين روحاني همداني نيز
در منطقه قاسم آباد همدان زندگي مي كرده و به گفته برخي از نوچه هاي وحيد مرادي از
اراذل و اوباش معروف همدان بوده كه سال گذشته كشته شد؛ قاتل پيش از اين عكس ها و
فيلم هايي با انواع سلاح هاي گرم در صفحه اينستاگرامش منتشر كرده بود. وي بعد از
ارتكاب قتل نيز مطلبي در صفحه اينستاگرام خود منتشر كرده و به قتل اعتراف مي كند.
نحوه هلاكت قاتل طلبه همداني
سردار بخشعلي كامراني صالح صبح يك شنبه 8
ارديبهشت در جمع خبرنگاران گفت: خوشبختانه قاتل روحاني 46 ساله ساعت 4 بامداد
ديروز در يكي از مناطق حاشيه شهر، به دام افتاد. همه نقاطي كه امكان داشت مجرم در
آن پنهان شود تحت نظر پليس قرار گرفت و سرانجام قاتل ساعت 4 بامداد در يك درگيري
مسلحانه در مخفيگاه خود به هلاكت رسيد.
كامراني صالح با بيان اين كه عمليات دستگيري
مجرم بيش از 20 دقيقه به طول انجاميد، يادآور شد: در اين درگيري مسلحانه دو تن از
ماموران دچار جراحت سطحي شدند كه خوشبختانه در حال حاضر در وضعيت خوبي قرار دارند
و جراحت شان سطحي است.
تلنگري پر هزينه براي خطر فضاي مجازي بي
ضابطه
ظاهرا ماجراي قتل مظلومانه طلبه همداني
با ورود نيروي انتظامي براي بازداشت قاتل و سرانجام، درگير شدن با او و هلاكت
رساندنش به اتمام رسيد اما اين تمام شدن تنها از نظر شكل قضايي و پرونده انتظامي
متهم است وگرنه به نظر مي رسد اتفاق عجيب جنايت، بايد جرقه و تلنگر پر هزينه اي
براي خيلي ها باشد.
چرا كه قاتل طلبه همداني در فضاي مجازي
يك صفحه شخصي داشته و در طول يك سال و نيم فعاليت خود با هزاران دنبال كننده،
عموما مطالب و عكس ها و فيلم هايي منتشر نموده كه شايد بتوان در يك كلام، همه آنها
را تهديدي جدي براي امنيت اجتماعي جامعه دانست. چراكه اغلب اين فيلم ها و تصاوير
همراه با نمايش سلاح جنگي بوده است.
حال سوال مهمي كه بايد به آن پاسخ داد
اين است كه چطور چنين فرد خطرناكي، مدتها در فضاي مجازي بطور آزادانه دست به
انتشار چنين مواردي مي زده و هيچ محدوديت و برخوردي از سوي نهادهاي انتظامي،
قضايي، اطلاعاتي - امنيتي و ساير نهادهاي نظارتي ديگر دريافت نكرده كه اين فرد را
در عالم واقع كنترل كند.
اكنون اينستاگرام و به طوري كلي فضاي
مجازي بي ضابطه و نظارت، در سايه غفلت مسئولان امر به محلي براي بروز و نمايش،عرض
اندام ،آموزش و ترويج شرورهاي مجازي و گسترش در فضاي حقيقي و واقعي شده است.
آنهايي كه در صفحات مجازي خود، مكررا اين
بزهكاري ها را نمايش مي دهند، مانند همين قاتل طلبه همداني، ممكن است يك روز در
عالم واقع هم چنين كاري را انجام دهند. اكنون خروجي اين سهل انگاري، از دست رفتن
جان يك «انسان مظلوم» است.
از نفرت پراكني در فضاي مجازي تا قتل
وحشيانه طلبه همداني
از سوي ديگر پس از انتشار خبر قتل طلبه
همداني، فيلمي در فضاي مجازي منتشر شد كه در آن يكي از هم فكران ضارب، با تاييد
اقدام وحشيانه او مردم را به اين كار تشويق مي كند. در بخشي از فيلم، گوينده از
قاتل يعني بهروز حاجيلو به خاطر قتل فجيع طلبه همداني تشكر مي كند و اين اقدام را
متاثر از شانتاژ ضدانقلاب مي داند.
اما نكته مهم در صحبت هاي اين فرد اشاره
به فتواي ساختگي از يك روحاني است كه چند روز پيش در فضاي مجازي مورد توجه كاربران
قرار گرفت. ماجرا از اين قرار بود كه يك اكانت جعلي با تصوير يك روحاني مازندراني
دروغ كثيفي را به نيروهاي حشدالشعبي كه براي كمك به سيل زدگان در خوزستان بودند
نسبت مي داد. «مهناز افشار» يكي از سلبريتي ها حاشيه ساز هم اين اكانت جعلي را جدي
گرفت و در محكوميت آن توئيتي منتشر كرد و به نوعي با بازنشر آن، شايعه پاگرفته در
فضاي مجازي را بيش از پيش قوت بخشيد و به اين ترتيب سهم خود را در اين جنايت داشت.
اين در حالي بود كه طي روزهاي گذشته موج
كمك رساني طلاب به سيل زدگان و علاقه مردم به آنها مخالفان اين روزهاي روحانيت را
به شدت عصباني كرده بود و از سوي ديگر بخشي از مردم سيل زده لرستان و خوزستان و
حتي اهل تسنن آق قلا، با مشاهده بيل زني طلاب جوان و كمك به سيل زدگان، نظر منفي
خود را درباره طلاب و روحانيون تغيير داده بودند.
بر همين اساس چند روز پس از انتشار آن
توئيت، همان اكانت جعلي شروع به فعاليت كرد تا شايد اينگونه مردم را نسبت به
روحانيون تحريك و فضا را براي جنايت همدان مهيا سازد.
در اين ميان آنچه كه بيش از هر چيز ديگر،
مردم و كاربران فضاي مجازي را متاثر كرده عاملان جوسازي هاي مسمومي است كه در سايه
غفلت، عدم نظارت و يا بي توجهي مسئولان امر به اين گونه اقدامات دامن مي زنند؛ از
عناصر ضدانقلاب كه در خارج از كشور و در پس عناد چهل ساله دستور قتل و جنايت صادر
مي كند تا سلبريتي هايي كه در داخل بدون آگاهي از چند و چون ماجرا، جوسازي هاي
مسموم را تقويت و عليه قشرهايي همچون روحانيون نفرت پراكني مي كنند.
مدعيان اصلاحات: قتل طلبه همداني تقصير
حجاب است!
نكته تاسف بار ديگر اينكه جريان مدعي
اصلاحات كه براي حاشيه امنيت مفسدان سياسي و اقتصادي و فرهنگي گريبان چاك مي كنند
و براي تعليق فلان كنسرت و پخش نشدن آواز فلان مطرب پالوده خور با بهائيت اشك ماتم
مي ريزند و از قضا دفاع از فضاي مجازي بي ضابطه و نظارت را به يكي از ابزارهاي
تامين اهداف و اغراض سياسي و جناحي خود تبديل كرده اند، به جاي موضع گيري
مسئولانه، در اين ماجرا نيز با فرافكني و فرار از مسئوليت قتل اين طلبه همداني در
بستر فضاي مجازي را به موضوع حجاب ربط دادند!
عبدالله رمضان زاده سخنگوي دولت اصلاحات
در توئيتي در اين رابطه نوشت: «حادثه ديروز همدان نشان مي دهد پليس در تشخيص
اولويت هاي امنيتي كشور به خطا رفته است. آن قدر حواسشان به افتادن روسري خانم ها
در داخل اتومبيل پرت شده است كه تهديد علني مسلحانه يك شرور را در دو سال اخير
نديده اند.»
الهه كولايي فعال اصلاح طلب نيز درباره
اين جنايت وحشيانه در واكنشي عجيب نوشت: «موبايل من را هم در روز روشن در خيابان
شيخ بهايي دزديدند. پليس امنيت بر تامين امنيت شهروندان، كه وظيفه اصلي اش است،
تمركز كند نه حجاب زنان.»
تروريسم فضاي مجازي و مديريت بي تفاوت
به هر ترتيب خانواده شهيد طلبه همداني،
دو روز است كه عزادار هستند و متاسفانه فضاي مجازي در سايه غفلت و اهمال كاري
مسئولان امر، محل بروز و ظهور جانياني شده كه به راحتي استفاده از سلاح گرم را
نمايش مي دهند، عليه ارزش ها و مقدسات ديني و مذهبي نفرت پراكني مي كنند، ترويج
مشروب خواري و بي بند و باري جنسي مي دهند و در اين سوي ميدان، وزارت ارتباطات و
نهادهاي نظارتي و امنيتي همچنان در خواب غفلت بسر مي برند.
متاسفانه اين موارد كه به شكل متعدد- و
در ابعاد گوناگون- هرازچندگاه تكرار مي شود، از رهاشدگي مطلق فضاي مجازي و پيام رسان
هاي خارجي حكايت مي كند. نكته قابل تامل اين كه گفته مي شود منشا اغلب اين تروريسم
رسانه اي، جريان هاي نفاق و سرويس هاي جاسوسي بيگانه هستند. اكنون بايد از وزارت
ارتباطات و نهادهاي امنيتي ذيربط پرسيد با وجود اين كه از اين تروريسم خبر دارند،
چرا با بي تفاوتي نسبت به ماجرا رفتار مي كنند؟!
آنهايي كه افتخارشان اين بود كه دستشان
روي دكمه فيلترينگ نيست، چه پاسخي در برابر اين خون به ناحق ريخته شده دارند؟ كشور
در حوزه هاي مختلف اقتصادي، فرهنگي، امنيتي و اخلاقي كم از فضاي بي در و پيكر
مجازي ضربه نخورده است؛ از آشوب امنيتي گرفته تا اخلال در نظام اقتصادي كشور، جرم
و جنايت، ترويج فساد و فحشا و... ديگر چه فاجعه اي بايد رخ دهد كه مسئولان امر به
خود آيند و فكري به حال اين سگ هار و بي قلاده كنند؟!