نقد وبررسی " عيد آمد (يادداشت روز) روزنامه ی کیهان پنجشنبه 19 مهرماه سال -1386
"وقتی آنگونه بود آمدنش، وای بر حال رفتنش."
ماه رمضان آمد و رو به اتمام است وهمانگونه که روضه خوان یادداشت روزنویس بر این ماه مرثیه خوانده است چیزی جز ازایش غم واندوه تغییر نکرد ه است . برای اینکه خود یادداشت روزنویس چنین گفته است " ماهي كه «پيش از ورودش مطلوب و محبوب است و قبل از پايانش مايه حزن و اندوه» ماهي كه «قبل از آمدن انتظارش را داشتيم و هم اكنون نيز كه در حال رفتن است، اندوه بر دل ها نشانده است" یعنی اینکه در رژیم تروریستی و غارتگر و دزد و ضد بشر این ماه که می بایست مطلوب ومحبوب باشد ولی در ایران با حزن شروع و با اندوه رو به پایان است. البته که مشخص است که حزن واندوه دامنگیر کدام اقشار جامعه را گرفته است؟ زیرا که روز گذشته سر مقاله نویس روزنامه ی جمهوری اسلامی با عنوان مسابقه با خدا" توضیح داده بود که معنی حزن واندوه در جامعه ی آخوند ساخته چیست وگریبانگیر چه کسانی را در کنج پیاده روهای خیابان گرفته است و در مقابل تشریح کرده بود که چه کسانی دارای سفره های رنگین افطاری آنچنانی می باشند وآن را به خود شان اختصاص داده اند؟ بهر حال وقتی اینگونه باشد آمدن روزه وای بر حال رفتنش. یعنی اینکه عید فطر هم کاملاً مشخص است که برای محرومان وتهی دستانی که همه ایام سال برایشان ماه رمضان است هیچ مشکلی را حل نمی کند وهیچ گره ای از درد بی درمان ولا علاج ینان گشوده نواهد کرد. برای اینکه اینان همچنان می باید که منتظر دریافت نان بر توی سفره های خالی محرومان باشند و اگرنصیب شان نشد. هیچ دلیل ندارد که بازهم رشد لجام گسیخته ی تورم وگرانی و افزایش قیمت ها را دریافت نکنند . بنابراین برای این اکثریت محروم جامعه چه فرقی عید فطر روزه با بقیه روزهای ایام سال دارد، جز اینکه پس از ماه رمضان و پایان عید فطر، بازهم تورم و گرانی و افزایش قیمت ها با سرعت وشتاب مضاعف بیشتری ادامه خواهد یافت وگلوی اینان را بیشتر خواهد فشرد. پس داستان سرائی و روضه خوانی مداح عوامفریب یادداشت روز در مورد عید فطر شبیه همان روضه ی شروع ماه رمضان ایشان است که اکنون خودش نتیجه گیری کرده است که ماه رمضان ، ماه حزن واندوه برای همیشه روزه داران محروم بوده است و این نسخه ی ارائه شدهای که ایشان در مورد آمدن عید فطر داده نه برای این تهی دستان ومحرومان اسیر حزن واندوه گرفتار شده ، که مخصوص همان غارتگران فربه های حاکم است که در وصف اینان چنین روضه خوانی در مورد عید فطر شده است:
"اينك «عيد فطر» در راه است. عيدي با مژده ها و بشارت هاي بسيار براي كساني كه طي يك ماه عبادت و توجه و جهد و دعا و... موفق شدند زنگارهاي فراموشي را كنار زده و خود را از قيد اسارت ها و غل و زنجيرهايي كه «غفلت» به دست و پاي آنان زده و آنان را از اصالت ها و ارزش هاي ناب انساني جدا و انسانيت آنان را مسخ كرده، برهانند و در عرصه جهاد با «نفس» اين اصلي ترين و خطرناك ترين دشمن آدمي پيروز و به فطرت اصيل خويش برگردند. عيد فطر، عيد اينان است"
بالاخره اینکه این دیگر یک شوخی بیمزه وزهرآگین می باشد که مداح روضه خوان یادداشت روز نویس اذعان کرده است "عيد فطر، جشن تولد انسان و بهار انسانيت است" زیرا که در حاکمیت آخوندها اینگونه تعریف از عید فطر ارائه دادن ، رست شبیه حالت نمک پاشیدن بر رروی زخم های عمیق و مزمن می باشد. زیرا تجربه ی نزدیک 29 از اینگونه عید ها و بهار های خزان شده را مردم ایران وبه ویژه محروم وتهی تجربه کرده اند در صورتی که طبق وعده ی خمینی رار بود که حاکمیت از آن اینان باشد. بلی شرایط کنونی وای تریف ارائه شده از عید فطر تداعی کننده ی همان شعار تکمیلی پس از فرو پاشی نظام پیشین واوایل انقلاب است که گفته می شد در بهار آزای جای شهدا خالی، که اکنون می بایست گفت در فضای کنونی عدم آزادی ،جای هر دوتا خالی، یعنی هم آزادی وهم شهدا که البته خیل جان باختگان راه آزادی ونوید دهندگان بهار شکوفائی وعدالت و دمکراسی و آزادی بس چندین برابر نسبت به آن زمان شده است . البته روزی یکی گفته بود که عید ما آن روزیست که آثاری از ظلم نباشد. اکنون که نه بهاری در کار هست و نه عیدی ، چونکه پائیز خزان زده وبرگ ریزان زمستان منجمد و سرد و ظلم وستم همه گیر و بی عدالتی فراگستر ونهادینه شده بر سراسر ایران زمین فرا افکنده و توسعه یافته است.
هوشنگ - بهداد
پنجشنبه 19 مهرماه سال -1386
"وقتی آنگونه بود آمدنش، وای بر حال رفتنش."
ماه رمضان آمد و رو به اتمام است وهمانگونه که روضه خوان یادداشت روزنویس بر این ماه مرثیه خوانده است چیزی جز ازایش غم واندوه تغییر نکرد ه است . برای اینکه خود یادداشت روزنویس چنین گفته است " ماهي كه «پيش از ورودش مطلوب و محبوب است و قبل از پايانش مايه حزن و اندوه» ماهي كه «قبل از آمدن انتظارش را داشتيم و هم اكنون نيز كه در حال رفتن است، اندوه بر دل ها نشانده است" یعنی اینکه در رژیم تروریستی و غارتگر و دزد و ضد بشر این ماه که می بایست مطلوب ومحبوب باشد ولی در ایران با حزن شروع و با اندوه رو به پایان است. البته که مشخص است که حزن واندوه دامنگیر کدام اقشار جامعه را گرفته است؟ زیرا که روز گذشته سر مقاله نویس روزنامه ی جمهوری اسلامی با عنوان مسابقه با خدا" توضیح داده بود که معنی حزن واندوه در جامعه ی آخوند ساخته چیست وگریبانگیر چه کسانی را در کنج پیاده روهای خیابان گرفته است و در مقابل تشریح کرده بود که چه کسانی دارای سفره های رنگین افطاری آنچنانی می باشند وآن را به خود شان اختصاص داده اند؟ بهر حال وقتی اینگونه باشد آمدن روزه وای بر حال رفتنش. یعنی اینکه عید فطر هم کاملاً مشخص است که برای محرومان وتهی دستانی که همه ایام سال برایشان ماه رمضان است هیچ مشکلی را حل نمی کند وهیچ گره ای از درد بی درمان ولا علاج ینان گشوده نواهد کرد. برای اینکه اینان همچنان می باید که منتظر دریافت نان بر توی سفره های خالی محرومان باشند و اگرنصیب شان نشد. هیچ دلیل ندارد که بازهم رشد لجام گسیخته ی تورم وگرانی و افزایش قیمت ها را دریافت نکنند . بنابراین برای این اکثریت محروم جامعه چه فرقی عید فطر روزه با بقیه روزهای ایام سال دارد، جز اینکه پس از ماه رمضان و پایان عید فطر، بازهم تورم و گرانی و افزایش قیمت ها با سرعت وشتاب مضاعف بیشتری ادامه خواهد یافت وگلوی اینان را بیشتر خواهد فشرد. پس داستان سرائی و روضه خوانی مداح عوامفریب یادداشت روز در مورد عید فطر شبیه همان روضه ی شروع ماه رمضان ایشان است که اکنون خودش نتیجه گیری کرده است که ماه رمضان ، ماه حزن واندوه برای همیشه روزه داران محروم بوده است و این نسخه ی ارائه شدهای که ایشان در مورد آمدن عید فطر داده نه برای این تهی دستان ومحرومان اسیر حزن واندوه گرفتار شده ، که مخصوص همان غارتگران فربه های حاکم است که در وصف اینان چنین روضه خوانی در مورد عید فطر شده است:
"اينك «عيد فطر» در راه است. عيدي با مژده ها و بشارت هاي بسيار براي كساني كه طي يك ماه عبادت و توجه و جهد و دعا و... موفق شدند زنگارهاي فراموشي را كنار زده و خود را از قيد اسارت ها و غل و زنجيرهايي كه «غفلت» به دست و پاي آنان زده و آنان را از اصالت ها و ارزش هاي ناب انساني جدا و انسانيت آنان را مسخ كرده، برهانند و در عرصه جهاد با «نفس» اين اصلي ترين و خطرناك ترين دشمن آدمي پيروز و به فطرت اصيل خويش برگردند. عيد فطر، عيد اينان است"
بالاخره اینکه این دیگر یک شوخی بیمزه وزهرآگین می باشد که مداح روضه خوان یادداشت روز نویس اذعان کرده است "عيد فطر، جشن تولد انسان و بهار انسانيت است" زیرا که در حاکمیت آخوندها اینگونه تعریف از عید فطر ارائه دادن ، رست شبیه حالت نمک پاشیدن بر رروی زخم های عمیق و مزمن می باشد. زیرا تجربه ی نزدیک 29 از اینگونه عید ها و بهار های خزان شده را مردم ایران وبه ویژه محروم وتهی تجربه کرده اند در صورتی که طبق وعده ی خمینی رار بود که حاکمیت از آن اینان باشد. بلی شرایط کنونی وای تریف ارائه شده از عید فطر تداعی کننده ی همان شعار تکمیلی پس از فرو پاشی نظام پیشین واوایل انقلاب است که گفته می شد در بهار آزای جای شهدا خالی، که اکنون می بایست گفت در فضای کنونی عدم آزادی ،جای هر دوتا خالی، یعنی هم آزادی وهم شهدا که البته خیل جان باختگان راه آزادی ونوید دهندگان بهار شکوفائی وعدالت و دمکراسی و آزادی بس چندین برابر نسبت به آن زمان شده است . البته روزی یکی گفته بود که عید ما آن روزیست که آثاری از ظلم نباشد. اکنون که نه بهاری در کار هست و نه عیدی ، چونکه پائیز خزان زده وبرگ ریزان زمستان منجمد و سرد و ظلم وستم همه گیر و بی عدالتی فراگستر ونهادینه شده بر سراسر ایران زمین فرا افکنده و توسعه یافته است.
هوشنگ - بهداد
پنجشنبه 19 مهرماه سال -1386