شیوه ی دفاع وانتقاد کرد ن از موضع عذر بدتر ازگناه آوردن"

نقد وبررسی "هنر رهبري بهره اي از گفتگوي رهبر معظم انقلاب با دانشجويان ـ2
" روزنامه ی جمهوری اسلامی دو شنبه 30 مهرماه سال -1386

شیوه ی دفاع وانتقاد کرد ن از موضع عذر بدتر ازگناه آوردن"
جالب است که سرمقاله نویس روزنامه ی جمهوری اسلامی روزنامه ی ارگان تبلیغی ولی فقیه می باشد در ادامه ی بخش دوم سرمقاله ی خود که با عنوان هنر رهبري بهره اي از گفتگوي رهبر معم انقلاب با دانشجويان ـ2 ادامه داده است . اکنون با ارائه ی عملکرد خدماتی ورهبری متعادل و میانه ای که ولی فقیه در 18 ساله گذشته ترسیم کرده است . البته این زمان مرتبط به ولی فقیه وجانشین شدن خامنه ای پس از مرگ خمینی است که ایشان جانشین خمینی شد . برای اینکه پس از مرگ خمینی برای اینکه شرازه ی نظام از هم نپاشد بلافاصله از خمره رنگرزی آخوندی وخبرگان آخوندی یکشبه آیت اله و رهبر ولی فقیه برای ظام تراشیده وساخته شد . چون همانگونکه آخوند بسازو بفروش رفسنجانی گفته بود و اخیراً نیز این گفته را تأئید کرده است که می بایست تصمیم گیری می شد و یک جانشین برای خمینی انتخاب می شد که بهترین گزینه همین آسید علی خامنه ای بود . اما فراموش نشود که اکنون سرمقاله نویس بطور شفاف مسئولیت 18 ساله ی گذشته را بر عهده ی ولی فقیه گذاشته است . زیرا که بقول سرمقاله نویس ولی فقیه برخورد با افراط و تفريط و به اعتدال رساندن جامعه كار بزرگي است كه برعهده رهبري منبعث از اعتقادات ديني است واین روشی است که در 18 سال اخير و در دوران رهبري خامنه اي شاهد بوده و هستيم . یعنی اینکه بطورشفاف وخدشه ناپذیر زیرآب ادعای فرار به جلو کتمان کردن حقایق ولی فقی در خطبه ی نمازجمعه ی عید فطر را زده است که ولی فقیه تلاش مذبوحانه کرد تا که نقش مسئولیت خود در نابسامانی های موجود اقتصادی و معیشتی و رشد تورم وگرانی و افزایش قمیت ها به خصوص مشکل حاصل شده از سهمیه ی بندی بنزین وتوزیع کارت هوشمند را منکر شود. همانگونه که در دیدار با دانشجویان بسیجی تلاش کرده بود موج نارضایتی دانشجویانی که از شرایط پادگانی کردن فضای دانشگاه ها و شناسائی و اخراج دانشجویان وباز خرید وبازنشسته کردن اساتید دانشگاه ها با اتهام سکولار و لیبرال سخت معترض و به تنگ آمده اند و نارضایتی خودشان از شرایط موجود را با واکنش و فریاد اعتراضی مرگ بر دیکتاتور دانشجویان دانشگاه تهران ابراز و نشان دادند . البته که این فریاد مرگ بر دیکتاور همزمان با هنگام ورود پاسدارغلامک سپاه پاسداران وگماشته ی ولی فقیه احمدی نژاد به دانشگاه تهران همراه بود .
آری پژواک این فریاد اعتراض دانشجویان ولی فقیه را مجبور کرد ت برای توجیه کاری و تبرئه کردن خود خطاب به دانشجویان بسیجی گرد آوری شده و راهی دربیت رهبری شده بگوید که موافق انتقاد به ولی فقیه به جای دشمنی با آن کردن می باشد. بنابراین در در خطبه ی نماز عید فطر هم سعی کرد که خود را از مسئولیت های ناشی ز سمیه بندی بنزین و ناراضایتی دامن دار وگسترده ای که پیرامون این طرح به وجود آمده است کنار بکشاند . البته ضمن ابراز مخالفت کردن علنی با برگزاری کنفرانس صلح پائیزی در ماه آینده در آمریکا وتهدید کردن سران کشورهای عربی منطقه تأکید تهدیدآمیز کرد که در صورت شرکت اینان در این کنفرانس بدانند که با مشکلات اغتشاش وآشوب و قیام در کشورهای خود مواجه خواهند شد که البته این تهدید کردن ولی فقیه یک نوع سند و اعتراف آشکار مبنیر بر دست داشتن اعمال تروریستی و مداخله گرایانه وخرابکارانه در این کشور ها می باشد. از سوی دیگر ایشان بطور مضحک ادعا کرد که هیچگونه نقشی در بحران به وجود آمده ی بنزین در کشور ندارد. زیراکه شیادانه از موضع یک رهبر اپوزیسیون دور از قدرت ومسئولیت دارد ادعا می کند و هشدار وتوصیه ورهنمود می دهد که در کشوری که تولید کننده ی نفت در جهان است . ولی دارای پالایشگاه هائی می باشد که نه قادر به نیاز برآورده کردن فرآورده ی نیاز بنزین داخلی نمی باشد، بلکه سالانه میلیارد دلار بنزین وارد کشور می شود . همچنین برای ماستمالی کردن وخاک پاشیدن بر چشمان توده های نارضی منتظر دریافت نان بر توی سفره های خالی اشان که از دو سال پیش پاسدار احمدی نژاد به آنان قول داده بود ولی وارونه اقدام وعمل کرده است و حتی بدتر اینکه مدتی می باشد که از سبد های نیازهای خانوارهای مردم محروم نفت نیز ربوده شده است. همینطور ولی فقیه پاسخگوئی رابا فرهنگ افراط و اصراف در مصرف داد وبا شیوه ی عذر بدتر ازگناه، ادعاکرد چون در جامعه اینگونه فرهنگ وجود دارد. بنابراین ریشه مشکل و معضل اصلی را برخی نسبت داد که عادت به مصرف بنزین وآب و... افراط و اصراف کرده.
البته یک زمان تصور نکنید که سرمقاله نویس راستی راستی دوستدار مرد محروم می باشد وخودش از سیاست اعتدال ومیانه روی حمایت می کند، بلکه بر عکس درست سیست وی در بستر جنگ ونزاع قدرت میان باندهای مافیائی وابسته به جناح حاکم می باشد که چون سر تضاد وعناد با رفسجانی دارند زیرا ریشه ی اصلی این عناد ومخالفت ها با رفنجانی برسر کسب هرچه بیشتر قدرت وثروت و انحصاری کردن آ ن است که دیدیم پاسدار علی لاریجانی هم ب همین دلیل نامبرده انحصاری کردن قدرت ویک دست نمودن آن بر کنار شد. لذا اکنون سر مقاله نویس نیز در دفاع از رفسنجانی چنین وانمود می کند که گویا ایشان مخالف سیاست تفریط و افراط می باشد و بقول ادعای تاکتیکی وحقه باز ی ولی فقیه ذوب در ولایت مفهومی ندارد که از وی نقل قول کرده است خودش دارای چنین اندیشه و سیاست تصویر مار کشی و مار نشان دادن می باشد.
چون اگر غیر از این بود وباور به آن مقاله ی مسابقه با خدا داشت که چند روز پیش بازتاب داده شد ووضعیت شکاف عمیق طبقاتی از تکدی گری خانوادگی کنج خیابان تهران ترسیم و شروع شد وتا سر سفره های رنگین مراسم افطاری مسئولین ودوستان ایشان ادامه یافت که بازهم بقول ایشان حضور در اینگونه مراسم بسیار تشریفاتی و رنگین در ماه مبارک رمضان که اهدافی دگر دارد موجب خجالت زدگی ایشان شده بود کهباید افزود بدون هیچگونه شک و شبهه ای اگر سفره های انداخته شده ی بیت رهبری و دفتر مجمع مصلت و... سایر مقامات مملکتی و آخوندهای حکومتی رنگین تر وچرب ونرم تر از سفره های افطاری مذکور نباشد که ایشان در آن حضور یافته بود. هرگز هم دست کمی از اینگونه سفره های رنگین تشریفاتی نخواهد داشت .
بنابراین اگر سرمقاله نویس واقعاً در بیا آنچه خود اعتراف کرده صداقت داشت نه اینکه نمی بایست از ولی فقیه و رفسنجانی دفاع می کرد، بلکه به عنوان مسئولین اصلی این نظام می بایست برزیر تیغ پرسشگری می کشاند و از اینان جواب می خواست که مگر در 3 دهه ی گذشته به عنوان همکاره ی نظام اینان چه کرده اید که اوضاع اینگونه شده که گزارش شده است جامعه ی به دو قطب تقسیم شده که جمعیت 80% محروم صاحب 20% درآمد ناخالص سالیانه ملی می باشد و در مقابل جامعه ی اقلیت 20% بقیه ی 80% در آمد ناخالص ملی سالیانه را در اختیار خوددارد و بقول آخوندمفید امام جمعه شهر ستان گرگان ضریب اختلاف میان اغنیاء با فقرا به 24 برابررسیده است که اتفاقاً گزارشگر همین روزنامه این خبررا گزارش رده بود . لذا سرمقاله نویس تلاش نمی کرد که هم به مانور دادن اینگونه روضه خوانی های کشدار پیرامون گفتار ولی فقیه در دیدار جمع دانشجویان بسیجی به پردازد که چگونه برای سیاه بازی کردن و تبرئه کردن خودش ولی فقیه برای اینان روضه ننه من غریبم خوانده است و از طرف دیگر زور نمی زد که پرسشکند که چرا سایر مسئولین نظام که ادعا می کنند سر سپرده ی ولی فقیه می باشند حاضر نمی باشند که به روضه های مبسوط وتوصیه آمیز ولی فقیه که فصل الخطاب خوانده می شودا ینان گوش فرا دهند؟ برا اینکه خانه از پای بست ویران است و خواجه در فکر نقش ایوان است.
هوشنگ – بهداد
دو شنبه 30 مهرماه سال-1386