نقد وبررسی " جايزه پيشكش ! حق مطبوعات را بدهيد" روزنامه ی جمهوری اسلامی چهارشنبه آبان9 ماه سال 1386 -
"طنز جدید احمدی نژاد به منقدین دولت جایزه داده می شود!شاید طناب دارباشد "
حتماً شنیده اید که به گنجشکی گفته بودند منار به فلان جایت برود. گنجشک هم به حواله دهنده گفته بود حداقل یک چیزی بگوتا که بگنجد. اما اگر چنانچه نشنیده اید ومعنی وکاربرد آن را نمی دانید نگران نباشید . برای اینکه تا زمانی که ای رژیم تروریستی آخوندی وارونه گو وعوامفریب باشد و پاسدار غلامک و گماشته احمدی نژاد رئیس جمهور باشد وادعای کمدی کابینه ی 70 میلیونی عدالت محور و تحول گرا داشته باشد پاسخ اینگونه مثال های گنجشک ومناربس آسان است . زیرا که سرمقاله نویس روزنامه ی جمهوری اسلامی اینگونه برای راه حل نقل قوق کرده وگفته است هفته گذشته از قول رئيس جمهور محترم اعلام شد دولت در تدارك جشنواره ايست كه در جريان آن به مطبوعات منتقد جايزه خواهد داد. البته با خواندن از اینگونه ادعای بیش از حد کمدی و ناباورانه هرگز تعجب نکنید . چونکه در کشوری که جلاد مطبوعات در جهان نام گرفته است وبیشتر روزنامه نگاران زندانی را دارد و سابقه ی تاریخ و منحصر به فرد در انقلاب فرهنگی دانشگاه ها سابقه 3 ساله ی تعطلیل کردن آنان را دارد و صد البته این رژیم ضد انسانی و آزادی دارای سابقه ی بس درخشان تعطلیل و توقیف کرن بیش از 80 نشریه را در یک شب دارد و اکنون مدتیست که دولت به فضای پادگانی کردن دانشگاه ها ادامه داده و تعطیلی نشریات دانشجوئی را دنبال نموده و اخراج اساتید دانشگاه ها به اتهام لیبرال و سکولارپیگیری را کرده است ودر کنار آن دانشجویان را ستاره دار و اخراج نموده است . البته که در نهایت نتیجه ی راندمان این عملکرد منجر به واکنش فریاد مرگ بر دیکتاتور در فضای دانشگاه ها شده است .از طرف دیگر یک پاسدار وزیر فرهنگ سانسور و تفتیش عقاید ارشاد اسلامی شده است که حتی به سانسور وتوقیف و منحل کردن روزنامه ی دولتی ایران و خبرگزاری ایرنا نیز رحم نکرده است و اکنون روزی نیست که مسئول چند مطبوعات شامل حال رونامه و نشریه ی هفته نامه و فصل و ماهنامه و سالنامه غیرو احضار ومحاکمه وتوسط هیئت منصفه ی مطبوعات محکوم می شوند . ولی بسیازجالب و مضحک است که اکنون اینگونه ادعای مضحک جایزه دادن به منتقدین دولت شده است. برای اینکه این رژیم وارونه از بدو بنیانگذاری اش با عوامفریبی و دروغ همراه بوده است . چونکه رهبرش گفته بود که حکومت از ان مستشعفان وپابرهنگان است و اقتصاد مال خر است و جنگ نعمت الهی می باشد و ملت ما برای ارزان شدن خربزه انقلاب نکرده اند. بلکه برای منتظر ماندن نان بر توی سفره های خالی اشان و همینطور برای تحمل کردن رشد تورم و گرانی و افزایش روز افزون قیمت کالاها و توسعه ی فقر و بیکاری وتن فروشی و شلاق و دار زدن وقطع اندام واعدام کردن انقلاب کرده است. البته آنقدر این ادعا ی ایزه به منتقدین دولت ادن که عکس برگردان زنده باد مخالف من سید خندان خاتمی می باشد مبهم وکیلوئی ونا مفهوم می باشد که سرمقاله نویس هم قاطی کرده و پرسش نموده است که هر چند ابعاد اين طرح مشخص نيست و هنوز اصحاب مطبوعات نمي دانند منظور از انتقاد مورد نظر آقاي رئيس جمهور چيست؟ و افزوده است اين واقعيت را به ما گوشزد مي كند كه اين قبيل اظهارات را نبايد چيزي بيش از يك شوخي سياسي دانست و سرمقاله نویس در ادامه هر دو مدعی دولت قالب کنونی و دولت مغوب سابق مدعی اصلاح طلبی را زیر سئوال برده است و اینگونه توضیح داده است:
"در سه دهه گذشته دولتي كه گشاده روتر از ديگر دولت ها براي حل مشكلات مطبوعات شعار داد دولت اصلاحات بود. اما همان دولت هم نه تنها كاري براي مطبوعات نكرد بلكه به بهانه هاي مختلف از جمله تاكيد بر اعلام تيراژ عده اي از مسئولان روزنامه ها را وارد يك مسابقه بزرگ دروغگوئي كرد تا با هدف برخورداري از سهميه بيشتر كاغذ رقم هاي درشت تري را روي صفحه آخر مطبوعه خود بنويسند و فرياد اعتراض آن دسته از روزنامه نگاران بي ادعا كه عوارض منفي اين قبيل اقدامات را درك مي كردند و به شكل هاي مختلف آنرا به مسئولين از جمله شخص رئيس جمهور وقت گوشزد مي نمودند به جائي نرسيد. "
سرمقاله نویس در مورد وضعیت مطبوعات در رژیم تروریستی آخوندی گفته است که باید نقش دستگاه وزارت اطلاعات را داشته باشد یعنی اینکه باید پیگیری مخالفین را دنبال و افشا کند . از طرف دیگر مقایسه کرده یعنی اینکه پذیرفته است که مطبوعات نمی تواند هر گز در این رژیم مستقل باشد زیرا اگر قرار باشد که مستقل باشدو سر سپرده نباشد آنگاه اینگونه تبدیل به مرغ عزا و عروسی تبدیل خواهد شد:
مطبوعات بويژه روزنامه ها از يك نظر بي شباهت به مرغ نيستند كه هم در عروسي و هم در عزا قرباني مي شود. با دشمن خارجي در افتادن عليه ضد انقلاب داخلي قدعلم كردن مشت منافق و التقاطي و افراطي ها و خرافاتي ها را باز كردن حساب خائنان را از خادمان جدا كردن به مسئولان در مواقع لازم هشدار دادن با نظام در همه مسيرها همراهي كردن درددل هاي مردم را منعكس نمودن و در همه اين مراحل با تنگناهاي مالي و دشواري هاي مختلف دست و پنجه نرم كردن كار هميشگي مطبوعات است . با اينحال مسئولان عادت دارند تعريف و تمجيد بشنوند و اگر از گل نازك تر درباره آنها بنويسي يا ضدانقلاب هستي يا منافق و يا كودتاچي ! البته بعضي حضرات مقداري تخفيف مي دهند وميان كودتاي مطبوعاتي با كودتاي نظامي اندك تفاوتي قائل مي شوند و صفت تدريجي را هم به عنوان زيباي « كودتاي مطبوعاتي » اضافه مي كنند... از اين مقوله بهتر است بگذريم كه بي پايان است و از پرداختن به آن راه به جائي نخواهيم برد. وقتي گشاده روترين دولت نسبت به مطبوعات به شعارهاي خود عمل نكند از ديگران چه انتظاري مي توان داشت به همين دليل ما مطبوعاتي ها عادت كرده ايم انتظار جايزه و تشويق نداشته باشيم . البته اينطور بهتر است زيرا جايزه و تشويق موجب وابستگي مي شوند و گوهر اصلي مطبوعات كه استقلال است را از آنها مي گيرند. اين خشت از ابتدا كج گذاشته شده باشد و اگر قرار است مشكلي حل شود بايد نوع نگاه به مطبوعات تغيير كند و به جائي برسيم كه متوليان امر خود را خادمان اصحاب مطبوعات بدانند نه ارباب آنها. مي دانيم كه كار سختي است اما اين را هم مي دانيم كه شدني است البته اگر اراده اي وجود داشته باشد. "
بالاخره سرمقاله نویس در پایان سرمقاله ی خود اینگونه خطاب به دولت گفته یعنی اینکه هم سانسور مطیوعات وهم مشکل در سیستم خبررسانی از طریق سهمیه بندی بنزین و تبعیضات را مطرح کرده است:
"وضعيت مقوله سوم را با يك نمونه كه چهار پنج ماهي است مطبوعات با آن درگير هستند بيان مي كنيم . سهميه بندي بنزين مشكلات زيادي براي مطبوعات بويژه روزنامه ها پديد آورده است . روزنامه ها به دليل خبرگيري و توزيع با مقوله رفت و آمد سر و كار زيادي دارند. اگر دولتمردان ما با نگاه واقعي به مقوله سهميه بندي بنزين و طبيعت كار مطبوعات مي نگريستند حق اين بود كه دراولين روزهاي اعمال سهميه بندي به اين واقعيت توجه مي كردند. متاسفانه عليرغم تذكرات متعدد روزنامه ها و تلاش وزارت ارشاد هنوز تكليف روزنامه ها در مورد سهميه بندي بنزين مشخص نيست و غير از تعداد معدودي از استانها در ساير نقاط كشور از جمله خود تهران كه مركز فعاليت روزنامه هاست سهميه اي به مطبوعات اختصاص نيافته است . البته شايعاتي وجود دارد كه گفته مي شود به روزنامه هاي دولتي يا حامي دولت سهميه داده شده لكن از آنجا كه نمي توان به شايعات اعتنا كرد آنچه ما مي توانيم ابراز كنيم اينست كه دولت هنوز به مطبوعات سهميه بنزين نداده و روزنامه ها با مشكلات فراواني در اين زمينه مواجه هستند. "
در خاتمه اینکه سرمقاله نویس نه اینکه پاسخ شوخی جایزه به منتقد دولت پاسدار رئیس جمهوررا داده است ، بلکه جواب سربازجو پاسدارحسین شریعتمدار و یادداشت رو گشته ی روز نامه ی اطلا عاتی – امنیتی – پادگانی کیهان را داده است که زیر پوشش تعریف آزادی و قانون هرچه خواسته بار منتقدان مطبوعات کرده است و آنان را در ردیف ستون پنجم دشمن قرار داده است تااینکه بتواند جایزه نه بهترین منتقد دول، که منتقد منتقدان دولت را به خود اختصاص دهد. بهرحال پیوسته گفته است کوسه و ریش پهن نمی شود و این رژیم ضد آزادی وقلم وبیان و مطبوعات هرگز نمی تواند مدافع مطبوعات وقلم آزاد و مستقل باشد چون دشمن خونین اش می باشد و 3 دهه با آن جانانه مبارزه کرده و عزم جزم کرده است که نابودش کند تا بتواند خود بر قدرت اهریمنی اش بماند. مینطور سهمیه بندی بنزین هم شبیه اسب عصاری شده است که اگر چیزی نصیب اسب نمی شود ولی برای آسیابان آرد که تولید می کند . اکنون دولت نیز با سهیمه ی بزنین خیلی کار ها با خودش می کند گرچه برای مردم و صاحبین خودرو ها تبدیل به معضل اساسی شده است
هوشنگ - بهداد
چهارشنبه 9 آبان ماه سال 1386
"طنز جدید احمدی نژاد به منقدین دولت جایزه داده می شود!شاید طناب دارباشد "
حتماً شنیده اید که به گنجشکی گفته بودند منار به فلان جایت برود. گنجشک هم به حواله دهنده گفته بود حداقل یک چیزی بگوتا که بگنجد. اما اگر چنانچه نشنیده اید ومعنی وکاربرد آن را نمی دانید نگران نباشید . برای اینکه تا زمانی که ای رژیم تروریستی آخوندی وارونه گو وعوامفریب باشد و پاسدار غلامک و گماشته احمدی نژاد رئیس جمهور باشد وادعای کمدی کابینه ی 70 میلیونی عدالت محور و تحول گرا داشته باشد پاسخ اینگونه مثال های گنجشک ومناربس آسان است . زیرا که سرمقاله نویس روزنامه ی جمهوری اسلامی اینگونه برای راه حل نقل قوق کرده وگفته است هفته گذشته از قول رئيس جمهور محترم اعلام شد دولت در تدارك جشنواره ايست كه در جريان آن به مطبوعات منتقد جايزه خواهد داد. البته با خواندن از اینگونه ادعای بیش از حد کمدی و ناباورانه هرگز تعجب نکنید . چونکه در کشوری که جلاد مطبوعات در جهان نام گرفته است وبیشتر روزنامه نگاران زندانی را دارد و سابقه ی تاریخ و منحصر به فرد در انقلاب فرهنگی دانشگاه ها سابقه 3 ساله ی تعطلیل کردن آنان را دارد و صد البته این رژیم ضد انسانی و آزادی دارای سابقه ی بس درخشان تعطلیل و توقیف کرن بیش از 80 نشریه را در یک شب دارد و اکنون مدتیست که دولت به فضای پادگانی کردن دانشگاه ها ادامه داده و تعطیلی نشریات دانشجوئی را دنبال نموده و اخراج اساتید دانشگاه ها به اتهام لیبرال و سکولارپیگیری را کرده است ودر کنار آن دانشجویان را ستاره دار و اخراج نموده است . البته که در نهایت نتیجه ی راندمان این عملکرد منجر به واکنش فریاد مرگ بر دیکتاتور در فضای دانشگاه ها شده است .از طرف دیگر یک پاسدار وزیر فرهنگ سانسور و تفتیش عقاید ارشاد اسلامی شده است که حتی به سانسور وتوقیف و منحل کردن روزنامه ی دولتی ایران و خبرگزاری ایرنا نیز رحم نکرده است و اکنون روزی نیست که مسئول چند مطبوعات شامل حال رونامه و نشریه ی هفته نامه و فصل و ماهنامه و سالنامه غیرو احضار ومحاکمه وتوسط هیئت منصفه ی مطبوعات محکوم می شوند . ولی بسیازجالب و مضحک است که اکنون اینگونه ادعای مضحک جایزه دادن به منتقدین دولت شده است. برای اینکه این رژیم وارونه از بدو بنیانگذاری اش با عوامفریبی و دروغ همراه بوده است . چونکه رهبرش گفته بود که حکومت از ان مستشعفان وپابرهنگان است و اقتصاد مال خر است و جنگ نعمت الهی می باشد و ملت ما برای ارزان شدن خربزه انقلاب نکرده اند. بلکه برای منتظر ماندن نان بر توی سفره های خالی اشان و همینطور برای تحمل کردن رشد تورم و گرانی و افزایش روز افزون قیمت کالاها و توسعه ی فقر و بیکاری وتن فروشی و شلاق و دار زدن وقطع اندام واعدام کردن انقلاب کرده است. البته آنقدر این ادعا ی ایزه به منتقدین دولت ادن که عکس برگردان زنده باد مخالف من سید خندان خاتمی می باشد مبهم وکیلوئی ونا مفهوم می باشد که سرمقاله نویس هم قاطی کرده و پرسش نموده است که هر چند ابعاد اين طرح مشخص نيست و هنوز اصحاب مطبوعات نمي دانند منظور از انتقاد مورد نظر آقاي رئيس جمهور چيست؟ و افزوده است اين واقعيت را به ما گوشزد مي كند كه اين قبيل اظهارات را نبايد چيزي بيش از يك شوخي سياسي دانست و سرمقاله نویس در ادامه هر دو مدعی دولت قالب کنونی و دولت مغوب سابق مدعی اصلاح طلبی را زیر سئوال برده است و اینگونه توضیح داده است:
"در سه دهه گذشته دولتي كه گشاده روتر از ديگر دولت ها براي حل مشكلات مطبوعات شعار داد دولت اصلاحات بود. اما همان دولت هم نه تنها كاري براي مطبوعات نكرد بلكه به بهانه هاي مختلف از جمله تاكيد بر اعلام تيراژ عده اي از مسئولان روزنامه ها را وارد يك مسابقه بزرگ دروغگوئي كرد تا با هدف برخورداري از سهميه بيشتر كاغذ رقم هاي درشت تري را روي صفحه آخر مطبوعه خود بنويسند و فرياد اعتراض آن دسته از روزنامه نگاران بي ادعا كه عوارض منفي اين قبيل اقدامات را درك مي كردند و به شكل هاي مختلف آنرا به مسئولين از جمله شخص رئيس جمهور وقت گوشزد مي نمودند به جائي نرسيد. "
سرمقاله نویس در مورد وضعیت مطبوعات در رژیم تروریستی آخوندی گفته است که باید نقش دستگاه وزارت اطلاعات را داشته باشد یعنی اینکه باید پیگیری مخالفین را دنبال و افشا کند . از طرف دیگر مقایسه کرده یعنی اینکه پذیرفته است که مطبوعات نمی تواند هر گز در این رژیم مستقل باشد زیرا اگر قرار باشد که مستقل باشدو سر سپرده نباشد آنگاه اینگونه تبدیل به مرغ عزا و عروسی تبدیل خواهد شد:
مطبوعات بويژه روزنامه ها از يك نظر بي شباهت به مرغ نيستند كه هم در عروسي و هم در عزا قرباني مي شود. با دشمن خارجي در افتادن عليه ضد انقلاب داخلي قدعلم كردن مشت منافق و التقاطي و افراطي ها و خرافاتي ها را باز كردن حساب خائنان را از خادمان جدا كردن به مسئولان در مواقع لازم هشدار دادن با نظام در همه مسيرها همراهي كردن درددل هاي مردم را منعكس نمودن و در همه اين مراحل با تنگناهاي مالي و دشواري هاي مختلف دست و پنجه نرم كردن كار هميشگي مطبوعات است . با اينحال مسئولان عادت دارند تعريف و تمجيد بشنوند و اگر از گل نازك تر درباره آنها بنويسي يا ضدانقلاب هستي يا منافق و يا كودتاچي ! البته بعضي حضرات مقداري تخفيف مي دهند وميان كودتاي مطبوعاتي با كودتاي نظامي اندك تفاوتي قائل مي شوند و صفت تدريجي را هم به عنوان زيباي « كودتاي مطبوعاتي » اضافه مي كنند... از اين مقوله بهتر است بگذريم كه بي پايان است و از پرداختن به آن راه به جائي نخواهيم برد. وقتي گشاده روترين دولت نسبت به مطبوعات به شعارهاي خود عمل نكند از ديگران چه انتظاري مي توان داشت به همين دليل ما مطبوعاتي ها عادت كرده ايم انتظار جايزه و تشويق نداشته باشيم . البته اينطور بهتر است زيرا جايزه و تشويق موجب وابستگي مي شوند و گوهر اصلي مطبوعات كه استقلال است را از آنها مي گيرند. اين خشت از ابتدا كج گذاشته شده باشد و اگر قرار است مشكلي حل شود بايد نوع نگاه به مطبوعات تغيير كند و به جائي برسيم كه متوليان امر خود را خادمان اصحاب مطبوعات بدانند نه ارباب آنها. مي دانيم كه كار سختي است اما اين را هم مي دانيم كه شدني است البته اگر اراده اي وجود داشته باشد. "
بالاخره سرمقاله نویس در پایان سرمقاله ی خود اینگونه خطاب به دولت گفته یعنی اینکه هم سانسور مطیوعات وهم مشکل در سیستم خبررسانی از طریق سهمیه بندی بنزین و تبعیضات را مطرح کرده است:
"وضعيت مقوله سوم را با يك نمونه كه چهار پنج ماهي است مطبوعات با آن درگير هستند بيان مي كنيم . سهميه بندي بنزين مشكلات زيادي براي مطبوعات بويژه روزنامه ها پديد آورده است . روزنامه ها به دليل خبرگيري و توزيع با مقوله رفت و آمد سر و كار زيادي دارند. اگر دولتمردان ما با نگاه واقعي به مقوله سهميه بندي بنزين و طبيعت كار مطبوعات مي نگريستند حق اين بود كه دراولين روزهاي اعمال سهميه بندي به اين واقعيت توجه مي كردند. متاسفانه عليرغم تذكرات متعدد روزنامه ها و تلاش وزارت ارشاد هنوز تكليف روزنامه ها در مورد سهميه بندي بنزين مشخص نيست و غير از تعداد معدودي از استانها در ساير نقاط كشور از جمله خود تهران كه مركز فعاليت روزنامه هاست سهميه اي به مطبوعات اختصاص نيافته است . البته شايعاتي وجود دارد كه گفته مي شود به روزنامه هاي دولتي يا حامي دولت سهميه داده شده لكن از آنجا كه نمي توان به شايعات اعتنا كرد آنچه ما مي توانيم ابراز كنيم اينست كه دولت هنوز به مطبوعات سهميه بنزين نداده و روزنامه ها با مشكلات فراواني در اين زمينه مواجه هستند. "
در خاتمه اینکه سرمقاله نویس نه اینکه پاسخ شوخی جایزه به منتقد دولت پاسدار رئیس جمهوررا داده است ، بلکه جواب سربازجو پاسدارحسین شریعتمدار و یادداشت رو گشته ی روز نامه ی اطلا عاتی – امنیتی – پادگانی کیهان را داده است که زیر پوشش تعریف آزادی و قانون هرچه خواسته بار منتقدان مطبوعات کرده است و آنان را در ردیف ستون پنجم دشمن قرار داده است تااینکه بتواند جایزه نه بهترین منتقد دول، که منتقد منتقدان دولت را به خود اختصاص دهد. بهرحال پیوسته گفته است کوسه و ریش پهن نمی شود و این رژیم ضد آزادی وقلم وبیان و مطبوعات هرگز نمی تواند مدافع مطبوعات وقلم آزاد و مستقل باشد چون دشمن خونین اش می باشد و 3 دهه با آن جانانه مبارزه کرده و عزم جزم کرده است که نابودش کند تا بتواند خود بر قدرت اهریمنی اش بماند. مینطور سهمیه بندی بنزین هم شبیه اسب عصاری شده است که اگر چیزی نصیب اسب نمی شود ولی برای آسیابان آرد که تولید می کند . اکنون دولت نیز با سهیمه ی بزنین خیلی کار ها با خودش می کند گرچه برای مردم و صاحبین خودرو ها تبدیل به معضل اساسی شده است
هوشنگ - بهداد
چهارشنبه 9 آبان ماه سال 1386