"جناح مغلوب متهم شده که برای کسب قدرت ستون پنجم دشمن شده وامنیت کشور را به خطر انداخته است"

نقد وبررسی " جامعه آزاد و دشمنانش (يادداشت روز)"روزنامه ی کیهان سه شنبه 8 آبان ماه سال 1386
"جناح مغلوب متهم شده که برای کسب قدرت ستون پنجم دشمن شده وامنیت کشور را به خطر انداخته است"
گفته می شود خوشا به حال باغبانی که شغال از باغش قهر کرده باشد . از سویدیگر کمدی و فاجعه است که گربه ی زاهد وعابد شده باشد که اکنون 3 دهه است مردم ایران با اینگونه گربه های عابد وزاهد شده و سوء استفاده گرا ز نام دین ومذهب و آزادی وعدالت سر کار دارند. یعنی در حقیقت گرفتارو اسیر این گربه های زاهد و عابد ومتملقان وچاپلوسان ومداحان ومبلغان این گربه های عابد وزاهد حاکم شده اند . از جمله اینکه اکنون یک سربازجوی شکنجه گر و ضد آزادی و سناریو و تواب وپرنده ساز نیز منادی آزادی شده است وتعریف از آزادی و جوهره ی انسان آزاده و اراده به عمل کرده ومرز آن را با اختلاف اباحه مسلکان ولابالیگران ترسیم کرده و مدعی شده است اولی به قانون پای بند است ودومی برای خویش هیچ محدودیتی وتکلیف ومرز ومانعی قائل نیست . البته که پاسداریادداشت روز نویس نه تعریف از آزادی و قانون کرده است که چیست و نه گفته که تضمین اجرائی آنان در جامعه چگونه است وچگونه واز جانب چه کسانی شکسته می شود واز سوی چه کسانی همانگونه مورد دفاع واقع می شود؟ همینطور که نمی گوید که تبعیض یعنی چه و وصدور نامه ی حکومتی از سوی ولی فقیه که ماورای قانون هست یعنی چه؟ واین عمل چگونه تعبیروتفسیر وتعریف می شود؟ البته که پس از 3 دهه ی دیگر شک و سشهه ای برای اذهان عمومی باقی نمانده است که اگر چنانچه در رژیم تروریستی آخوندی قانون وآزادی و عدالت معنی و مفهوم داشت ودر همان قانون تصویب شده رعیت می شد ومورد احترام واقع می شد و اگر قوه ی قضائیه آلت دست نبود ومستقل عمل می کرد نه نیاز به قلم شنی ودهان دوزی بود ونه حتیاج به گسترش زندان و برپائی بساط درفش شلاق و شکنجه واعدام ودار زدن بود و نه به ضرورت داشت که فرمان قتل اندام وتوقیف مطبوعات صادر شود و فقر و بیکار و خیل ارتش بیکاران در جامعه گسترش یابد روزانه شکاف طبقاتی میان اکثریت محروم وعمیق تر شود و اکثریت مردم از همه چیز محروم و اقلیت صاحب همه چیز شود. همچنین تن فروشی و اعتیاد ومواد مخدر و جنایات و نا هنجاری های اجتماعی ونا بسامانی های اقتصادی و معیشتی توسعه ابد و رشد تورم وگرانی و افزایش قیمت ها وپدیده ی آقازاده پروری در کنار رشد و پیدایش پدیده ی زنان وکودکان خیبانی ودختران فراری از خانه ها و... بس گسترده گردد. بالاخره فریادمرگ بر دیکتاتور در دانشگاه ها از سوی دانشجویان طنین انداز شود وطرح امنیتی نیروی انتظامی برای ضرب و شتم جوانان معترض و جمع آوری آنتن های ماهواره ای و استقرار فضای پادگانی در دانشگاه ها و اختناق ورعب ووحشت در جامعه حاکم گردد وتک صدائی یکه تازی کند کوبرپائی سیستماتیک همایش ورزمایش ونمایش مانورهای نظامی و پاسدارو بسیج خاکی و آبی وهوائی در جامعه ادامه دار اجرا شود.
آری اگر در جامعه قانون وآزادی و عدالت حاکم بود و با وجود اینکه چند سال است که روند افزایش قیمت نفت ادامه دارد و حاکمیت یک دست شده و دولت ادعای عاشقان خدمت به مردم دارد و وعده ی بردن نان بر توی سفره های خالی داده است نیاز نبود که با درآمد 120 میلیارددلار در دوسال گذشته وپیش بینی 70 میلیارد دلار در سال جاری و قیمت نفت بیش از 93 دلار برای هربشگه شده است ولی همچنان مردم هرروز فشار اقتصادی بیشتری نسبت به روز گذشته باشند . هم اینکه گرانی و فقر بیشتر در جامعه غوغا کند. یعنی در شرایطی که حداقل هزینه ی خانوار ایرانی 650 هزارتومان ارزیابی شده است ولی کمتر از یک سوم این رقم را دولت ومجلس تصویب کرده است و حداقل یک مسئول در این نظام از رأس تا ذیل آلوده به فساد و تبعیض و قانون شکن و آزادی کش و عوامفریب یافت نمی شود تاکه جوابگوی مردم باشد و بگوید که دلارهای نفتی در این چند سال کجا رفته است واین سربازجوی یادداشت روزنویس برای که روضه خوانده است وچرا بر سر قبری دست به شیون وگریه وخودزنی زده است که در آن مرده ای وود ندارد ونیست ؟ ولی در عوض لغز خوانی جامعه ی آزاد و فعالیت دشمنانش را کرده است. یعنی اینکه پس از 3 دهه تجربه هنوز مردم ایران نمی دانند که دشمنان شان کیستند وحاکمان عوامفریب چه کرده و می کنند وبرای چه تلاش مذبوحانه شده که صورت مسئله ی پاک وآدرس غلط داده شود؟ آیا مگر در 3 دهه ی گذشته جز این بوده است که حکومت وقدرت از طریق لایه ی الیت های تصمیم گیر زیر 10 نفر و رده ی دوم 30 تا 40 نفره حلقه ی وصل به مهره های به حساب نخبگان ودولتمردان وکیل ادوله ها و وزرای 200 تا 300 نفره در چرخش وگردش بوده است وهیچگونه فرقی هم میان دو جناح نمی باشد؟ چون هر جناحی که حاکم بوده است تابع ولی فقیه وباند کمتر از 10 نفره وهمکاره وتصمیم گیر نهائی بوده است . بنابراین نام بردن از جامعه ی آزاد در این نظام یک طنز بسیار گزنده و بی اعتبار وازش وبی مزه است وتوهین کردن به شعور سیای و آکاهی مردم ایران است. برای اینکه خود سربازجو یادداشت روز نویس با همه روضه های قاطی خواندن واشک تمساح برای قانون وآززادی وعدم رعایت آن ریخته و گریز به صحرای کربلا زده است ولی باز هم بالا آورده و اینگونه خودش اعتراف کرده که مقصود وهدف نهائی جنگ و گریز ها و بی قانونی ها وتوقیف مطوعات ها و...فقط حفظ امنیت رژیم است که جناح رقیب آن را زیر پا گذاشته وبه سوی دشمن برای کسب دوباره ی قدرت رفته است:
"مقصود از اين نوشتار پرداختن به اين موضوع نيست كه چرا فلان روزنامه توقيف شد و بايد توقيف مي شد يا نه، يا فلان حزب بايد فعاليت كند يا خير، يا فلان شخص كه بازداشت شده، مستحق آن بوده و مقدمات قانوني در اين اقدام لحاظ شده يا نه. بلكه هدف آن است كه نسبت آزادي و قلمرو آن را با موضوع «وحدت و امنيت ملي» بسنجيم.آنها آزادند به هر حريمي تعرض كنند اما كسي حق ندارد بپرسد با چه مجوز و تا كجا؟ و حقوق ديگران چه مي شود؟ از نظر آنها هيچ حوزه مصون و مقدسي وجود ندارد و مي شود هر حقي را منكر شد يا ضايع كرد اما خود آنها بايد از تقدس و مصونيت كامل برخوردار باشند و نبايد كسي متعرضشان شود. گردن كلفت هاي اتوكشيده اي هستند قانون دان. اما دانستن نه براي الزام و اطاعت بلكه براي نقض يا دور زدن آن. مظلوم نمايي و صدا كلفت كردن همزمان را بلدند. سيرماني ندارند. هاضمه هاشان بزرگ است و هوس ها و توقعاتشان سيري ناپذيرتر. باج مي خواهند به نام حق. و اگر بگيرند، آخر كار نيست كه تازه اول معركه است براي امتيازخواهي و تبعيض هاي بيشتر. و حزب و روزنامه و دفتر و دستك هاي اين چنيني كه باشد، مي شود «مسجد ضرار». مكاني مقدس نما و حرمت دار كه در آن مي توان از نظارت گريخت و تمنيات خويش پيش برد. عملكرد اين جماعت بوده كه باعث شده متاسفانه حزب و روزنامه در جامعه جا نيفتد و شهروندان با نوعي نگاه بدبينانه به مطبوعات و احزاب بنگرند گويي كه كار ويژه اينها فقط اخاذي و هوچي گري و باج بگيري و زورگيري است. جفا از اين بزرگتر كه اهل نقد و نظر در حاشيه مي مانند و سفلگان، عيار و معيار آزادي و نقادي مي شوند؟! و كدام ستم، از اين گسترده تر كه با وجود چنين جماعتي، الفت و اتحاد ملي خدشه بردارد و دشمن خيال كند كه ملت مورد تهاجم، يكي نيست و دچار اختلاف و تفرقه است. ملت ما كه به بركت تمدن ديرين، ميراث ديني گرانسنگ و انقلاب احياگر اسلامي، ملت يكدل و متحدي است اما جماعتي چندان لاابالي و خودمحور، وقتي به خاطر دستمالي حاضرند قيصريه اي را به آتش بكشند و به خاطر تسويه حساب هاي سياسي و انتخاباتي يا گشودن عقده هاي ناكام، به سياست هاي كلي نظام در عرصه سياست خارجي خدشه وارد سازند، آيا توقع جز اين است كه دشمن زخم خورده، طمع نكند؟"
پاسدار یادداشت روز نویس بدون آنکه کلامی از باندهای مافیائی حاکم بگوید که چه کرده ویا می کنند؟ یا اینکه سخنی از عملکرد دولت پس از یک دست شدن نظام بگوید . ولی در عوض یقه ی جناح مغلوب را چسبیده است و وی را عامل سانسور و رواج بی قانونی در جامعه وهوچی گر لا ابالی و خود محور وسلفگان دروغین خود منادی آزادی نامیده دانسته و آنان را تفرقه افکن و وابسته به ستون پنجم دشمن و قانون شکن و ضد امنیت ملی و تمامیت خواهخطاب کرده است و گفته که تلاش شان برای کسب قدرت کست که چنین حاضرند به خاطر یک دستمال از طریق دشمن قیصریه را به آتش بکشانند:
"عملكرد اين جماعت بوده كه باعث شده متاسفانه حزب و روزنامه در جامعه جا نيفتد و شهروندان با نوعي نگاه بدبينانه به مطبوعات و احزاب بنگرند گويي كه كار ويژه اينها فقط اخاذي و هوچي گري و باج بگيري و زورگيري است. جفا از اين بزرگتر كه اهل نقد و نظر در حاشيه مي مانند و سفلگان، عيار و معيار آزادي و نقادي مي شوند؟! و كدام ستم، از اين گسترده تر كه با وجود چنين جماعتي، الفت و اتحاد ملي خدشه بردارد و دشمن خيال كند كه ملت مورد تهاجم، يكي نيست و دچار اختلاف و تفرقه است. ملت ما كه به بركت تمدن ديرين، ميراث ديني گرانسنگ و انقلاب احياگر اسلامي، ملت يكدل و متحدي است اما جماعتي چندان لاابالي و خودمحور، وقتي به خاطر دستمالي حاضرند قيصريه اي را به آتش بكشند و به خاطر تسويه حساب هاي سياسي و انتخاباتي يا گشودن عقده هاي ناكام، به سياست هاي كلي نظام در عرصه سياست خارجي خدشه وارد سازند، آيا توقع جز اين است كه دشمن زخم خورده، طمع نكند؟ نموده ""
درخاتمه همانگونه که گفته شد هر گز هیچگونه فرقی میان جناح و باندهای حاکم ومحکوم ومغلوب یست چون هردو آزمایش پس داده اند وگفته شده است که آزمودن را آزمودن خطاست . جالب است که باندهای مافیائی حاکم تلاش گسترده کردند تا که رقیب را بطور کامل حفظ کنند واکنون این سپاه پاسداران است که قدرت اجرائی و اقتصادی با تأسیسات هسته ای و اهداف پروژه ی هسته ای را بطور دربست در اختیار خود دارد و پاسدار احمدی نژاد را رئیس جمهور کرد تا که اسرائیل را مدام تهدید به نابودی کند و از پروژه ی هسته ای دفاع کند وتأکید بر عدم حتی یک قدم عقب نشینی در این طرح کند و ولی فقیه را هل داده است تا که پشتیبان پاسدار احمدی نژاد باشد و ابراز مخالفت با کنفرانس صلح خاورمیانه در آمریکا کند وسران ورهبران کشورهای عربی را تهدید کند تاکه در ین کنفرانس صلح خاورمیانه شرکت نکنند. در غیر اینصورت در کشورهای خودشان با موج آشوب ونآرامی و اعمال ترویستی و خرابکارانه مواجه خواهند شد و آمریکا را وادار کرد تا که سپاه پاسداران وقدس وورارت دفاعرا تروریست بنامند و 22 سازمان وابسته به آنان را تحریم اقتصادی کند و حتی رفسنجانی را نیز کنار بزند وتحریم و سانسورخبری اش کند. اما کاسه وکوزه را تماماً بر سر جناح ورشکست شه رقیب شکسته است. آخر این رژیم جایتکار عوامفریب و غارتگر وجنگ افروز که حتی نیروهی کیفی خودش را تحمل نمی کند و پیرو خمینی است که گفته بود جنگ نعمت الهی می باشد .دلش به حال مردم ایران و تحریم سوخته است که اکنون باید به روضه ی های شکوه آمیز این سربازجو پاسدار یادداشت روز نویس توجه کرد وبه آن بهاداد وآن را جدی گرفت که گویا هرچه هست مقصر همان باندهای وابسته به رفسنجانی و خاتمی می باشد و پاسداران حاکم و پاسدار غلامک و گماشته احمدی نژاد ا وولی فقیه و کاره ای نمی باشند وتقصیر ندارند؟
هوشنگ – بهداد
سه شنبه 8 آبان ماه سال 1386