نقد وبررسی " سخني با آقاي پوتين " روزنامه ی جمهوری اسلامی دوشنبه 23ماه مهر سال 1386
سیاست با دست پس کردن وبا پیش کشیدن برای حل بحران هسته ای"
نیاز به گفتن ویادآوری کردن نیست تا که گفته شود فلسفه ی وجودی آخوندهای حکومتی شیاد ی وعوامفریبی و سو استفاده کردن از دین همراه با سیاست توبره و آخور خوری می باشد. اما چون حاکمان این رژیم قرون وسطائی پای بند هیچ اصول و پرنسیبی نمی باشند بنابراین هرگز نمی توان توقع داشت که حتی برای زمان کوتاهی به آنچه لحظاتی قبل گفته اند ضد آن اقدام و عمل نکنند. البته این خصلت به ارث رسیده از رهبر بنیانگذار این رژیم خمینی می باشد که به یاران خودش هم وفا کرد و پس از ادعای بیش از 20 سال که اینان را می شناخت با مطرح کردن من هرگز عقد اخوت با کسی نبسته ام راحت از سر راه اینان را بر داشت . یا اینکه روزی گفته بود هرزمان که احساس کرد م نظام در خطر است دستور می دهم که نماز و حج و روزه تعطیل گردد. بنابرین اگر چنانچه از زمان نوروز سال جاری تا کنون فاصله ی زیادی نمی گذرد که پس از اینکه روس ها کارکنان خودشان را از نیروگاه بوشهر بیرون بردند وحاضر نشدند که سوخت اتمی برای افتتاح نیروگاه اتمی بوشهر را تحویل دهند که گفته می شد بیش از 95% تسیات راه اندازی این نیروگاه به اتمام رسیده و فقط منتظر دریافت سوخت هسته ای از روس ها بود تا اینکه در زمان مشخص شده راه اندازی نیروگاه کار خودش را شروع کند. ولس روس ها با افشاگری بدهی تعویقی حاضر نشد که سوخت اتمی را تحویل دهد. پس ازآن موجی از انتقادات واعتراضات از هر سو به سوی زوس ها شروع شد و مسئولان ومطبوعات ونمایندگان ودولتمردان رژیم تروریستی نسبت به روسیه موج اتهامات را آغاز کردند که آری روس ها در طول تاریخ هرگز قابل اعتماد نبوده ونیستند ونخواهند بود. چون روس ها پای بند انعقاد قرار دادهای خود هستند . زیراکه فرصت طلبانه به دنبال تأمن منافع خودشان می باشد . در دنباله تاریخچه ای از عملکرد گذشته ی ر وس ها و اشغال بخشی از خاک ایران و ضربه زدن وخیانت کردن از دوران انقلاب مشروعیت به بعد فرموله وتئوریزه شد و تأکید شد که دولتمردان رژیم باید به جای روس ها جانشین مطمئنی در اروپا انتخاب وجایگزین کنند . ولی اکنون که بحران هسته ای بسیار حاد وخطری شده است . سپاه پاسداران توی لیست تروریست از سوی کنگره ی آمریکا رفته است و لوایح تحرم هائی در کنگره ی آمریکا پیرامون پروژه ی هسته ای و سپاه پاسداران به تصویب رسیده است . همچنین اسناد ومدارک غیر قابل کتمانی از دخالت گری سپاه پاسداران در عراق بدست آمده است . همینطور رهبران و مسئولان هسته ای رژیم برروی عدم عقب نشینی غنی سازی اورانیوم تأکید می کنند. بنابراین تلاش می کنند تا که از سیاست ایجاد اختلاف درمیان اعضای گروه 5+1 شورای امنیت سازمان ملل پیروی کنند وبه آن دامن بزنند. خلاصه به این هدف چشم دوخته شده است. لذا در این راستا است که برنامه ریزی شده است تا که پوتین رئیس جمهور روسیه به تهران کشانده شود تا از این سفر به عنوان اهرم تبلیغاتی قبل از نشست آتی شورای امنیت سازمان ملل و کنفرانس صلح خاورمیانه در نیویورک استفاده شود . برای همین است که سرمقاله نویس همه ی اتهامات وارده ی گذشته را فراموش یا کمرنگ کرده است. در عوض پیرامون حضور پوتین در تهران مانور تبلیغاتی ضد آمریکائی داده وآ ن ر ا بر جسته کرده است .البته این روش و سیاست وچرخش و دگر دیسی ها همانگونه که ابتدا تذکر داده شد به اعتیاد مزمن سیاست توبره و آخور خوری فرصت طلبانه ومرده خوری آخوندهای حاکم باز می گردد که چکیده ی این سیاست ضد ونقیض و متناقض را سر مقاله نویس اینگونه بازتاب داده است:
"مناسبات تهران ـ مسكو براي چندين دهه دچار تنش هاي فراواني بوده ولي با توجه به تحولات منطقه اي و جهاني اكنون مي تواند شاهد شكل گيري دور جديدي از مناسبات فيمابين باشد كه درعين تلاش براي تامين اهداف متقابل همكاري و همفكري ايران و روسيه بر تحولات منطقه اي و جهاني هم اثرگذار باشد. "
سرمقاله نویس در ادامه ی سیاست با دست پس کردن وبا پیش کشیدن از موضع برجسته کردن موضع امپریالیستی و دشمنی باآمریکا هف خود را دنبال کرده است و با پرسش گری که پیرامون دلیل سکوت در برابر عملیات جنگی آمریکا درعراق و افغانستان از پوتین کرده است . البته بدون آنکه توضیح دهد که چرا خود رژیم در اشغال افغانستان وعراق با آمریکا همکاری کرد که رفسنجانی در خطبه های نماز جمعه خودش به این همکاری اعتراف کرد. اما اکنون اینگونه با روس ها برخورد کرده و یا در حقیقت پوتین رااز موضع ضد آمریکائی استنطاق کرده و از نا سنجیده بودن عملکرد و تصمیات پوتین گفته است:
"هرگز شاهد نبوده ايم كه مسكو در قبال جنايات جنگي آمريكا در عراق يا افغانستان واكنش جدي موثر و قابل ذكري از خود نشان دهد و از ابزارهاي خود براي متوقف كردن جنايات آمريكا و ديگران بهره گيري كند يا حتي مانع ويراني هرچه بيشتر اين دو كشوري شود كه مسكو تا اين اواخر مناسبات ويژه اي با آنها داشت . اگرچه مواضع اخير مسكو در هر دو زمينه تحت عنوان همكاري براي نابودي كانونهاي تروريستي توجيه شده است لكن سئوال جدي اينست كه حتي همين ادعا تا چه اندازه صحت دارد و آيا از ابعاد عمليات تروريستي كاسته شده يا آنكه تروريسم لجام گسيخته در مقياسي بمراتب وسيع تر از هميشه در منطقه جولان مي دهد.. هرگز پسنديده نيست كه كرملين بعنوان مركز ثقل ابرقدرت ديروز در خدمت اهداف واشنگتن قرار گيرد و نيازهاي استراتژيك غرب و بويژه آمريكا را تامين كند. عملكرد مسكو در قبال پرونده هسته اي ايران و همراهي و سكوت مسكو در راه تبديل نمودن اين پرونده به بزرگترين چالش جامعه جهاني ! با هيچيك از شاخص هاي وضعيت جهاني كرملين سازگاري ندارد و مسكو را به جاده صاف كن طرحهاي استعمار نو در قلب دنياي اسلام تبديل كرده است .هرگز پسنديده نيست كه كرملين بعنوان مركز ثقل ابرقدرت ديروز در خدمت اهداف واشنگتن قرار گيرد و نيازهاي استراتژيك غرب و بويژه آمريكا را تامين كند. عملكرد مسكو در قبال پرونده هسته اي ايران و همراهي و سكوت مسكو در راه تبديل نمودن اين پرونده به بزرگترين چالش جامعه جهاني ! با هيچيك از شاخص هاي وضعيت جهاني كرملين سازگاري ندارد و مسكو را به جاده صاف كن طرحهاي استعمار نو در قلب دنياي اسلام تبديل كرده است .مسكو گاهي با پيشنهادات نسنجيده و غيرقابل توجيه خود به غرب همه را و حتي غرب را شگفت زده كرده است . پيشنهاد همكاري مشترك در پايگاه جاسوسي و رهياب موشكي « قبله » اگرچه مورد استقبال توام با حيرت غرب شده ولي نه تنها از تهديدات غرب عليه روسيه نكاسته بلكه بر شدت پيچيدگي و تنوع آن افزوده تا بلكه امتيازات بيشتر و ارزنده تري از كرملين دريافت كنند. "
بالاخره سرمقاله نویس برای اینکه وحشت رژیم از سرنگونی را به طور غیر مستقیم نمای شدهد . آ ن را در پوشش دامن زدن انقلابات مخملین در خیابان های مسکو از سوی آمریکا تعمیم داده است. بنابراین سرمقاله نویس وحشت رژیم از سرنگونی را اینگونه با ترساندن پوتین با تهدید دامن زدن انقلابات مخملین در مسکو از سوی آمریکا به ایشان گوشزد کرده است :
"آقاي پوتين يقينا از ماجراي « انقلابهاي رنگين » در آسياي ميانه و قفقاز آگاه است و مي داند كه با كوچكترين غفلتي شاهد وقوع يكي از همين انقلابهاي رنگين در مسكو خواهد بود. البته هنوز هم دير نشده و براي « سيا » كه در دوران يلتسين به تامين امنيت شخصي رئيس جمهور روسيه ! سرگرم بود « رخنه در ساختار قدرت » بيش از تظاهر به قدرت مندي و « نمايش قدرت در كرملين » اهميت دارد. "
در خاتمه اینکه چون سرمقاله نویس می داند که سیاست روس ها درست شبیه همان سیاست فرصت طلبانه ی آخوندهای حاکم بر ایران می باشد . یعنی اینکه روس ها نیز علاقمند به ادامه ی سیاست توبره و آخور خوری می باشند . بنابراین طبیعی است که هر آخوری چرم ونرم تر برایش باشد به آن طرف تمایل بیشتری از خود نشان خواهد داد. البته که همچنان تلاش می کند که بهره وری و سود جوئی هر دو آخور و توبره را تا آنجائی که برایش امکان داشته باشد ادامه دهد ولی در نهایت همانگونه که تذکر داده شد به نفع آن سفره ی پهن شده ای خواهد رفت که برایش رنگین تر می باشد. یعنی اینکه در برابر قرار دادگاه های اقتصادی و بازرگانی و اتمی نیروگاه اتمی بوشهر که با رژیم بسته ولی هرگز به خراب کردن پل های ارتباطی با آمریکا اقدام نخواهد کرد و سیاستی همچون چین را پیش خواهد برد. اما چون به دلایلی که اشاره شد رژیم تروریستی آخوندی قرار گرفته است چاره ای جز باج دادن های کلان با التماس و خواهش و تمنا کردن از روس ها ندارد تا که بتواند ابراز حمایت مقطعی و تاکتیکی روس ها در برابر آمریکا را به دست آورد تا به امید واهی ا بتواند از بحران خطیر هسته ای عبور کند . ولی تجربه ی عملکرد گذشته روس ها که در اوج امپراتوری اشت در دست است که چگونه نسبت به حامیان خود در میان کشور های منطقه و کشورهای عربی خاورمیانه به ویژه عراق بر خورد کرد در صورتی که برای سالیان طولانی تمام ساختار ارتش این کشورعراق از قبیل آموزشی و تجهیزاتی و ادوات نظامی در زمان صدام حسین مدل روسی بود و قرار دادهای بسیار سنگین نظامی و اقتصادی و نفتی ا عراق داشت ولی دیدیم که پس از تجاوز و اشغال نظامی عراق روس ها هیچگونه واکنشی از خود نسبت به این اشغال نظامی از خود نشان ندادند. آنگونه که حتی خود سرمقاله نویس به این موضوع اشراف دارد و در این مقاله نیز به این واقعیت اشاره وانتقاد کرده است . بنابراین از سفر پوتین یبه تهران هیچگونه آبی نه برای مسئولین هسته ای و نظامی رژیم تروریستی گرم نخواهد شد، بلکه مهمتر اینکه در صورت احتمال تهاجم نظامی آمریکا، روس ها نیز هیچگونه عکس العملی از خود نشان نخواهند داد.
هوشنگ – بهداد
دوشنبه 23 ماه مهر سال 1386
سیاست با دست پس کردن وبا پیش کشیدن برای حل بحران هسته ای"
نیاز به گفتن ویادآوری کردن نیست تا که گفته شود فلسفه ی وجودی آخوندهای حکومتی شیاد ی وعوامفریبی و سو استفاده کردن از دین همراه با سیاست توبره و آخور خوری می باشد. اما چون حاکمان این رژیم قرون وسطائی پای بند هیچ اصول و پرنسیبی نمی باشند بنابراین هرگز نمی توان توقع داشت که حتی برای زمان کوتاهی به آنچه لحظاتی قبل گفته اند ضد آن اقدام و عمل نکنند. البته این خصلت به ارث رسیده از رهبر بنیانگذار این رژیم خمینی می باشد که به یاران خودش هم وفا کرد و پس از ادعای بیش از 20 سال که اینان را می شناخت با مطرح کردن من هرگز عقد اخوت با کسی نبسته ام راحت از سر راه اینان را بر داشت . یا اینکه روزی گفته بود هرزمان که احساس کرد م نظام در خطر است دستور می دهم که نماز و حج و روزه تعطیل گردد. بنابرین اگر چنانچه از زمان نوروز سال جاری تا کنون فاصله ی زیادی نمی گذرد که پس از اینکه روس ها کارکنان خودشان را از نیروگاه بوشهر بیرون بردند وحاضر نشدند که سوخت اتمی برای افتتاح نیروگاه اتمی بوشهر را تحویل دهند که گفته می شد بیش از 95% تسیات راه اندازی این نیروگاه به اتمام رسیده و فقط منتظر دریافت سوخت هسته ای از روس ها بود تا اینکه در زمان مشخص شده راه اندازی نیروگاه کار خودش را شروع کند. ولس روس ها با افشاگری بدهی تعویقی حاضر نشد که سوخت اتمی را تحویل دهد. پس ازآن موجی از انتقادات واعتراضات از هر سو به سوی زوس ها شروع شد و مسئولان ومطبوعات ونمایندگان ودولتمردان رژیم تروریستی نسبت به روسیه موج اتهامات را آغاز کردند که آری روس ها در طول تاریخ هرگز قابل اعتماد نبوده ونیستند ونخواهند بود. چون روس ها پای بند انعقاد قرار دادهای خود هستند . زیراکه فرصت طلبانه به دنبال تأمن منافع خودشان می باشد . در دنباله تاریخچه ای از عملکرد گذشته ی ر وس ها و اشغال بخشی از خاک ایران و ضربه زدن وخیانت کردن از دوران انقلاب مشروعیت به بعد فرموله وتئوریزه شد و تأکید شد که دولتمردان رژیم باید به جای روس ها جانشین مطمئنی در اروپا انتخاب وجایگزین کنند . ولی اکنون که بحران هسته ای بسیار حاد وخطری شده است . سپاه پاسداران توی لیست تروریست از سوی کنگره ی آمریکا رفته است و لوایح تحرم هائی در کنگره ی آمریکا پیرامون پروژه ی هسته ای و سپاه پاسداران به تصویب رسیده است . همچنین اسناد ومدارک غیر قابل کتمانی از دخالت گری سپاه پاسداران در عراق بدست آمده است . همینطور رهبران و مسئولان هسته ای رژیم برروی عدم عقب نشینی غنی سازی اورانیوم تأکید می کنند. بنابراین تلاش می کنند تا که از سیاست ایجاد اختلاف درمیان اعضای گروه 5+1 شورای امنیت سازمان ملل پیروی کنند وبه آن دامن بزنند. خلاصه به این هدف چشم دوخته شده است. لذا در این راستا است که برنامه ریزی شده است تا که پوتین رئیس جمهور روسیه به تهران کشانده شود تا از این سفر به عنوان اهرم تبلیغاتی قبل از نشست آتی شورای امنیت سازمان ملل و کنفرانس صلح خاورمیانه در نیویورک استفاده شود . برای همین است که سرمقاله نویس همه ی اتهامات وارده ی گذشته را فراموش یا کمرنگ کرده است. در عوض پیرامون حضور پوتین در تهران مانور تبلیغاتی ضد آمریکائی داده وآ ن ر ا بر جسته کرده است .البته این روش و سیاست وچرخش و دگر دیسی ها همانگونه که ابتدا تذکر داده شد به اعتیاد مزمن سیاست توبره و آخور خوری فرصت طلبانه ومرده خوری آخوندهای حاکم باز می گردد که چکیده ی این سیاست ضد ونقیض و متناقض را سر مقاله نویس اینگونه بازتاب داده است:
"مناسبات تهران ـ مسكو براي چندين دهه دچار تنش هاي فراواني بوده ولي با توجه به تحولات منطقه اي و جهاني اكنون مي تواند شاهد شكل گيري دور جديدي از مناسبات فيمابين باشد كه درعين تلاش براي تامين اهداف متقابل همكاري و همفكري ايران و روسيه بر تحولات منطقه اي و جهاني هم اثرگذار باشد. "
سرمقاله نویس در ادامه ی سیاست با دست پس کردن وبا پیش کشیدن از موضع برجسته کردن موضع امپریالیستی و دشمنی باآمریکا هف خود را دنبال کرده است و با پرسش گری که پیرامون دلیل سکوت در برابر عملیات جنگی آمریکا درعراق و افغانستان از پوتین کرده است . البته بدون آنکه توضیح دهد که چرا خود رژیم در اشغال افغانستان وعراق با آمریکا همکاری کرد که رفسنجانی در خطبه های نماز جمعه خودش به این همکاری اعتراف کرد. اما اکنون اینگونه با روس ها برخورد کرده و یا در حقیقت پوتین رااز موضع ضد آمریکائی استنطاق کرده و از نا سنجیده بودن عملکرد و تصمیات پوتین گفته است:
"هرگز شاهد نبوده ايم كه مسكو در قبال جنايات جنگي آمريكا در عراق يا افغانستان واكنش جدي موثر و قابل ذكري از خود نشان دهد و از ابزارهاي خود براي متوقف كردن جنايات آمريكا و ديگران بهره گيري كند يا حتي مانع ويراني هرچه بيشتر اين دو كشوري شود كه مسكو تا اين اواخر مناسبات ويژه اي با آنها داشت . اگرچه مواضع اخير مسكو در هر دو زمينه تحت عنوان همكاري براي نابودي كانونهاي تروريستي توجيه شده است لكن سئوال جدي اينست كه حتي همين ادعا تا چه اندازه صحت دارد و آيا از ابعاد عمليات تروريستي كاسته شده يا آنكه تروريسم لجام گسيخته در مقياسي بمراتب وسيع تر از هميشه در منطقه جولان مي دهد.. هرگز پسنديده نيست كه كرملين بعنوان مركز ثقل ابرقدرت ديروز در خدمت اهداف واشنگتن قرار گيرد و نيازهاي استراتژيك غرب و بويژه آمريكا را تامين كند. عملكرد مسكو در قبال پرونده هسته اي ايران و همراهي و سكوت مسكو در راه تبديل نمودن اين پرونده به بزرگترين چالش جامعه جهاني ! با هيچيك از شاخص هاي وضعيت جهاني كرملين سازگاري ندارد و مسكو را به جاده صاف كن طرحهاي استعمار نو در قلب دنياي اسلام تبديل كرده است .هرگز پسنديده نيست كه كرملين بعنوان مركز ثقل ابرقدرت ديروز در خدمت اهداف واشنگتن قرار گيرد و نيازهاي استراتژيك غرب و بويژه آمريكا را تامين كند. عملكرد مسكو در قبال پرونده هسته اي ايران و همراهي و سكوت مسكو در راه تبديل نمودن اين پرونده به بزرگترين چالش جامعه جهاني ! با هيچيك از شاخص هاي وضعيت جهاني كرملين سازگاري ندارد و مسكو را به جاده صاف كن طرحهاي استعمار نو در قلب دنياي اسلام تبديل كرده است .مسكو گاهي با پيشنهادات نسنجيده و غيرقابل توجيه خود به غرب همه را و حتي غرب را شگفت زده كرده است . پيشنهاد همكاري مشترك در پايگاه جاسوسي و رهياب موشكي « قبله » اگرچه مورد استقبال توام با حيرت غرب شده ولي نه تنها از تهديدات غرب عليه روسيه نكاسته بلكه بر شدت پيچيدگي و تنوع آن افزوده تا بلكه امتيازات بيشتر و ارزنده تري از كرملين دريافت كنند. "
بالاخره سرمقاله نویس برای اینکه وحشت رژیم از سرنگونی را به طور غیر مستقیم نمای شدهد . آ ن را در پوشش دامن زدن انقلابات مخملین در خیابان های مسکو از سوی آمریکا تعمیم داده است. بنابراین سرمقاله نویس وحشت رژیم از سرنگونی را اینگونه با ترساندن پوتین با تهدید دامن زدن انقلابات مخملین در مسکو از سوی آمریکا به ایشان گوشزد کرده است :
"آقاي پوتين يقينا از ماجراي « انقلابهاي رنگين » در آسياي ميانه و قفقاز آگاه است و مي داند كه با كوچكترين غفلتي شاهد وقوع يكي از همين انقلابهاي رنگين در مسكو خواهد بود. البته هنوز هم دير نشده و براي « سيا » كه در دوران يلتسين به تامين امنيت شخصي رئيس جمهور روسيه ! سرگرم بود « رخنه در ساختار قدرت » بيش از تظاهر به قدرت مندي و « نمايش قدرت در كرملين » اهميت دارد. "
در خاتمه اینکه چون سرمقاله نویس می داند که سیاست روس ها درست شبیه همان سیاست فرصت طلبانه ی آخوندهای حاکم بر ایران می باشد . یعنی اینکه روس ها نیز علاقمند به ادامه ی سیاست توبره و آخور خوری می باشند . بنابراین طبیعی است که هر آخوری چرم ونرم تر برایش باشد به آن طرف تمایل بیشتری از خود نشان خواهد داد. البته که همچنان تلاش می کند که بهره وری و سود جوئی هر دو آخور و توبره را تا آنجائی که برایش امکان داشته باشد ادامه دهد ولی در نهایت همانگونه که تذکر داده شد به نفع آن سفره ی پهن شده ای خواهد رفت که برایش رنگین تر می باشد. یعنی اینکه در برابر قرار دادگاه های اقتصادی و بازرگانی و اتمی نیروگاه اتمی بوشهر که با رژیم بسته ولی هرگز به خراب کردن پل های ارتباطی با آمریکا اقدام نخواهد کرد و سیاستی همچون چین را پیش خواهد برد. اما چون به دلایلی که اشاره شد رژیم تروریستی آخوندی قرار گرفته است چاره ای جز باج دادن های کلان با التماس و خواهش و تمنا کردن از روس ها ندارد تا که بتواند ابراز حمایت مقطعی و تاکتیکی روس ها در برابر آمریکا را به دست آورد تا به امید واهی ا بتواند از بحران خطیر هسته ای عبور کند . ولی تجربه ی عملکرد گذشته روس ها که در اوج امپراتوری اشت در دست است که چگونه نسبت به حامیان خود در میان کشور های منطقه و کشورهای عربی خاورمیانه به ویژه عراق بر خورد کرد در صورتی که برای سالیان طولانی تمام ساختار ارتش این کشورعراق از قبیل آموزشی و تجهیزاتی و ادوات نظامی در زمان صدام حسین مدل روسی بود و قرار دادهای بسیار سنگین نظامی و اقتصادی و نفتی ا عراق داشت ولی دیدیم که پس از تجاوز و اشغال نظامی عراق روس ها هیچگونه واکنشی از خود نسبت به این اشغال نظامی از خود نشان ندادند. آنگونه که حتی خود سرمقاله نویس به این موضوع اشراف دارد و در این مقاله نیز به این واقعیت اشاره وانتقاد کرده است . بنابراین از سفر پوتین یبه تهران هیچگونه آبی نه برای مسئولین هسته ای و نظامی رژیم تروریستی گرم نخواهد شد، بلکه مهمتر اینکه در صورت احتمال تهاجم نظامی آمریکا، روس ها نیز هیچگونه عکس العملی از خود نشان نخواهند داد.
هوشنگ – بهداد
دوشنبه 23 ماه مهر سال 1386