نقد وبررسی" مسابقه با خدا" روزنامه ی جمهوری اسلامی چهار شنبه 18 مهر ماه سال-1386
جائی که عقاب پر بریزد مشخص است که از پشه لاغری چه خیزد؟""
اکنون سمت وسوی رقابت ها ورشد تضادها وبریز وبه پاش ها، آنچنان بالا گرفته ورشد یافته است که در لابلای رقابت ها گاهی برخی بسیار کوچک و ظریف از بیان واقعیات ملموس جامعه خودنمائی می کند که نشان از بیرون زدن بیشتر نوک قله کوه یخ شناور واقعیات های کتمان ومخفی شده می باشد و ثابت می کند که آخر و عاقبت عوامفریبی و شیادی ودروغگوئی وسوء استفاده از دین ومذهب اسلام به کجا رسیده وچه هزینه ی بس سنگینی بررو گرده وشانه های مردم محروم وتهی دست ایرانی آوار کرد است وچه ساده برخی از دین فروشان عوامفریب بر قدرت نشسته را به آلاف وعلوف بادآورده بس فراوانی رسانده است. بطور مثال اکنون یک پاسدار موجی دیروز جبهه های جنگ حق علیه ی باطل ضد ملی و ضد میهنی 8 ساله ی ایران وعراق که نعمت الهی خوانده شده بود چونکه نصیبش نشد که با کلیدهای پلاستیکی ساخت تایوان ومهر وامضای 14 آیت دولا مفتخور برپای وصیت نامه آویزان شده بر گردانش در جزیره ی فاو کشته شود ومستقیم به بهشت رود ودر کنار حوریان بهشتی ونهر جو های آب روانی که آخوند های جنگ افروز ترسیم کرده بودند بنشیند ولی در عوض موفق شده است همان بهشت موعود وعده داده شده ی آخوندهای دین فروش را در همین دنیا ودر سرزمین رژیم تروریستی آخوندی برای خودش بسازد و اکنون این مستضعف مورد مخاطب خمینی به قدرت وحکومت رسیده صاحب آنچنان ثروت بس کلان وبادآورده ای شده است که پاسدار غلامک سیاه پاسداران وگماشته ی ولی فقیه احمدی نژاد می خواست که این پاسدار را وزیر نفت کند. ولی چون اختلافات ورقابت باندهای مافیائی صاحب سهم در مجلس ارتجاع مخالفت کردند و اجازه ندادند که وزیر نفت شود. ولی این پاسدار صادق محصولی مشاور نزدیک اقتصادی پاسدار احمدی نژاد شده است و لی از کجا معلوم که اکنون این پاسدار مشغول تجربه ای نمی باشد که اویل تشکیل دولت مدعی امام زمانی وعدالت محور در چند ماهی که وزارتخانه ی نفت بدون وزیر نداشت که مبلغ 6 میلیارد دلار در آن مقطع ناپدید شد .البته که به جز بیت رهبری جای دیگری نمی توانست که رفته باشد و با توجه به تجربه ی اختلاس گری و کش رفتن یک رقم ناقابل 350 مییارد تومانی از سوی پاسدار احمدی نژاد در زمانی که ایشان شهردار تهران بود وین رقم را بالا کشید و برای استمالی کردن اکنون ادعا می کند که از همان حقوق تدریس دانشگاهی ونه بیشتر دریافت می کند . اکنون که مجدداً چند ماهی می باشد که وزارتخانه ی نفت بی وزیر می باشد . از کجا معلوم که باز همان تجربه ی عملی پاسدار احمدی نژاد در شهرداری تهران ومفقود شدن 6 میلیار د دلار نفت در زمان بی وزیر بودن وزارتخانه ی نفت با پاسدار صادق محصولی نمی باشد در این شرایط بی وزیری وزارتخانه ی نفت چند ماه است تجربه ی دیگری در دست اقدام نیست که دارد تکرار می شود. به خصوص اینکه نفس وکیل الدوله ها هم در مجلس در نمیاد که چرا باید چندین ماه باشد که دو وزارتخانه بدون وزیر باشد . مهمتر اینکه چرا سخنی نمی گویند که چرا پاسدار احمدی نژاد باید دو وزیر صنایع ونفت را بطور خود سرانه برکنار کرد.
بهرحال پاسدار صادق محصولی صاحب 137 یلیون دلار ثروت یکی از بیشمار سربازان کوجک و گمنام امام زمانی در این رژیم است که توانسته صاحب ثروت های نجومی شود. چونکه مشابه ی وی فقط در دو سال گذشه طبق گزارش نواندیش موفق شده اند مبلغ 120 میلیارد دلار در دوبی سرمایه گذاری کنند و اکنون تصمیم گرفته اند که عراق را جایگزین دوبی کنند. آری اکنون فقر وبیکاری وتبعیض وافراط وتفریط آنچنان در جامعه بیداد می کند که فقط این آخوند مفیدی امام جمعه شهرستان گرگان نبود که چند هفته پیش در خطبه ی نماز جمعه ی این شهر خبر از ضریب اختلاف 24 برابر درآمد و بهره وی میان اغنیاء با ضعفاء و فقرا راداده بود، بلکه اکنون نوبت سر مقاله نویس روزنامه ی ولی فقیه است که اینگونه اعتراف به شکاف بس عمیق طبقاتی و فقر نهادینه شده در جامعه کند و بگوید که در برابر فقر چگونه برخی صاحب ثروت های بادآورده ی کلان زیر پوشش وپرده ی تظاهر به دینداری شده اند که می خواهند با خدا مسابقه دهند. همنین با بیان یک مشاهده ی خیابانی و مقایسه با دعوت های مهمانی افطاری آنچنانی اینگونه اعتراف به این واقعیت همیشه کتمان شده در جامعه کرده است :
گريه يك مرد جوان از فقر و بي كاري را ديده ايد من در يكي از شب هاي همين ماه مبارك رمضان شاهد چنين صحنه اي بوده ام . مرد درحالي كه از ناداري و بي كاري نزد من شكايت مي كرد در حضور همسر خود به گريه افتاد وناله كنان اشك ريخت ... فرداي آن شب هنگامي كه پشت ميز كارم قرار گرفتم مثل روزهاي ديگر چندين كارت و نامه دعوت به ضيافت افطاري را ديدم كه در نوبت نگاه من هستند. در تمام اين ماه مبارك رمضان هر شب چند جا براي افطاري دادن دعوت كرده بودند. خدا را شكر كه اهل سورچراني نيستم والا با اين مشكل بزرگ مواجه ميشدم كه كداميك را انتخاب كنم ! سرانجام از ميان انبوه كارت ها و نامه ها و دعوت هاي تلفني به افطار يكي از آنها را با تناسب كاري انتخاب كردم و رفتم ... افطاري ها با غذاي مولا كه گفته مي شود در شب نوزدهم ماه مبارك رمضان نان با شير و نمك بود ولي حضرت دستور دادند يكي از آن دو را بر دارند از زمين تا آسمان فاصله دارد. مهمتر آنكه هزينه افطاري ها از بيت المال است . در شرايط سهميه بندي بنزين از اينطرف شهر بزرگ تهران به آنطرف رفتن آنهم در لحظات شلوغ مغرب و با خودروهاي دولتي هزينه مضاعفي است كه بر بيت المال تحميل مي شود. علاوه بر خودروها راننده ها و محافظان و ساير همراهان هم به همين بهانه مهمان بيت المال هستند... تصور نكنيد قصد دارم در اين مقاله از چيز عجيب و غريبي كه امسال رخ داده حرف بزنم . قطعا اينطور نيست . متاسفانه اين واقعه تلخي است كه سالهاي متمادي است جلوي چشم همه ماها رخ ميدهد و همين قلم در همين روزنامه طي مقالاتي در مذمت سفره هاي رنگين در دولت هاي سازندگي و اصلاحات نيز بارها اين موضوع را يادآور شده و خواستار برچيده شدن اين بساط گرديده ولي كو گوش شنوا بعد از هر مقاله به نظر مي رسيد تنبهي حاصل شده باشد ولي تا ماه رمضان بعد همه يادشان مي رفت و بار ديگر سفره هاي رنگين گسترده مي شد...
صاب این نوشتار توصیه می کند که این مقاله را بطور کامل ودقیق بخوانید. چون نکات مهم یا اعترافاتی وجود دارد که تا حال نه اینکه بازتاب داده نمی شد ومنکر این واقعیت می شد، بلکه بد تر اوضاع بطور وارونه نشان داده شده است . فراموش نکنید که این روزنامه متعلق به کیست. یعنی ارگان تبلیغی ولی فقیه می باشد . بنابراین جائی که عقاب پر بریزد مشخص است که از پشه لاغری چه خیزد؟ یعنی اینکه عمق فاجعه و غارتگری زیر پرده ی دین تا کجاست وچگونه در این 29 سال گذشته ی ردم ایرن هم فریب خوردند وهم مورد چپاول وغارت واقع شدند. بالاخره سرمقاله نویس در پایان چنین نقل قول از یک ظریف کرده وگفته است:
"ظريفي ميگفت : حضراتي كه ضيافت افطاري دستجمعي ترتيب ميدهند قصد بدي ندارند ميخواهند در ترتيب دادن ضيافت با خدا مسابقه بگذارند البته ضيافت الهي ضيافت ترك است ولي ضيافت اين حضرات ضيافت ... باز هم ياد آن مرد جواني كه در حضور همسرش از فقر و ناداري ميگريست به خير! "
در خاتمه اینکه آنچه در این سرمقاله خیلی جدید بود مسابقه دادن با خدا بود. زیراکه درست است زنان که بیش از نیمی از معیت کشور را تشیل می دهند حق ندارند که در میادین ورزشی همچون فوتبال در کنار همسران خود حضور داشته باشند. از طرف دیگر اگر تا کنون رژیم تروریستی و ضد بشری آخوندی رکوردار جهانی نقض حقق بشر بوده است. همچنین رتبه دار فرار مغز ها در جهان نیز می باشد . همینطور و در مورد مقام اولی جهانی آمار مرگ ومیر وتلفات و کشته ها ومجروحان در جاده های سراسر کشور درجهان پیشتاز می باشد وهر گز هیچ کشوری توانائی رقابت در این مورد را ندارد ونه خواهد داشت و مسئولان ورهبران این رژیم تروریستی آخوندی گذشته از اینکه دارای پرونده ی محکومیت ترور مخالفین در آلمان می باشند واز سوی دستگاه قضائی دولت آرژانین زیر پیگیرد قانونی می باشند ودر خالی بندی ودروغ گفتن وعوامفریبی کردن ووعده های کیلوئی دادن به مردم وضدآن عمل کردن در جهان بی نظیرمی باشند و.... اما دیگر تا کنون سابقه نداشته است که بطور علنی به رقابت با خدا برخیزند و مسابقه با خدا را مطرح کنند که اکنون این ادعا نیز مطرح شده است. حال چه موقع وکی در رژیم تروریستی آخوندی قرار است که این مسابقه را بطور علنی برگزار کند وبرنده هم شود وجای خدا برروی زمین نشیند باید منتظر آن زمان بود که با بودن دولت خرافاتاتی ومتحجر کنونی نباید زمان فرارسیدن مسابقه زیاد هم دور باشد.
هوشنگ – بهداد
چهار شنبه 18 مهر ماه سال-86
جائی که عقاب پر بریزد مشخص است که از پشه لاغری چه خیزد؟""
اکنون سمت وسوی رقابت ها ورشد تضادها وبریز وبه پاش ها، آنچنان بالا گرفته ورشد یافته است که در لابلای رقابت ها گاهی برخی بسیار کوچک و ظریف از بیان واقعیات ملموس جامعه خودنمائی می کند که نشان از بیرون زدن بیشتر نوک قله کوه یخ شناور واقعیات های کتمان ومخفی شده می باشد و ثابت می کند که آخر و عاقبت عوامفریبی و شیادی ودروغگوئی وسوء استفاده از دین ومذهب اسلام به کجا رسیده وچه هزینه ی بس سنگینی بررو گرده وشانه های مردم محروم وتهی دست ایرانی آوار کرد است وچه ساده برخی از دین فروشان عوامفریب بر قدرت نشسته را به آلاف وعلوف بادآورده بس فراوانی رسانده است. بطور مثال اکنون یک پاسدار موجی دیروز جبهه های جنگ حق علیه ی باطل ضد ملی و ضد میهنی 8 ساله ی ایران وعراق که نعمت الهی خوانده شده بود چونکه نصیبش نشد که با کلیدهای پلاستیکی ساخت تایوان ومهر وامضای 14 آیت دولا مفتخور برپای وصیت نامه آویزان شده بر گردانش در جزیره ی فاو کشته شود ومستقیم به بهشت رود ودر کنار حوریان بهشتی ونهر جو های آب روانی که آخوند های جنگ افروز ترسیم کرده بودند بنشیند ولی در عوض موفق شده است همان بهشت موعود وعده داده شده ی آخوندهای دین فروش را در همین دنیا ودر سرزمین رژیم تروریستی آخوندی برای خودش بسازد و اکنون این مستضعف مورد مخاطب خمینی به قدرت وحکومت رسیده صاحب آنچنان ثروت بس کلان وبادآورده ای شده است که پاسدار غلامک سیاه پاسداران وگماشته ی ولی فقیه احمدی نژاد می خواست که این پاسدار را وزیر نفت کند. ولی چون اختلافات ورقابت باندهای مافیائی صاحب سهم در مجلس ارتجاع مخالفت کردند و اجازه ندادند که وزیر نفت شود. ولی این پاسدار صادق محصولی مشاور نزدیک اقتصادی پاسدار احمدی نژاد شده است و لی از کجا معلوم که اکنون این پاسدار مشغول تجربه ای نمی باشد که اویل تشکیل دولت مدعی امام زمانی وعدالت محور در چند ماهی که وزارتخانه ی نفت بدون وزیر نداشت که مبلغ 6 میلیارد دلار در آن مقطع ناپدید شد .البته که به جز بیت رهبری جای دیگری نمی توانست که رفته باشد و با توجه به تجربه ی اختلاس گری و کش رفتن یک رقم ناقابل 350 مییارد تومانی از سوی پاسدار احمدی نژاد در زمانی که ایشان شهردار تهران بود وین رقم را بالا کشید و برای استمالی کردن اکنون ادعا می کند که از همان حقوق تدریس دانشگاهی ونه بیشتر دریافت می کند . اکنون که مجدداً چند ماهی می باشد که وزارتخانه ی نفت بی وزیر می باشد . از کجا معلوم که باز همان تجربه ی عملی پاسدار احمدی نژاد در شهرداری تهران ومفقود شدن 6 میلیار د دلار نفت در زمان بی وزیر بودن وزارتخانه ی نفت با پاسدار صادق محصولی نمی باشد در این شرایط بی وزیری وزارتخانه ی نفت چند ماه است تجربه ی دیگری در دست اقدام نیست که دارد تکرار می شود. به خصوص اینکه نفس وکیل الدوله ها هم در مجلس در نمیاد که چرا باید چندین ماه باشد که دو وزارتخانه بدون وزیر باشد . مهمتر اینکه چرا سخنی نمی گویند که چرا پاسدار احمدی نژاد باید دو وزیر صنایع ونفت را بطور خود سرانه برکنار کرد.
بهرحال پاسدار صادق محصولی صاحب 137 یلیون دلار ثروت یکی از بیشمار سربازان کوجک و گمنام امام زمانی در این رژیم است که توانسته صاحب ثروت های نجومی شود. چونکه مشابه ی وی فقط در دو سال گذشه طبق گزارش نواندیش موفق شده اند مبلغ 120 میلیارد دلار در دوبی سرمایه گذاری کنند و اکنون تصمیم گرفته اند که عراق را جایگزین دوبی کنند. آری اکنون فقر وبیکاری وتبعیض وافراط وتفریط آنچنان در جامعه بیداد می کند که فقط این آخوند مفیدی امام جمعه شهرستان گرگان نبود که چند هفته پیش در خطبه ی نماز جمعه ی این شهر خبر از ضریب اختلاف 24 برابر درآمد و بهره وی میان اغنیاء با ضعفاء و فقرا راداده بود، بلکه اکنون نوبت سر مقاله نویس روزنامه ی ولی فقیه است که اینگونه اعتراف به شکاف بس عمیق طبقاتی و فقر نهادینه شده در جامعه کند و بگوید که در برابر فقر چگونه برخی صاحب ثروت های بادآورده ی کلان زیر پوشش وپرده ی تظاهر به دینداری شده اند که می خواهند با خدا مسابقه دهند. همنین با بیان یک مشاهده ی خیابانی و مقایسه با دعوت های مهمانی افطاری آنچنانی اینگونه اعتراف به این واقعیت همیشه کتمان شده در جامعه کرده است :
گريه يك مرد جوان از فقر و بي كاري را ديده ايد من در يكي از شب هاي همين ماه مبارك رمضان شاهد چنين صحنه اي بوده ام . مرد درحالي كه از ناداري و بي كاري نزد من شكايت مي كرد در حضور همسر خود به گريه افتاد وناله كنان اشك ريخت ... فرداي آن شب هنگامي كه پشت ميز كارم قرار گرفتم مثل روزهاي ديگر چندين كارت و نامه دعوت به ضيافت افطاري را ديدم كه در نوبت نگاه من هستند. در تمام اين ماه مبارك رمضان هر شب چند جا براي افطاري دادن دعوت كرده بودند. خدا را شكر كه اهل سورچراني نيستم والا با اين مشكل بزرگ مواجه ميشدم كه كداميك را انتخاب كنم ! سرانجام از ميان انبوه كارت ها و نامه ها و دعوت هاي تلفني به افطار يكي از آنها را با تناسب كاري انتخاب كردم و رفتم ... افطاري ها با غذاي مولا كه گفته مي شود در شب نوزدهم ماه مبارك رمضان نان با شير و نمك بود ولي حضرت دستور دادند يكي از آن دو را بر دارند از زمين تا آسمان فاصله دارد. مهمتر آنكه هزينه افطاري ها از بيت المال است . در شرايط سهميه بندي بنزين از اينطرف شهر بزرگ تهران به آنطرف رفتن آنهم در لحظات شلوغ مغرب و با خودروهاي دولتي هزينه مضاعفي است كه بر بيت المال تحميل مي شود. علاوه بر خودروها راننده ها و محافظان و ساير همراهان هم به همين بهانه مهمان بيت المال هستند... تصور نكنيد قصد دارم در اين مقاله از چيز عجيب و غريبي كه امسال رخ داده حرف بزنم . قطعا اينطور نيست . متاسفانه اين واقعه تلخي است كه سالهاي متمادي است جلوي چشم همه ماها رخ ميدهد و همين قلم در همين روزنامه طي مقالاتي در مذمت سفره هاي رنگين در دولت هاي سازندگي و اصلاحات نيز بارها اين موضوع را يادآور شده و خواستار برچيده شدن اين بساط گرديده ولي كو گوش شنوا بعد از هر مقاله به نظر مي رسيد تنبهي حاصل شده باشد ولي تا ماه رمضان بعد همه يادشان مي رفت و بار ديگر سفره هاي رنگين گسترده مي شد...
صاب این نوشتار توصیه می کند که این مقاله را بطور کامل ودقیق بخوانید. چون نکات مهم یا اعترافاتی وجود دارد که تا حال نه اینکه بازتاب داده نمی شد ومنکر این واقعیت می شد، بلکه بد تر اوضاع بطور وارونه نشان داده شده است . فراموش نکنید که این روزنامه متعلق به کیست. یعنی ارگان تبلیغی ولی فقیه می باشد . بنابراین جائی که عقاب پر بریزد مشخص است که از پشه لاغری چه خیزد؟ یعنی اینکه عمق فاجعه و غارتگری زیر پرده ی دین تا کجاست وچگونه در این 29 سال گذشته ی ردم ایرن هم فریب خوردند وهم مورد چپاول وغارت واقع شدند. بالاخره سرمقاله نویس در پایان چنین نقل قول از یک ظریف کرده وگفته است:
"ظريفي ميگفت : حضراتي كه ضيافت افطاري دستجمعي ترتيب ميدهند قصد بدي ندارند ميخواهند در ترتيب دادن ضيافت با خدا مسابقه بگذارند البته ضيافت الهي ضيافت ترك است ولي ضيافت اين حضرات ضيافت ... باز هم ياد آن مرد جواني كه در حضور همسرش از فقر و ناداري ميگريست به خير! "
در خاتمه اینکه آنچه در این سرمقاله خیلی جدید بود مسابقه دادن با خدا بود. زیراکه درست است زنان که بیش از نیمی از معیت کشور را تشیل می دهند حق ندارند که در میادین ورزشی همچون فوتبال در کنار همسران خود حضور داشته باشند. از طرف دیگر اگر تا کنون رژیم تروریستی و ضد بشری آخوندی رکوردار جهانی نقض حقق بشر بوده است. همچنین رتبه دار فرار مغز ها در جهان نیز می باشد . همینطور و در مورد مقام اولی جهانی آمار مرگ ومیر وتلفات و کشته ها ومجروحان در جاده های سراسر کشور درجهان پیشتاز می باشد وهر گز هیچ کشوری توانائی رقابت در این مورد را ندارد ونه خواهد داشت و مسئولان ورهبران این رژیم تروریستی آخوندی گذشته از اینکه دارای پرونده ی محکومیت ترور مخالفین در آلمان می باشند واز سوی دستگاه قضائی دولت آرژانین زیر پیگیرد قانونی می باشند ودر خالی بندی ودروغ گفتن وعوامفریبی کردن ووعده های کیلوئی دادن به مردم وضدآن عمل کردن در جهان بی نظیرمی باشند و.... اما دیگر تا کنون سابقه نداشته است که بطور علنی به رقابت با خدا برخیزند و مسابقه با خدا را مطرح کنند که اکنون این ادعا نیز مطرح شده است. حال چه موقع وکی در رژیم تروریستی آخوندی قرار است که این مسابقه را بطور علنی برگزار کند وبرنده هم شود وجای خدا برروی زمین نشیند باید منتظر آن زمان بود که با بودن دولت خرافاتاتی ومتحجر کنونی نباید زمان فرارسیدن مسابقه زیاد هم دور باشد.
هوشنگ – بهداد
چهار شنبه 18 مهر ماه سال-86