چرا در زمره ی پیروزی های دیپلماتیک ملاقات نخست وزیر ترکیه با نخست وزیر اسرئیل از قلم افتاده است؟

نقد ووبررسی " صهيونيست هاي دوره گرد (يادداشت روز)" روزنامه ی کیهان سه شنبه ی اول آبان ماه سال 1386
چرا در زمره ی پیروزی های دیپلماتیک ملاقات نخست وزیر ترکیه با نخست وزیر اسرئیل از قلم افتاده است؟
پوتین آمد ایران و تصویر یادگاری با پاسدار احمدی نژاد گرفت و دیدار با ولی فقیه داشت و پیام هسته ای داد ولی خبر پیام هسته اش بطور غیر مستقیم و غیر علنی درز کرد . بنابراین آنگونه که یادداشت روز روضه خوان گفته است آنقدر این سفر پوتین به ایران موفقیت آمیز بود که درز خبر پیام انتقالی اش به ولی فقیه موجب شد که پاسدار علی لاریجانی کنار گذاشته شود . از سوی دیگر به دلیل ضریب بالای موفقیت این دیدار پوتین اجازه نیافت با رفسنجانی نیز ملاقات کند که هم رئیس مجمع مصلحت نظام وهم رئیس مجمع خبرگان رهبری می باشد که جز وظایفش تعیین کردن چارچوب وظابف رهبر ولی فقیه می باشد . شاید به این دلیل است که چون ایشان اهل مصلحت می باشد بنابراین مصلحت گرایان اصلی پشت صحنه مصلحت ندیدند که رفسنجانی با پوتین دیدار داشته باشد . حال بقول روضه خوان یادداشت روز نویس نخست وزیر اسرائیل پس از بازگشت از سفر پوتین تهران به مسکو رفت و با ایشان ملاقات کرد که این دیدار را یادداشت روز نویس ارزیابی کرده که سفر منجر به شکست برای نخست وزیر اسرائیل شده است که می تون گفت طبق ان ادعا نتیجه گرفت که 2 به هیچ به نفع رژیم تروریستی آخوندی در زمینه ی پیروزی سیاسی شده است . اما یک سئوال باقی می ماند که این روزنامه ی اطلاعاتی- امنیتی – پادگانی کیهان سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری به خصوص مدیر مسئول که آن همه پیرامون برنده شدن اسلام گرایان در انتخابات اخیر ترکیه مانور داد و تبلغ کرد و ابراز خوشحالی نمود که اسلام گریانی در ترکیه قدرت گرفتند نتیجه ی تأثیر گذاری ادامه همان پیام 3 دهه پیش خمینی می باشد و پسدار شیعتمداری ذوق زده شده بود ومی گفت که در ترکیه هم همچون ایران سکولاریسم شکست خورد وبه تاریخ پیوست . سپس که رئیس جمهور ترکیه هم یک مسلمان شد که همسرش نیز محجه می باشد با داشتن نخست وزیر مسلمان در ترکیه ضریب ذوق زدگی اش مضاعف شد و کلی در یادداشت خود روزها قلمزنی کرد و تیجه گرفته شد که پیروزی اسلام گرایان در ترکیه موجب شده است که جبهه ی حزب الله لبنان وحماس در فلسطین تقویت شود. همچنین فضای ضد آمریکائی در ترکیه نیز تقویت شد .
ولی اکنون گزارش خبری شده است که هم زن رئیس جمهور ترکیه کتاب ترکی و انگلیسی مونالا به همسربوش داده است وهم اینکه نخست وزیر مسلمان ترکیه به اسرائیل سفر کرده است و با المرت نخست وزیر اسرائل ماقات داشته است . حال یادداشت روز نویس در این مورد چه می گوید وآن را چگونه ارزیابی می کند؟ آیا اینهم یک شکست دیپلماتیک برای اسرائیل و پیروزی سوم دیپلماتیک برای رژیم فاشیستی تروریستی آخوندی می باشد؟ اگر آری، پرسش است که چرا یادداشت روز نویس این پیروزی را در این یادداشت روز از قلم انداخته است؟ اگر نه جزو پیروزی ها نیست و جای شادمانی پیروزی ندارد، بازهم سئوال است که اینگونه سفر ها چه رابطه ای با آن خوشی های انتخاباتی و مقطعی انتخاباتی پیروزی ها اسلام گرایان در ترکیه دارد که به رخ رقیب مغلوب دوم خردادی ها کشیده می شد وبرای شان قدرت نمائی می شد واینان مورد حقارت واقع می شدند وبه تمسخر کشیده می شدند؟ همینطور پاسدار و طلبه روضه خوان یادداشت روز شده بدون آنکه بگوید که چرا از سفرهای دیلپماتیک نخست وزیر اسرائیل و وزیر امور خارجه ی اسرائیل که با چه شخصیت های سیاسی و نظامی کشوری ملاقات کرده اند وبرروی دیدار شکست خورده ی المرت با با پوتین در مسکو مانور داده است ولی همانگونه که اشاره شد معلوم نیست که چرا به دیدار نخست وزیر ترکیه با نخست وزیر اسرائیل اشاره نکرده است و این یکی را بطور عمد از قلم انداخته است ؟ همانگونه که اعتراف دو سال پیش پاسدار محسن رضائی که گفته بود که اگر غرب بگذارد ایران به زودی به بزرگترین امپراطوری منطقه تبدیل خواهد شد چرا اکنون یادداشت روز نویس وارونه کرده واز زبان دیگران بیان کرده است ودر پایان یادداشت خود اینگونه جنجال های سیاسی را قرشمال بازی سیاسی شمرده است :
"«ايران مي كوشد تا به يك امپراتوري تبديل شده و سلطه خود را بر سراسر خاورميانه بگستراند» اين حرف را هم شيمون پرز زده و اسرائيل سعي دارد با تئوريزه كردن آن، به كشورهاي جهان- خصوصا خاورميانه- اينگونه القاء كند كه ايران درپي دستيابي به سلاح اتمي و پيامد آن سلطه بر كشورهاي منطقه است و يك تهديد جهاني به حساب مي آيد .مقام معظم رهبري در ديدار سال گذشته مسئولان سازمان انرژي اتمي و كارشناسان هسته اي با ايشان ضمن آن كه اين قبيل جنجال ها را قرشمال بازي سياسي مي شمارند، مي فرمايند؛ «جمهوري اسلامي ايران زير بار اين فشارها نخواهد رفت و استمرار و روزافزوني اين حركت علمي را از اهداف اساسي و برجسته خود مي داند.»"
در خاتمه بازهم پرسش است که اگر هدف از پروژه ی هسته ای نظامی نمی باشد پس چرا یک پاسدار رئیس جمهور شد؟ چرا سپاه پاسداران تسلط خود بر تأسیسات هسته ای و چنگ براهداف پروژه ی هسته ای انداخته است؟ چرا رژیم حاضراست حتی به خاطر پیگیری اهداف هسته ای هزینه جراحی رئیس شورای عالی امنیت امنیتی و سر پرست هیئت مذاکره ی هسته ای را درست در زمانی که ایشان عازم سفر برای مذاکره به رم برای دیدار با خاوریر سونالا می باشد را جراحی و برکنار کند ویک پاسدار تازه کار جانباز را جایگزین آن کند؟ تازه چرا می بایست یک هفته قبل از این جراحی پاسدار رئیس جمهور احمدی نژاد مجبور شود در قبل از نماز جمعه تهران حاضر شود وریس سابق شورای عالی امنیت ملی آخوند حسن روحانی را نیز تهدید وتحقیر کند که چرا بقول ایشان خد سرانه به آلمان سفر کرد؟ از سوی دیگرچرامی بایست برای اولین رؤسای جمهور کشورهای دیگر به ایران وارد شوند ولی با رفسنجانی ملاقات نکنند؟ به خصوص اینکه اکنون مشخص شده است که مدتی می باشد که صدا سیما فیلم ها وخبرهای مربوط به رفسنجانی که رئیس مجمع خبرگان رهبری نیز می باشد را پخش نمی کند و خبر هایش مستقیم به بخش آرشیو بایگانی خبر سپرده می شود؟ اگر اینگونه اختلاف بر سر اهداف پروژه هسته ای نیست که نظامی می باشد و برای سرعت بخشیدن به دسترسی سلاح هسته ای تلاش می شود که حاکمیت هرچه بیشتر مقبض ویک دست شود تا که هر چه زودتر به توان به سلاح هسته ای دست یافت که چنین اختلافات در رأی نظام وجود داد وجراحی هائی در بدنه ی نظام انجام می گیرد؟
هوشنگ – بهداد
سه شنبه ی اول آبان ماه سال 1386