نقد و بررسی " ما شرط داريم" روزنامه ی جمهوری اسلامی شنبه 12 بهن ماه سال 1387
"به جای پاسخ دادن زمین گذاشتن مشت گره کرده و بر داشتن قدم اول، اکنون با دو مشت گره کرده و چاشی شر ط به اوباما و هیلاری کلینتون جواب داده شده است "

یکی از ویژگی های منفی ومنحوس لاشخوران ودین فروشان و عوامفریبان و غارتگران و جنگ افروزان حاکم بر ایران فرصت طلبی و وارونه گوئی و سیاست توبره و آخور خوری کردن شان می باشد . زیرا که 30 سال است که بهمان سبک مرده خواری کردن نه اینکه دین را ابزار سرکوب و خفقان و قدرت و ثروت کرده اند و زیر پرده ی دین بس جنایات و خیانات کرده اند ، بلکه با همین شیوه ابزاری � تبلیغاتی با مردم ایران بر خورد کرده اند و هر جا در مانده و مستأصل شده یا می خواهند قدرت نمائی و جنگ افروزی و باج خواهی کنند . عنوان ملت یا مردم نیز چاشنی گفتار و نوشتار و پیام خطبه و روضه های تهدید آمیز حاکمان شده است . البته ملت یا مردم ایران به جز استفاده ی تبلیغاتی � ابزاری دیگر هیچگونه محلی از اعراب ندارند . یعنی نه مطالبات دارند ونه نیز به آزادی و عدالت دارند.

اما اکنون پس از ارسال نامه ی تبریک پاسدار گماشته احمدی نژاد به باراک اوباما رئیس جمهور جدید آمریکا که گفته شده است که اوباما در شرف پاسخگوئی به این نامه می باشد . صرفنظر از اینکه سخنگوی کاخ سفید آمریکا اعتراف کرده است که مشخص نیست که در ایران می بایست با چه کسی باید صحبت کرد . اما پیش مقدمه ای که اوبالاما، حاکمان ایران را مخاطب خود قرار داده است و تأکید پیشنهاد کرده که اینان می بایست مشت گره کرده را کنار بگذارند و هیلاری کلینتون وزیر امور خارجه ی آمریکا نیزا فزده که بهتر است ابتدا قدم اول را رژیم تروریستی آخوندی بر دارد . موجب دستآویز ملای سرمقاله نویس شده است تا با آویزان شدن به آن و تعمیم دادنش در آستانه ی بر پائی جشن دهه ی زجر که بطور دربست سالگرد وجشن حکومتی و نظامی � پاسداری � بسیجی نیری انتظامی شده است. به نام مردم پاسخ به مقامات آمریکائی داده شده که اضافه شده اینگونه سیاست یا سخنان مقامات آمریکائی در 30 سال گذشته از نظر مسئولان رژیم تروریستی آخوندی و مردم ایران تازگی ندارد و آن را اینگونه تشریح و پاسخ و فرمول بندی کرده است:

اوباما رئيس دولت جديد آمريكا به مسئولان ايراني پيشنهاد كرده است مشت گره كرده را كنار بگذارند تا با دست باز ديپلماسي آمريكا براي مذاكره با تهران مواجه شوند. هيلاري كلينتون وزير امور خارجه آمريكا نيز در تعقيب اظهارات اوباما گفت قدم اول را بايد ايران بردارد. اين سخنان براي مردم و مسئولان ايران بهيچوجه تازگي ندارد . در طول 30 سال گذشته روساي جمهور و ساير دولتمردان آمريكائي بارها پيشنهاد مذاكره با ايران را مطرح كردند و حتي بعضي از آنها با ارسال نامه و شاخه زيتون و انجيل و هداياي ديگر براي گشودن باب مذاكره تلاش كردند اما مسئولان جمهوري اسلامي ايران همواره شرط هاي هميشگي خود را در پاسخ مطرح نموده و اعلام كرده اند دولتمردان آمريكائي بايد اولين كام را با تحقق اين شرط ها بردارند تا زمينه براي بررسي اين موضوع فراهم شود كه آيا مي توان براي مذاكره با واشنگتن تصميم گرفت يا نه از آغاز جمهوري اسلامي ايران سه شرط براي اثبات حسن نيت دولتمردان آمريكائي در نظر گرفته بود كه عبارت بودند از : 1 ـ دولت آمريكا اموال و دارائي هاي بلوكه شده ايران را آزاد نمايد و به ايران باز گرداند . 2 ـ بابت سياست هاي خصمانه و مداخلاتي كه دولت آمريكا از 28 مرداد 1332 تاكنون نسبت به ايران داشت از ملت ايران عذر خواهي كند. 3 ـ دولت آمريكا متعهد شود كه از اين پس در امور داخلي ايران مداخله نكند ."

ملای سرمقاله نویس در دنباله با توهین کردن به بوش رئیس جمهور سابق آمریکا به پرونده ی هسته ای و سیاست مرتبط به آن اشاره کرده و افزوده است که شرایط جدید اوباما و هیلاری کلینتون نیز بر شرایط قبلی دولت بوش اضافه شده است که رژیم تروریستی می بایست تعهد دهد که از پیگیری غنی سازی اورانیوم و دسترسی به سلاح هسته ای دست بر دارد . همینطور در دنباله به توضیح و اختلاف مشت گره کرده سران رژیم تروریستی آخوندی با مشت گره کرده مقامات آمریکائی پرداخته است. البته بدون توضیح فضای حکومت نظامی اعلام ناشده وموج سرکوبگری های دانشجوئی و ایجاد خفقان و سرکوب داخلی و افزایش اعدام ها ناشی از چیست و توقیف روزنامه ی کار گزاران وابسته به حزب کار گزاران و رفسنجانی محصول کدام سیاست سانسور و خفقان داخلی یا مشت گره کرده سردمداران در جامعه است؟ حال گذشته از خط زنجیره ای مانور ها و رز مایش و هایش های نظامی و پاسداری و بسیجی و نیروی انتظامی و آزمایش موشک های دور برد که همچنان ادامهدارد و تحمیل کردن تورم و گرانی و فقر و بیکاری ناشی از کدام سیاست مشت گره کرده ایست که اکنون ادعا شده مشت گره کرده ی رژیم تروریستی آخوندی برخلاف مشت گره کرده ی مقامات آمریکا علیه ی مستکبران و مستبدان فرود می آید.

بالاخره ملای سرمقاله نویس در ادامه ی تشریح فرق مشت گره کرده، به محدوده ی جنوب شرق آسیا و آمریکای لاتین را نیز چاشنی مبارزه با آمریکا در خارمیانه کرده است که گفته اینان نیز علیه ی آمریکا قیام کرده اند . یعنی اینکه اعتراف به حضور و دخالت گری با باج دادن به برخی از رهبران کشور های آمریکای لاتین شده است که تشریح این اعتراف و تأکید بر ادامه ی راه گذشته بدون عقب گرد است که برعکس گفته می بایست آمریکا در سیاست خود تجدید نظر کند ونه رژیم تروریستی آخوندی، که این ادعا چنین اعتراف و بیان و طلبکاری شده است:

"دولت آمريكا چاره اي غير از اين ندارد زيرا همه سياست هاي زورگويانه اش عليه ملت ها در همه نقاط دنيا از آمريكاي لاتين گرفته تا خاورميانه و آسياي جنوب شرقي با شكست مواجه شده است . اگر ملت هاي آمريكاي لاتين يكي بعد از ديگري عليه آمريكا قيام مي كنند و عناصر ضد آمريكائي را به حكومت مي رسانند اگر طرح خاورميانه اي آمريكا با شكست سنگين مواجه مي شود اگر عليرغم حمايت هاي همه جانبه آمريكا از رژيم صهيونيستي در جنگ هاي 33 روزه لبنان و22 روزه غزه شكست هاي پياپي نصيب صهيونيست ها و آمريكا مي شود و مردم لبنان و فلسطين خط بطلان بر افسانه شكست ناپذيري ارتش اسرائيل مي كشند اگر پرونده هاي رسواگر جنگ ويتنام و بمباران اتمي هيروشيما به ضميمه پرونده هاي اشغالگري عراق و افغانستان بر گرده دولتمردان آمريكائي سنگيني مي كنند همه اينها نشان دهنده ناكامي شديد آمريكا در اعمال خوي تجاوزگري و سلطه طلبي است . بنابر اين تنها راه اينست كه دولتمردان آمريكا دست از خوي تجاوزگري بردارند و در برابر حقوق ملت ها سرتعظيم فرود آورند. در مورد جمهوري اسلامي ايران نيز تنها راه اينست كه ساكنان جديد كاخ سفيد واشنگتن در سياست هاي خصمانه اسلاف خود تجديدنظر كنند و با پذيرش شروط ايران حسن نيت خود را نشان دهند تا ايران بتواند درباره موضوع مذاكره بررسي هاي خود را آغاز نمايد. تا زماني كه دولتمردان جديد آمريكا مواضع اسلاف خود را تكرار مي كنند بهيچوجه نبايد انتظار مذاكره اي را با جمهوري اسلامي ايران داشته باشند"

در خاتمه اینکه اوباما بزودی خواهد فهمید که می بایست سیاست فعال بودن لابی های پشت پرده ی دو جانبه در آمریکا و عراق مرتبط به رژیم تروریستی آخوندی را تعطیل کند وبه اینگونه سیاست خط بطان بکشاند . زیرا که حاصل چنین سیاست مخرب مماشات گری و استخوان لای زخم گذاشتن ها ، نه به ضد مردم ایران و آمریکا و مردم منطقه ومنافع ملی تمام شده است ، بلکه موجب قدرت و تثبیت ارتجاع حاکم بر ایران در 30 سال گذشته در ایران شده است که با دست باز به صدور تروریسم و بنیاد گری زده است . همچنین سیاست دخالت گری و اقدامات تروریسی و جنگ افروزی د ر کشور های همجوار و ناامنی و بی ثباتی منطقه خاور میانه شده است که به جز اشغال نظای افغانستان و عراق ایجاد و راه اندازی کردن جنگ 33 روزه ی حزب الله لبنان با اسرائیل و جنگ 22 روزه ی حماس با اسرائیل محصول چنین سیاستی می باشد که اکنون ضمن ادعای پیروزی برای خود وشکست آمریکا شده است . از سوی دیگر اعتراف به بسط و توسعه و گسرش این شرایط مبارزه و قیام ازخاورمیانه به آسیای جنوب شرقی و آمریکای لاتین علیه ی آمریکا کشانیده شده است. یعنی اعتراف به گستردگی دامنه ی شعاع نفوذ وصدور تروریسم و بنیاد گرائی جهانی شده است . فراموش نشود که هنوز رژیم تروریستی آخوندی بطور کامل دسترسی به سلاح هسته ای ندارد که دست به چنین اقدامات گسترده ی تروریستی و ناامنی زده است . یعنی بقول خودش احمدی نژادی شدن جهان کرده است . بنابراین تأکید می شود که مقامات آمریکائی و اروپائی و منطقه ای ، توجه داشته باشند پس از دسترسی سران رژیم تروریستی آخوندی به بمب اتمی که پدر خوانده ی تروریست جهانی است، چه فاجعه ی شوم و غیر قبل تصوری در چشم انداز صلح و ثبات و امنیت منطقه ای و جهانی در پیش روی می باشد ؟ لذا مثل همیشه تأکید می شود تنها راه حل نهائی می بایست تلاش برای تغییرات دمکراتیک در ایران شود تا مانع اصلی کانون خطر جدی صدور بنیاد گرائی و تروریسم به منطقه و جهان بر طرف شود.


هوشنگ - بهداد
شنبه 12 بهن ماه سال 1387