نقد و بررسی " تصحيح خطا" روزنامه ی جمهوری اسلامی سه شنبه 8 بهمن ماه سال 1387
"مچ گیری کردن از پاسدار گماشته احمدی نژاد چاقو کش هذیان گوی و انتقاد و افشا کردن پاسدار میلیاردی اتهام زن وزیر کشور"

موضوع رقابت پیرامون نمایش خیمه شب بازی انتخابات � انتصابات- تقلباتی ریاست جمهوری دوره ی دهم بمرحله ای رسیده است که باندهای مافیائی در گیر قدرت و انباشت ثروت تلاش برای قبضه کردن قدرت و انحصاری و حفظ نمودنش دست بهر ترفند و اتهام وتهدید ومتهم کردن رقیب آنگونه می زنند که در نظر گرفته نمی شود اینگونه روش نوعی خود زنی کردن یا تف و تاق و باز گشت بر ریش و یا بر شاخ نشستن و بن بریدن می باشد . زیرا پسآمدهای این چنین متهم کردن رقیب، خود بر زیر سئوال بردن شدید وزاری کابینه و متهم کردن شان به در یافت رشوه می باشد . در صورتیکه پاسدار گماشته احمدی نژاد پس از اینکه از طریق عملی کردن طرح کودتا گران خاموش و خزنده ی پشت پرده رئیس جمهور شد مدعی شد که کابینه ی 70 میلیونی امام زمانی تشکیل داده است که عاشق خدمتگزاری به مردم ایران می باشد . ولی اکنون اعتراف شده است که اعضای دولت نهم جراحی و خراطی شده جزو در یافت کنند گان سکه های اهدائی بعنوان رشوه می باشند .

بنابراین در حرکت پاسخگوئی و مچ گیری کردن متقابل به مدعیان اتهام زن، ملای سر مقاله نویس با تأخیر وارد صحنه شده است با عنوان تصحیح خطا مدعیان هذیان گوی و اتهام زن را مخاطب قرار داده و خطاهای گفتاری و گلاب زدگی اشان را برایشان برجسته و قطار کرده است که چگونه همه ی دستگاه و مقامات رژیم تروریستی آخوندی را متهم کرده و بر زیر سئوال برده اند . زیرا که اینان همه ی دستگاه رژبم تروریستی آخوندی را متهم به دریافت رشوه کرده اند.

اما در ست است که ملای سر مقاله نویس فراموش کرده است تاکه نامی از مقامات عالیرتبه ی اجرائی ببرد و نگفته که نام شان چیست ؟ ولی مخاطبان اصلی وی کسی جز پاسداران احمدی نژاد چاقو کش و محمد صدق محصولی غارتگر مییاردی نمی باشند که وزیر کشور زوری با تقلب شده است . زیرا که موقع رأی اعتماد گیری در مجلس دکوری و کمدی و انتصابی و پاسدریزه شده با دخالت گری محمد رضا باهنر زد و بند چی و کار چاق کن پشت پرده و مشاوره و همکاری کردن با پاسدار انگلیسی علی لاریجانی رئیس مجلس هشتم دستکاری در آرأی سفید ریخته شده درون گلدان آرا کرد و با تقلب در شمارش پاسدار محمد صادق محصولی مییاری وزیر کشور شد . تا که جایگزین پاسدار علی کردن دروغگو و مدرک جعلی ساز شود که وزیر کشور دکوری برای تدارک آرای تقلباتی نمایش خیمه شب بازی ریاست جمهوری دوره ی دهم شده بود . لذا همتای جانشین شده ی وی نیز می بایست همان سیاست طراحی شده مشابه را دنبال کند .

پس همانگونه که گفته شد رقابت رقبا برای کسب قدرت و ثروت بسیار حساس و جدی می باشد . از طرف دیگر به دلیل گلاب زدگی و در آمدن گند دروغ ها ووعده های داده ی شده ی دولت نهم به مردم که اکنون بد جوری در آمده است که هر گز جای هیچگونه دفاع ندارد . بنابراین ملای سر مقاله نویس برای خنثی کردن مچ گیری تبلیغاتی رقیب و بی اثر کردن انتقادشان به ضف ها و نا توانی های اساسی دولت نهم می کنند که در پاسخ وزیر کشور از موضع تهدید متهم کردن و ترور شخصیت این رقبای نقاد بر خورد کرده است . ولی از سوی ملای سر مقاله نویس این روش مورد انتقاد واقع شده است که بخش هائی از نمایش و بر جسته شدن اینگونه انتقادات ابتدا به پاسدار گماشته احمدی نژاد چاقو کش رئیس جمهورشده که نقل قول شده چنین ادعای کمدی کرده است :

"مدتي است كه بعضي مسئولان اجرائي كشور با اظهارات شعارگونه و غيركارشناسانه خود سئوال هاي زيادي را در اذهان مردم انباشته اند. مردم از اين نظر كه اين اظهارات هيچ تاثيري در زندگي روزمره آنها ندارد بيشتر در پيچ و خم سئوالهاي بي جواب گرفتار مي شوند و راهي براي خلاصي از آن نمي يابند. اين وضعيت نبايد ادامه يابد و مسئولان حتي اگر براي باقي ماندن خود بر مسند قدرت باشد نيز بايد در جستجوي راهي باشند كه مردم را به پاسخ هاي قانع كننده برساند. يكي از اين مقامات گفته است : نيازمند نظام اقتصادي مستقل برپايه عدالت هستيم . همين مقام بلندپايه در همان اظهارات ادامه داده است : تحولات اقتصادي اخير دنيا فرصت بي نظيري در اختيار ملت ايران قرار داده است . "
اما در دنباله ملای سرمقاله نویس برخی از نکته نظرات وزیر میلیاردی پاسدار محمد صادق وزیر کشور را اینگونه مورد موشکافی و نقادی قرار داده است:

"مقام بلندپايه اجرائي ديگري گفته است : برنامه چهارم توسعه داراي مباني بسيار منفعلانه است و سازمان مديريت و برنامه ريزي به دليل اينكه مسئولانش براي دادن بودجه به وزارتخانه ها از آنها سكه مي گرفتند شايستگي ماندن نداشت و به همين دليل آنرا منحل كرديم . قبل از اين اظهارات يك مقام بلندپايه ديگر اجرائي نيز برنامه چهارم را به شكل بدتري زير سئوال برده و آنرا مبتني بر افكار سكولاريستي دانسته بود! اينها فقط بخشي از اظهارات بلندپايه ترين مقامات اجرائي كشورمان در مورد مسائل اقتصادي و مديريتي است مطالبي كه ابراز آنها نمايشگر فرهنگ عيبجوئي و درعين حال باقي ماندن در وادي شعار است . "

همچنین ملای سرمقاله نویس در ادامه برای اینکه وانمود کند بیطرفانه ابراز نظر و انتقاد می کند. تیغ تیز انتقاد را بر زیر گلوی دوم خردای های مدعی اصلاح طلب گذاشته و اینان را بر زیر سئوال اتهام کشانده وعامل شرایط مانور دادن تبلیغات اتهام زنی ومتهم کردن همچون پاسدار میلیاردی وزیر کشور نموده تا توانسته باشد این چنین انتقادات خودش را به سوی مقامات اجرائی دولت به خصوص زیر کشور حواله دهد که چگونه نظراتشان باعث زیر سئوال رفتن کل نظام شده است:
متاسفانه جامعه ما از دوران حاكميت كساني كه خود را اصلاح طلب ميناميدند گرفتار فرهنگ تخريب و عيبجوئي و در جا زدن در شعارهاي زيبا شد و اين سيره ناپسند و زيانبار از آن جماعت به اخلاف آنها به ارث رسيده و فربه تر نيز شده است . اينكه چنين فرهنگ غلطي در بدنه جامعه جا خوش كند خطرناك است ولي خطرناك تر اينست كه اين روش غيراخلاقي دستمايه مقامات مسئول شود كساني كه مبارزه با فرهنگ تخريب و عيبجوئي از وظايف ذاتي آنهاست . براي مقامات بلندپايه اجرائي دولت جمهوري اسلامي بهيچوجه زيبنده نيست كه بعد از گذشت 30 سال از عمر اين نظام در جستجوي نظام اقتصادي مستقل باشند و چنين القا كنند كه تاكنون چنين نظام مستقلي مطرح نشده و متصديان حاكميت اسلامي در اين كشور هنوز تعريف روشني از عدالت ارائه نداده اند! اظهارنظر ناشيانه اي كه مي گويد تحولات اقتصادي اخير دنيا فرصت بي نظيري در اختيار ملت ايران قرار داده است نشان مي دهد كسي كه اين سخن را بر زبان ميراند يا از كاهش شوك آفرين قيمت نفت ـ كه پايه اصلي درآمدهاي كشور ما را تشكيل مي دهد ـ بي خبر است يا نميخواهد با واقعيت ها مواجه شود و يا شعور مردم را ناديده گرفته است . انتقاد از برنامه هاي تدوين شده اعم از چشم انداز 20 ساله و برنامه هاي توسعه حق همه است لكن متهم ساختن آنها به بسيار منفعلانه بودن و مبتني بر مباني سكولاريستي بودن انتقاد نيست بلكه انكار درك اسلامي بزرگان نظام و شوراي نگهبان و مجلس شوراي اسلامي است . همان افرادي كه براي برپائي نظام اسلامي مبارزه كردند و زندان رفتند و شكنجه و تبعيد شدند و در مسائل اسلامي كارشناس هستند اين برنامه ها را زير نظر داشتند و تاييد كرده اند. حال چگونه است كه افراد بي اطلاع از مباني اسلامي و فاقد سابقه مبارزاتي كه يكباره از گرد راه رسيده اند اين برنامه ها را سكولاريستي مي دانند و منفعلانه مي پندارند انحلال سازمان مديريت و برنامه ريزي و شوراها به معناي اداره امور كشور با نظر فردي است . آيا بهتر نيست همين واقعيت را به مردم بگوئيد و پشت بهانه تراشي هائي از قبيل مطالبه سكه پنهان نشويد آن وزيري كه براي گرفتن بودجه قانوني خود تن به سكه دادن مي دهد او خود زير سئوال است و بايد به دليل ضعف بركنار شود و اگر كسي در يك سازمان دولتي براي انجام وظيفه قانوني خود مطالبه سكه مي نمايد او بايد محاكمه و مجازات شود نه اينكه خود سازمان منحل گردد. اين يعني پاك كردن صورت مساله نه معالجه بيماري . متاسفانه همين اقدامات موجب شده اكنون لايحه بودجه دچار تاخير و مشكل و لوايح مهم و سرنوشت سازي از قبيل طرح تحول اقتصادي دچار ضعف شديد هستند. بعداز سه سال و نيم تمرين كسي نمي تواند بر ضعف هاي نظري و عملي دست اندركاران اجرائي سرپوش بگذارد و آنها را توجيه نمايد. اظهاراتي از قبيل آنچه از زبان مقامات بلندپايه اجرائي آورده ايم را فقط مي توان به اين معني دانست كه حضرات مايل هستند بيش از اين از مردم وقت بگيرند و يك دوره ديگر نيز با همين شعارها مردم را سرگرم كنند."

بالاخره در پایان ملای سرمقاله نویس خطاب به مقامات اجرائی که در رأس شان پاسدار گماشته و چاقو کش احمدی نژاد و پاسدار میلیاردی محمد صادق محصولی وزیر کشور قرار دارند. چنین پیام به اعتراف خطا و تصحیح به اینان داده است :
"بجاي اين اظهارات شعارگونه و غيركارشناسانه مسئولان اجرائي بايد درصدد يافتن خطائي كه آنها را دچار اين مشكل كرده است برآيند و آنرا تصحيح نمايند. خطا اينست كه تجربه ها ناديده گرفته شده افراد با تجربه منزوي گرديده اند اهرم هاي كارآمدي از قبيل شوراها و سازمان مديريت و برنامه ريزي منحل شده يا معطل مانده اند و كارها بر اسلوب صحيح انجام نمي شوند. فقط تصحيح اين خطاست كه مي تواند مجريان را از اين كلاف سردرگم نجات دهد و آنها مجبور نباشند براي توجيه عملكردهاي خود به شعارهاي غيرقابل قبول و اظهارات غيركارشناسانه متوسل شوند."

در خاتمه اینکه وقتی که رژیم تروریستی آخوندی آنگونه از درون پوسیده و فساد شده است که در راستای رقابت با ندهای مافیائی قدرت و ثروت به آسانی بهم دیگر اتهام می زنند. یا در حقیقت اعتراف به افشای بخشی از واقعیات می کنند که چگونه تمام تار وپود رژیم تروریستی آخوندی را فساد و رشوه گیری در بر می گیرد .؟ همینطور گذشته از انتقادات انجام شده در این مقاله که فقط به بخشی از افشای و اقعیات است موجب عصبیت و نگرانی ملای سر مقاله نویس حامی و مدافع آخوند دغلکار و مکار و غارتگر رفسنجنی شده است . البته بدون آنکه کلام و نامی از مطالبات مردم ایران برده شود جز اینکه تأکید شده است که چرا به اینان دروغ گفته و تلاش برای پیگیری سیاست سرگرم نمودن شان می شود؟
آیا پس از 30 سال تجربه ی عملکرد این رژیم ضد بشری و تروریستی آخوندی که به بخش بسیار کوچک آن در همین مقله اشاره شده است . حاکمان این رژیم می توانند در خدمت مردم ایران باشند؟ یا واقعاً اینان می توانند دلسوز مردم عراق و افغانستان لبنان و به خصوص ساکنین نوار غزه باشند که با شیوه ی مرده خواری اشک تمساح برای کشته شدگان اخیر 1300 زن ومرد وکودکان جان باخته ی جنگ نوار غزه می ریزند و خواهان باز سازی پارلمان و 4 هزار خانه در نوار غزه شده اند که خودشان عامل و مقصر راه اندازی این جنگ می باشند؟
در نهایت اینکه اکنون که اتحادیه ی اروپا پس از اینکه مجبور شد تا نام مجاهدین سازمان مخالف و قربانی رژیم بربرمنش و تاریک اندیش و پدر خوانده ی جهانی تروریسم را از لیست گروه و سازمان ترریستی خارج نماید و جبهه ی گسترده ی جهانی مبارزه برای عدالت و آزادی و دمکراسی در یران را برسمیت بشناسد. چرا نمی بایست برای برقراری ثبات سیاسی وصلح و امنیت در ایران و خاور میانه تلاش برای تغییرات دمراتیک در ایران کند که با حمایت کردن از راه حل پیشنهادی طرح سوم نه جنگ ، نه مماشات و مذاکره ، بلکه پشتیبانی از مقاومت سازمان یافته و مبارزات مردم ایران امان پذیر می باشد؟
سه شنبه 8 بهمن ماه سال 1387هوشنگ � بهداد