نقد وبرسي: قضاوت غيرواقعي درباره مجامع جهاني! روزنامه ي جمهوري اسلامي شنبه ديماه28 سال 1387
متهم ومحكوم كردن سازمان ملل كه چرا در راستاي اهداف رژيم تروريستي آخوندي درجنگ نوار غزه اقدام نكرده است؟
رژيم تصويرماركش ومارقالب كن قرون و سطائي آخوندي كه نه هرگزبه به علت ها، كاري ندارد وبه آن اشاره اي نمي كند بلكه در راستای مقاصد و اهداف شوم خود آن را وارونه بيان مي كند. برای همین اكنون ملاي سر مقاله نويس براي اينكه كارنامه كثيف رژيم ضدبشري آخوندي گشوده نشود كه چگونه عامل بحران آفريني جنگ نوارغزه مي باشد. ملای سرمقاله نویس محور فعاليت و عملكردسازمان ملل تحليل وارونه داده است.البته بدون اشاره كردن به اين موضوع كه چرا پاسدار احمدي نژاد چاقوكش درسازمان ملل هواروفرياد زده بود كه سازمان ملل مي بايست منحل شود وسازمان ملل جديدي تشكيل شودكه آمريكا وانگليس و اسرائيل درآن حضورنداشته باشند ؟همچنين اخيرا ْنيز درادامه وتأئيد نظر وفتواي لوطي جماران خامنه اي كه در مورد طرح برنامه وچشم اندازاقتصادي دوره5 ی پنجم كه گفته است دولت بايد باحمايت سايرملت هاي مسلمان جهان وغيرو تلاش براي تغييرواصلاح سازمان ملل كند. پس از آن احمدي نژادچاقوكش وطوطي گفته است كه بلي سازمان ملل مي بايست تغيير كند واصلاح شود. همینطورملاي سر مقاله نويس ازموضع فرار به جلو چنين وافكني كردن چنين ادعاي كمدي كرده است :
اشكال كار همه كساني كه مجامع و سازمان هاي جهاني را ضعيف و ناتوان مي دانند اينست كه به عملكرد آنها نگاهي يكطرفه دارند. فقط يكطرف اين سكه را ديدن موجب مي شود چنين قضاوت نادرستي درباره اين مجامع صورت بگيرد و افكار عمومي جهان به درستي در جريان واقعيت هاي مربوط به آنها قرار نگيرد. مجامع و سازمان هاي بين المللي همانطور كه مي توانند بيانيه بدهند و اقدام عملي كنند با سكوت خود نيز كارهاي زيادي انجام مي دهند. اين همان روي ديگر سكه است كه اظهارنظر كنندگان درباره عملكرد اين مجامع آنرا نمي بينند و لذا مرتكب قضاوت نادرستي درباره آنها مي شوند.
البته هرگونه مقاله اي كه باهرمضمون وسمت وسوئي كه تهيه وتنظيم مي شود. مي بايست چه بطور مستقيم و غير مستقيم به گريززدن جنگ 33روزه حز ب الله لبنان با اسرائيل ختم شودتاكه بعنوان برگ برنده عليه ي اسرائيل وآمريكا بر روي ميزگذاشته شود وثابت گردد كه اين جنگ رژيم تروريستي آخوندي بااسرا ئيل بودكه اكنون ادامه ي آن درنوارغزه دنبال شده است. ولي ملاي سر مقاله نويس به جاي اعتراف به راه اندازي اين جنگ و فاجعه نوارغزه که ازسوي رژيم تروريستي وضد بشري آخوندي تدارک دیده شده است اما بامتهم ومحكوم كردن رهبران كشورهاي عربي به خصوص مصروعربستان و با تلاش مذبوحانه براي ادامه ي جنگ نوازغزه مي كند و با سنگ اندازي كه در مسيرآتش بس مي شودد كه ادامه ي سياست دشمني آشكار باروندمذاكرات صلح خاورميانه است.اكنون نيز محورسفر بان كي مون به خاورميانه كه كوشش براي اجراي آتش بس جنگ نوارغزه است . ملاي سرمقاله نويس اينگونه نظروتحليل داده است:
مفهوم سخن آقاي بان كيمون كاملا روشن است . اين شرايط خطرناك غزه نيست كه به او اجازه سفر نميدهد بلكه كساني كه اين خطر را آفريده اند يعني آمريكا و رژيم صهيونيستي به وي اجازه سفر به غزه را نمي دهند. دبيركل سازمان ملل با جايگاهي كه سازمان ملل دارد مي تواند به منطقه جنگي برود و با سفر خود آنجا را امن كند و به طرف متجاوز دستور بدهد لااقل در مدت سفر وي جنگ را متوقف نمايد اما چنين اتفاقي نمي افتد چرا چون قرار براينست كه نيافتد تا به مردم فلسطين گفته شود كه صهيونيست ها اين قدرت را دارند كه جلوي چشم دبيركل سازمان ملل ورئيس كميته صليب سرخ جهاني و هر مسئول بين المللي ديگر هر جنايتي را كه اراده كنند انجام بدهند. بنابر اين حتي همين سفر دبيركل سازمان ملل به منطقه و همين خودداري او از سفر به غزه نيز اقداماتي در جهت كمك به آمريكا و رژيم صهيونيستي براي ادامه جنايت هستند. با اينحال چگونه مي توان گفت سازمان ملل كاره اي نيست!
در خاتمه اينكه كاملاْ مشخص است كه چرا جوابگوئي به مطالبات مردم ازسوي مسئولان رژيم تروريستي آخوندی توجهي نمي شود. ؟ يا همينطور چرا ضريب سركوب و اعدام و دار زدن وقطع اندام باگيوتين وسنگساركردن هادرايران اوج گرفته است؟ ياازسوي ديگر چرا بسيجيان چماقدار دانشجوناميده و سازماندهي شده درجلوي دفاتر حافظ منافع مصرو سفارتخانه هاي اردن وعربستان و انگليس وفرانسه و.... دست به تظاهرات مي زنند و با آتش کش زدن پرچم کشور ها با موادآتش زا به آتش کشیده مي شوند و جايزه ي ميليون دلاري براي ترور رهبران كشورهاي ديگر تعیين مي کنند . البته اين توطئه ي شوم با اهرم دفاع از حماس و همدردي كردن با ساكنين نوارغزه دنبال شده است. اما عجيب است كه اكنون برای اینکه به تعداد 600 بسيجي چماقداران بسيج شده در تظاهرات برنامه ريزي شده دستمزد وجايزه داده شود اینان به سوريه سفر می كنند و برای آگاهی دادن و منتقل نمودن تجربيات خودشان به همتايان سوري وحماس و حزب الله لبنان فعال شدند تا اگر چنانچه موفق شدند بتوانند بعنوان امداد رسان خودشان را به نوارغزه در کنار اعضای حماس برساند.
هوشنگ � بهداد
سه شنبه 27 ديماه سال 1387
متهم ومحكوم كردن سازمان ملل كه چرا در راستاي اهداف رژيم تروريستي آخوندي درجنگ نوار غزه اقدام نكرده است؟
رژيم تصويرماركش ومارقالب كن قرون و سطائي آخوندي كه نه هرگزبه به علت ها، كاري ندارد وبه آن اشاره اي نمي كند بلكه در راستای مقاصد و اهداف شوم خود آن را وارونه بيان مي كند. برای همین اكنون ملاي سر مقاله نويس براي اينكه كارنامه كثيف رژيم ضدبشري آخوندي گشوده نشود كه چگونه عامل بحران آفريني جنگ نوارغزه مي باشد. ملای سرمقاله نویس محور فعاليت و عملكردسازمان ملل تحليل وارونه داده است.البته بدون اشاره كردن به اين موضوع كه چرا پاسدار احمدي نژاد چاقوكش درسازمان ملل هواروفرياد زده بود كه سازمان ملل مي بايست منحل شود وسازمان ملل جديدي تشكيل شودكه آمريكا وانگليس و اسرائيل درآن حضورنداشته باشند ؟همچنين اخيرا ْنيز درادامه وتأئيد نظر وفتواي لوطي جماران خامنه اي كه در مورد طرح برنامه وچشم اندازاقتصادي دوره5 ی پنجم كه گفته است دولت بايد باحمايت سايرملت هاي مسلمان جهان وغيرو تلاش براي تغييرواصلاح سازمان ملل كند. پس از آن احمدي نژادچاقوكش وطوطي گفته است كه بلي سازمان ملل مي بايست تغيير كند واصلاح شود. همینطورملاي سر مقاله نويس ازموضع فرار به جلو چنين وافكني كردن چنين ادعاي كمدي كرده است :
اشكال كار همه كساني كه مجامع و سازمان هاي جهاني را ضعيف و ناتوان مي دانند اينست كه به عملكرد آنها نگاهي يكطرفه دارند. فقط يكطرف اين سكه را ديدن موجب مي شود چنين قضاوت نادرستي درباره اين مجامع صورت بگيرد و افكار عمومي جهان به درستي در جريان واقعيت هاي مربوط به آنها قرار نگيرد. مجامع و سازمان هاي بين المللي همانطور كه مي توانند بيانيه بدهند و اقدام عملي كنند با سكوت خود نيز كارهاي زيادي انجام مي دهند. اين همان روي ديگر سكه است كه اظهارنظر كنندگان درباره عملكرد اين مجامع آنرا نمي بينند و لذا مرتكب قضاوت نادرستي درباره آنها مي شوند.
البته هرگونه مقاله اي كه باهرمضمون وسمت وسوئي كه تهيه وتنظيم مي شود. مي بايست چه بطور مستقيم و غير مستقيم به گريززدن جنگ 33روزه حز ب الله لبنان با اسرائيل ختم شودتاكه بعنوان برگ برنده عليه ي اسرائيل وآمريكا بر روي ميزگذاشته شود وثابت گردد كه اين جنگ رژيم تروريستي آخوندي بااسرا ئيل بودكه اكنون ادامه ي آن درنوارغزه دنبال شده است. ولي ملاي سر مقاله نويس به جاي اعتراف به راه اندازي اين جنگ و فاجعه نوارغزه که ازسوي رژيم تروريستي وضد بشري آخوندي تدارک دیده شده است اما بامتهم ومحكوم كردن رهبران كشورهاي عربي به خصوص مصروعربستان و با تلاش مذبوحانه براي ادامه ي جنگ نوازغزه مي كند و با سنگ اندازي كه در مسيرآتش بس مي شودد كه ادامه ي سياست دشمني آشكار باروندمذاكرات صلح خاورميانه است.اكنون نيز محورسفر بان كي مون به خاورميانه كه كوشش براي اجراي آتش بس جنگ نوارغزه است . ملاي سرمقاله نويس اينگونه نظروتحليل داده است:
مفهوم سخن آقاي بان كيمون كاملا روشن است . اين شرايط خطرناك غزه نيست كه به او اجازه سفر نميدهد بلكه كساني كه اين خطر را آفريده اند يعني آمريكا و رژيم صهيونيستي به وي اجازه سفر به غزه را نمي دهند. دبيركل سازمان ملل با جايگاهي كه سازمان ملل دارد مي تواند به منطقه جنگي برود و با سفر خود آنجا را امن كند و به طرف متجاوز دستور بدهد لااقل در مدت سفر وي جنگ را متوقف نمايد اما چنين اتفاقي نمي افتد چرا چون قرار براينست كه نيافتد تا به مردم فلسطين گفته شود كه صهيونيست ها اين قدرت را دارند كه جلوي چشم دبيركل سازمان ملل ورئيس كميته صليب سرخ جهاني و هر مسئول بين المللي ديگر هر جنايتي را كه اراده كنند انجام بدهند. بنابر اين حتي همين سفر دبيركل سازمان ملل به منطقه و همين خودداري او از سفر به غزه نيز اقداماتي در جهت كمك به آمريكا و رژيم صهيونيستي براي ادامه جنايت هستند. با اينحال چگونه مي توان گفت سازمان ملل كاره اي نيست!
در خاتمه اينكه كاملاْ مشخص است كه چرا جوابگوئي به مطالبات مردم ازسوي مسئولان رژيم تروريستي آخوندی توجهي نمي شود. ؟ يا همينطور چرا ضريب سركوب و اعدام و دار زدن وقطع اندام باگيوتين وسنگساركردن هادرايران اوج گرفته است؟ ياازسوي ديگر چرا بسيجيان چماقدار دانشجوناميده و سازماندهي شده درجلوي دفاتر حافظ منافع مصرو سفارتخانه هاي اردن وعربستان و انگليس وفرانسه و.... دست به تظاهرات مي زنند و با آتش کش زدن پرچم کشور ها با موادآتش زا به آتش کشیده مي شوند و جايزه ي ميليون دلاري براي ترور رهبران كشورهاي ديگر تعیين مي کنند . البته اين توطئه ي شوم با اهرم دفاع از حماس و همدردي كردن با ساكنين نوارغزه دنبال شده است. اما عجيب است كه اكنون برای اینکه به تعداد 600 بسيجي چماقداران بسيج شده در تظاهرات برنامه ريزي شده دستمزد وجايزه داده شود اینان به سوريه سفر می كنند و برای آگاهی دادن و منتقل نمودن تجربيات خودشان به همتايان سوري وحماس و حزب الله لبنان فعال شدند تا اگر چنانچه موفق شدند بتوانند بعنوان امداد رسان خودشان را به نوارغزه در کنار اعضای حماس برساند.
هوشنگ � بهداد
سه شنبه 27 ديماه سال 1387