29 دی 90
مشخص است تا نامی از حسنی برده می شود. در اذهان عمومی کدام فرد یا ملا و یاچه طنز وجوک هایی مجسم می شود ؟ حال  بازگویی خاطرات یا طنز وجوک ها چه ارتباط به ملاحسنی داشته یا نداشته باشند بهر حال با وی مقایسه و ارزیابی می شود و مخاطب یا فرد مورد نظر از پیش معلوم می شود که کیست و بر اساس چه معیاری با وی مقایسه  می شود . برای اینکه برحسب  معروف ومشهور شدن این نام حسنی  و ادا واطوار هایش و لطیفه وجوک های به وی نسبت داده شده است . برای همین اکنون  سایت فردا وابسته به شهردار تهرات خاطرات طنزی با عنوان حسنی را با ذکر الاغ و تنها  و ریزه و میزه...   مخاطب مورد نظر را به نمایش گذاشته است . زیرا که این مدل هم نمونه ی دیگری از روشنگری یا تبلیغات سیاسی – انتخاباتی باندی می باشد. فراموش نشود که رقابت فشرده ای میان پاسدار سردار قالیباف  شهر دار تهران با پاسدار گماشته احمدی نژاد ر ئیس جمهور وجود دارد.
توی ده شلمرود.حسنی تک و تنها بود. حسنی نگو بلا بگو ،تنبل تنبلا بگو. ..... موی بلند روی سیاه ، ناخن دراز واه واه واه. نه فلفلی نه قلقلی ،  نه مرغ زرد کاکلی ، هیچکس باهاش رفیق نبود .تن‌ها روی سه پایه نشسته بود تو سایه ،باباش می‌گفت: حسنی می‌ای بریم حموم؟  نه نمی‌ام نه نمی‌ام ، سرتو می‌خوای اصلاح کنی؟نه نمی‌خوام نه نمی‌خوام ، کره الاغ کدخدا ، یورتمه می‌رفت تو کوچه‌ها، الاغه چرا یورتمه می‌ری؟ دارم می‌رم بار ببرم، دیرم شده عجله دارم. الاغ خوب و نازنین ،سر در هوا سم بر زمین ،یالت بلند و پرمو ، دمت مثال جارو ،یک کمی به من سواری می‌دی؟ -نه که نمی‌دم، چرا نمی‌دی؟ واسه اینکه من تمیزم،پیش همه عزیزم اما تو چی؟  موی بلند روی سیاه ،ناخن دراز واه واه واهغاز پرید تو استخر ، تو اردکی یا غازی؟ من غاز خوش زبان ،می‌ای بریم به بازی؟ نه جانم ،چرا نمی‌ای؟ واسه اینکه من ،صبح تا غروب ، می‌ون آب کنار جو ، مشغول کار شستشو ،اما تو چی؟ موی بلند روی سیاه ، ناخن دراز واه واه واه ،در وا شد و یه جوجه ،دوید و اومد تو کوچه، جیک جیک کنان ،گردش زنان ،اومدو اومد پیش حسنی.جوجه کوچولو ،کوچول موچولو، می‌ای با من بازی کنی؟ مادرش اومد قدقدقدا ،برو خونتون تو رو به خدا ، جوجه ریزه می‌زه ، ببین چقد تمیزه؟ اما تو چی؟ موی بلند روی سیاه ناخن دراز واه واه واه ،حسنی با چشم گریون ،پا شد و اومد تو می‌دون آی فلفلی آی قلقلی ،می‌این با من بازی کنین؟ نه که نمی‌ایم ،  چرا نمی‌این؟ فلفلی گفتمن و داداشم ، و بابام و عموم ،هفته*ای دو بار می‌ریم حموم،اما تو چی؟ قلقلی گفت: نگاش کنین ،  موی بلند روی سیاه ، ناخن دراز واه واه واه ،حسنی دوید پیش باباش ،حسنی می‌ای بریم حموم؟ می‌ام می‌ام ، سرتو می‌خوای اصلاح کنی؟ می‌خوام می‌خوام ،حسنی نگو یه دسته گل‌تر و تمیز و تپل مپل ، الاغ و خروس و جوجه غاز و ببعی ، با فلفلی با قلقلی با مرغ زرد کاکلی ، حلقه زدن دور حسنالاغه می‌گفتاگه کاری نداری بریم الاغ سواری ، خروسه می‌گفتقوقولی قوقو قوقولی قوقو ،هر چی می‌خوای فوری بگو،مرغه می‌*گفتحسنی برو تو کوچه ، بازی بکن با جوجه ، غاز می‌*گفتحسنی بیا با همدیگه بریم شنا،توی ده شلمرود ،حسنی دیگه تنها نبود.