روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی شنبه 23
اردیبهشت ماه سال 1391
نقد وبررسی : سرمقاله ی روزی
نامه ی حکومتی جمهوری " دموكراسي با
ماشين جنگي! "
"این دیگر تبدیل به یک سیاست یا روتین ثابت و فاش شده است که
سرمقاله نویس مأموریت دارد روزانه می بایست سر مقاله ای تهیه وتنظیم کند که در
چارچوب سیاست ترسیم شده ی صدور تروریسم وارتجاع وبحران به برون مرز ومداخله گری در امور داخلی کشور های منطقه و
همسایه باشد . آنهم از موضع نمایندگی ملت وسخنگوی کشورهای منطقه است .زیرا که رهبر
ام القرای جهان اسلام در جماران می باشد .صد البته برای سیاه بازی و هموار نمودن فضای تبلیغاتی سرمقاله ها باید
که از موضع غلیظ ضد آمریکایی و اسراییلی و رهبران کشور های عربی تنظیم شود که نه
رابطه ی حسنه ای با حاکمان تهران ندارند ونه موافق سیاست مداخله گرایانه ی حاکمان
ایران در امور داخلی عراق وسوریه و بحرین ویمن وسوریه ولبنان ومصر نمی باشند، بلکه
مخالف آن هستند "
شیوه ی انفجاری ها ی حکومتی سوریه مشابه تجربیات انفجارات واقدامات تروریستی تجربه
شده به خصوص در منطقه ی سبز عراق می باشد که از سوی پاسدار سفیران قبلی محمد حسن
کاظمی قمی وجانشین وی پاسدار تروریست حسن دانایی فرد در بغداد طراحی می شد و از
سوی سپاه قدس که فرمانده ی آن پاسدار تروریست قاسم سلیمانی است وسایر عوامل اعزامی از ایران یا درون دولت نوری
مالکی مزدورو خائن ودست نشانده انجام می گرفت که همچنان ادامه دارد . به ویژه اینکه
سپاه قدس وانشابی سپاه مهدی عراق د ر کنار اعضای حزب الله لبنان به سوریه اعزام
شدند وهمسو با ارتش ونیروی انتظامی بشار اسد خونریز وجنایتکار علیه ی معترضان ناراضی
سوری می جنگند و روزانه دست به جنایت می
زنند تا مانع از سقوط رئیس جمهور سوریه شوند . چونکه سوریه جزو هم پیمانان اصلی
حاکمان ایران در منطقه است وبرای د فاع حاشیه ای برون مرزی اهداف پروژه ی هسته ای
وسایر اهداف تروریستی وبحران آفرینی وجنگ افروزی منطقه نیاز شدید به سوریه می باشد.
برای همین سر مقاله نویس برای شستن چنگال
خونین بشار اسد خونریز وجنایتکار که روزانه در کشتار مردم بی دفاع وگناه سوری
مرتکب می شود . همچنین برای ماستمالی کردن نقش حاکمان ایران به خصوص سپاه قدس در
سوریه مثل همیشه از ترفند تبلیغاتی ضد آمریکایی وانگلیسی واسراییلی وغرب
ورهبران کشور های عربی استفاده کرده است و در ادامه در راستای سیاست صدور تروریسم
وبحران و ارتجاع به برون مرز ومداخله گری در امورد اخلی کشور های همسایه ومنطقه به
بحرین وعربستان اشاره کرده و وکیل مدافع و سخنگوی مردم بحرین شده است تا بتواند با
متهم کردن رهبران کشور های عربستان وبحرین وقطر
که این کشورها با همکاری آمریکا
وغرب در انفجارات تروریستی سوریه دست دارند .همینطور متهم کردن سایر رهبران کشور
های عرب که متهم به ارتجاع عرب شده اند .بنابراین عاملین اصلی
انفجار اخیر در سوریه را رهبران کشور های عربی وغرب علیه ی کشور مستقل
ضد اسراییلی سوریه دانسته است .در نهایت
نتیجه گری کرده است که غرب به ویژه آمریکا و رهبران کشور های عربی چون وحشت از
نفوذ رهبری جنبش بیداری اسلامی حاکمان ایران در منطقه دارند . پس چنین دست به توطئه ی مشترک
علیه ی سوریه می زنند تا آن را متزلزل نمایند:
"انفجارهاي پرتلفات روز پنجشنبه در دمشق كه منجر به
كشته شدن 70 نفر، زخمي شدن 370 نفر و تخريب اماكن دولتي و خانههاي شخصي و
خودروهاي مردم شد، مردم دمشق، اين روزها درحالي شاهد به
راه افتادن حمام خون در شهرشان هستند كه يكماه از حضور ناظران سازمان ملل براي
اجراي آتش بس مورد نظر "كوفي عنان" ميان ارتش و مخالفان مسلح در سوريه
ميگذرد. در اين مدت، مخالفان بارها آتش بس را نقض كرده و نشان دادند درصدد به
شكست كشاندن طرح نماينده سازمان ملل هستند و نميخواهند بحران سوريه از طريق سياسي
و تلاشهاي مسالمت آميز حل شود. دولتمردان عربستان سعودي و قطر نيز با
موضعگيريهاي صريح خود از توسل مخالفان به سلاح و ناامن ساختن سوريه براي از پا در
آوردن نظام حاكم بر اين كشور حمايت كرده و در عمل نيز با ارسال سلاح و پول براي
آنان، در جهت تحقق اين هدف خود تلاش ميكنند. اين، سياستي است كه دولتمردان
اروپائي و آمريكائي نيز از آن حمايت ميكنند و به شكلهاي مختلف براي پيشبرد آن
سرمايهگذاري مينمايند. در اين
ميان، دوگانگي سياست آمريكا در قبال كشورهاي مختلف خاورميانه پرده نفاق را از چهره
دولتمردان اين كشور كنار زده و آنها را بيش از پيش رسوا ساخته است. همزماني سفر وليعهد بحرين به آمريكا
با انفجارهاي دمشق و ديدار وي با هيلاري كلينتون وزير خارجه اين كشور و حمايتهاي
صريح آمريكا از كشتار مردم بحرين توسط خاندان آل خليفه و انفجارهاي پرتلفات دمشق و
سكوت تأييدآميز كاخ سفيد در قبال آن، نشان داد كه آنچه براي دولت آمريكا مهم است
حفظ مهرههاي خود در كشورهاست و در اين راه هر جنايتي قابل توجيه است. در چارچوب
اين سياست استعماري، تروريسم بطور طبيعي به دو نوع بد و خوب تقسيم ميشود. تروريسم
بد آنست كه در جهت منافع آمريكا نباشد و تروريسم خوب آنست كه منافع آمريكا را
تأمين نمايد. بدين
ترتيب، در اين نگاه اصولاً مفاهيم عوض ميشوند و انفجارهاي پياپي در دمشق با 70
كشته و 370 زخمي و آنهمه ويراني، تلاش مردمي براي رسيدن به آزادي تلقي ميشود و
راهپيمائيهاي مسالمت آميز مردم بحرين براي احقاق حقوق مشروع خود و رها شدن از
يوغ ديكتاتوري آل خليفه، تروريسم است! هيلاري
كلينتون، وزير خارجه آمريكا، در ديدار با وليعهد بحرين، با صراحت كامل حمايت كشورش
را از آل خليفه اعلام كرد و رژيم حاكم بر بحرين را دوست عاليقدر آمريكا دانست.
دولت انگليس نيز ظرف يكسال گذشته دو محموله 500 هزار پوندي اسلحه به بحرين فروخت و
به شكلهاي مختلف از آل خليفه حمايت كرد. محافل مخالف آل خليفه ميگويند اعضاي
خاندان حكومتي بحرين، رشوههاي زيادي به سران كشورهاي آمريكا و انگليس ميپردازند
تا آنها در برابر جنايات آل خليفه سكوت و در مواقع لازم از آنها حمايت كنند. اين
واقعيتهاي اسفبار نشان ميدهند مشكل دولتهاي اروپائي و آمريكا فقط آلودگي حكومتها
نيست، بلكه تكتك دولتمردان نيز به سودجوئي و پر كردن كيسههاي خود آلوده هستند و
در اين راه حاضر ميشوند اعتبار و آبروي كشورها و ملتهاي خود را حراج كنند. از اين آلودگي زشتتر و خطرناك تر، همدستي دولتمردان اروپائي
و آمريكا با رژيم صهيونيستي و ارتجاع عرب براي از ميان برداشتن هر نوع مقاومتي در
برابر اراده باند تبهكار و صهيونيسم بين الملل در منطقه خاورميانه است كه در اين
راه حاضرند تروريسم دولتي را تطهير كنند و هر حركت تروريستي كه در چارچوب اهداف
آنها قرار داشته باشد را مورد حمايت قرار دهند و حتي از مجامع بينالمللي نيز
استفاده ابزاري كنند و اگر لازم باشد مصوبات، طرحها و تصميمات سازمان ملل را
درصورتي كه با اراده آنها سازگار نباشد زير پا بگذارند، درست همان كاري كه اكنون
با طرح كوفي عنان در مورد سوريه انجام ميدهند. موضعگيريهاي ضدانساني و دوگانه دولتهاي
اروپائي و آمريكا در مسائل سوريه و بحرين ريشه در وحشتي دارد كه اين دولتها از
بيداري اسلامي دارند. بيداري اسلامي، منابع نامشروع دولتهاي غربي را با خطر جدي
مواجه كرده و طبيعي است كه آنها براي مقابله با اين خطر به هر كاري دست ميزنند و
تقسيم كردن تروريسم به خوب و بد نيز براي آنها قابل توجيه است"
در
خاتمه اینکه این دیگر تبدیل به یک سیاست یا روتین ثابت و فاش شده است که سرمقاله
نویس مأموریت دارد روزانه می بایست سر مقاله ای تهیه وتنظیم کند که در
چارچوب سیاست ترسیم شده ی صدور تروریسم وارتجاع وبحران به برون مرز ومداخله گری در امور داخلی کشور های منطقه و
همسایه باشد . آنهم از موضع نمایندگی ملت وسخنگوی کشورهای منطقه است .زیرا که رهبر
ام القرای جهان اسلام در جماران می باشد .صد البته برای سیاه بازی و هموار نمودن فضای تبلیغاتی سرمقاله ها باید
که از موضع غلیظ ضد آمریکایی و اسراییلی و رهبران کشور های عربی تنظیم شود که نه
رابطه ی حسنه ای با حاکمان تهران ندارند ونه موافق سیاست مداخله گرایانه ی حاکمان
ایران در امور داخلی عراق وسوریه و بحرین ویمن وسوریه ولبنان ومصر نمی باشند، بلکه
مخالف آن هستند . در صورتی که اختلاف و رقابت وجنگ قدرت وثروت در داخل کشور آنگونه
شتاب گرفته وعلنی شده که مهار ناپذیر شده وانکاری کردنی نمی باشد . از سوی دیگر پیگیری این سیاست مکمل تلاش برای برون رفت از بحران های دیگر همچون
بحران عدم مشروعیت و منزوی بودن در منطقه
وجهان با بحران هسته ای وتحریم ها شده است. لذا برای عبور مقطی از این بحران ها
باید به سیاست صدور تروریسم وبحران
وارتجاع به برون مرز و قلم زنی ومانور
تبلیغاتی حول وحوش آن روی آورده شود .
هوشنگ بهداد
دروغ نامه ی
کیهان شنبه 23 اردیبهشت ماه سال 1391
اين
سياستمداران غيرتمند (يادداشت روز)