نگاه بازي چماق و هويج براي مهار ايران انقلابي

نگاه 
بازي چماق و هويج براي مهار ايران انقلابي  1 مهر -94

نويسنده: محمدعلي مسعودي
تاحال اصطلاح چماق وهویج در مورد بازجویان زندان برای اعتراف گیری ازمتهم بکار برده می شده است .ولی اکنون همکار سربازجو شریعت نداری برای برخوردو انتقاد پیرامون توافق هسته ای وپیامدهای آن  بکاربرده است .
بازي هويج و چماق از بازي هاي استراتژيک قديمي است که براي کنترل و هدايت رفتار يک بازيگر در صحنه بين المللي مورد استفاده قرار مي گيرد.
    اين بازي ريشه در شخصيت انسان دارد که از تنبيه مي ترسد و از گرفتن پاداش خشنود مي شود. در نتيجه ترکيب اين دو با يکديگر مي تواند هدايت رفتار يک بازيگر را در پي داشته باشد.

    البته اينکه اين بازي کارآمد باشد، نياز به اين دارد که بازيگر هدف خودش را به ميدان اين بازي وارد کند. به اين معنا که از چماق بلند شده بر سر خود بترسد و علائم ترس را نشان بدهد و همچنين به هويج نشان داده شده و گاز زدن آن اشتياق نشان بدهد.

    متاسفانه برجام (توافق جامع هسته اي ميان ايران و 1+5) به نوعي طراحي شده است که ناخودآگاه اين بازي را به ذهن تحليلگران تداعي مي کند.

    
    «
ماندن بخشي از تحريم ها و بازگشت پذيري تحريم هاي برداشته شده» چماق برجام بر سر ايران
    با بررسي برجام به راحتي مشاهده مي شود که تحريم ها به گونه اي از سوي اتحاديه اروپا، آمريکا و شوراي امنيت سازمان ملل برداشته مي شود که به راحتي برگشت پذير است.

    اتحاديه اروپا مقررات اجرايي تحريمي خود (Council Regulation) را لغو و قوانين تحريمي (Council Decision) خود را تعليق مي کند. اين کار امکان بازگشت پذيري سريع را به اين اتحاديه مي دهد. علاوه بر اينکه در ساير حوزه ها (حمايت از تروريسم و حقوق بشر) نيز تحريم ها پابرجا خواهد ماند.

    آمريکا که به صراحت صحبت از توقف موقت اجراي (Cease the application)تحريم هاي خود کرده است، با اين بهانه که لغو اين قوانين در حيطه اختيارات دولت آمريکا نيست و با طراحي يک بازي پليس خوب و پليس بد طرف ايراني را به قبول کردن اين شرايط وادار کرد.

    همچنين آمريکا از متوقف کردن تحريم هايي که با بهانه تروريسم سلاح هاي کشتار جمعي و حقوق بشر از سوي دولت و کنگره وضع شده است، خودداري کرده و نسبت به آنها که تعداد زيادي را شامل مي شود، تعهدي به ايران نداده است.

    شوراي امنيت سازمان ملل نيز که بهترين وضعيت را در برداشته شدن تحريم ها دارد، تمامي محدوديت هاي قبلي خود را لغو مي کند اما اين لغو مشروط بوده و مطلق نيست. مکانيزم ماشه تعبيه شده در قطعنامه اجازه بازگشت پذيري فوري تحريم ها را به آمريکا داده است. بازگشت پذير بودن تحريم ها براساس برجام که آمريکايي ها به آن Snap-back مي گويند، چماقي افراشته بر سر ايران خواهد بود که هدفش ترساندن ايران است. اما آيا اين چماق بلند شده بر سر ايران موثر خواهد بود؟

    همان طور که اشاره شد زماني چماق بلند شده بر سر بازيگر هدف موثر خواهد بود که آن بازيگر ترس خود از آن را قبلانشان داده باشد و در نتيجه همين ترس بپذيرد که رفتارش را متناسب با خواست صاحب چماق تغيير دهد.

    در قضيه مذاکرات هسته اي که در دولت يازدهم پيگيري شد، متاسفانه بارها و بارها و از طرق مختلف اين پيام به آمريکا و ساير کشورهاي طرف ايران مخابره شد که ايران از باقي ماندن تحريم ها هراسان است. عباراتي همچون «خالي بودن خزانه»، «حل مشکل آب مردم با برداشته شدن تحريم ها»، «حل ازدواج جوانان با برداشته شدن تحريم ها»، «تک نرخي شدن ارز بعد از توافق هسته اي» و... همگي مخابره کننده اين پيام است که تحريم ها ايران را اذيت کرده و ايران مي خواهد با مذاکره و رسيدن به توافق آنها را بردارد.

    آمريکايي ها نيز بارها از موثر بودن تحريم در آمدن ايران به ميز مذاکره جدي صحبت کردند. هم اعضاي کنگره و هم دولتمردان آمريکا اين معنا را تکرار کرده اند. طبيعي است که در نظام ادراکي آنها اين گزاره تثبيت شود که تحريم ها ابزار مناسبي براي مهار فعاليت ها و هدايت رفتار ايران است.

        
ورود «سرمايه و فناوري خارجي» هويج بر جام براي ايران
    قطعه دوم پازل هويج هايي است که سبب ايجاد انگيزه براي بازيگر هدف مي شود تا به بازي طراحي شده از سوي قدرت ها تن دهد. هويج با ايجاد شوق در بازيگر هدف کار را براي مهار و کنترل رفتار آن بازيگر هموار مي کند چرا که تهديد که منجر به ايجاد ترس مي شود، هميشه به تنهايي کارايي نداشته و اگر در استفاده از آن زياده روي شود، ملت ها و دولت ها امکان پس زدن آن را دارند. اما اگر به همراه تهديد و ترس يک تشويق نيز ارائه شود، در معادلات ذهني بازيگر هدف اختلال ايجاد کرده و همراهي با سياست هاي قدرت کنترل کننده را از يک امر اجباري بيروني به يک امر اختياري داخل تبديل مي کند. در بازي طراحي شده از سوي آمريکا و اتحاديه اروپا براي ايران، مديريت هويج به اتحاديه اروپا سپرده شده است. اين اتحاديه با نشان دادن مشوق هاي اقتصادي به ايران تلاش مي کند تا در معادلات ذهني و ادراکي ايران پذيرش بازي را راحت تر کند و حتي در برخي از افراد و طيف هاي موثر در کشور، بازي کردن در اين ميدان را خواستي دروني مي کند.

    البته در بازي هويج و چماق نبايد هويج را طوري در اختيار بازيگر قرار داد که استفاده از آن برايش دائمي باشد. بلکه بايد هميشه ترس «از دست دادن هويج» را داشته باشد تا همراه شدن ترس از فرود آمدن چماق، تضميني واقعي براي باقي ماندن در بازي را ايجاد کند.

    در بازي برجام همين مسئله نيز مشاهده مي شود. هويج برداشتن تحريم ها و وارد شدن سرمايه و فناوري خارجي به ايران، کاملانامطمئن و ناپايدار است. اين ناپايداري با عنوان «بازگشت پذيري تحريم ها» شناخته مي شود. آمريکايي ها از ابتداي مذاکرات هسته اي بر روي مفهوم بازگشت پذيري يا Snap- back بودن تحريم ها تاکيدات فراوان داشتند. اين بازگشت پذيري هم در نقش چماق ايفاي نقش مي کند و هم در ناپايدار کردن هويج ارائه شده به ايران.

    قبلاتوضيح داده شد که آمريکا با قرار دادن عبارت «توقف موقت اجرا» در توافق، اتحاديه اروپا با تعهد به تعليق و نه لغو تحريم ها و شوراي امنيت سازمان ملل نيز با لغو مشروط کردن تحريم ها، اين ناپايداري را ايجاد کرده اند.

    نتيجه اين طراحي آن مي شود که اگر ايران حضور در اين بازي را بپذيرد (پذيرش برجام به معني پذيرش حضور در اين بازي است) هميشه بايد نگران فرود چماق تحريم ها و از دست دادن هويج سرمايه و فناوري خارجي باشد.

    بر اساس همين تحليل است که مي توان به جرات گفت که کشورهاي اروپايي به هيچ وجه اقدام به سرمايه گذاري جدي در ايران و در حوزه هاي ثروت ساز نخواهند کرد. تا زماني که ايران مدت قابل توجهي (چندين سال) در اين بازي حضور يافته و متناسب با قواعد آن رفتار کند، آن وقت است که اروپايي ها اقدام به سرمايه گذاري هاي جدي در اقتصاد ايران کنند.

        
آيا بازي چماق و هويج تنها در زمين هسته اي باقي خواهد ماند؟
    اما سوال راهبردي تر در اين ميان اين است که آيا اين بازي طراحي شده از سوي آمريکا و اتحاديه اروپا تنها در زمين هسته اي باقي خواهد ماند و يا اينکه امکان تسري اين بازي به ساير حوزه ها همچون سياست هاي منطقه اي (حمايت از گروه هاي جهادي و محور مقاومت)، سياست هاي داخلي (حقوق بشر) و سياست هاي دفاعي ايران وجود دارد؟

    در پاسخ به اين سوال دو نکته بايد مد نظر قرار گيرد:

    اول اينکه دولت هاي سلطه گر در عصر جديد روابط بين الملل نشان داده اند که اگر يک ابزار کارايي لازم براي تحقق اهداف داشته باشد، تا زماني که آن ابزار کارآمدي خود را از دست ندهد، استفاده خواهد شد. تنها حالتي که منجر به کنار گذاشتن آن ابزار خواهد شد ناکارآمدي آن است. براي مثال علي رغم تصويب قواعد مختلف بين المللي در سطوح مختلف درباره خلع سلاح هسته اي و تعهد زباني قدرت هاي بزرگ در انجام اين کار، با گذشت بيش از 6 دهه از طرح موضوع، هنوز اقدام جدي در اين جهت صورت نگرفته و حتي توانمندي تسليحات هسته اي اين قدرت ها بيشتر و پيشرفته تر شده است.

    مثال ديگر از سوي ديگر داستان تحريم بنزين ايران است. آمريکا در سال 2010 زماني که قانون سيسادا را تصويب و بر اساس آن فروش بنزين به ايران را تحريم کرد، اميد داشت که به دليل وابستگي ايران به واردات بنزين فشار جدي به ايران وارد شود. اما با تدابير صورت گرفته از سوي جمهوري اسلامي در کاهش و قطع وابستگي، اين تحريم علي رغم وجود زمينه حقوقي در اجرا کنار گذاشته شد.

    در جمع بندي نکته اول بايد گفت که تا زماني که تحريم يک ابزار کارآمد در اذهان تصميم گيري هاي آمريکايي تلقي شود، هيچ گاه اين ابزار را کنار نخواهند گذاشت و در هر زمينه اي که لازم بدانند استفاده خواهند کرد. تاکيد بر باقي ماندن تحريم هاي حقوق بشري، تروريسم و موشکي ايران تاييدي بر همين قضيه است.

    اما نکته دوم که بايد توجه شود زمينه هاي موجود در برجام است که به آمريکا و اتحاديه اروپا اجازه تسري بازي به ساير حوزه ها را داده است.

    الف) در قطعنامه 2231 هم سياست هاي منطقه اي (صادرات تسليحات) و سياست هاي موشکي ايران هدف قرار گرفته است. (بند 3 و 4 بيانيه ضميمه قطعنامه)

    ب) مکانيزم اعتراض و شکايت به گونه اي طراحي شده است که نياز به ارائه ادله حقوقي براي اثبات اينکه ايران به تعهدات برجام خود عمل نکرده است، ندارد و صرف اعتراض يک دولت از اعضاي برجام بازگشت تحريم ها صورت مي پذيرد. به عبارت ديگر ايران بايد هميشه و به صورت مستمر آمريکا و اتحاديه اروپا را از خود راضي نگه دارد تا زمينه هرگونه اعتراض برطرف شود. پس مي توان گفت با توجه به سابقه تاريخي دولت آمريکا و دولت هاي استعمارگر اروپايي، ميدان بازي که در قالب برجام طراحي شده است، به راحتي به ساير حوزه ها تسري يابد.

        
جمع بندي
    همان طور که بيان شد برجام يک بازي طراحي شده بر اساس راهبرد قديمي «هويج و چماق» است که هدف نهايي آن نيز مهار و کنترل رفتار ايران در حوزه هاي مختلف است. اگر ايران بپذيرد و در اين بازي طراحي شده ورود کند، چه به بازي ادامه دهد و چه از بازي بيرون رود، هزينه هاي فراواني بايد پرداخت کند.