دروغ
نامه ی کیهان 16 شهریور ماه سال 1394
يادداشت ميهمان اوین نامه ی کیهان "به كدامين گناه كشته شدند؟ "
درراستای پیگیری اهداف خاص یادداشت روز نویس همکارسربازجو
شریعت نداری اشک تمساح برای کودک 3 ساله غرق شده سوری ریخته است تاشاید پرونده ی سیاه
و ننگین وخونین خامنه ای وبشار اسد جنایتکار
وحزب الشیطان لبنان وپوتین به عنوان شریک جرم جنایات روزانه درسوریه سفید شود.
آيلان؛
نام کودکي است که خانواده اش پس از اشغال کوباني سوريه به دست داعش آدمخوار، از
شهر خود رانده شدند و خانه و کاشانه رها کرده و براي نجات جانشان راهي کشورهاي
ديگر شده اند و آواره. مثل بسياري ديگر از پناهجويان و خانواده هاي جنگ زده اي که
ترک ديار کرده اند و دل به تقدير سپرده اند تا شايد بتوانند در ارض واسعه خدا جاي
امني براي خود بيابند و باليدن و بزرگ شدن کودکانشان را ببينند. بدون اضطراب و
دلهره و بدون ترس و واهمه. کودکانشان مثل کودکان قصه ها، زندگي کنند و از زندگي
لذت ببرند. بازي کنند و از ته دل بخندند. قيل و قال کنند و صداي بازيشان در کوچه
هاي خاطره بپيچد. با همسالان خود قهر کنند و آشتي. و بسازند و خراب کنند و کم کم
بزرگ شوند و به مدرسه بروند و هزار آرزوي پدر و مادرشان بدرقه راهشان باشد با دعاي
خير و سلامتي. و چشمان نگران مادرانه و دل پراميد پدرانه و خدايي که در اين نزديکي
است و بچه ها را دوست دارد. ولي گرگهاي بيابان گمراهي خدا نشناسند و کافر. و از
قديم گفته اند اين بيابان گرگ يوسف خوار بسيار دارد.
آيلان؛ کودکي سه ساله است که به تاسي از همه شهداي سه ساله تاريخ که ظالمان را به مبارزه مي طلبند، يک تنه مستکبر را با تمام هيمنه شان به مبارزه طلبيده و در اين دو سه روز اخير به حرف اول و تيتر يک روزنامه هاي مختلف در سراسر جهان تبديل شده است. ويژگي لشکر سه ساله ها اين است که اهريمن غدار را به زمين مي کوبند. کاخهاشان را فرو مي ريزند. دشمنان را رسوا مي کنند و مدعيان را به ميدان محاجه مي کشانند. منافقان را به همگان مي شناسانند و خائنان را انگشت نما مي کنند. خونهاي لخته شده را به جوشش مي اندازند و رگهاي خشکيده را متورم مي کنند و خون تازه بر پيکر اجتماع تزريق مي کنند. از مردمان نظاره گر، خونخواهان مظلوم مي سازند و سيل اشک ها را روانه کاخهاي ستم مي کنند. از کاخ فرعون گرفته تا کاخ سبز معاويه و کاخ سفيد اوباما و کاخ سفيد اردوغان و برج هاي عاج و انحراف. تا مردم ببينند و بدانند که خون مظلوم گم نمي شود و عجب نيست که تا سخن از سه ساله مي شود ناخودآگاه بوي محرم رسد ز راه و ياد دختر سه ساله سيدالشهداء(ع) مي افتيم. او که آهش کاخ يزيد را لرزاند و فروريزاند.
آيلان؛ نام کودکي است که مثل بسياري از کودکان مظلوم جهان امروز قرباني توحش و قساوتي است که سردمداران مستکبرغربي با پول عربي و خط عبري براي آنان ترسيم کرده اند. آنها که در سوداي افکار شيطاني اند و در مکتب او پروريده اند. در عراق و سوريه و لبنان و فلسطين تا يمن و بحرين و ميانمار و آفريقا هر کجا که ثروتي هست و مردمي مسلمان، آتش به راه انداخته اند و مظلوم کباب مي کنند. زنده زنده آدم مي سوزانند و مي خورند. فرعون گونه مردانشان را مي کشند و زنانشان را به اسارت مي برند و کودکانشان را مظلومانه سر مي برند. در زمين فساد مي کنند و آباداني ها را ويران. مسجد خراب مي کنند و قرآن به آتش مي کشند. و هر کدام به سودايي چنين مي کنند. يکي خيال نيل تا فرات در سر دارد و ديگري خواب امپراتوري عثماني در سر مي پروراند. يکي براي وهابي کردن تمام مسلمانان، يکي به دنبال دزديدن نفت و ديگري به دنبال فروش اسلحه و هر کدام به نحوي جنايت مي کنند مثل جنگل و البته بدتر از آن. گرگ مي درد و شغال مي دزدد. لاشخور مترصد غفلت است و کفتار در نوبت و روباه در فکر حيلت. و در اين ميان دبير کل سازمان ملل نه مي بيند و نه مي تواند ببيند، سازمانهاي حقوق بشر، ديده بان حقوق بشر، فعالين حقوق بشر، جايزه صلح نوبل گرفتگان حقوق بشر و... تنها بار و درد گراني هستند بر گرده بشر. نه به درد مي خورند و نه به کار مي آيند. تنها نگران حصر خانگي رفقاي ايراني خود هستند و همجنس بازها و بهايي ها. فقط.
آيلان؛ نام کودکي است که مثل هزاران کودک مظلوم ديگر قرباني سياستهاي پليد شيطان بزرگ شده است. آنهايي که براي عالم نقشه هاي وارونه مي کشند و آدم مي کشند. از حقوق بشر تنها مرگ را برايش به رسميت مي شناسند و سازمان هاي حقوق بشري به راه مي اندازند. آمريکا که تنها استفاده کننده از بمب اتم است مامور منع گسترش سلاح هسته اي شده است. مار داعش را زائيده اند و از اجماع جهاني براي مبارزه با او گزاف مي گويند و هميشه اشتباهي مواضع مقابل داعش را بمباران مي کنند و هميشه اشتباهي براي داعش سلاح هلي برن مي کنند. رژيم غاصب صهيونيست که در گوشه گوشه جهان هولوکاست به راه انداخته را قرباني افسانه هولوکاست معرفي کرده اند. فرانسه را که صدها ايراني بي گناه را به ايدز آلوده کرده مهدقانون مي نامند. انگليس را که روباه پير است و کودتاچي سال 32 ايران و معرکه گردان سال 88 است دوباره و در ايام انتخابات موي دماغ ايران مي کنند. مذاکره مي کنند و همزمان تهديد. فريب مي دهند و از صداقت مي گويند. قول و قرار مي گذارند و به دنبال دبه کردن اند و اينان اهل هزار دوز و کلک و نيرنگ اند.
آيلان؛ نام کودکي است که رفت و راحت شد ولي نمرد که زنده است و شاهد. براي روزي که از کودکان مظلوم سوال مي شود که به کدامين گناه کشته شديد؟(1) آنان که با ستم شياطين از زندگي کودکانه و آرام خود محروم شدند و از دنيا بي بهره، به ما گفتند که زندگي در اين دنيا با امثال يزيد ارزشي ندارد و بايد کاري کرد و آزاده را قلمي، قدمي و غيرتي در دفاع از مظلوم بايد تا از شر شيطان خلاصي يابد وگرنه بايد مهاجرت کرد و چون موسي تن به نيل سپرد. که گاهي حکمت خدا آن گونه است که فرعون موسي را سالم از آب بگيرد و کاخش خراب شود و گاهي چون آيلان جسم بي جانش در سرزمين فرعون عثماني از آب گرفته شود و کاخ او ويران کند که اردوغان شريک اصلي اين جنايتهاست. وقتي که آب، تن سرد و بي روح آيلان را به ساحل آورد و آرام آرام با موجهاي آرامش نوازشش مي داد و او آرام در ساحل آرميده بود، آرامش جهان به هم خورد. گويي آيلان خسته از بازي، بي خبر از همه جا در بستر گرم و نرم خود خوابيده بود و منتظر بود تا شب به پايان برسد و صبح شود و با صداي گرم و شايد شعر مهربانانه اي که مادرش برايش سروده از خواب ناز برخيزيد. بي خبر از خبرنگاران و بي خبر از آنکه او اکنون يکي از نمادهاي مظلومان تاريخي است که در چنگال آمريکا، اسرائيل، آل سعود، اردوغان و هر دولتي که از وحشي هاي داعشي حمايت مي کنند، گرفتار است و سالهاست که جهان پر شده از بينواياني که حتي يک فيلم و رمان هم براي آنها نوشته نشده و آنها کشته مي شوند و تن سرد آنان يا به دار آويخته مي شود يا سربريده مي شود و يا دريا به ساحل مي آورد و همه منتظر صبح اند که نزديک است... اليس الصبح بقريب؟
1- و اذا الموودهًْ سئلت* باي ذنب قتلت/ آيه 8 و 9 سوره مبارکه تکوير نويسنده: محمد هادي صحرايي
آيلان؛ کودکي سه ساله است که به تاسي از همه شهداي سه ساله تاريخ که ظالمان را به مبارزه مي طلبند، يک تنه مستکبر را با تمام هيمنه شان به مبارزه طلبيده و در اين دو سه روز اخير به حرف اول و تيتر يک روزنامه هاي مختلف در سراسر جهان تبديل شده است. ويژگي لشکر سه ساله ها اين است که اهريمن غدار را به زمين مي کوبند. کاخهاشان را فرو مي ريزند. دشمنان را رسوا مي کنند و مدعيان را به ميدان محاجه مي کشانند. منافقان را به همگان مي شناسانند و خائنان را انگشت نما مي کنند. خونهاي لخته شده را به جوشش مي اندازند و رگهاي خشکيده را متورم مي کنند و خون تازه بر پيکر اجتماع تزريق مي کنند. از مردمان نظاره گر، خونخواهان مظلوم مي سازند و سيل اشک ها را روانه کاخهاي ستم مي کنند. از کاخ فرعون گرفته تا کاخ سبز معاويه و کاخ سفيد اوباما و کاخ سفيد اردوغان و برج هاي عاج و انحراف. تا مردم ببينند و بدانند که خون مظلوم گم نمي شود و عجب نيست که تا سخن از سه ساله مي شود ناخودآگاه بوي محرم رسد ز راه و ياد دختر سه ساله سيدالشهداء(ع) مي افتيم. او که آهش کاخ يزيد را لرزاند و فروريزاند.
آيلان؛ نام کودکي است که مثل بسياري از کودکان مظلوم جهان امروز قرباني توحش و قساوتي است که سردمداران مستکبرغربي با پول عربي و خط عبري براي آنان ترسيم کرده اند. آنها که در سوداي افکار شيطاني اند و در مکتب او پروريده اند. در عراق و سوريه و لبنان و فلسطين تا يمن و بحرين و ميانمار و آفريقا هر کجا که ثروتي هست و مردمي مسلمان، آتش به راه انداخته اند و مظلوم کباب مي کنند. زنده زنده آدم مي سوزانند و مي خورند. فرعون گونه مردانشان را مي کشند و زنانشان را به اسارت مي برند و کودکانشان را مظلومانه سر مي برند. در زمين فساد مي کنند و آباداني ها را ويران. مسجد خراب مي کنند و قرآن به آتش مي کشند. و هر کدام به سودايي چنين مي کنند. يکي خيال نيل تا فرات در سر دارد و ديگري خواب امپراتوري عثماني در سر مي پروراند. يکي براي وهابي کردن تمام مسلمانان، يکي به دنبال دزديدن نفت و ديگري به دنبال فروش اسلحه و هر کدام به نحوي جنايت مي کنند مثل جنگل و البته بدتر از آن. گرگ مي درد و شغال مي دزدد. لاشخور مترصد غفلت است و کفتار در نوبت و روباه در فکر حيلت. و در اين ميان دبير کل سازمان ملل نه مي بيند و نه مي تواند ببيند، سازمانهاي حقوق بشر، ديده بان حقوق بشر، فعالين حقوق بشر، جايزه صلح نوبل گرفتگان حقوق بشر و... تنها بار و درد گراني هستند بر گرده بشر. نه به درد مي خورند و نه به کار مي آيند. تنها نگران حصر خانگي رفقاي ايراني خود هستند و همجنس بازها و بهايي ها. فقط.
آيلان؛ نام کودکي است که مثل هزاران کودک مظلوم ديگر قرباني سياستهاي پليد شيطان بزرگ شده است. آنهايي که براي عالم نقشه هاي وارونه مي کشند و آدم مي کشند. از حقوق بشر تنها مرگ را برايش به رسميت مي شناسند و سازمان هاي حقوق بشري به راه مي اندازند. آمريکا که تنها استفاده کننده از بمب اتم است مامور منع گسترش سلاح هسته اي شده است. مار داعش را زائيده اند و از اجماع جهاني براي مبارزه با او گزاف مي گويند و هميشه اشتباهي مواضع مقابل داعش را بمباران مي کنند و هميشه اشتباهي براي داعش سلاح هلي برن مي کنند. رژيم غاصب صهيونيست که در گوشه گوشه جهان هولوکاست به راه انداخته را قرباني افسانه هولوکاست معرفي کرده اند. فرانسه را که صدها ايراني بي گناه را به ايدز آلوده کرده مهدقانون مي نامند. انگليس را که روباه پير است و کودتاچي سال 32 ايران و معرکه گردان سال 88 است دوباره و در ايام انتخابات موي دماغ ايران مي کنند. مذاکره مي کنند و همزمان تهديد. فريب مي دهند و از صداقت مي گويند. قول و قرار مي گذارند و به دنبال دبه کردن اند و اينان اهل هزار دوز و کلک و نيرنگ اند.
آيلان؛ نام کودکي است که رفت و راحت شد ولي نمرد که زنده است و شاهد. براي روزي که از کودکان مظلوم سوال مي شود که به کدامين گناه کشته شديد؟(1) آنان که با ستم شياطين از زندگي کودکانه و آرام خود محروم شدند و از دنيا بي بهره، به ما گفتند که زندگي در اين دنيا با امثال يزيد ارزشي ندارد و بايد کاري کرد و آزاده را قلمي، قدمي و غيرتي در دفاع از مظلوم بايد تا از شر شيطان خلاصي يابد وگرنه بايد مهاجرت کرد و چون موسي تن به نيل سپرد. که گاهي حکمت خدا آن گونه است که فرعون موسي را سالم از آب بگيرد و کاخش خراب شود و گاهي چون آيلان جسم بي جانش در سرزمين فرعون عثماني از آب گرفته شود و کاخ او ويران کند که اردوغان شريک اصلي اين جنايتهاست. وقتي که آب، تن سرد و بي روح آيلان را به ساحل آورد و آرام آرام با موجهاي آرامش نوازشش مي داد و او آرام در ساحل آرميده بود، آرامش جهان به هم خورد. گويي آيلان خسته از بازي، بي خبر از همه جا در بستر گرم و نرم خود خوابيده بود و منتظر بود تا شب به پايان برسد و صبح شود و با صداي گرم و شايد شعر مهربانانه اي که مادرش برايش سروده از خواب ناز برخيزيد. بي خبر از خبرنگاران و بي خبر از آنکه او اکنون يکي از نمادهاي مظلومان تاريخي است که در چنگال آمريکا، اسرائيل، آل سعود، اردوغان و هر دولتي که از وحشي هاي داعشي حمايت مي کنند، گرفتار است و سالهاست که جهان پر شده از بينواياني که حتي يک فيلم و رمان هم براي آنها نوشته نشده و آنها کشته مي شوند و تن سرد آنان يا به دار آويخته مي شود يا سربريده مي شود و يا دريا به ساحل مي آورد و همه منتظر صبح اند که نزديک است... اليس الصبح بقريب؟
1- و اذا الموودهًْ سئلت* باي ذنب قتلت/ آيه 8 و 9 سوره مبارکه تکوير نويسنده: محمد هادي صحرايي
