يادداشت روز اوین نامه ی کیهان " توطئه غرب عليه بسيج مردمي عراق"

اوین نامه ی کیهان  یکشنبه 22 شهریور ماه سال 1394
يادداشت روز اوین نامه ی کیهان " توطئه غرب عليه بسيج مردمي عراق"
  قلم برد ست یاددشت روز همکار سربازجو شریعت نداری به دلیل اینکه شاکی از برکناری نوری مالکی مزدور ودست نشانده به دلیل موج تظاهراتا عتراضی مردم عراق است . همچنین به دلیل شکست شبه نظامیان درخدمت نوری مالکی مزدور ودست نشانده وسپاه قدس وپاسدار تروریست قاسم سلیمانی مقابل داعش  است که قبلاً متحمل شکست شدند .از سوی د گرنخست وزیر عراق دست به اصلاحات  و پاک سازی مهره های مفتخور و آلوده وئابسته به نوری مالکی مزدور ودست نشانده زده است . به خصوص اینکه  قرار است لایحه  گارد ملی در پارلمان عراق پیگیری شود. برای همین  از فرط ناراحتی  ادعا شده لايحه «گارد ملي»، فوريه گذشته و در بحبوحه حملات وحشيانه تکفيري ها از سوي برخي جريان هاي سياسي به نخست وزير عراق تحميل شد و نتیجه گیری کرده  به نظر مي رسد، اوضاع حساس حاکم بر عراق و ترس از تسلط تکفيري ها به مناطق ديگر، در عجله کردن دولتمردان عراق و در نتيجه به اشتباه انداختن آنها در تصويب اين لايحه، بي تاثير نبوده است. اين لايحه قرار بود روز سه شنبه 17 شهريور ماه در پارلمان عراق به راي گذاشته شود. اما به دليل حساسيت اين لايحه و مخالفت هاي گسترده اي که از سوی ایادی رژیمو لایت فقیه در پارلمان عراق با آن شد.
همچنید  در ادامه همکار سربازجو شریعت نداری افزوده      است :
    
به نظر مي رسد، اين لايحه بنا به دلايلي که عنوان خواهد شد، نبايد تصويب و اجرا شود چرا که با نگاهي ساده و اجمالي مي توان فهميد، آنچه طراحان اين نقشه(که جو بايدن، معاون رئيس جمهور آمريکا يکي از مهمترين آنهاست) به دنبال آن هستند، نه ايجاد اتحاد بلکه بر عکس، ايجاد اختلاف و در نهايت تجزيه عراق است. هدفي که چندي پيش مقام بلند پايه آمريکايي صراحتا بر زبان راند. ژنرال «ريموند اوديرنو»، اواخر مرداد ماه سال جاري و در آخرين نشست خود تحت عنوان رئيس ستاد ارتش آمريکا، به صراحت گفت که« چه بسا تجزيه عراق تنها راه حل بحران عراق باشد.» هدفي که داعش نيز به دنبال همان است!
 بهرحال نگرانی قلم بردست یادداشت روز نویس همکار سربازجو شریعت نداری از برهم خورد توازن قوا علیه ی مهره های رژیم ولایت فقیه در پارلمان ودولت عراق وکاهش نفوذو قدرت شان می باشد به ویژه اینکه در ادامه اصلاحات نخست وزیر عراق امکان پیگیری ودستگیری و محاکمه ومجازات مهره های خطاکار دوران نوری مالکی مزدور ود ست نشانده وجوددارذ .
«داعش» چند سالي است که اهداف مورد نظر غرب در منطقه را کم و بيش پيش برده است. اين گروه بدنام اما، با تمام زشتي ها و جنايت هايش، گاهي خروجي هايي هم داشته که قطعا، سازمان هاي اطلاعاتي رژيم صهيونيستي و غرب، آن را در محاسبات خود لحاظ نکرده بودند. بحران «مهاجرت» از دل همين داعش زائيده شد، بحراني که غربي ها را حقيقتا غافلگير کرده است. کمتر کسي تصور مي کرد غرب اينگونه از توطئه کثيفي که در منطقه به راه انداخته ضربه بخورد؛ جالب اينکه اين بحران را، «جسد» کوچک يک کودک سه ساله و مظلوم سوري، به اوج رسانده است. گفته مي شود پس از انتشار تصاوير جسم بي جان اين کودک در سواحل ترکيه، حمايت ها از پذيرش مهاجرين و جنگ زدگان در اروپا تحت فشار افکار عمومي، تا 10 برابر افزايش يافته است؛ بالطبع اين مسئله باعث افزايش تمايلات آن دسته از جنگ زدگاني خواهد شد که تا کنون براي مهاجرت، ترديد داشته يا حتي تصميمي براي مهاجرت نداشته اند. اين بحران هاي «تو در تو» چه بسا حتي، غربي ها را نسبت به مقابله با ماري که خود در آستين پرورانده اند، به فکر اندازد و نسبت به نابودي آن پيش از پايان تاريخ مصرفشان، ترغيب نمايد.
    
يکي ديگر از خروجي هاي ناخواسته اما مبارک، پديده منحوس داعش، روي کار آمدن «حشد الشعبي» يا همان «بسيج مردمي» در کشورهاي منطقه است که محور يادداشت ما را تشکيل مي دهد. بسيج مردمي در عراق و سوريه-دو کشوري که غربي ها حساب ويژه اي براي آن باز کرده اند- بسيار کارآمد و موثر عمل کرده است. عمليات هاي بزرگ و تاريخي مثل عمليات آزاد سازي آمرلي و جرف الصخر در عراق و القصير در سوريه، از افتخارات همين حشد الشعبي است. مي توان به جرات گفت، در برخي موارد و مناطق حتي، بسيج مردمي توانسته در قلع و قمع تکفيري ها، موثر تر از ارتش کشورهايشان عمل کند. بسيج مردمي که، تشکيل شده از شيعه، سني، مسيحي و ساير اديان و قوميت ها. راز موفقيت بسيج مردمي عراق، همين هنر جمع کردن اديان و قوميت ها ذيل يک هدف واحد يعني جنگ با تکفيري هاست.ايجاد وحدت، فقط يکي از ويژگي هاي مهم بسيج مردمي در عراق بوده است. ويژگي مهمي که پروژه داعش را از بدو تشکيل بسيج مردمي، با وقفه ها و تحمل ضربات سنگين مواجه کرده است. 
    اما فوريه گذشته بود که خبر رسيد، شوراي وزيران عراق-خواسته يا ناخواسته-لايحه اي را به تاييد رسانده که ايده اصلي آن گويا، از سوي آمريکا، انگليس و رژيم صهيونيستي ارائه شده است. نام اين لايحه که عملاباعث تضعيف يا حتي حذف حشد الشعبي و ارتش عراق مي شود، « گارد ملي» است.
    لايحه «گارد ملي»، فوريه گذشته و در بحبوحه حملات وحشيانه تکفيري ها از سوي برخي جريان هاي سياسي به نخست وزير عراق تحميل شد. به نظر مي رسد، اوضاع حساس حاکم بر عراق و ترس از تسلط تکفيري ها به مناطق ديگر، در عجله کردن دولتمردان عراق و در نتيجه به اشتباه انداختن آنها در تصويب اين لايحه، بي تاثير نبوده است. اين لايحه قرار بود روز سه شنبه 17 شهريور ماه در پارلمان عراق به راي گذاشته شود. اما به دليل حساسيت اين لايحه و مخالفت هاي گسترده اي که با آن شد، جلسه مجلس به هم ريخت و بررسي آن به تعويق افتاد. طبق بررسي ها و گفت و گوهايي که با برخي شخصيت هاي سياسي عراق انجام شده، به اين نتيجه رسيديم که، اين لايحه قرار است:
     1- 18 استان عراق- به غير از کردستان- را به طور مستقل داراي ارتش محلي و بومي کند! وظيفه اين ارتش هاي محلي نيز مقابله با داعش هنگام حمله به استان مربوطه عنوان شده است.
    2-
اولويت استانها، عضو گيري از ميان اعضاي ارتش سابق عراق-بخوانيد بعثي ها- است و فقط اعضاي شاخص بعث اجازه ورود به اين ارتش هاي محلي را ندارند!
    3- «
گارد ملي» قرار است در کنار ارتش مرکزي با داعش بجنگد. به عبارت بهتر، تاسيس ارتش هاي کوچک محلي، قرار نيست به عملکرد ارتش اصلي عراق خدشه وارد کند!
    4-
با وجود گارد ملي، ديگر نيازي به بسيج مردمي نيست!
    هدف از ارائه اين لايحه نيز «ايجاد اتحاد بين اقوام، مذاهب و اقليت ها براي مقابله با داعش» عنوان شده است.
    
به نظر مي رسد، اين لايحه بنا به دلايلي که عنوان خواهد شد، نبايد تصويب و اجرا شود چرا که با نگاهي ساده و اجمالي مي توان فهميد، آنچه طراحان اين نقشه(که جو بايدن، معاون رئيس جمهور آمريکا يکي از مهمترين آنهاست) به دنبال آن هستند، نه ايجاد اتحاد بلکه بر عکس، ايجاد اختلاف و در نهايت تجزيه عراق است. هدفي که چندي پيش مقام بلند پايه آمريکايي صراحتا بر زبان راند. ژنرال «ريموند اوديرنو»، اواخر مرداد ماه سال جاري و در آخرين نشست خود تحت عنوان رئيس ستاد ارتش آمريکا، به صراحت گفت که« چه بسا تجزيه عراق تنها راه حل بحران عراق باشد.» هدفي که داعش نيز به دنبال همان است! اما دلايل:
    
الف- در اين لايحه، قرار گرفتن اين سه مولفه در کنار هم، يعني «انگليس-آمريکا»، «اتحاد» و «کشور مسلمان عراق» اصولاهيچ همخواني با هم ندارد. به قول حضرت آقا، انگليس متخصص اختلاف افکني و آمريکا نيز شاگرد انگليس است. دولت روي کار آمده در عراق نيز دولت مطلوب اين دو کشور نيست. بنابراين، اينکه بپذيريم، انگليس و آمريکا بخواهند بين ملت عراق و ارتش اين کشور اتحاد و همدلي ايجاد کنند تا آنها بتوانند با داعشي که ساخته و پرداخته همين کشورهاست بجنگند، اصلاباور کردني نيست.هست؟ اين کشورها متهمين رديف اول بحران عراق، منطقه و جهان هستند. ادوارد اسنودن همين دو روز پيش بود که در جريان دريافت جايزه «آزادي بيان» خود گفت: «آمريکا عامل اصلي تمام جنگ ها و مصيبت هاي جهان است
    ب-اين لايحه در عمل، ارتش عراق را تکه تکه مي کند. تکه تکه شدن ارتش عراق همان و تضعيف و نابودي آن همان. عقل و منطق ايجاب مي کند، در مواجهه با دشمن مشترک، نيروهاي نظامي متحدتر شوند نه اينکه به 18 قسمت تقسيم شوند. ضمن اينکه، ارتش فعلي عراق که از برخي کاستي ها رنج مي برد، نياز به تقويت دارد، نه تضعيف.
    
ج- فرماندهي تکفيري هاي داعش، غالبا بر عهده بعثي ها گذاشته شده است. اخبار و گزارش هاي مستند زيادي راجع به سپرده شدن فرماندهي و هدايت عمليات هاي گروه هاي تکفيري به بعثي ها منتشر شده است. ژنرال عزت الدوري، معاون اول صدام حسين، در جريان عمليات ارتش عراق عليه تکفيري هاي داعش بود که کشته شد. جذب بازمانده هاي ارتش بعثي عراق به بدنه ارتش هاي محلي، يعني خود کشي. کدام عقل سليمي مي پذيرد، تکه تکه کردن ارتش و نفوذ دادن بعثي ها به داخل ارتش هاي کوچک شده، باعث تقويت توان نظامي کشوري بشود!؟ اين بند از لايحه که پذيرش اعضاي سرشناس بعث را ممنوع مي کند نيز، صرفا يک مسئله انحرافي است که بسيار ناشيانه در لايحه گنجانده شده است.
    
د- تشکيل ارتش شيعه، ارتش سني، ارتش مسيحي، ارتش ترکمن، ارتش ايزدي و ... يعني دامن زدن به جنگ هاي داخلي و اختلافات قومي و مذهبي. معمولاکشورهاي با قوميت ها و اديان متنوع، هنگام مواجهه با دشمن مشترک و تشکيل يک ارتش و گروه مسلح، روي اشتراکاتي مثل مليت و برادري تاکيد مي کنند نه روي افتراقات. گارد ملي اختلافات مذهبي و قبيله اي را به بدنه ارتش و نظاميان هم مي کشاند.
    
ه- همان طور که در ابتداي اين وجيزه اشاره شد، يکي نتايج تشکيل بسيج مردمي در عراق، ايجاد اتحاد و برادري بين اعضاي تشکيل دهنده آن از يک طرف، و بين مردم از طرف ديگر بود. بسيج مردمي عراق که دقيقا به خاطر همين دستاوردش يعني اتحاد و برادري توانسته پوزه داعش را بارها به خاک بمالد، از همه اديان و اقوام عراقي تشکيل شده است. به نظر مي رسد، يکي از خطرناک ترين نتايج تشکيل گارد ملي- و چه بسا حتي هدف اصلي طراحان پشت پرده اين لايحه تحميلي- نابودي بسيج مردمي عراق است. اين طرح به رغم اهداف به ظاهر زيباي اعلام شده براي آن، مي تواند به مثابه يک کودتاي خاموش عليه حشد الشعبي، آن هم به دست خود باشد. هدفي که مخالفان دولت و ملت عراق از گفتن آن هيچ ابايي ندارند و داخل بند ها و جمله هاي فريبنده اين لايحه نيز عينا گنجانده شده است. نويسنده: جعفر بلوري