يادداشت ميهمان اوین نامه ی کیهان "ما و خواب شوم آمريكا"

اوین نامه ی کیهان 20 شهریور ماه سال 1394
يادداشت ميهمان  اوین نامه ی کیهان "ما و خواب شوم آمريكا"

اشتون کارتر وزير دفاع آمريکا 13 شهريور در تازه ترين اظهار نظر خود در خصوص برجام مدعي شده است که «هرگونه اقدام نظامي عليه جمهوري اسلامي ايران با وجود برجام موثرتر خواهد بود؛ تسهيلات هسته اي ايران کوچک تر خواهد شد و راستي آزمايي ها اطلاعات بيشتري را براي اقدام نظامي عليه ايران در اختيار آمريکا قرار مي دهد.» اين سخنان تنها يک نمونه از بيش از ده ها اظهارنظر در خصوص افزايش موفقيت اقدام نظامي عليه ايران با بهره گيري از برجام است. اما به واقع اين سوال به ذهن متبادر مي شود که چه خصوصيت و يا خصوصياتي در برجام نهفته است که مقامات آمريکايي اين چنين سرمست نويد موفقيت اقدام نظامي را در آينده مي دهند؟
    
مذاکرات در ابتدا عرصه تقابل ديدگاه ها و بحث و چانه زني بر سر منافع و در انتها عرصه ارزيابي داده ها و ستانده هاست و اهميت اين مذاکرات و متن برجام و قطعنامه 2231 شوراي امنيت از آن جا مشهودتر مي شود که حداقل تا 6 دولت بعد نيز تحت تاثير اين توافق خواهند بود و حتي ممکن است تهديدات مهم امنيتي، اقتصادي و سياسي را در برداشته باشد که موجوديت جمهوري اسلامي را در خطر بيندازد.
    
اساساً مشکل اصلي آمريکا و غرب در مسئله هسته اي ايران، در اين نکته نهفته است که ايران بدون هيچ وابستگي به نظام سلطه و با شعار حذف غده سرطاني اسرائيل، توانسته است وارد باشگاه هسته اي جهان شود و ادعاي توليد سلاح هسته اي و تهديد صلح و امنيت بين الملل فقط اهرمي براي فشار بيشتر بر روي ايران است. ردپاي اين مدعا را مي توان حتي در اظهارات خود مقامات آمريکايي نيز دنبال کرد. در همين موضوع مي توان به اظهارات جان کري وزير خارجه آمريکا در گفت وگو با نشريه آتلانتيک اشاره کرد که با اعتراف تلويحي به صلح آميز بودن برنامه هسته اي ايران گفت: «ايران زماني که به اندازه کافي اورانيوم براي توليد 10 الي 12 بمب هسته اي در اختيار داشت، اين کار را نکرد و اين در حالي است که اکنون ايران توافقي را امضا کرده است که هرگز حتي يک بمب اتم توليد نکند
    
آمريکا طي چند سال گذشته و در جهت سياست هميشگي چماق و هويج، در گام اول توان خود را مصروف تحريم هاي گسترده با هدف محدود کردن و بستن فضاي توسعه برنامه هسته اي و پيشرفت هاي علمي ايران قرار داد. در گام دوم و با مشاهده اراده جدي و پافشاري بر حقوق هسته اي از جانب ايران، با خرابکاري در تاسيسات و ترور دانشمندان هسته اي سعي در تضعيف برنامه هسته اي ايران داشت و در نهايت در گام سوم با گشوده شدن فضاي مذاکرات هسته اي، بيشترين تلاش را براي محدود کردن و امتيازگيري بيشتر از طرف ايراني به کار گرفت.
    فارغ از مباحث فني برجام، سوالي که اينجا مطرح مي شود اين است که انگيزه و دليل آمريکا در طي اين مذاکرات طولاني چه بوده است و آيا جمع بندي فعلي و قطعنامه 2231 شوراي امنيت نظر آنان را در تحقق اهدافشان تامين مي کند؟!
    
در پاسخ به اين سوال بايد گفت يکي از پايه هاي قدرت در هر کشوري، قدرت نظامي آن کشور است و اين قدرت هر چه بيشتر تقويت شود بيش از آنکه حالت تهاجمي به خود گيرد، جنبه بازدارندگي بيشتري پيدا مي کند. از اين رو بحث محدود کردن برنامه موشکي ايران همواره يکي از اهداف اصلي آمريکايي ها بوده است اين رويه در ماجراي تلاش آمريکا براي کاهش قدرت نظامي شوروي در جريان جنگ سرد و به تبع آن گسست و آسيب پذيري اين کشور در قالب پيگيري پروژه خلع سلاح دنبال شد و از طريق تحديد تسليحاتي و تکنولوژيکي به اجرا درآمد.
    در خصوص تحديد برنامه موشکي ايران، در بند سوم ضميمه B قطعنامه 2231 شوراي امنيت سازمان ملل متحد که ذيل فصل هفتم منشور ملل متحد صادر شده، از ايران خواسته شده است تا هشت سال پس از پذيرش برجام، دست به هيچ فعاليتي مرتبط با موشک هاي بالستيک طراحي شده براي داشتن قابليت حمل کلاهک هسته اي، از جمله شليک موشک با استفاده از تکنولوژي اين دست موشک ها نزند. در بند 4 همين ضميمه نيز ايران به مدت هشت سال جز با مجوز مورد به مورد شوراي امنيت، از خريد و فروش تمام اقلام، مواد، تجهيزات و تکنولوژي هايي که ممکن است در صنايع موشکي کاربرد داشته باشد، منع شده است.
    
به عبارت ديگر ايران از فعاليت هايي نظير طراحي، توليد و آزمايش موشک هاي جديد منع شده است و در صورتي که بخواهد تجهيزات و اقلامي در اين زمينه تهيه کند بايد با هماهنگي شوراي امنيت اين اقدام صورت گيرد.
    
بحث بازرسي هاي ويژه از اماکن هسته اي، نظامي و مصاحبه با دانشمندان و نظاميان بحث مهم ديگري است ک بايد به آن پرداخته شود. در اين خصوص مي توان به اظهارات باراک اوباما رئيس جمهور آمريکا در دانشگاه آمريکن اشاره کرد که گفت: «اين توافق از رژيم بازرسي بهره مي برد که تاکنون بر هيچ کشوري اعمال نشده است.» همچنين مي توان به اظهارات جاش ارنست سخنگوي کاخ سفيد در دفاع از توافق هسته اي و خطاب به جمهوري خواهان و جنگ سالاران آمريکايي در اين زمينه اشاره کرد. وي صراحتاً به حفظ گزينه عمليات نظامي عليه ايران اذعان داشت و گفت: «گزينه نظامي همچنان روي ميز باقي خواهد ماند اما حقيقت اين است گزينه نظامي تقويت خواهد شد زيرا ما چندين سال را صرف جمع آوري جزئيات بيشتر درباره برنامه هسته اي ايران خواهيم کرد. بنابراين هنگام بحث درباره تصميمات اقدام نظامي توسط مقامات آمريکا يا اسرائيل مسئله اين است که اين تصميمات، حمله اي، مبتني بر اطلاعات خواهند بود و توانمندي هاي ما در اثر اطلاعات گردآوري شده در اين سال هاتوسط نظام بازرسي ها تقويت خواهد شد
    
بهره گيري اطلاعاتي از بازرسي هاي بين المللي در کشورهاي مخالف آمريکا، پيش از اين نيز در فقره بازرسي هاي تسليحاتي از عراق صورت پذيرفته بود. در آن زمان، رژيم بازرسي موسوم به آنسکام (کميسيون ويژه سازمان ملل متشکل از نظاميان، دانشمندان و کارشناسان فني) وظيفه کشف و انهدام يا تحويل صحيح سلاح هاي شيميايي، بيولوژيکي و موشک هاي دوربرد عراق را برعهده داشت. آنسکام به همراه آژانس بين المللي انرژي اتمي طي 7 سال 250 گروه بازرسي را روانه عراق کرد.
    
نورمن سالومون- منتقد برجسته سياسي و رسانه اي آمريکا- در کتاب «جنگ عراق» مي نويسد: «واشنگتن از بازرسان آنسکام براي اهداف جاسوسي خود بهره برده بود، چرا که مشخص شد فعاليت آنها هيچ گونه ارتباطي با ماموريت هاي مجاز از سوي سازمان ملل نداشته است. در اواخر سال 2002، گروه هاي جديدي از بازرسان که در عراق جستجو مي کردند مي توانستند اطلاعات ذي قيمتي را براي ايالات متحده فراهم آورند که موجب تقويت هرچه بيشتر استفاده از حمله نظامي مي شد
    
ديروز رهبر معظم انقلاب در ديدار اقشار مختلف مردم با تقدير از اقدام تاريخي حضرت امام خميني(ره) که آمريکا را «شيطان بزرگ» ناميده بودند، نسبت به ترفندها و حيله هاي آمريکا براي نفوذ و دست يابي به منافع نامشروع از دست رفته آن هشدار داده و فرمودند؛ «شيطاني را که ملت از در بيرون کردند، درصدد است از پنجره برگردد و ما نبايد اجازه اين کار را بدهيم» اين واقعيت نشان مي دهد نبايد در مقابل دشمني که از همه امکانات خودبراي مقابله با جمهوري اسلامي استفاده مي کند، دچار غفلت شويم. اين کينه توزي و دشمني را از نخستين روزهاي بعد از پيروزي انقلاب اسلامي تا امروز به روشني مي توان ديد.
    
براساس موارد ذکر شده، به نظر مي رسد آمريکا از رهگذر برجام خواب شومي را براي ايران ديده است که در ابتدايي ترين سطح آن حاکميت سرزمين ايران هدف قرار داده شده است و انتظار مي رود رئيس جمهور محترم که به اذعان خود ايشان متخصص امنيت ملي هستند و اعضاي کابينه دولت يازدهم که بعضاً داراي سوابق امنيتي هستند دقت نظر بيشتري در خصوص اجراي توافق هسته اي داشته باشند تا راه هاي نفوذ، جاسوسي و خرابکاري بر روي بيگانگان بسته بماند و خواب شوم آمريکا عليه جمهوري اسلامي ايران مانند هميشه به کابوس بدل شود.