روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی 3 شنبه 31 شهریور
ماه سال 1394
سرمقاله : روزی نامه ی جمهوری اسلامی " درسهای حماسه دفاع مقدس"
مگر می توان ا نتظاری از آخوندهای مفت خور وکلاش غیر
مولد حوزوی داشت که یک عمر روضه امام حسین کشی
مفت خوری کرده بودند تااینکه
دربهمن 57 بر خرمراد سوار و به اریکه ی بقدرت رسیدند. سپس دین راابزار قدرت و ثروت و
سرکوب وسانسورخود کردند . آنهم با عوامفریبی و شیادیو دین فروشی ودروغگویی که
خمینی بکار برد . سپس خمینی شیاد از صدور انقلاب به کشورهای همسایه ومنطقه سخن گفت
. آنقدر صدام حسین راتحریک و تهدید کردو در امورداخلی عراق مداخله گری کرد تا صدام
حسین را وادار به و اکنش نظامی نمود تاکه شرایط برای جنگ وموهبت الهی که خمینی شیاد
منتظرش بود فراهم گردد .
ولی قلم بردستان کتمان کننده ی حقایق ووارونه کننده ی
واقعیات که همچنان درخدمت جنگ موهبت الهی
اند با برش تاریخی دست به تحریف گری می زنند . حتی نمی گویند که چرا خمینی شیاد یک سال پس از جنگ باعراق
پیشنهاد صلح باپرداخت 100 میلیارددلار غرامت جنگی از سوی برخی کشورهای عربی را رد
کرد ونپذیرفت تاپس از 8 سال که ایران ویران شد و میلیون ها نفر ایرانی کشته ومجروح
وآواره و بی خانمان وپناهنده شدند .مجبور به سرکشی جام زهر ناشی از شکست جنگ شد
.البته جنگ خانمانسوز 8 ساله هزینه ی بیش از 1000 میلیارددلار دربرداشت . طوریکه
آثار جنگ ویرانگر هنوز دراستان های جنگ زده برجای مانده است .
مهمتراینکه باوجوداینکه پاسداران عراق رااشغال نموده و
عراق تبدیل به حیاط خلوت بیت خامنه ای شده است . همچنین پاسداران درسوریه ولبنان
وبحرین حضور دارند وازبشار اسد جنایتکار ونوری مالکی مزدور ودست نشانده و حزب
الشیطان لبنان و حوثی های یمنی حمایت می شود
.ولی با وقاهت تمام ازجنگ خانمانسوز 8 ساله و ادامه ی سیاست تجاوز گرانه اش
درعراق وکشورهای همسایه و منطقه کهه مچنان ادامه دارد دفاع مقدس نام برده می شود
تا واقعیت جنگ افروزی وارونه جلوه داده شود.
سی و یکم شهریور هر
سال یادآور آغاز جنگ تحمیلی 8 سالهایست که برای دوستان و دشمنان انقلاب حاوی
درسهای مهم و تاریخی است. از این دیدگاه باید دفاع مقدس در برابر جنگ تحمیلی را یک
واقعه بزرگ تاریخ معاصر ارزیابی کرد که از هر لحظه و خاطرهاش میتوان درسهای
نابی را فرا گرفت.
اشتباه دشمن در محاسبات یکی از درسهای مهم است. جنگ تحمیلی قرار بود رویای سردار نگون بخت قادسیه برای فتح تهران طی 3 روز را محقق سازد اما در میدان عمل به برکت رهبریهای امام راحل و پایمردی ملت و جانفشانی رزمندگان اسلام اعم از ارتش و سپاه و بسیج، این جنگ نابرابر به بزرگترین پیروزیهای انجامید و عزت و اقتدار ملت و نیروهایش را به همراه آورد. به برکت مجاهدات ملت و دلیرمردیهای سپاه و ارتش و بسیج در جبههها و پشت جبههها، حتی یک وجب از خاک این سرزمین در تصرف دشمن باقی نماند و بدون استثنا تمامی محاسبات دشمن، اشتباه از کار در آمد و دشمن و حامیانش در هیچ یک از اهداف و برنامههای خود به موفقیتی دست نیافتند.
موضوع مهم و حیاتی در این زمینه آنکه هیچکس از سرمایهگذاری در جبهه دشمن و حمایت از صدام، بهرهای نبرد و حتی عموماً، هریک به صورتی از این بابت زیان دیدند و تاوان سنگین حمایت از صدام را در یک دوره کوتاه زمانی، پرداختند.
اشغال کویت و حمایت سنگین موشکی و توپخانهای علیه عربستان در جریان اشغال کویت به همراه فجایعی که در طول اشغال این شیخ نشین رخ داد، حیرت همگان را برانگیخت. تقریباً حامیان سیاسی – تبلیغاتی و تسلیحاتی صدام در بلوک شرق و غرب، هر کدام به نوعی بعداً دچار مشکلاتی شدند که در جبهه مقابل صدام قرار گرفتند و یا در مرحله نابودی و سقوط صدام، بیتفاوت ماندند. امروزه از صدام به جز نامی پرننگ و نفرت باقی نمانده است ولی نام بلندآوازه امام خمینی«ره» و شهدای جنگ تحمیلی، ایران را به اوج قلههای افتخار و عزت و اقتدار، رهنمون ساخته است.
انسجام و یکپارچگی ملت، دومین درس است. وقتی دشمن در تحقق اهداف خود ناکام شد، سعی کرد با کشاندن دامنه جنگ به شهر و روستا، پشت جبهه را هدف حملات جنایتکارانه خود قرار دهد تا از یکطرف بتواند نقش پشتیبانی و لجستیکی ملت در حمایت از رزمندگان اسلام را مختل کند و پشت جبهه را درهم بریزد و از سوی دیگر با اعمال فشار بر مردم و وارد کردن تلفات انسانی، بلکه بتواند مردم را علیه نظام بشوراند و از این طریق، راه را برای تحقق اهدافش هموار سازد. ولی حتی همین ترفند دشمن هم نتایج معکوسی به بار آورد و نه تنها این جنایات جنگی دشمن خللی در امور جبهه و پشت جبهه ایجاد نکرد بلکه شرایطی به وجود آمد که جنایات دشمن باعث تشدید همبستگی و انسجام ملت شد و حتی بمباران هوائی و حملات موشکی هم نتوانست از حضور مردم در جبههها و در پای صندوقهای رای و در نماز جمعههائی که در زیر حملات دشمن قرار داشتند، جلوگیری کند. این پدیده، برای ناظران بیرونی در فضای خارج از کشور عبرتآموز و برای مسئولین الهامبخش بود و اوج خصلتهای مثبت مردم و جامعه را در اوج فشارها و تهدیدها به خوبی به تصویر کشید.
هوشمندی و درک بالای مردم در «دشمن شناسی» یکی از جدیترین درسهای تاریخ معاصر به ویژه در پرتو جنگ تحمیلی بود. درک بالای مردم در دشمنشناسی سبب شد حوادث روزمره و جنایات صدام و مزدورانش مانع موضعگیری صریح ملت علیه حامیان ماوراء بحاری صدام نشود و ملت در شناخت حقایق پشت پرده بغداد حتی برای لحظهای دچار تردید نگردد. با اینکه صدام و رژیم بعث عراق علیه ملت ایران به جنایت و کشتار و شرارت مشغول بود و این فجایع را برای 8 سال مداوم به صورت شبانهروزی مرتکب میشد ولی مردم در کنار شعار مرگ بر صدام و بطور همزمان مراتب خشم و انزجار از آمریکا و سایر حامیان صدام را با شعار مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل به نمایش در میآوردند و همگان به عمق هوشمندی این ملت پی بردند.
ناکامی دشمن در ایجاد تقابل میان ملتها چهارمین درس است. با اینکه سران جبهه استکبار مرتباً اعلام میکردند و انتظار داشتند که این جنگ و پیامدهایش، زمینهای برای «تقابل ماندگار» میان ملتهای منطقه شود و به دشمنی ریشهدار و همیشگی میان ملتها در کل منطقه منجر گردد و مشخصاً فرصتی برای تقابل شیعه و سنی شود ولی در میدان عمل پدیدهای دیگر به وجود آمد و دنیا به چشم خود دید که در جریان جنگ خلیج فارس و در شرایطی که عراق در معرض هجوم آمریکا و متحدانش قرار گرفت، نخستین و شاید تنها دستی که به یاری مردم عراق دراز شد دست ایران بود. این پدیده بعد از سقوط صدام، ابعاد گستردهتری به خود گرفت و ملت مظلوم عراق با تمامی وجودشان احساس کردند که یاری و حمایت ملت و دولت ایران بدون هیچگونه چشمداشتی صرفاً به خاطر مسائل اعتقادی و انسانی است. در واقع دشمنان اسلام امیدوار بودند شاهد جنگ و تقابل و خصومت در مرزهای ایران و عراق باشند ولی امروزه از همکاریها و همفکری دو ملت و دو دولت بر آشفتهاند و اصرار میکنند که این فضای تفاهم و همکاری را از میان ببرند.
نقش سازنده اقتدار و عزت و اعتماد به نفس، درس پنجم بود. اصل محاسبه اولیه دشمن بر روی این نکته استوار بود که گویا نیروهای نظامی کشور بر اثر انقلاب دچار سستی و بلاتکلیفی شدهاند و میتوان آنها را به سادگی از میان برداشت. البته در روزهای نخستین جنگ تحمیلی چون کشور در فضای دیگری بود و کمتر کسی نگران مرزها بود، تهاجمات اولیه دشمن باعث غافلگیری شد ولی پس از کسب آمادگیهای دفاعی و به ویژه پس از ورود خیل عظیم نیروهای داوطلب مردمی، شور و هیجان زائدالوصفی را در جبهه و پشت جبهه شاهد بودیم که رزمندگان اسلام اعم از ارتش و سپاه و بسیج با دلاوریها و رشادتهای خود دشمن را به زانو در آوردند و با وارد ساختن فرهنگ جهاد و شهادت به قاموس جنگها، واژه دفاع مقدس را آنچنان تعریف کردند که سرمنشاء اقتدار و عزت و اعتماد به نفس ملت برای حال و آینده شد. البته نسلهائی که جنگ و حوادث آنرا به چشم خود دیدند، همه چیز را خود، لمس کردهاند ولی امروز مسئله اینست که حوادث و رویدادهای جنگ تحمیلی و درسهای به یاد ماندنی از آن دوران پرشکوه استقامت در برابر دشمنان اسلام برای نسلهائی که جنگ را ندیدهاند و چنان شرایطی را لمس نکردهاند، بگونهای «باز تعریف» شود که ضمن حفظ جاذبههایش، پیام و درس تازهای برای نسلهای بعدی باشد. استقامت و پایمردی ملت و نیروهای دلاورش در جبهه و پشت جبهه، کشور را در برابر توطئهها و شرارتهای دشمنان بیمه کرده و یاد و خاطره آنها نیز میتواند زمینههای لازم برای حفظ اقتدار و عزت و اعتماد به نفس ملت در برابر حوادث ناخواسته را فراهم سازد و آنرا پیوسته ارتقاء بخشد.
اشتباه دشمن در محاسبات یکی از درسهای مهم است. جنگ تحمیلی قرار بود رویای سردار نگون بخت قادسیه برای فتح تهران طی 3 روز را محقق سازد اما در میدان عمل به برکت رهبریهای امام راحل و پایمردی ملت و جانفشانی رزمندگان اسلام اعم از ارتش و سپاه و بسیج، این جنگ نابرابر به بزرگترین پیروزیهای انجامید و عزت و اقتدار ملت و نیروهایش را به همراه آورد. به برکت مجاهدات ملت و دلیرمردیهای سپاه و ارتش و بسیج در جبههها و پشت جبههها، حتی یک وجب از خاک این سرزمین در تصرف دشمن باقی نماند و بدون استثنا تمامی محاسبات دشمن، اشتباه از کار در آمد و دشمن و حامیانش در هیچ یک از اهداف و برنامههای خود به موفقیتی دست نیافتند.
موضوع مهم و حیاتی در این زمینه آنکه هیچکس از سرمایهگذاری در جبهه دشمن و حمایت از صدام، بهرهای نبرد و حتی عموماً، هریک به صورتی از این بابت زیان دیدند و تاوان سنگین حمایت از صدام را در یک دوره کوتاه زمانی، پرداختند.
اشغال کویت و حمایت سنگین موشکی و توپخانهای علیه عربستان در جریان اشغال کویت به همراه فجایعی که در طول اشغال این شیخ نشین رخ داد، حیرت همگان را برانگیخت. تقریباً حامیان سیاسی – تبلیغاتی و تسلیحاتی صدام در بلوک شرق و غرب، هر کدام به نوعی بعداً دچار مشکلاتی شدند که در جبهه مقابل صدام قرار گرفتند و یا در مرحله نابودی و سقوط صدام، بیتفاوت ماندند. امروزه از صدام به جز نامی پرننگ و نفرت باقی نمانده است ولی نام بلندآوازه امام خمینی«ره» و شهدای جنگ تحمیلی، ایران را به اوج قلههای افتخار و عزت و اقتدار، رهنمون ساخته است.
انسجام و یکپارچگی ملت، دومین درس است. وقتی دشمن در تحقق اهداف خود ناکام شد، سعی کرد با کشاندن دامنه جنگ به شهر و روستا، پشت جبهه را هدف حملات جنایتکارانه خود قرار دهد تا از یکطرف بتواند نقش پشتیبانی و لجستیکی ملت در حمایت از رزمندگان اسلام را مختل کند و پشت جبهه را درهم بریزد و از سوی دیگر با اعمال فشار بر مردم و وارد کردن تلفات انسانی، بلکه بتواند مردم را علیه نظام بشوراند و از این طریق، راه را برای تحقق اهدافش هموار سازد. ولی حتی همین ترفند دشمن هم نتایج معکوسی به بار آورد و نه تنها این جنایات جنگی دشمن خللی در امور جبهه و پشت جبهه ایجاد نکرد بلکه شرایطی به وجود آمد که جنایات دشمن باعث تشدید همبستگی و انسجام ملت شد و حتی بمباران هوائی و حملات موشکی هم نتوانست از حضور مردم در جبههها و در پای صندوقهای رای و در نماز جمعههائی که در زیر حملات دشمن قرار داشتند، جلوگیری کند. این پدیده، برای ناظران بیرونی در فضای خارج از کشور عبرتآموز و برای مسئولین الهامبخش بود و اوج خصلتهای مثبت مردم و جامعه را در اوج فشارها و تهدیدها به خوبی به تصویر کشید.
هوشمندی و درک بالای مردم در «دشمن شناسی» یکی از جدیترین درسهای تاریخ معاصر به ویژه در پرتو جنگ تحمیلی بود. درک بالای مردم در دشمنشناسی سبب شد حوادث روزمره و جنایات صدام و مزدورانش مانع موضعگیری صریح ملت علیه حامیان ماوراء بحاری صدام نشود و ملت در شناخت حقایق پشت پرده بغداد حتی برای لحظهای دچار تردید نگردد. با اینکه صدام و رژیم بعث عراق علیه ملت ایران به جنایت و کشتار و شرارت مشغول بود و این فجایع را برای 8 سال مداوم به صورت شبانهروزی مرتکب میشد ولی مردم در کنار شعار مرگ بر صدام و بطور همزمان مراتب خشم و انزجار از آمریکا و سایر حامیان صدام را با شعار مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل به نمایش در میآوردند و همگان به عمق هوشمندی این ملت پی بردند.
ناکامی دشمن در ایجاد تقابل میان ملتها چهارمین درس است. با اینکه سران جبهه استکبار مرتباً اعلام میکردند و انتظار داشتند که این جنگ و پیامدهایش، زمینهای برای «تقابل ماندگار» میان ملتهای منطقه شود و به دشمنی ریشهدار و همیشگی میان ملتها در کل منطقه منجر گردد و مشخصاً فرصتی برای تقابل شیعه و سنی شود ولی در میدان عمل پدیدهای دیگر به وجود آمد و دنیا به چشم خود دید که در جریان جنگ خلیج فارس و در شرایطی که عراق در معرض هجوم آمریکا و متحدانش قرار گرفت، نخستین و شاید تنها دستی که به یاری مردم عراق دراز شد دست ایران بود. این پدیده بعد از سقوط صدام، ابعاد گستردهتری به خود گرفت و ملت مظلوم عراق با تمامی وجودشان احساس کردند که یاری و حمایت ملت و دولت ایران بدون هیچگونه چشمداشتی صرفاً به خاطر مسائل اعتقادی و انسانی است. در واقع دشمنان اسلام امیدوار بودند شاهد جنگ و تقابل و خصومت در مرزهای ایران و عراق باشند ولی امروزه از همکاریها و همفکری دو ملت و دو دولت بر آشفتهاند و اصرار میکنند که این فضای تفاهم و همکاری را از میان ببرند.
نقش سازنده اقتدار و عزت و اعتماد به نفس، درس پنجم بود. اصل محاسبه اولیه دشمن بر روی این نکته استوار بود که گویا نیروهای نظامی کشور بر اثر انقلاب دچار سستی و بلاتکلیفی شدهاند و میتوان آنها را به سادگی از میان برداشت. البته در روزهای نخستین جنگ تحمیلی چون کشور در فضای دیگری بود و کمتر کسی نگران مرزها بود، تهاجمات اولیه دشمن باعث غافلگیری شد ولی پس از کسب آمادگیهای دفاعی و به ویژه پس از ورود خیل عظیم نیروهای داوطلب مردمی، شور و هیجان زائدالوصفی را در جبهه و پشت جبهه شاهد بودیم که رزمندگان اسلام اعم از ارتش و سپاه و بسیج با دلاوریها و رشادتهای خود دشمن را به زانو در آوردند و با وارد ساختن فرهنگ جهاد و شهادت به قاموس جنگها، واژه دفاع مقدس را آنچنان تعریف کردند که سرمنشاء اقتدار و عزت و اعتماد به نفس ملت برای حال و آینده شد. البته نسلهائی که جنگ و حوادث آنرا به چشم خود دیدند، همه چیز را خود، لمس کردهاند ولی امروز مسئله اینست که حوادث و رویدادهای جنگ تحمیلی و درسهای به یاد ماندنی از آن دوران پرشکوه استقامت در برابر دشمنان اسلام برای نسلهائی که جنگ را ندیدهاند و چنان شرایطی را لمس نکردهاند، بگونهای «باز تعریف» شود که ضمن حفظ جاذبههایش، پیام و درس تازهای برای نسلهای بعدی باشد. استقامت و پایمردی ملت و نیروهای دلاورش در جبهه و پشت جبهه، کشور را در برابر توطئهها و شرارتهای دشمنان بیمه کرده و یاد و خاطره آنها نیز میتواند زمینههای لازم برای حفظ اقتدار و عزت و اعتماد به نفس ملت در برابر حوادث ناخواسته را فراهم سازد و آنرا پیوسته ارتقاء بخشد.