بختکِ طلاق
بر جان مردم 12خرداد-97
تهران- ایرنا- معماران راهروهای تودرتوی
دادگاه خانواده روزی گمان نمی بردند که این حجم از زنان و مردانِ در انتظار طلاق
به آنجا رفت و آمد کنند که اگر اینگونه بود شاید راهروها را طولانی تر و عریض تر
می ساختند تا بلکه حتی یک نفر از رفت و آمد راهی که انتخاب کرده خسته شده و قید
طلاق را بزند.
به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش های
خبری ایرنا، این روزها نه تنها کسی از طی کردن مسیر ثبت مهر طلاق در شناسنامه خود
خسته نمی شود بلکه پدیده شوم طلاق روز به روز رکوردهای عجیب و غریبی از خود ثبت می
کند؛ یک طلاق به ازای هر سه ازدواج، ثبت 175 هزار جدایی در سال 96، ثبت 20 طلاق در
هر ساعت، کاهش 30 درصدی ازدواج های ثبت شده یا 85 درصد طلاق ها مربوط به افراد
کمتر از 40 سال از رکوردهای ثبت شده برای ازدواج و طلاق از سال گذشته تاکنون است.
این آمار همگی از منابع رسمی کشور ارائه شده اند.
در حالی روزانه و سالانه به آمار طلاق در کشور افزوده می شود که تلاش های گسترده ای در سیاست گذاری و برنامه ریزی های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی با هدف کاهش طلاق و افزایش دوام و پایداری خانواده های ایرانی صورت گرفته است. هر یک از طرح و برنامه ها اگرچه به صورت مقطعی، موردی و منطقه ای از میزان طلاق کاسته است اما به طور کلی اثری در کاهش و مهار افسارِ گسیخته این آسیب دامن گیر در جامعه ایران نداشته است.
بنابر آمار ثبت شده سازمان ثبت احوال کشور به ازای هر 4.3 ازدواج ثبت شده از سال های 1391 تا 15 اردیبهشت ماه 1397 ( 4 میلیون و 324 هزار و 277)، یک مورد به طلاق (991 هزار) انجامیده است.
آمارهای متفاوت، دقیق و رسمی از میزان طلاق در سال های مختلف در کشور وجود دارد. روزی نیست که روزنامه ای گزارشی از افزایش و آسیب های طلاق منتشر نکند. از این رو طلاق، آسیبی نام آشنا برای مسئولان کارشناسان اجتماعی و فرهنگی است. پژوهش های متعددی در زمینه شناخت عوامل طلاق در کشور صورت گرفته است به گونه ای که اکنون همه می دانند اعتیاد، مشکلات اقتصادی، خیانت، عدم تفاهم، اخلال روابط اجتماعی و فردی، عدم آشنایی با مهارت های اخلاقی، دخالت والدین، اختلاف سنی کم یا زیاد و بسیاری دیگر از عوامل زنان و مردان را به سوی طلاق سوق می دهند.
از دیدگاه کارشناسان نیز عوامل متعدد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، روانی، رفتاری و حتی جسمی در هدایت یک رابطه به سوی بن بست طلاق دخیل هستند. اعتیاد، بیکاری، مشکلات اقتصادی، افزایش سطح توقعات زوجین، سطح طبقاتی متفاوت، شبکه های مجازی و تبلیغات ماهواره ای، دخالت های بی مورد اطرافیان، اشکال در روابط زناشویی و ابتلا به انواع اختلالات روحی و روانی از اصلی ترین عوامل طلاق در جامعه ایران است.
از این رو، زنگ خطر فروپاشی خانواده بیش از دو دهه است که توسط جامعه شناسان و آسیب شناسان اجتماعی به صدا درآمده است. طلاق به عنوان یکی از مهمترین آسیب های جامعه ایران روند صعودی در دو دهه اخیر داشته است. این در حالی است که بخش زیادی از تلاش مسئولان اجتماعی و فرهنگی در دولت های مختلف به مقابله با معضل طلاق اختصاص یافته است.
آسیب های این پدیده بر جامعه آنچنان گسترده است که به مثابه تهدیدی جدی برای بنیان خانواده و ارکان فرهنگی و اجتماعی محسوب می شود . طلاق بر اقتصاد جامعه اثرگذار است، نابهنجاری های اخلاقی و رفتاری را در جامعه رواج می دهد، کودکان طلاق را با انبوهی از آسیب ها از خود برجای می گذارد، باعث کاهش ازدواج و رواج ازدواج سفید می شود، اختلالات روحی و روانی را تشدید می سازد.
جامعه ایرانی از نبود آموزش و مهارت های زندگی به عنوان خلایی بزرگ در استحکام زندگی و روابط خانوادگی و زناشویی رنج میبرد و جای آن در تمام مراحل آموزشی؛ از مدرسه تا دانشگاه خالی است. در این میان آمارهای رسمی نشان می دهد، راهکارهای به کار گرفته شده برای کاهش طلاق همچون ارائه مشاوره های خانواده پیش از ازدواج و طلاق به زنان و مردان، برگزاری کارگاه های آموزشی ازدواج و غیره در کاهش طلاق موثر واقع نشده است. بنابراین، برای برون رفت از این معضل نیاز است مسئولان کمتوجهی های خود را کنار گذاشته و اندکی دغدغه مند به این پدیده خانمان برانداز نگاه کنند.
در حالی روزانه و سالانه به آمار طلاق در کشور افزوده می شود که تلاش های گسترده ای در سیاست گذاری و برنامه ریزی های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی با هدف کاهش طلاق و افزایش دوام و پایداری خانواده های ایرانی صورت گرفته است. هر یک از طرح و برنامه ها اگرچه به صورت مقطعی، موردی و منطقه ای از میزان طلاق کاسته است اما به طور کلی اثری در کاهش و مهار افسارِ گسیخته این آسیب دامن گیر در جامعه ایران نداشته است.
بنابر آمار ثبت شده سازمان ثبت احوال کشور به ازای هر 4.3 ازدواج ثبت شده از سال های 1391 تا 15 اردیبهشت ماه 1397 ( 4 میلیون و 324 هزار و 277)، یک مورد به طلاق (991 هزار) انجامیده است.
آمارهای متفاوت، دقیق و رسمی از میزان طلاق در سال های مختلف در کشور وجود دارد. روزی نیست که روزنامه ای گزارشی از افزایش و آسیب های طلاق منتشر نکند. از این رو طلاق، آسیبی نام آشنا برای مسئولان کارشناسان اجتماعی و فرهنگی است. پژوهش های متعددی در زمینه شناخت عوامل طلاق در کشور صورت گرفته است به گونه ای که اکنون همه می دانند اعتیاد، مشکلات اقتصادی، خیانت، عدم تفاهم، اخلال روابط اجتماعی و فردی، عدم آشنایی با مهارت های اخلاقی، دخالت والدین، اختلاف سنی کم یا زیاد و بسیاری دیگر از عوامل زنان و مردان را به سوی طلاق سوق می دهند.
از دیدگاه کارشناسان نیز عوامل متعدد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، روانی، رفتاری و حتی جسمی در هدایت یک رابطه به سوی بن بست طلاق دخیل هستند. اعتیاد، بیکاری، مشکلات اقتصادی، افزایش سطح توقعات زوجین، سطح طبقاتی متفاوت، شبکه های مجازی و تبلیغات ماهواره ای، دخالت های بی مورد اطرافیان، اشکال در روابط زناشویی و ابتلا به انواع اختلالات روحی و روانی از اصلی ترین عوامل طلاق در جامعه ایران است.
از این رو، زنگ خطر فروپاشی خانواده بیش از دو دهه است که توسط جامعه شناسان و آسیب شناسان اجتماعی به صدا درآمده است. طلاق به عنوان یکی از مهمترین آسیب های جامعه ایران روند صعودی در دو دهه اخیر داشته است. این در حالی است که بخش زیادی از تلاش مسئولان اجتماعی و فرهنگی در دولت های مختلف به مقابله با معضل طلاق اختصاص یافته است.
آسیب های این پدیده بر جامعه آنچنان گسترده است که به مثابه تهدیدی جدی برای بنیان خانواده و ارکان فرهنگی و اجتماعی محسوب می شود . طلاق بر اقتصاد جامعه اثرگذار است، نابهنجاری های اخلاقی و رفتاری را در جامعه رواج می دهد، کودکان طلاق را با انبوهی از آسیب ها از خود برجای می گذارد، باعث کاهش ازدواج و رواج ازدواج سفید می شود، اختلالات روحی و روانی را تشدید می سازد.
جامعه ایرانی از نبود آموزش و مهارت های زندگی به عنوان خلایی بزرگ در استحکام زندگی و روابط خانوادگی و زناشویی رنج میبرد و جای آن در تمام مراحل آموزشی؛ از مدرسه تا دانشگاه خالی است. در این میان آمارهای رسمی نشان می دهد، راهکارهای به کار گرفته شده برای کاهش طلاق همچون ارائه مشاوره های خانواده پیش از ازدواج و طلاق به زنان و مردان، برگزاری کارگاه های آموزشی ازدواج و غیره در کاهش طلاق موثر واقع نشده است. بنابراین، برای برون رفت از این معضل نیاز است مسئولان کمتوجهی های خود را کنار گذاشته و اندکی دغدغه مند به این پدیده خانمان برانداز نگاه کنند.