تقابل
واشنگتن با تهران؛ اجماع یا انزوا 12خرداد-97
بطور قطع دربلندمدت رژیم ولایت فقیه قادر نیست کسب اجماع کند. مگر آنکه تن به
شروط تعیین شده آمریکا بدهد.
تهران- ایرنا- خودسری بین المللی رهبران
کاخ سفید در خروج از توافق هسته ای بیش از هر اقدام دیگری سبب افتراق میان آمریکا
و جامعه جهانی شده و این در حالی است که مقامات این کشور از راهبرد اجماع برای
مقابله با جمهوری اسلامی ایران سخن می گویند.
به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش های
خبری ایرنا، مقامات واشنگتن پس از پشت پا زدن به همه تلاش های دیپلماتیک اروپا و
اعضای شرقی توافق هسته ای برای حفاظت از برجام، اینک همداستانی با آن ها برای مهار
ایران را دنبال می کنند.
در همین ارتباط، «مایک پمپئو» وزیر امور خارجه آمریکا پس از اظهارات خصمانه و تهدیدآمیز اخیر که گفته بود شدیدترین تحریم های تاریخ را علیه ایران وضع خواهد کرد، راهکار واشنگتن برای اعمال فشار مضاعف بر تهران را اجماع سازی دانست.
چند روز پیش بود که پمپئو در توییتر خود نوشت: راهبرد ما درباره ایران ایجاد اجماعی جهانی است تا به سادگی از ایران بخواهد هر آنچه را ما از کشور دیگری می خواهیم، انجام دهد و مانند یک دولت عادی رفتار کند.
در واکنش به این پیام، «محمدجواد ظریف» وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی دیپلماسی آمریکا را دیپلماسی «قلابی» و تکرار عادات قدیمی محصور در توهمات و سیاست های شکست خورده خواند که از سوی باندهای فاسد به دولتمردان این کشور القا می شود؛ رویکردی که به واسطه همکاری ایران و شرکای برجامی پس از خروج آمریکا ناکام خواهد ماند.
جدا شدن راه آمریکا از اروپا و قدرت های شرقی در موضوع توافق هسته ای از دید بسیاری از ناظران نوعی قطب بندی سیاسی را در سطح بین المللی به وجود آورد که واشنگتن را به تنهایی در یک قطب مخالف قرار داد. این در حالی بود «دونالد ترامپ» و تیم سیاست خارجی وی انتظار نداشتند اروپایی ها به شکلی بی سابقه اختلافات خود را با آمریکا علنی سازند و در موضوع برجام به شکل قاطع از ایران حمایت کنند.
به عبارتی دیگر، یکجانبه گرایی آمریکا هزینه سنگینی را از نظر سیاسی به بار آورد که برای جبران آن پمپئو اینک به اجماع سازی روی آورده و قصد دارد تجربه سال های نخستین دهه جاری را برای ایجاد ائتلافی ضدایرانی تکرار کند.
مهمترین کار ویژه این ائتلاف محصور کردن ایران در چنبره ای از تحریم های مالی، نفتی، ترانزیتی وغیره بود تا در چارچوب زمانبندی مشخصی درآمدهای ارزی تهران را به صفر رسانده و به سوی انزوای مطلق پیش برد. در همین راستا بود که «هیلاری کلینتون» وزیر امور خارجه دولت نخست «باراک اوباما» حجم وسیعی از توان دستگاه سیاست خارجی آمریکا را به کار گرفت تا از طریق بده بستان و دوره گردی های دیپلماتیک چفت و بست های تحریم های ضدایرانی را محکم سازد.
در آن برهه آمریکا موفق شد به موازات همگام سازی شورای امنیت با اهداف آمریکا، اروپا را نیز به سمت تحریم های گسترده علیه ایران سوق دهد به شکلی که از ابتدای سال 2012 اتحادیه اروپا روند قطع واردات نفت را آغاز کرد و رفته رفته تحریم های بانکی، بیمه ای، حمل و نقل و ... بر شدت تنگناهای پیش روی ایران افزود.
فضای کنونی اما کاملا متفاوت با دوره یاد شده است. آمریکا برای پیشبرد تحریم های خود علیه ایران متکی به جایگاه خود در اقتصاد جهانی است اما هرگز از منظر سیاسی هیچ حمایت یا حتی تاییدی را از متحدانش دریافت نخواهد داشت.
کار دولت ترامپ در داخل آمریکا نیز برای اجماع سازی علیه جمهوری اسلامی ایران آسان نیست. ترامپ شاید بتواند با تایید چهره های تندرویی چون «جان بولتون» مشاور امنیت ملی و نیروهای غیردیپلماتیکی چون پمپئو و نیز استفاده از اختیارات ویژه رییس جمهوری یکجانبه گرایی خود را ادامه دهد اما نه در افکار عمومی و نه در جامعه نخبگان آمریکا همراهی و در نتیجه اجماعی را در ایران ستیزی شاهد نخواهد بود.
ناظران مسائل آمریکا می گویند انتخابات میان دوره ای کنگره که اواسط آبان ماه امسال برگزار خواهد شد شاید منجر به افزایش وزن رقبای دموکرات ترامپ و جمهوریخواهان در دستگاه قانونگذاری شده و بر موانع یکجانبه گرایی و سیاست های افسارگسیخته کاخ سفید در مقطع کنونی بیافزاید. هر چند در وضعیت کنونی و اکثریت جمهوریخواه کنگره نیز، سناتورها و اعضای مجلس نمایندگان مخالفت خود را با خودسری ترامپ در قبال تهران اعلام داشته اند.
در همین ارتباط، مجلس نمایندگان آمریکا سوم خردادماه در بررسی اختیارات نظامی وزارت دفاع این کشور متممی را به تصویب رساند که بر مبنای آن پنتاگون حق اقدام نظامی علیه ایران را بدون اخذ مجوز کنگره نخواهد داشت.
با توجه به این وضعیت، راهبرد اجماع سازی کاخ سفید علیه ایران بیشتر سیاستی تبلیغاتی به نظر می آید که در واکنش به سنگینی هزینه های مقابله با جمهوری اسلامی ایران اعلام شده است.
در همین ارتباط، «مایک پمپئو» وزیر امور خارجه آمریکا پس از اظهارات خصمانه و تهدیدآمیز اخیر که گفته بود شدیدترین تحریم های تاریخ را علیه ایران وضع خواهد کرد، راهکار واشنگتن برای اعمال فشار مضاعف بر تهران را اجماع سازی دانست.
چند روز پیش بود که پمپئو در توییتر خود نوشت: راهبرد ما درباره ایران ایجاد اجماعی جهانی است تا به سادگی از ایران بخواهد هر آنچه را ما از کشور دیگری می خواهیم، انجام دهد و مانند یک دولت عادی رفتار کند.
در واکنش به این پیام، «محمدجواد ظریف» وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی دیپلماسی آمریکا را دیپلماسی «قلابی» و تکرار عادات قدیمی محصور در توهمات و سیاست های شکست خورده خواند که از سوی باندهای فاسد به دولتمردان این کشور القا می شود؛ رویکردی که به واسطه همکاری ایران و شرکای برجامی پس از خروج آمریکا ناکام خواهد ماند.
جدا شدن راه آمریکا از اروپا و قدرت های شرقی در موضوع توافق هسته ای از دید بسیاری از ناظران نوعی قطب بندی سیاسی را در سطح بین المللی به وجود آورد که واشنگتن را به تنهایی در یک قطب مخالف قرار داد. این در حالی بود «دونالد ترامپ» و تیم سیاست خارجی وی انتظار نداشتند اروپایی ها به شکلی بی سابقه اختلافات خود را با آمریکا علنی سازند و در موضوع برجام به شکل قاطع از ایران حمایت کنند.
به عبارتی دیگر، یکجانبه گرایی آمریکا هزینه سنگینی را از نظر سیاسی به بار آورد که برای جبران آن پمپئو اینک به اجماع سازی روی آورده و قصد دارد تجربه سال های نخستین دهه جاری را برای ایجاد ائتلافی ضدایرانی تکرار کند.
مهمترین کار ویژه این ائتلاف محصور کردن ایران در چنبره ای از تحریم های مالی، نفتی، ترانزیتی وغیره بود تا در چارچوب زمانبندی مشخصی درآمدهای ارزی تهران را به صفر رسانده و به سوی انزوای مطلق پیش برد. در همین راستا بود که «هیلاری کلینتون» وزیر امور خارجه دولت نخست «باراک اوباما» حجم وسیعی از توان دستگاه سیاست خارجی آمریکا را به کار گرفت تا از طریق بده بستان و دوره گردی های دیپلماتیک چفت و بست های تحریم های ضدایرانی را محکم سازد.
در آن برهه آمریکا موفق شد به موازات همگام سازی شورای امنیت با اهداف آمریکا، اروپا را نیز به سمت تحریم های گسترده علیه ایران سوق دهد به شکلی که از ابتدای سال 2012 اتحادیه اروپا روند قطع واردات نفت را آغاز کرد و رفته رفته تحریم های بانکی، بیمه ای، حمل و نقل و ... بر شدت تنگناهای پیش روی ایران افزود.
فضای کنونی اما کاملا متفاوت با دوره یاد شده است. آمریکا برای پیشبرد تحریم های خود علیه ایران متکی به جایگاه خود در اقتصاد جهانی است اما هرگز از منظر سیاسی هیچ حمایت یا حتی تاییدی را از متحدانش دریافت نخواهد داشت.
کار دولت ترامپ در داخل آمریکا نیز برای اجماع سازی علیه جمهوری اسلامی ایران آسان نیست. ترامپ شاید بتواند با تایید چهره های تندرویی چون «جان بولتون» مشاور امنیت ملی و نیروهای غیردیپلماتیکی چون پمپئو و نیز استفاده از اختیارات ویژه رییس جمهوری یکجانبه گرایی خود را ادامه دهد اما نه در افکار عمومی و نه در جامعه نخبگان آمریکا همراهی و در نتیجه اجماعی را در ایران ستیزی شاهد نخواهد بود.
ناظران مسائل آمریکا می گویند انتخابات میان دوره ای کنگره که اواسط آبان ماه امسال برگزار خواهد شد شاید منجر به افزایش وزن رقبای دموکرات ترامپ و جمهوریخواهان در دستگاه قانونگذاری شده و بر موانع یکجانبه گرایی و سیاست های افسارگسیخته کاخ سفید در مقطع کنونی بیافزاید. هر چند در وضعیت کنونی و اکثریت جمهوریخواه کنگره نیز، سناتورها و اعضای مجلس نمایندگان مخالفت خود را با خودسری ترامپ در قبال تهران اعلام داشته اند.
در همین ارتباط، مجلس نمایندگان آمریکا سوم خردادماه در بررسی اختیارات نظامی وزارت دفاع این کشور متممی را به تصویب رساند که بر مبنای آن پنتاگون حق اقدام نظامی علیه ایران را بدون اخذ مجوز کنگره نخواهد داشت.
با توجه به این وضعیت، راهبرد اجماع سازی کاخ سفید علیه ایران بیشتر سیاستی تبلیغاتی به نظر می آید که در واکنش به سنگینی هزینه های مقابله با جمهوری اسلامی ایران اعلام شده است.