نقد و بررسی " نوبت همدلي (يادداشت روز)" روزنامه کیهان چهار شنبه 10 تیر ماه سال 1388
جایگاه عدالت در 30 سال گذشته چگونه بوده که اکنون وعده ی سرخرمنی بسط عدالت و امنیت در دهه ی چهارم عمر نکبت بار رژیم تروریستی آخوندی داده شده است؟
اگر روزی امکان این به وجود آید که انسان بدون اکسیژن وماهی بدون آب قادر باشد شانس بقا داشته باشد و کبوتر بدون بال رخصت پرواز، آنگاه می توان باور داشت که آخوند های انگل و مفتخور و حراف و شیاد و عوامفریب حکومتی دست از دغلکاری و دروغگوئی و وارونه و هذیان گوئی خود بر دارند . به خصوص اکنون که 30 سال است بر مسند قدرت نشسته و مشغول جنایت و خیانت و جنگ افروزی و دین فروشی و غارتگری وانباشت ثروت می باشند که هر گز حاضر نیستد از این موقعیت برای لحظه ای عقب نشینی کنند و کوتاه بیایند . بنابراین می بایست از قماش اینگونه مرده خوران فرصت طلب غیر مولد قلم بر دست یادداشت روز نویس همکار سربازجو حسین شریعتمداری بود تا که بتوان ادعای پوشالی و کمیک کرد که قبل از بر گزاری نمایش خیمه شب بازی انتخابات � انتصابات ریاست جمهوری دوره ی دهم حجم خدمات و بسط عدالت مهر ورزانه ی و امنیت دولت نهم آنگونه بوده است تا سطح دور ترین نقاط و روستا ها ی ایران این عدالت کذائی رفته بود که محتاج سیب زمینی فاسد مجانی دولتی بودند . تازه همین موضوع عدالت مهر ورزانه ی فراگستر باعث شد که نمایش خیمه شب بازی ریاست جمهوری دوره ی دهم یکی از پر فراز و نشیب ترین فرآیند رأی گیری تقلباتی از سوی پاسداران کودتا گر برنامه ریزان اصلی این خیمه شب بازی شود .
بهر حال ت حاشیه روی و مداحی گری ونوحه خوانی و مجیز گوئی این طلبه پاسدار قلم بر دست یادداشت روز نویس به عنوان پیش در آمدی است تا که بتواند نتیجه گیری کند که تأئید صحت نمایش خیمه شب بازی از سوی شورای نگهبان موجب شده است تا که این پرونده رسماً بسته شود . یعنی اینکه نامزدان رقیب شاکی و معترض چوب خوردن با پیاز را به پذیرند و شکست خورده دستان خود شان را برروی سرشان گرفته تسلیم شوند و دیگر نه اعتراض و یا نه اینکه این پرونده را دنبال کنند. زیرا که طلبه پاسدار قلم بر دست یادداشت روز نویس اذعان می کند که داعیه ابطال نمایش خیمه ش بازی بدون دلیل و مستدات بر خلاف موازین و اصول دمکراسی است . ززیرا که اقلیت می بایست پیروزی اکثریت را قبول کند و به آن احترام گذارد. نه اینکه اعتراض کنند و پای معترضان را بر توی خیابان ها باز کنند وموجب آشوب و اغتشاشات خیابانی شوند و ناامنی به وجود آورند ودست به نا فرمانی مدنی بزنند که از سوی ضد انقلاب برنامه ریزی و هدایت می شود .
البته چون اینگونه مدعیان علت گریز و معلول گر هر گز حاضر نیستند که توضیح و پاسخ دهند که اگر چنانچه 40 میلیون در این نمایش خیمه شب بازی شرکت کردند تا وفاداری خودشان را نسبت به رژیم تروریستی آخوندی نشان دهند و اینگونه رژیم پایگاه اجتماعی با سابقه ی 30 ساله دارد و دولت عدالت محور است . از سوی دیگر وقتی که بیش از 70% جمعیت کشور زیر 30 سال می باشند که پرورش یافتگان همین نظام می باشند. بنابراین چرا می بایست نگران بود که تبلیغات ضد انقلاب برون مرز بر روی اینان آنگونه تأثیر داشته باشد که حتی نامزدان دیگر ریاست جمهوری را نیز می تواند ضد انقلاب گول بزند و همگام مردم و به خصوص جوانان معترض خیابانی کند. آخر اینگونه اعاهای تناقض آمیز نه اینکه راهگشا نمی باشد ، بلکه نوعی اعتراف آشکار به بن بست بدون راه خروج رژیم تروریستی آخوندی می باشد که با فرافکنی و فرار به جلو هوار زده می شود برای بن بست شکنی دروغ ها با دروغ های باز هم بزرگتر جواب داده می شود .
همینطور پرسش است که چرا طلبه پاسدار یادداشت روز نویس وارونه گو خود را به نادانی زده و وانمود کرده است که نمی تواند بفهمد که از برنامه های با شکنجه و تهدید و شلاق درون سیاه چال ها برای تواب سازی و اعتراف گیری و بی هویت سازی نمایشات تلویزیونی چراغ و هویت و امثالهم که باند سعید امامی و آخوند روح الله حسینیان و سربازجو حسین شریعتمداری مبتکرش بودند و پس از جلاد و دژخیم منفور زندان اوین اسدالله لاجوردیآن را دنبال و اجرا کردند. اکنون بیش از 2 دهه گذشته است و این ادا و اطوار اتهام و برچسب زدن ها سوخته ونخ نما شده است و تکرارش تبدیل به تف و تاق و ریش برای باز یگران و برنامه ریزان پشت صحنه اش خواهد شد . زیرا که هم بیش از حد تکرار شده است .هم اینکه دیگر جای ابهامی نسبت به عملکرد عوامفریبان دین فروش حاکم در اذهان عمومی باقی نمانده است . زیرا اگر چنانچه توهمی هم بود مناظره ی نامزدان ریاست جمهوری از بین برد . برای اینکه در این مناظره ها محاکمه 30 ساله ی عملکر دولت مردان و رهبر و مسئولان رژیم تروریستی آخوندی از سوی مهره های بالایش بود ونه بیرون از نظا و یا مخالفینش .
در خاتمه اینکه مگرگفته نمی شود که گذشته چراغ راهنما آینده می باشد . اکنون سئوال است که این عدالت و آزادی و دمکراسی که از آن یاد شده است . در رژیم بربر منش آزادی کش زن و عدالت ستیز در 30 سال گذشه چگونه بوده است و اکنون جایگاه خالی عدالت کجاست؟ چگونه با شکاف عمیق طبقاتی و روند رو به رشد نرخ تورم وگرانی لجام گسیخته و مهار ناپذیر با فقر و بیکاری فزاینده به خصوص با 80 % جمعیت کشور که بر زیر خط فقر اقتصادی زندگی می کنند و طبق گزارش صندوق بین المللی پول 80% در آمد ناخالص ملی سرانه سالیانه ی کشور معتلق به اقلیت 20 % صاحب ثروت های نجومی باد آورده می باشد . آنهم در شریطی که رقابت جنگ قدرت و ثروت میان جناح و باندهای مافیائی ادامه دارد که برای حفظ قدرت و حذف رقیب و انحصاری کردنش درست در روز روشن پا سداران با لوطی جماران دست به کودتا زده اند . بد تر اینکه در رژیمی که از رأس تا ذیل آن در همه سطوح و ارگان و نهاد هایش آلوده به فساد و رشوه و تبعیض و بی قانونی و نیرنگ و فریبکاری و دین فروشی می باشد. چگونه می توان سر و سوزنی باور داشت که در آغاز شروع دهه عمر نکتبار این رژیم آلوده به فساد در همه زمینه ها، امکان بسط عدالت و امنیت اجتماعی قول سر خرمنی داده شده می تواند وجود داشته باشد؟ لذا تنها راه حل نهائی تلاش همگی برای تغییرات دمکراتیک در ایران است.

هوشنگ � بهداد
چهار شنبه 10 تیر ماه سال 1388