نقد و بررسی " پروژه سرگرم كردن ايران! (يادداشت روز)" روزنامه ی کیهان سه شنبه 6 مرداد ماه سال 1388
"این نهایت در ماندگی و استیصال و فرو رفتن در بست کامل کودتاگران است که موج روز افزون نارضایتی عمومی با فریاد های خشم آلود و تنفر انگیز مرگ بر دیکتار و خامنه ای مردم ایران نوعی سرگرمی ایجاد شده از سوی آمریکا نامیده شود"
گریز به صحرای کربلا زدن و حاشیه رفتن های قلم بر دستان و جارچیان در خدمت پاسداران کوتاگر که در دخمه ی سربازجو حسین شریعتداری خیمه زده و گزرد هم آمده اند تا که مأموریت منحرف کردن اذهان عمومی با حاشیه روی و هذیان گوئی های هسته ای و با دفاع از سرکوبگران در خدمت پاسداران کود تاگر و لوطی جماران بی اعتبارو نامشروع شده را تبیین و تشریح وتحلیل کنند. اینان آنقدر خود را از مرحله پرت نشان می دهند که گویا هنوز نمی دانند که پس از نمایش خیمه شب بازی انتصاباتی22 خرداد که با تقلبات گسترده و کودتا همراه بود که هدف رقیب دوم خردادی با موسوی بود این کودتا منجر به چه واکنش های جاتنبی اعتراضی شده است که بر خلاف تصور شان تا کنون چه میزان هم سنگین وپر هزینه بوده است ؟
عجیب است که اینان هنوزاز گیجی و مات شدن وحیران بودن ضربات وارده ی ناشی از فریاد مستمر مرگ بر دیکتاتور و خامنه ای گفتن معترضان که به مفهوم شکسسته شدن عمود خیمه ی نظام می باشد به خود نیامده و هشیار نشده اند که درشرایط کودتای پاسداری و فضای حکومت نظامی تحمیل شده چگونه مقاومت مردم نا راضی وجود داشته است که پس از کشتار و مجروح کردن وبازداشت وشکنجه برای اعتراف گرفتنن ها نه اینکه فریادهای اعتراضی مردم به خصوص جوانان نا راضی قطع وخا موش نشده وکاهش نیافته است، بلکه ادامه اش منتهی علنی شدن شقه در رأس رژیم تروریستی آخوندی کودتائی پاسداری شده است .آنگونه که اکنون مشکل اصلی جنگ و قدرت و نزاع بارقیب مغلوب حذف شده نمی باشد، بلکه معضل اساسی جنگ قدرت و اختلاف و تضاد رقبا و باندهای مافیائی درون جبهه ی مدعیان اصول گرائی حاکم است که بدرون خودشان امتداد یافته است و شدت آن طوریست که پاسدارگماشته احمدی نژاداز یک سو در برابر لوطی جماران نا مشروع ایستاده و نافر مانی می کند . زیرا نمی خواهد زیر بار نامه های حکومتی ماورای قا ون اساسی لوطی جماران برودکه غیرمسئولانه و غیر قانونی می باشد .
ازسوی دیگر با اخراج چندوزیراز دولت نامشروع اکنون دولت بیش از بیش ازمشروعیت ساقط شده است . همینطور نهادارتجاعی مجلس دست نشانده و کمدی ودکوری و انتصابی هشتم در برابردولت نا مشروع به مصاف هم دیگر بسیج شده و آمده رزم ونبرد هستند .
مهمتراینکه این وسط پاسدار سر دارشهردارتهران شمشیرش رااز غلاف بیرون کشیده و علیه ی پاسدارگماشته احمدی نژاد به حرکت در آورده است و افشایش کرده است که وی غایب دوران جنگ خانمان بر ائدازضد ملی و ضد میهنی 8ساله ایران و عراق بوده است که خمینی شیاد آن رانعمت الهی نامید .در صور تیکهاین جنگ یک سند محرز جنایت علیه ی بشریت است. چونکه موجب کشته و مجروح و آواره وبی خانمان شدن میلیون ها ایرانی و عراقی شد که اکنون پاسدار قالی باف مدعی شده که چرا پاسدار احمدی نژاد یک روز وی درجبهه ی جنگ حضور نداشته است؟" بد تر اینکه متهمش کرده است که باور به ولایت پذیری لوطی جماران نا مشروع ندارد . فراموش نشود که ایستادن ومقاومت کردن پاسدار گماشته احمدی نژاد در بر ابر لوطی جماران بهر نیتی که باشد نوعی بازتاب تحمیل شده ی فریاد مرگ بر دیکتاتور و خامنه ای وتنفرو خشم عریان مردم می باشد که با جا خالی دادن می خواهدکه لوطی جماران نامشروعرا مقصر واقعی معرفی کند .
اما از طرف دیگر هنوز فراموش نشده است که همه آخوند های منبری و امامان موقت و زاپاسی جمعه ها چگونه در کنارلوطی جماران نامشروعفریاد می زدند وحنجره پاره می کردند و می گفتند که ما هرگز به دنبال دسترسی به سلاح بمب اتمی نمی باشیم زیراکه هم مکتب مان اجازه داشتنش را نمی دهد . هم اینکه نیاز به آن نداریم . برای اینکه هر جوانی برای ما بمنزله ی یک بمب اتم می باشد . حال بماند که اکنون چگونه این میلیون های جوان بمب اتم شده با فریاد مرگ بر دیکتاتور و خامنه ای لرزه بر بنیان عنکبوتی کاخ ستمکاران وغارتگران و جنگ افروزان ود ین فروشان حاکم وارونه گوی انداخته است .
اما در این اوضاع و احوال خیلی کمیک و تراژدیک است که قلم بر دستان اجاره ای این ورق پاره ی کیهان سر باز جو شریعتمداری یکی پس از دیگری قلم بر دست گرفته و وارده صحنه شده و با فراموش کردن وضعیت نا هنجاری اقتصادی کشور ومعضل اجتماعی و مشکلات معیشتی مردم ایران در عوض ازپروژه ی هسته ای دفاع می کنند و وزیر امر خارجه ی آمریکاو اسرائیل را تهدید می کنندو باشاخ و شانهکشیدن قدرت نمائی کاذبمی کنند. در صورتیکه اگر صاحب بمب اتمی هم پاسداران کودتاگر بشوند بنا بر ادعای خودشان که هر جوانی یک بمباتم می باشد و ضریب رو به رشد مخالفت و تنفر و خشم و کینه مردم ایران به خصوص جوانان که هرروز بیشتر می شودچه می خواهند حاکمان خیره سر ضد مردم بکنند؟
همینطور قلم بر دست غیر ایرانی بدون در نظر گرفتن چگونگی تقسیم در یای خزرمیان 5 کشور ساحلی که سهم ایران چه میزان است یا ادامه ی سیاست چوب تاراج بر منابع و ذخایر کشور زدن که این سیاستمخرب واران بر باد ده دو بعد داخلی وبیرونی دارد . بعد بیرونی آن باج هاو امتیازات پی در پی به اروپا به خصوص چین و روسیه دادن است . از طرف دیگرباز باجدادن ها به برخی کشورهای آمریکای لا تین است که در راستای دفاع از پروژه ی هسته ای و تلاش مذیوحانه برای بیرون آمدن ازانزوای جهانی می باشد .همچنین دادن دلار و پول های بسیار کلان به حزب الله لبنان و حماس برای بحران آفرینی و جنگ افروزی درخاورمیانه می باشد . اما بعد داخلی مر بوط به غارتگری های نجومی آخوند های حکومتیو آقازاده های شان می باشد که یک موردش را عباس پالیز دار در اردیبهشت ماه سال گذشته در دانشگاه همدان اعلا م و افشا نمود .
ولی اکنون مأمور قلمبر دست غیر ایرانی وارد معرکه گیری شده و با اشک تمساح ریزی برای 10 میلیون فلسطینی کردن که چرا سهم شان از سر زمین شان 22 % می باشد این بهانه و دست آویز کرده است تا چتر تدافعی و تهاجمی سیاست صدورتروریسم و ارتجاعی به منطقه کند که در بستر دشمنی عریان با روند مذاکره ی صلح خاورمیانه می باشد . یعنی اینکه ادامه ی همان سیاست خطبه ی نماز عید فطر لوطی جماران است که در آستانه ی کنفرانس صلح خاور میانه در آناپولیس آمریکا لوطی جماران بطور علنی رهبران کشور های عربی را تهدید کرد که اگرچنانچه در این کنفرانس شرکت کنید در داخل کشورهای خودتان با شورش و نا آرامی مواجه خواهید شد.اکنون که باز جرج میشل به خاورمیانه سفر کرده است تا که روند مذاکرات صلح خاورمیانه از سر گرفته و فعال شود انگاری که آب بر لانه یمورچگان ریخته شده است که ترسیده و سراسیمه از سوراخ بیرون زده و شاخک حسی اطلاعات گیری شان را بهم گره زده و برای دشمنی و تهدید کردن هرگونه مذاکره ی صلح فعال شده اند . زیراکه ثبات سیاسی و صلح پایدار در کشور های همجوار و منطقه ی خاورمیانه بمنزله ی طناب دار وپایان پذیری رژیم تروریستی جنگ افروز و دین فروشان متزلز ل شده و در بن بست فرو رفته و نامشروع شده می باشد.
در خاتمه اینکه قلم بر دست برای اینکه پس از لیست کردن سفر مقامات آمریکائی به منطقه در چند ماه گذشته در دنباله نتیجه ی مشابه قلم بر دستان همکارانش در یادداشت روز های این ورق پاره ی کیهان را کسب کرده است . یعنی اینکه نارضایتی عمومی وحرکت های اعتراضی اخیر مردم ایران را که حاصل عملکرد 30 ساله ی دولت مردان حاکم بر می باشد. بطوریکه پاسدار احمدی نژاد در مناظره های نامزدان تلویزیونی به این واقعیت اعتراف کرد . اما وی شیپور را از در گشادش نواخته است و صدای ناهنجار سیاست سر کارگذاشتن و انحراف اهان عمومی مردم ایران را در آورده است که تا کنون زیر پوشش مبارزه با آمریکا یا شیطان بزرگ دنبال شده است و بطور وارونه ادعا کرده است که آمریکا برای ترمیم ضرب دیدگی و تضعیف قدرتش در خاورمیانه و برای مهار کردن صدور تروریسم و بنیادگرائی و ار تجاع به منطقه کوشش نموده است تاکه در ایران سر گرمی به وجود آورد تا باند های مافیائی رقیب و خصم در گیرجنگ قدرت و ثروت با همدیگر در گیر و سر گرم شوند تا که خودش با خیال راحت در منطقه کارش را بکند و اهدافش را دنبال نماید.