نقد و بررسی "مؤمن! تو و شراب؟ (محمد ايماني)" روزنامه ی کیهان سه شنبه 9 تیر ماه سال 1388
"هذیان ووارونه گوئی با متهم وتشبیه کردن رقبا به حارث و معاویه و عمرو عاص و اتهام زدن به جوانان آزادیخواه که گول خورده از سوی دشمنان نفوذی اند تا شاید آدمکشان خیابانی و جانیان حاکم تبرئه شوند "
قلم بر دست فرافکن با رندگی خاص پاسداری و حرفه ی بازجوئی و تجربه ی تحریف گری که دارد . کوشش کرده خصلت و صفات خود و اربابانش را به جوانان ناراضی و معترضین نسبت دهد تا شاید گریزگاهی برای لباس شخصی های آدمکش حرفه ای و بسیجیان مزدور چماقدار و مسئولین حزب پادگانی یابد که در خیابان ای تهران و سایر شهر ستان ها مشغول به خاک و خون کشیدن جوانان معترض می باشند و موجی از دستگیری ها دارند که روانه سیاه چال ها کرده اند تا اینکه کارنامه ی جانیان و قمه کشان و پرونده جنایتکاران حاکم سفید و تبرئه شود.
از سوی دیگر تلاش مذبوحانه کرده است که تنفر و نارضایتی عمومی که ناشی از 3 دهه ی پایمال شدن حق و حقوق مردم ایران و مطالبات انباشت و پرداخت ناشده می باشد را با گول خوردن نفوذی های دشمن و مأموران در خدمت دستگاه جاسوسی و اطلاعاتی بیگانه ماستمالی کند و وانمود نماید که گویا هیچگونه تقلبی در نمایش خیمه شب بازی انتصاباتی � ریاست جمهوری اتفاق نیفتاده و مردم به ویژه جوانان اصلاً نارضایتی از شرایط کنونی ندارند و تظاهرات و اعتراضات خیابانی با فریاد مرگ دیکتا تور و مرگ بر احمدی نژاد خامنه ای و رژیم تروریستی آخوندی و می کشم می کشم آنکه برادرم کشت نوعی تفریح خیابانی وسر گرمی جوانان گول خورده می باشد. بدتر اینکه قلم بر دست خشم نهفته و آتش زیر خاکستر حاصل سرکوب گری های سیستماتیک 3 دهه می باشد را نادیده گرفته که چون فرصت بروز یافتند سریع خشم و کینه و نفرت خودشان نسبت به رهبر و سران حاکم را شعله ور ساختند . آنگونه که تا کنون کودتا گران حاکم موفق نشده اند با سرکوب شدید خفه و خاموش اش نمایند. البته قلم بر دست یادداشت روز نویس این غفلت را ناشی از غفلت مؤمنان ناآگاه و نا هوشیار دانسته و پیرامونش پرسش گری کرده و دست به تحلیل و سئوال زده که دشمن چگونه و از کجا نفوذ کرده و در نهایت اینگونه موسوی را حارث و رفسنجانی را معاویه و خاتمی را عمر عاص از جبهه ی علی بریده و به خوارج پیوسته تشبیه و متهم نموده است:
"اين رخنه از كجاد افتاد؟ كجا غفلت شد؟ روش ها و مراحل شبيخون چه بود؟ چرا كساني دچار حيرت و اشتباه در �تشخيص� شدند؟ اگر فتنه تازه تازه درحال تخم گذاري يا انعقاد نطفه است، براي آينده چه بايد كرد؟ آيا نمي توان افق هاي دورتر را در آينده ديد و برنامه چيد؟ آيا نمي توان چشم به گذشته هاي نزديك و دور دوخت و عبرت اندوخت؟ اگر از اين �روزن �ها غفلت كرديم و نه دوبار كه چند بار گزيده شديم- درهر جايگاهي كه باشيم- آيا مي توانيم نام �مؤمن� برخويش بگذاريم؟ مرد مؤمن! گوش دار! اين مقتداي متقيان و اميرمؤمنان علي(ع) است كه در ميانه رزم با پيمان شكنان مجاهد نما، با حيرت و سرگرداني سرباز خود �حارث بن حوت� مواجه شده كه از رزم ايستاده، اجتهاد مي كند و مي گويد �تو مي پنداري من سپاه مقابل را گمراه مي دانم�. علي مي ديد او را كه در آينده به اردوگاه خوارج مي پيوندد و شعار �لاحكم الا لله� را در صفين سرمي دهد. اما به بهانه آن سرباز سردرگم به من و تو نهيب زد �تو پيش پايت را ديدي و سرت را بالا نكردي كه افق دورتر را ببيني، تو حق و باطل را نشناخته اي كه بداني ياران آنها چه كساني هستند.�"
گزینه برداری تاریخی که قلم بر دست آنگونه خود می خواهد کرده و با ترکیب و تلفیق کردن تجربه و تخصص و تحریف و وارونه گوئی که دارد تا در بستر پیگیری و جا انداختن و مانور عوامفریبانه و تبلیغاتی دادن که راه افتادن موج تظاهرات همه گیر ناراضیان در سراسر کشور از سوی دشمن نفوذی آمریکا و انگلیس و ول خورد گان داخلی است . می بایست اذعان کرد که این ادعای کمدی شگرد لو رفته و سوخته شده ای می باشد که سابقه ی 3 دهه در این رژیم جهل و جنگ و خون و جنون و غارتگری و عوامفریبی و دین فروشان حاکم دارد که اکنون از سوی قلم بر دستان توجیه گر و مداح و مجیز گوی تصویر مار کش و مار قالب کن در خدمت کودتا گران پاسدار رله و دنبال می شود.
بنابراین قلم بر دست بدون آنکه توضیح دهد که معنی لغوی منافقین یعنی چه و چه می کند وچه وجه اشتراکی با حاکمان کنونی دارند. یعنی اینکه منافقان چه کرده یا می کنند که حاکمان عوامفریب و شیاد و دین فروش و غارتگر و جنگ افروز زیر پرده ی دین در 30 سال گذشتهانجام نداد اند . در عوض اینگونه تلاش مذبوحانه کرده است با پاک کردن صورت مسئله آدرس وارونه و غلط دهد و رقیب را متهم به همکاری با دشمن و منافقان کند:
"آنها صدسال پيش انجمن هاي سري و كميته هاي دهشت داشتند و از ابزار رسانه و شايعه سود مي جستند. آيا امروز از اين حربه ها غفلت مي كنند؟ آسوده خاطر نباشيم. احتياط بد نيست. خود را و دور و بر خود را بپاييم. حلقه هاي ارتباطي و پيوندهاي خود را بازبيني كنيم. مبادا ردپايي از منافقين در اين حلقه ها و پيوندها باشد. شناسايي منافقين سخت است اما محال نيست."
در دنباله اینکه عجیب است که قلم بر دست خود را به نادانی و کوچه علی چپ زده است . زیرا که تلاش می کند وانمود کند که اکنون شرایط ایران بگونه نشده است که مصداق عینی این ضرب المثل است که گفته می شود شتر سواری دلا دلا نمی شود . چونکه مناظره های تلویزیونی که برای داغ کردن تنور نمایش خیمه شب بازی انتخابات � انتصابات ریاست جمهوری دوره ی دهم طراحی شد تا که با شیوه ی خر و خر ما خوری اهداف ترسیم شده دنبال شود . یعنی اینکه هم سیاهی لشکر های بیشتری بر پای جعبه های مار گیری حضور یابند تا مشروعیت کاذب رژیم تروریستی آخوندی برای مخاطبان ارجی جا انداخته شود که پشتوانه باج گیری پروژه ی هسته ای و پاسخ انزوای منطقه ای و جهانی باشد. هم اینکه شرایط تقلبات گسترده برای رئیس جمهور کردن پاسدار احمدی نژاد از سوی طراحان کودتا گر فراهم شود . اما چون محتوای مطالب یا افشا گری ها ومچ گیری های انجام شده نامزدان از همدیگر در مناظره چنان عمیق و سنگین بود که از کنترل خارج شد و آشکارا تبدیل به محاکمه کردن سران رژیم ترور یستی مذهبی با لوطی جماران شد و ثابت کرد چگونه از این رژیم پوسیده ی قرون وسطائی رأس تا ذیل آن آلوده به فساد و تبعیض می باشد که دیگر هر گز نه کتمان و پنهان کردنی ونه امکان ماستمالی کردن و تبرئه شدنی می باشد .
مهمتر اینکه محال است که شرایط به قبل از نمایش خیمه شب بازی باز گشت داده شود . به خصوص اینکه آنگونه در این نمایش خیم شب بازی تقلبات کلان و گسترده و علی شد که دیگر جای هیچگونه ابهامی در تدارک تقلبات گسترده در اذهان عمومی بر جای باقی نگذاشته است . به ویژه اینکه سپس لوطی جماران مهر تأئیدی بر این تقلبات آشکار زد که چاشنی برروی تظاهر کنندگان ناباور از نتایج و ناراضی در خیابان ها آتش گشوده شد که تیر خلاص نهائی بر عدم مشروعیت و ضد مردمی بودن رژیم تروریستی آخوندی شلیک شد.
در خاتمه اینکه چون در فضای نیم بند محدود باز شده که جوانان ناراضی از شیوه ی برخورد نیروی انتظامی سرکوبگر که با طرح های گوناگون امنیت اجتماعی حسابی اینان را عصبی و خشمگین کرده بود . توانستند وارد صحنه شوند تا ابتدا نفسی بکشند وعقده گشائی نمایند . اما خیلی سریع رفتار و حرکاتش از مرز خواسته های صنفی و پوشش گذشت و رنگ و لعاب سیاسی به خود گرفت . بطوریکه حضور مسالمت آمیز شان در خیابان ها علیه تقلبات گسترده ی نمایش خیمه شب بازی موجب شد که سریع همسنگر دانشجویان آزادیخواه شوند و فریاد مرگ بر دیکتاتور و احمدی نژاد و خامنه ای سر دهند. فراموش نشود که این حرکت و تجربه و اقدام نسل جوان بزرگترین هزینه ی سنگین برای لوطی جماران و مسئولین و پاسداران و دستگاه بد نام وزارت اطلاعات می باشد . زیرا که سرمایه 3 دهه سرمایه گذاری به انحراف کشانیدن جوانان به استفاده مواد مخدر و تعقیب موزیک و مد پرستی و بی خیال دمکراتی وبی هویت شدن به خصوص جدا کردن نسل جوان با سازمان و نیروها و تجربیات انقلابی قبل از انقلاب و اوایل انقلاب که از طریق سرکوب و اعدام گسترده و یورش به دانشگاه ها و تعطیل کردن 3 ساله طراحی شد همه ی این سرمایه ها و طراحی دسیسه و توطئه ها دود شد و بر باد هوا رفت . بنابراین اکنون هرچه اینگونه قلم بر دستان از اینگونه روضه های گریز به صحرای کربلا بخوانند و ادعای نفوذ دشمن منافق با خود دوست جا زدن در صف خودی ها کند تا در شرایط مناسیب و حساس خنجر از پشت بزند و بد تر اینکه جوانان آگاه وآزادیخواه سیاسی شده را گول خوردگان و ساده لوحان و ی ساده اندیشان خطاب کنند. باید گفت که نه این کش و تنبان برای فاطی بقول معروف تنبان نمی شود، بلکه این چنین قلم فرسائی و ادعای کمدی وارونه کردن همچون چوب دو سر طلائی می ماند که با آن مشغول بر هم زدن چیز بد بو است که هرچه بیشتر بازی و بر هم زده شود بیشتر بوی گندش در خواهد آمد ومشام بازیگر و امیانش را آزار می دهد.
هوشنگ - بهداد
سه شنبه 8 تیر ماه سال 1388
"هذیان ووارونه گوئی با متهم وتشبیه کردن رقبا به حارث و معاویه و عمرو عاص و اتهام زدن به جوانان آزادیخواه که گول خورده از سوی دشمنان نفوذی اند تا شاید آدمکشان خیابانی و جانیان حاکم تبرئه شوند "
قلم بر دست فرافکن با رندگی خاص پاسداری و حرفه ی بازجوئی و تجربه ی تحریف گری که دارد . کوشش کرده خصلت و صفات خود و اربابانش را به جوانان ناراضی و معترضین نسبت دهد تا شاید گریزگاهی برای لباس شخصی های آدمکش حرفه ای و بسیجیان مزدور چماقدار و مسئولین حزب پادگانی یابد که در خیابان ای تهران و سایر شهر ستان ها مشغول به خاک و خون کشیدن جوانان معترض می باشند و موجی از دستگیری ها دارند که روانه سیاه چال ها کرده اند تا اینکه کارنامه ی جانیان و قمه کشان و پرونده جنایتکاران حاکم سفید و تبرئه شود.
از سوی دیگر تلاش مذبوحانه کرده است که تنفر و نارضایتی عمومی که ناشی از 3 دهه ی پایمال شدن حق و حقوق مردم ایران و مطالبات انباشت و پرداخت ناشده می باشد را با گول خوردن نفوذی های دشمن و مأموران در خدمت دستگاه جاسوسی و اطلاعاتی بیگانه ماستمالی کند و وانمود نماید که گویا هیچگونه تقلبی در نمایش خیمه شب بازی انتصاباتی � ریاست جمهوری اتفاق نیفتاده و مردم به ویژه جوانان اصلاً نارضایتی از شرایط کنونی ندارند و تظاهرات و اعتراضات خیابانی با فریاد مرگ دیکتا تور و مرگ بر احمدی نژاد خامنه ای و رژیم تروریستی آخوندی و می کشم می کشم آنکه برادرم کشت نوعی تفریح خیابانی وسر گرمی جوانان گول خورده می باشد. بدتر اینکه قلم بر دست خشم نهفته و آتش زیر خاکستر حاصل سرکوب گری های سیستماتیک 3 دهه می باشد را نادیده گرفته که چون فرصت بروز یافتند سریع خشم و کینه و نفرت خودشان نسبت به رهبر و سران حاکم را شعله ور ساختند . آنگونه که تا کنون کودتا گران حاکم موفق نشده اند با سرکوب شدید خفه و خاموش اش نمایند. البته قلم بر دست یادداشت روز نویس این غفلت را ناشی از غفلت مؤمنان ناآگاه و نا هوشیار دانسته و پیرامونش پرسش گری کرده و دست به تحلیل و سئوال زده که دشمن چگونه و از کجا نفوذ کرده و در نهایت اینگونه موسوی را حارث و رفسنجانی را معاویه و خاتمی را عمر عاص از جبهه ی علی بریده و به خوارج پیوسته تشبیه و متهم نموده است:
"اين رخنه از كجاد افتاد؟ كجا غفلت شد؟ روش ها و مراحل شبيخون چه بود؟ چرا كساني دچار حيرت و اشتباه در �تشخيص� شدند؟ اگر فتنه تازه تازه درحال تخم گذاري يا انعقاد نطفه است، براي آينده چه بايد كرد؟ آيا نمي توان افق هاي دورتر را در آينده ديد و برنامه چيد؟ آيا نمي توان چشم به گذشته هاي نزديك و دور دوخت و عبرت اندوخت؟ اگر از اين �روزن �ها غفلت كرديم و نه دوبار كه چند بار گزيده شديم- درهر جايگاهي كه باشيم- آيا مي توانيم نام �مؤمن� برخويش بگذاريم؟ مرد مؤمن! گوش دار! اين مقتداي متقيان و اميرمؤمنان علي(ع) است كه در ميانه رزم با پيمان شكنان مجاهد نما، با حيرت و سرگرداني سرباز خود �حارث بن حوت� مواجه شده كه از رزم ايستاده، اجتهاد مي كند و مي گويد �تو مي پنداري من سپاه مقابل را گمراه مي دانم�. علي مي ديد او را كه در آينده به اردوگاه خوارج مي پيوندد و شعار �لاحكم الا لله� را در صفين سرمي دهد. اما به بهانه آن سرباز سردرگم به من و تو نهيب زد �تو پيش پايت را ديدي و سرت را بالا نكردي كه افق دورتر را ببيني، تو حق و باطل را نشناخته اي كه بداني ياران آنها چه كساني هستند.�"
گزینه برداری تاریخی که قلم بر دست آنگونه خود می خواهد کرده و با ترکیب و تلفیق کردن تجربه و تخصص و تحریف و وارونه گوئی که دارد تا در بستر پیگیری و جا انداختن و مانور عوامفریبانه و تبلیغاتی دادن که راه افتادن موج تظاهرات همه گیر ناراضیان در سراسر کشور از سوی دشمن نفوذی آمریکا و انگلیس و ول خورد گان داخلی است . می بایست اذعان کرد که این ادعای کمدی شگرد لو رفته و سوخته شده ای می باشد که سابقه ی 3 دهه در این رژیم جهل و جنگ و خون و جنون و غارتگری و عوامفریبی و دین فروشان حاکم دارد که اکنون از سوی قلم بر دستان توجیه گر و مداح و مجیز گوی تصویر مار کش و مار قالب کن در خدمت کودتا گران پاسدار رله و دنبال می شود.
بنابراین قلم بر دست بدون آنکه توضیح دهد که معنی لغوی منافقین یعنی چه و چه می کند وچه وجه اشتراکی با حاکمان کنونی دارند. یعنی اینکه منافقان چه کرده یا می کنند که حاکمان عوامفریب و شیاد و دین فروش و غارتگر و جنگ افروز زیر پرده ی دین در 30 سال گذشتهانجام نداد اند . در عوض اینگونه تلاش مذبوحانه کرده است با پاک کردن صورت مسئله آدرس وارونه و غلط دهد و رقیب را متهم به همکاری با دشمن و منافقان کند:
"آنها صدسال پيش انجمن هاي سري و كميته هاي دهشت داشتند و از ابزار رسانه و شايعه سود مي جستند. آيا امروز از اين حربه ها غفلت مي كنند؟ آسوده خاطر نباشيم. احتياط بد نيست. خود را و دور و بر خود را بپاييم. حلقه هاي ارتباطي و پيوندهاي خود را بازبيني كنيم. مبادا ردپايي از منافقين در اين حلقه ها و پيوندها باشد. شناسايي منافقين سخت است اما محال نيست."
در دنباله اینکه عجیب است که قلم بر دست خود را به نادانی و کوچه علی چپ زده است . زیرا که تلاش می کند وانمود کند که اکنون شرایط ایران بگونه نشده است که مصداق عینی این ضرب المثل است که گفته می شود شتر سواری دلا دلا نمی شود . چونکه مناظره های تلویزیونی که برای داغ کردن تنور نمایش خیمه شب بازی انتخابات � انتصابات ریاست جمهوری دوره ی دهم طراحی شد تا که با شیوه ی خر و خر ما خوری اهداف ترسیم شده دنبال شود . یعنی اینکه هم سیاهی لشکر های بیشتری بر پای جعبه های مار گیری حضور یابند تا مشروعیت کاذب رژیم تروریستی آخوندی برای مخاطبان ارجی جا انداخته شود که پشتوانه باج گیری پروژه ی هسته ای و پاسخ انزوای منطقه ای و جهانی باشد. هم اینکه شرایط تقلبات گسترده برای رئیس جمهور کردن پاسدار احمدی نژاد از سوی طراحان کودتا گر فراهم شود . اما چون محتوای مطالب یا افشا گری ها ومچ گیری های انجام شده نامزدان از همدیگر در مناظره چنان عمیق و سنگین بود که از کنترل خارج شد و آشکارا تبدیل به محاکمه کردن سران رژیم ترور یستی مذهبی با لوطی جماران شد و ثابت کرد چگونه از این رژیم پوسیده ی قرون وسطائی رأس تا ذیل آن آلوده به فساد و تبعیض می باشد که دیگر هر گز نه کتمان و پنهان کردنی ونه امکان ماستمالی کردن و تبرئه شدنی می باشد .
مهمتر اینکه محال است که شرایط به قبل از نمایش خیمه شب بازی باز گشت داده شود . به خصوص اینکه آنگونه در این نمایش خیم شب بازی تقلبات کلان و گسترده و علی شد که دیگر جای هیچگونه ابهامی در تدارک تقلبات گسترده در اذهان عمومی بر جای باقی نگذاشته است . به ویژه اینکه سپس لوطی جماران مهر تأئیدی بر این تقلبات آشکار زد که چاشنی برروی تظاهر کنندگان ناباور از نتایج و ناراضی در خیابان ها آتش گشوده شد که تیر خلاص نهائی بر عدم مشروعیت و ضد مردمی بودن رژیم تروریستی آخوندی شلیک شد.
در خاتمه اینکه چون در فضای نیم بند محدود باز شده که جوانان ناراضی از شیوه ی برخورد نیروی انتظامی سرکوبگر که با طرح های گوناگون امنیت اجتماعی حسابی اینان را عصبی و خشمگین کرده بود . توانستند وارد صحنه شوند تا ابتدا نفسی بکشند وعقده گشائی نمایند . اما خیلی سریع رفتار و حرکاتش از مرز خواسته های صنفی و پوشش گذشت و رنگ و لعاب سیاسی به خود گرفت . بطوریکه حضور مسالمت آمیز شان در خیابان ها علیه تقلبات گسترده ی نمایش خیمه شب بازی موجب شد که سریع همسنگر دانشجویان آزادیخواه شوند و فریاد مرگ بر دیکتاتور و احمدی نژاد و خامنه ای سر دهند. فراموش نشود که این حرکت و تجربه و اقدام نسل جوان بزرگترین هزینه ی سنگین برای لوطی جماران و مسئولین و پاسداران و دستگاه بد نام وزارت اطلاعات می باشد . زیرا که سرمایه 3 دهه سرمایه گذاری به انحراف کشانیدن جوانان به استفاده مواد مخدر و تعقیب موزیک و مد پرستی و بی خیال دمکراتی وبی هویت شدن به خصوص جدا کردن نسل جوان با سازمان و نیروها و تجربیات انقلابی قبل از انقلاب و اوایل انقلاب که از طریق سرکوب و اعدام گسترده و یورش به دانشگاه ها و تعطیل کردن 3 ساله طراحی شد همه ی این سرمایه ها و طراحی دسیسه و توطئه ها دود شد و بر باد هوا رفت . بنابراین اکنون هرچه اینگونه قلم بر دستان از اینگونه روضه های گریز به صحرای کربلا بخوانند و ادعای نفوذ دشمن منافق با خود دوست جا زدن در صف خودی ها کند تا در شرایط مناسیب و حساس خنجر از پشت بزند و بد تر اینکه جوانان آگاه وآزادیخواه سیاسی شده را گول خوردگان و ساده لوحان و ی ساده اندیشان خطاب کنند. باید گفت که نه این کش و تنبان برای فاطی بقول معروف تنبان نمی شود، بلکه این چنین قلم فرسائی و ادعای کمدی وارونه کردن همچون چوب دو سر طلائی می ماند که با آن مشغول بر هم زدن چیز بد بو است که هرچه بیشتر بازی و بر هم زده شود بیشتر بوی گندش در خواهد آمد ومشام بازیگر و امیانش را آزار می دهد.
هوشنگ - بهداد
سه شنبه 8 تیر ماه سال 1388