نقد و بررسی " وقايع � سين كيانگ � و مسئوليت ما" روزنامه ی جمهوری اسلامی شنبه 20 تیر ماه سال 1388
" سکوت مصلحت گرایانه در مورد جنایت کشتار مسلمانان در چین که خلاف قانون اساسی رژیم کوتائی است بدلیل نیاز در گروه 5 +1 و برسمیت شناختن دولت ورئیس جمهور کودتائی از سوی چین "

بر خلاف تصور که در 30 سال گذشته رژیم تروریستی � آخوندی � کودتائی خودش را مذهبی شناسانده است وسیاست صدور تروریسم و ارتجاع و بنیادگرائی به برون مرز را شالوده ی اصلی سیاست خارجی خودش قرار داده و آن را بشدت پیگیری کرده است. به خصوص دخالت گری در کشورهای مسلمان منطقه ی خاور میانه و شاخ آفریقا که مرکز ثقل این سیاست بوده است. بطوریکه خود را رهبر القرای جهان اسلام نامیده است . زیرا که برای بقای ننگنین اش نیاز شدید به تقویت و ادامه ی این سیاست دارد تا جائیکه بطور گسترده این سیاست دخالت گری در امور داخلی عراق و افغانستان و لبنان و فلسطین که در چند سال گذشته دنبال شده است و دست به اقدام طراحی عملیات نظامی و جنگ افروزی هم زده شده است .

البته سرمقاله نویس برای توصیف و اهمیت موضوع دخالت گری در امور داخلی سایر کشور ها که هدف پاسخ دادن به سکوت مخاطبانش نسبت به کشتار اخیر مسلمانان در چین می باشدبا نقل قول کردن متن اصل 52 قانون اساسی اشاره به نفی هر گونه سلطه جوئی و سلطه پذیری در بعد سیاست خارجی رژیم تروریستی کودتائی آخوندی کرده است و در دنباله به دفاع از حقوق مسلمانان درهر نقطه ای از جهان بدون تفاوت قائل شدن میان اقوام و مذاهب هم اضافه کرده است . مهمتر اینکه ادعا نموده است که رژیم تروریستی آخوندی کودتائی نسبت به سعادت همه انسان ها چه مسلمان و چه غیر مسلمان احساس مسئولیت می کند .

البته سرمقاله نویس هیچگونه اشاره ای برای اثبات این ادعای وارونه و احساس مسئولیت سعادت در 30 سال گذشته در ایران نکرده است که در عمل این ادعا چگونه وارونه اجرا وعمل کرده است. همینطور نگفته که شرایط کنونی زندگی مردم ایران چگونه است؟ یا اینکه احساس مسئولیت سعادت همگان از سوی رهبر و مسئولان رژیم عوافریب و دین فروش و جنگ افروز و وارونه و هذیان گوی وغارتگر نسبت به مردم ایران در گذشته و حال چگونه بوده و می باشد؟ یا گفته شود که شرایط زندگی طاقت فرسای 80% مردم ایران که گفته می شود زیر خط فقر اقتصادی زندگی می کنند عاملش چه بوده است. یا اینکه روند لجام گسیخته ی تورم و گرانی و فقر و بیکاری در جامعه چگونه می باشد ؟ مهمتر اینکه شکاف عمیق طبقاتی در جامعه چگونه می باشد و این وضعیت چه نسبتی با شاخص ادعای احساس مسئولیت سعادت انسان ها به خصوص شهروندان ایرانی دارد؟

حال با این وجود چگونه می توان باور داشت که دخالت گری در امور داخلی عراق و افغانستان و لبنان و لبنان چیزی بیش از آنچه نصیب مردم ایران شده می تواند برای اینان ارمغان بهتری در بر داشته باشد که مقاله نویس اعتراف به این سیاست دخالت گری کرده و به بقول خودش نتیجه گیری کرده است که تعداد 156 مسلمان کشته در چین مربوط به نهضت اسلامی سین کیانک چین است که قدمت مبارزه ی صد ساله دارد و افزوده به جز دولت ترکیه که این اقدام چین را محکوم کرده است . چون احساس نزدیک تری با مسلمانان ترک زبان چین می کند. بقیه سکوت کردند. البته در حاشیه خطاب به مسئولین رژیم تروریستی آخوندی کودتائی و کنفرانش کشور های اسلامی گفته است اینکه گفته می شود این موضوع یک اقدام و نزاع قومی و محلی در چین است که ار تباط به ما ندارد . این ادعا فرار از مسئولیت و موضع گری نکردن در سرکوب و کشتن مسلمان از سوی دولت چین است که بدور از قانون اساسی رژیم تروریستی آخوندی کودتائی می باشد .

در خاتمه اینکه چون سرمقاله نویس از انتقام و مجازات و واکنش پاسداران کودتاگر غالب وحشت دارد. پس دچار خود سانسوری شده است و فاش نساخته که چرا 30 سال است که مذهب تبدیل به ابزار حفظ قدرت و سرکوب و خفقان در جامعه و انباشت ثروت با حذف رقبا و دگر اندیشان و بنیان و پایه ریزی سیاست خارجی تبدیل شده است که چماقگونه و مصلحت گرایانه مورد سوء استفاده حاکمان واقع شده است و در شرایط کنونی که پاسداران کودتاگر در بن بست قرار گرفته و ماهیت نامشروع بودن رژیم تروریستی آخوندی عریان شده در شرایط آسیب پذیر و متزلزلی است . مهمتر اینکه بحران هسته ای اش بیش از گذشته حادتر شده است . بنابراین نیازش به دولت چین مضاعف شده است . یعنی اینکه هم به چین در گروه 5+1 نیاز شدید دارد . هم اینکه نیازمند به برسمیت شناخته شدن دولت کودتائی از سوی دولت چین می باشد . پس ترجیح داده شده است برای توجیکاری و عدم موضع گیری علیه ی اقدام کشتار مسلمانان در چین تأکید شود که موضوع قومی و داخلی است و نیاز به دخالت گری نمی باشد.

هوشنگ � بهداد
شنبه 20 تیر ماه سال 1388