نقد و بررسی "آخرين ميخ بر تابوت جنبش بي تحرك عدم تعهد" روزنامه ی جمهوری اسلامی سه شنبه 23 تیرماه سال 1388
"تحلیلی که پیرامون جنبش کشور های غیر متعهد داده شده است ، می بایست گفت : نیش عقرب نه از راه کین است ، بلکه ا قضای طبیعتش این است "
قرن هاست که آخوند های انگل و غیر مولد به مفت و مرده خوری اعتیاد مزمن مبتلا شده اند . اکنون نیاز به تذکر و یاد آوری نیست که اینان در این 30 ساله که بر تخت قدرت نشسته اند با مردم و ایران چه کرده اند وچگونه دست به تاراج و چوب حراح منابع و ذخایر کشور زده و غارتگری همراه با جنایات و سرکوب گری برای حذف مخالفان و دگر اندیشان و حفظ قدرت و انباشت ثروت و انحصاری کردنش زده اند ؟ زیرا که همه ی مردم ایرن به خوبی شرایط و وقایع اتفاق افتاده در 30 سال گذشته را می دانند . به خصوص اینکه اخیراً برای حذف کامل رقیب اکنون با تبانی و همکاری پاسداران و بسیجیان دست به کودتا هم زده شد تا شاید کودتامانع ازآسیب پذیر شدن رژیم کودتائی کا ملاً نامشروع شده شود. بنابراین اینگونه آخوندهای انگل و زالو صفت حکومتی با شرکای پاسداران شان تابع این فلسفه حوزوی می باشند که گفته می شود دیگی که برای اینان نجوشد بهتر است تا که در آن کله ی سگ بجوشد . لذا تکلیف جریانی همچون جنبش غیر متعهد یا کشورهای عضو کنفرانس اسلامی و سازمان ملل و شورای امنیت سازمان ملل و امثالهم معلوم که چیست . زیرا زمانی اینان اعتبار و ارزش دارند تا که در خدمت رژیم تروریستی آخوندی کودتائی باشند. در غیر اینصورت همچون مردم ایران و مطالبات شان هیچ محلی از اعراب اینان ندارند.
آری آخوندهائی در ایران بقدرت رسیده که سخت تلاش می کنند هر طوری شده است هرچه زود تر دسترسی به سلاح هسته ای یابند تا تضمینی برای بقای ننگین این رژیم قرون وسطائی و ضد بشری و کودتائی با شد . هم اینکه اهداف توسعه طلبانه اش را دنبال کند. تابع هیچ قانون وپای بندی به آن نمی باشند . زیرا که فقط اهداف و منافع خودشان را دنبال می کنند. ناگفته نماند که این شیادان سیاست خارجی شان را به جز ء صدور تروریسم و ارتجاعی و تروریسم به برون مرز که با جدیت هر چه تمام پیگیری کرده اند. از سوی دیگر با الگو برداری همان شیوه دروغ گفتن و عوامفریبی و دین فروشی و تناقض گوئی که 30 سال است در داخل کشور دنبال شده است به شیوه ی دیگر مشابه ی همین سیاست با غرب برخورد شده است . به خصوص پیرامون سیاست فرصت سوزی و پنهانکاری و باج دادن و باج گیری توأم با تهدید کردن ، اینان پروژه ی هسته ای را دنبال نموده اند. اکنون که ملای سرمقاله نویس به تاریخچه جنبش کشور های غیر متعهد اشاره کرده است که بر خلاف گذشته که از این جنبش دفاع می شد ولی اکنون این جنبش مورد انتقاد واقع شده است . بدلیل این واقعیت است که چرا این جنبش نمی تواند آلت دست یا اهرم چماق دفاع کردن از پروژه ی هسته ای تبدیل شود. بنابراین بدین دلیل است که ملای سرمقاله نویس اینگونه پیرامون جنبش عدم تعهد ها که خود خواسته تحلیل و تفسیر کرده است:
"با گذشت زمان كار به جائي رسيد كه واژه « جنبش غيرمتعهدها » به واژه اي بي محتوا تبديل شد و ركود و انفعال و حتي وابستگي به جاي آن نشست . نگاهي به اجلاسيه هاي اخير اين جنبش از پائين ترين سطوح كارشناسي و دبيرخانه اي تا بالاترين آن كه سطح وزراي خارجه و سران است نشان مي دهد كه اين جنبش آنچنان رنگ باخته و از خط مشي استقلال طلبانه و فعال خود دور افتاده كه از اين پس هيچ انتظاري از آن نمي توان داشت و اين توقع كه جنبش عدم تعهد نقش فعالي در ساختارهاي قدرت جهاني برعهده بگيرد عبث و بيهوده است"
البته مثل همیشه که ملای سرمقاله نویس می بایست گریز به صحرای کربلا بزند و یقه آمریکا را بگیرد و دخالت گری با جنایاتش را در عراق و افغانستان برجسته کند تا که نقش دخالت گرایانه ی رژیم تروریستی آخوندی کودتائی در سایر کشور های همجوار و خاورمیانه نه پنهان که بر جسته تر گردد . آنگاه بدون آنکه مدعی قلمبر دست طلبکار اشاره ای کند که چرا وزیر آدمربای امور خارجه ی دولت نامشروع کودتائی منوچهر متکی به جای پاسدارپاسدار گماشته احمدی نژاد به مصر سفر کرده است تا که در اجلاس کشور های غیر متعهد حضور داشته باشد که قرار است پس از 3 سال رهبریت این جنبش از کوبابه مصر واگذار شود که این جابجائی ریاست این جنبش موجب شده تا که اینگونه ملای سرمقاله نویس بر افروخته و عصبی شود و چنین علیه ی رئیس جمهور مصر هتاکی و توهین کند و متهمش نماید.:
"در كنار اين همه عقب ماندگي و انفعال در مسائل بين المللي . اين روزها جنبش عدم تعهد درحال برگزاري نشست سران در شرم الشيخ مصر است شهري كه در تاريخ معاصر به برگزاري اجلاسهاي خفت بار و سازشكارانه شهرت يافته است . قرار است در اين اجلاس رياست جنبش عدم تعهد كه در يك مدت سه ساله با كوبا بود به مصر واگذار شود. اين حادثه يعني رياست رژيم مبارك بر اجلاس عدم تعهد لكه سياهي بزرگ بر پرونده سازمان فراگيري است كه روز به روز از اهداف و كاركردهاي اصلي خود دور مانده و با اين تغيير و استقرار رياست يك رژيم وابسته و كارگزاران ابرقدرتها بر آن از اين پس از مسير اصلي خود دورتر مي افتد. بنابر اين رياست رژيم كمپ ديويدي مصر كه تابحال از آن كارنامه اي جز خيانت به آرمان فلسطين و دلالي براي آمريكا و رژيم صهيونيستي وجود ندارد بر جنبشي با 48 سال سابقه و 118 عضو معناي ديگري جز كوبيدن آخرين ميخ بر تابوت اين جنبش بي تحرك و زدن چوب حراج بر اهداف آن ندارد."
در خاتمه اینکه گذذشته از اینکه این روش برخورد نمود عینی دخالت گری آشکار در امور داخلی مصرو تعیین تکلیف کردن برای جنبش کشورهای غیر متعهد می باشد . از سوی دیگرهمانگونه که در ابتدای این نوشتار اشاره شد نمی توان انتظاری بیش از این از معتاد مزمنی داشت که فلسفه اش فقط برایش جوشیدن هر دیگ برروی بار می باشد. بنابراین که غیر از این نمی توان توقع داشت که از جنبش عدم تعهد و رئیس جمهور مصر بد گوئی نشود . البته فراموش نشود که اگر چنانچه این اجلاس اخیر کشور های غیر متعهد به جای قاهره پایتخت مصر در دمشق پایتخت سوریه بر گزار می شد بطور حتم تحلیل و تفسیر وارونه ی آنچه اکنون پیرامون عملکرد و نقش جنبش عدم تعهد گفته شده رائه می شد . زیرا که رژیم تروریستی آخوندی کودتائی تابع هیچ قانون و پرنسیب و رفتار و عملکرد متعارف و نرمال وثابتی نمی باشد . برای فلسفه وجودی این رژیم ضد بشری و کودتائی بر اساسعوامفریبی ووارونه گوئی و فرصت طلبی و منفعت جوئی و بحران آفرینی و آشوب گرائی و با ج دادن و باج گیری با تأکید هژمونی طلبی و تحمیل کردن خودش می باشد. به خصوص در شرایط کنونی که ماهیت نامشروع بودنش بدلیل تقلبات گسترده در نمایش خیمه شب بازی انتخاباتی – انتصاباتی – تقلباتی ریاست جمهوری 22 خرداد آشکار و عیان شده است و برای حذف رقیب و انحصاری کردن قدرت و انباشت ثروت دست به کودتا زده شده است و سنگین ترین اتهامات خیانت و قتل و جاسوس بیگانه بودن به نامزدان مغلوب ریاست جمهوری دوره ی دهم زده شده که مشخص است وقتی با رقبای خودی اینگونه رفتار می شود . چگونه با جنبش عدم تعهد و رئیس جمهور مصر و دشمن آمریکا و اسرائیل بر خورد خواهد شد؟ پس می بایست گفت که عملکردش مصداق این شعر است که چنین می باشد : نیش عقرب نه از راه کین ست، بلکه اقتضای طبیعتش این است .
هوشنگ – بهداد
سه شنبه 23 تیرماه سال 1388
"تحلیلی که پیرامون جنبش کشور های غیر متعهد داده شده است ، می بایست گفت : نیش عقرب نه از راه کین است ، بلکه ا قضای طبیعتش این است "
قرن هاست که آخوند های انگل و غیر مولد به مفت و مرده خوری اعتیاد مزمن مبتلا شده اند . اکنون نیاز به تذکر و یاد آوری نیست که اینان در این 30 ساله که بر تخت قدرت نشسته اند با مردم و ایران چه کرده اند وچگونه دست به تاراج و چوب حراح منابع و ذخایر کشور زده و غارتگری همراه با جنایات و سرکوب گری برای حذف مخالفان و دگر اندیشان و حفظ قدرت و انباشت ثروت و انحصاری کردنش زده اند ؟ زیرا که همه ی مردم ایرن به خوبی شرایط و وقایع اتفاق افتاده در 30 سال گذشته را می دانند . به خصوص اینکه اخیراً برای حذف کامل رقیب اکنون با تبانی و همکاری پاسداران و بسیجیان دست به کودتا هم زده شد تا شاید کودتامانع ازآسیب پذیر شدن رژیم کودتائی کا ملاً نامشروع شده شود. بنابراین اینگونه آخوندهای انگل و زالو صفت حکومتی با شرکای پاسداران شان تابع این فلسفه حوزوی می باشند که گفته می شود دیگی که برای اینان نجوشد بهتر است تا که در آن کله ی سگ بجوشد . لذا تکلیف جریانی همچون جنبش غیر متعهد یا کشورهای عضو کنفرانس اسلامی و سازمان ملل و شورای امنیت سازمان ملل و امثالهم معلوم که چیست . زیرا زمانی اینان اعتبار و ارزش دارند تا که در خدمت رژیم تروریستی آخوندی کودتائی باشند. در غیر اینصورت همچون مردم ایران و مطالبات شان هیچ محلی از اعراب اینان ندارند.
آری آخوندهائی در ایران بقدرت رسیده که سخت تلاش می کنند هر طوری شده است هرچه زود تر دسترسی به سلاح هسته ای یابند تا تضمینی برای بقای ننگین این رژیم قرون وسطائی و ضد بشری و کودتائی با شد . هم اینکه اهداف توسعه طلبانه اش را دنبال کند. تابع هیچ قانون وپای بندی به آن نمی باشند . زیرا که فقط اهداف و منافع خودشان را دنبال می کنند. ناگفته نماند که این شیادان سیاست خارجی شان را به جز ء صدور تروریسم و ارتجاعی و تروریسم به برون مرز که با جدیت هر چه تمام پیگیری کرده اند. از سوی دیگر با الگو برداری همان شیوه دروغ گفتن و عوامفریبی و دین فروشی و تناقض گوئی که 30 سال است در داخل کشور دنبال شده است به شیوه ی دیگر مشابه ی همین سیاست با غرب برخورد شده است . به خصوص پیرامون سیاست فرصت سوزی و پنهانکاری و باج دادن و باج گیری توأم با تهدید کردن ، اینان پروژه ی هسته ای را دنبال نموده اند. اکنون که ملای سرمقاله نویس به تاریخچه جنبش کشور های غیر متعهد اشاره کرده است که بر خلاف گذشته که از این جنبش دفاع می شد ولی اکنون این جنبش مورد انتقاد واقع شده است . بدلیل این واقعیت است که چرا این جنبش نمی تواند آلت دست یا اهرم چماق دفاع کردن از پروژه ی هسته ای تبدیل شود. بنابراین بدین دلیل است که ملای سرمقاله نویس اینگونه پیرامون جنبش عدم تعهد ها که خود خواسته تحلیل و تفسیر کرده است:
"با گذشت زمان كار به جائي رسيد كه واژه « جنبش غيرمتعهدها » به واژه اي بي محتوا تبديل شد و ركود و انفعال و حتي وابستگي به جاي آن نشست . نگاهي به اجلاسيه هاي اخير اين جنبش از پائين ترين سطوح كارشناسي و دبيرخانه اي تا بالاترين آن كه سطح وزراي خارجه و سران است نشان مي دهد كه اين جنبش آنچنان رنگ باخته و از خط مشي استقلال طلبانه و فعال خود دور افتاده كه از اين پس هيچ انتظاري از آن نمي توان داشت و اين توقع كه جنبش عدم تعهد نقش فعالي در ساختارهاي قدرت جهاني برعهده بگيرد عبث و بيهوده است"
البته مثل همیشه که ملای سرمقاله نویس می بایست گریز به صحرای کربلا بزند و یقه آمریکا را بگیرد و دخالت گری با جنایاتش را در عراق و افغانستان برجسته کند تا که نقش دخالت گرایانه ی رژیم تروریستی آخوندی کودتائی در سایر کشور های همجوار و خاورمیانه نه پنهان که بر جسته تر گردد . آنگاه بدون آنکه مدعی قلمبر دست طلبکار اشاره ای کند که چرا وزیر آدمربای امور خارجه ی دولت نامشروع کودتائی منوچهر متکی به جای پاسدارپاسدار گماشته احمدی نژاد به مصر سفر کرده است تا که در اجلاس کشور های غیر متعهد حضور داشته باشد که قرار است پس از 3 سال رهبریت این جنبش از کوبابه مصر واگذار شود که این جابجائی ریاست این جنبش موجب شده تا که اینگونه ملای سرمقاله نویس بر افروخته و عصبی شود و چنین علیه ی رئیس جمهور مصر هتاکی و توهین کند و متهمش نماید.:
"در كنار اين همه عقب ماندگي و انفعال در مسائل بين المللي . اين روزها جنبش عدم تعهد درحال برگزاري نشست سران در شرم الشيخ مصر است شهري كه در تاريخ معاصر به برگزاري اجلاسهاي خفت بار و سازشكارانه شهرت يافته است . قرار است در اين اجلاس رياست جنبش عدم تعهد كه در يك مدت سه ساله با كوبا بود به مصر واگذار شود. اين حادثه يعني رياست رژيم مبارك بر اجلاس عدم تعهد لكه سياهي بزرگ بر پرونده سازمان فراگيري است كه روز به روز از اهداف و كاركردهاي اصلي خود دور مانده و با اين تغيير و استقرار رياست يك رژيم وابسته و كارگزاران ابرقدرتها بر آن از اين پس از مسير اصلي خود دورتر مي افتد. بنابر اين رياست رژيم كمپ ديويدي مصر كه تابحال از آن كارنامه اي جز خيانت به آرمان فلسطين و دلالي براي آمريكا و رژيم صهيونيستي وجود ندارد بر جنبشي با 48 سال سابقه و 118 عضو معناي ديگري جز كوبيدن آخرين ميخ بر تابوت اين جنبش بي تحرك و زدن چوب حراج بر اهداف آن ندارد."
در خاتمه اینکه گذذشته از اینکه این روش برخورد نمود عینی دخالت گری آشکار در امور داخلی مصرو تعیین تکلیف کردن برای جنبش کشورهای غیر متعهد می باشد . از سوی دیگرهمانگونه که در ابتدای این نوشتار اشاره شد نمی توان انتظاری بیش از این از معتاد مزمنی داشت که فلسفه اش فقط برایش جوشیدن هر دیگ برروی بار می باشد. بنابراین که غیر از این نمی توان توقع داشت که از جنبش عدم تعهد و رئیس جمهور مصر بد گوئی نشود . البته فراموش نشود که اگر چنانچه این اجلاس اخیر کشور های غیر متعهد به جای قاهره پایتخت مصر در دمشق پایتخت سوریه بر گزار می شد بطور حتم تحلیل و تفسیر وارونه ی آنچه اکنون پیرامون عملکرد و نقش جنبش عدم تعهد گفته شده رائه می شد . زیرا که رژیم تروریستی آخوندی کودتائی تابع هیچ قانون و پرنسیب و رفتار و عملکرد متعارف و نرمال وثابتی نمی باشد . برای فلسفه وجودی این رژیم ضد بشری و کودتائی بر اساسعوامفریبی ووارونه گوئی و فرصت طلبی و منفعت جوئی و بحران آفرینی و آشوب گرائی و با ج دادن و باج گیری با تأکید هژمونی طلبی و تحمیل کردن خودش می باشد. به خصوص در شرایط کنونی که ماهیت نامشروع بودنش بدلیل تقلبات گسترده در نمایش خیمه شب بازی انتخاباتی – انتصاباتی – تقلباتی ریاست جمهوری 22 خرداد آشکار و عیان شده است و برای حذف رقیب و انحصاری کردن قدرت و انباشت ثروت دست به کودتا زده شده است و سنگین ترین اتهامات خیانت و قتل و جاسوس بیگانه بودن به نامزدان مغلوب ریاست جمهوری دوره ی دهم زده شده که مشخص است وقتی با رقبای خودی اینگونه رفتار می شود . چگونه با جنبش عدم تعهد و رئیس جمهور مصر و دشمن آمریکا و اسرائیل بر خورد خواهد شد؟ پس می بایست گفت که عملکردش مصداق این شعر است که چنین می باشد : نیش عقرب نه از راه کین ست، بلکه اقتضای طبیعتش این است .
هوشنگ – بهداد
سه شنبه 23 تیرماه سال 1388