قاضی سعید مرتضوی بازجو وشکنجه گر آدمکش و قصاب مطبوعات کیست؟
برای شناخت بیشتر دژخیم قاتل و شکنجه گر و بازجو و قاتل انسان ها در زندان اوین و صدور کننده ی احکام مرگ و قصاب مطبوعات سعید مرتضوی گزارش گزارشگران بدون مرز ضمیمه شده را حتما ً بخوانید . این جنایتکار حرفه ای روستائی که عضو باند ما فیائی انگلیسی غارتگر جمعیت مؤتلفه ی عسگر اولادی است . البته این باند فاسد و غارتگر و جانی که از ابتدای انقلاب نه درون زندان اوین در کنار عضو بسیار فعالش اسدالله لاجوردی جلاد زندان زندان اوین علیه ی فعالین سیاسی و دگر اندیشان فعالانه قرار داشت ، بلکه در دستگاه آلوده به فساد و رشوه و تبععیض ضد عدالت قضائی تا حال عجیب نفوذ بسیارزیاد داشته است ودر صدور احکام جنایت آمیز این نهاد به خصوص علیه ی مخالفان نقش بس کلیدی داشته است . مهمتر اینکه این باند مافیائی فاسد انگلیسی متحجرو آدمکش در دزدی ها و غارتگری ها کلان و احتکار کردن اجناس و کالای ضروری مردم ایران ی در بازار و وزارت بازر گانی و اتاق اصناف و برخی از نهاد های زیر مجموعه ی لوطی جماران همیشه نشئه و هذیان گوی به شیوه های گوناگون ید والائی داشته است . اکنون نیز سفت و سخت سنگ پاسدار تیر خلاص زن احمدی نژاد را بر سینه می زند و از اقدام کودتای نظامی پاسداران دفاع می کند و خط و نشان علیه ی دوم خردادی ها می کشد و خواهان بازداشت و محاکمه و ریشه کن نمودن آنان از طریق همین سعید مرتضوی قاتل و سایر آخوند پشمکی های عضو این باند مافیائی انگلیسی غارتگر و فاسد و جانی می باشد که اهداف پلیدش را از طریق ورق پاره ی حکومتی رسالت دنبال می کند که ارگان تبلیغاتی این باند ما فیائی مؤتلفه می باشد .
البته عجیب سر ستیز و دشمنی خاصی با سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی بهز اد نبوی دارد . به احتمال زیاد نقش اساسی در دستگیری اعضای این سازمان و مجبور به اعتراف شان و تواب سازی در زندان در کنار پاسداران و باز جویان بد نام وزارت اطلاعات ایفا کرده است .
بنابراین اکنون از مخاطبان غرب اهل مماشات و سازشگری و علاقمندان و معتادان مزمن به تجارت خون انسان ها پرسش است که چرا از خود یکبار پرسشگری نمی کنند که چرا می بایست با رژیم بربر منش و تاریک اندیش قرون وسطائی مناسبات اقتصادی و بازر گانی و نفتی و فرهنگی داشته باشند که هم خودشان 54 بار حکم محکومیت نقض حقوق بشرشان را امضا کرده اند . هم پرونده ی محکومیت محاکمه محکومیت سرانش به اتهام ترور مخالفانش را گشوده اند . هم اتباع شان جزو قربانیان گرو گان گیری در لبنان و عراق و مکان های دیگر بوده است . هم اینکه ضربه ها ی کلان اقتصادی � سیاسی � سوق الجیشی در عراق و افغانستان و خاورمیانه از اقدامات تروریستی و بحران سازی و جنگ افروزی اش در یافت کرده اند . به خصوص اینکه در شرایط کنونی در کابوس ترس و وحشت ناشی از دسترسی به سلاح اتمی شدنش بسر می برد .
لذا غرب چگونه به خود اجازه می دهد که پشت پا به همه پرنسیب های انسانی و رعایت احترام به حقوق بشر و پیمان و تعهد های بین المللی بزند و با این رژیم ضد بشری یاغی بین الملل و محور شرارت و پدر خوانده ی تروریست جهانی نامگذاری شده از سوی خود هنوز به سیاست سازش و مماشات گری ادامه دهد. در صورتی که سپاه پاسداران که نامش از سوی آمریکا توی لیست تروریستگذاشته شده است و نقش فعال در آشوب گری و ناامن سازی از طریق عوامل وابسته به خود در عراق و لبنان و فلسطین داشته است و اکنون نیز در نمایش خیمه شب بازی انتخابات � انتصابات ریاست جمهوری دوره ی دهم بطور آشکارا سپاه پاسداران دست به کودتای نظامی در ایران زده است که نه رقیب دوم خردادی خود را حذف کرده است ، بلکه اعضای فعالش را بازداشت و بر اثر شکنجه مجبور به اعتراف نموده است که از دستگاه جاسوسی بیگانه پول و رهنمود دریافت می کرده تا در ایران انقلاب سبز مخملین راه اندازد . البته که لوطی جماران ولی فقیه کودتای پاسداران را هم تأئید و از آن پشتیبانی نموده است .
بد تر اینکه لوطی جماران دژخیمی بنام سعید مرتضوی را دادستان تهران کرده است که همین گزارش ضمیمه به وضوح توضیح داده است که وی کیست ؟ اما جای سئوال دارد که چرا با این وجود هنوز غرب منافع حقیر اقتصادی و تجاری خود را به جان انسان ای آزادیخواه و سایر مردم به خصوص جوانان به جان آمده در ایران ترجیح داده است و تصمیم ندارد در دیدگاه و تصمیمات ضد انسانی خود تجدید نظر نماید و قطع رابطه ی دیپلماتیک با این رژیم ضد بشری تروریستی کند و در کنار مبارزات مردم ایران برای تغییرات دمکراتیک در ایران قرار گیرد؟
تیر ماه 11سال 1388
هوشنگ - بهداد
گزارشگران بدون مرز : مرتضوی جلادی که در تهران فرمان میدهد، کیست؟
گزارشگران بدون مرز :مرد اجرایی سرکوب کنونی روزنامهنگاران و معترضان دستگیر شده در تهران، سابقهای سیاه در نقض حقوق بشر دارد. از تاریخ ٢٣ خرداد سعید مرتضوی دادستان تهران سرکوب را در تهران مدیریت میکند. برای ماموران وزارت اطلاعات و ضابطین دادستانی حکم دستگیری هر کس را که " مشکوک" تلقی کنند، صادر کرده است. پرونده ها را آماده و اتهامات بازداشت شدگان را مشخص و بازجوییها را هدایت می کند. بنا بر گذشتهاش ما میدانیم که دادستان فعالانه در بازجوییها شرکت دخالت دارد.
سعید مرتضوی در سال ١٣٤٦ در شهرستان میبد متولد شده است. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در این شهر به پایان برد، برای ورود به دانشگاه بسیجی شد و توانست بدون کنکور با سهیمه بسیج به دانشگاه آزاد واحد تفت راه یابد. از سال ١٣٦٥ بعنوان دادیار کارش را در دستگاه قضایی آغاز کرد و مدتی بعد به ریاست دادگستری شهر بابک رسید. وی خیلی سریع دریافت راه صعود مدارج برای کسی چون او نزدیک شدن با " موتلفه اسلامی" است که دستگاه قضایی را در اختیار داشت. به تهران آمد و از سال ١٣٧٣ در معاونت سیاسی دستگاه قضایی بکار گرفته شد. مدتی بعد رئیس شعبه ٩ دادگاه عمومی تهران و سپس به شعبه ٣٤ مجتمع قضایی ویژه کارکنان دولت منتقل شد. اما " قاضی مرتضوی" شدن او به دوران آغاز اصلاحات برمی گردد و نقش اصلی که در پائیز کردن "بهار مطبوعات" بازی کرد. ریاستش بر شعبه ١٤١٠ که "دادگاه مطبوعات" خوانده میشد، وی را با توقیف صدها روزنامه و بازداشت ده ها روزنامه نگار بعنوان جلاد مطبوعات معروف کرد.
دادستان تهران از سال ١٣٨٣ که گاه در دانشکده روزنامهنگاری درس حقوق هم میدهد! در مسئولیت جدید خود نیز سیاست سرکوب مطبوعات و روزنامه نگاران را ادامه داد. روزنامه نگاران زندانی را در اکثر موارد در سلول های انفرادی نگاهداری و در پشت درها بسته محاکمه میکند. دو گزارشگر ویِژه سازمان ملل در امر دستگیری های خود سرانه و آزادی مطبوعات آمیبی لیگابو و لویی ژوانه در این باره در گزارش خود در سال ١٣٨٤ شهادت داده اند. پیش از آنها موریس کاپیتورن نماینده ویِژه کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل برای ایران از مقامات ایران خواهان برکناری وی از همه مسئولیت های قضایی شده بود.
یکی از ویژهگی های سعید مرتضوی در بازجوییها که بارها از سوی بازداشت شدگان تائید شده است، استفاده از همهی ابزارها برای اعمال فشار بر زندانی و آزار و اذیت روحی و روانی زندانی است.
سعید مرتضوی یکی از اصلی ترین مسئولان قتل زهرا کاظمی خبرنگار عکاس کانادایی ایرانیتبار در سال ١٣٨٢ است. زهراکاظميدر دوم تير ماه ١٣٨٢ در حين عکسبرداری ازتجمع خانوادههای زندانيان در مقابل زندان اوين بازداشت شد. اين روزنامه نگار درمدت بازداشت مورد ضرب و شتم قرار گرفت و در اثر ضربات وارده در بيست تير ماه دربيمارستان نظامي بقية الله اعظم جان سپرد. در تاریخ ٣ تیرماه سال جاری وزیر امور خارجه کانادا لورانس کانون اعلام کرد "دو گزارش تحقیق و بررسی در ایران تائید کردهاند که سعید مرتضوی دستور بازداشت و زندانی کردن زهرا کاظمی را که منجر به شکنجه و مرگ وی شد صادر کرده است." سعید مرتضوی برای پنهان کردن نقش خود در این قتل اسناد دولتی را جعل و دستکاری کرده است. کانادا بارها از ایران درخواست کرده است که در باره قتل زهرا کاظمی به شکل جدی تحقیق و بررسی انجام شود.
در سال ١٣٨٣ و در ماجرای معروف به " پرونده وبلاگ نویسان" که آن نیز تحت هدایت سعید مرتضوی انجام گرفت. روزنامه نگاران و وبلاگنویسان امیدمعماریان، روزبه میرابراهیمی، جوادغلام تیممی و شهرام رفیع زاده با شکنجه و تهدید مجبور به اعتراف و مصاحبه شدند.
شهرام رفیع زاده یکی از " متهمان" این پرونده در سال ١٣٨٣ روزنامهنگار روزنامه اعتماد بود و از مهر تا آذر ماه زندانی و تحت شرایط دشواری در زندان انفرادی قرار داشت. این نویسنده و شاعر ایرانی در باره نقش دادستان تهران به گزارشگران بدون مرز میگوید " در پرونده مااو در کليه مراحل بازداشت،شکنجه و اعتراف گيري اجباری نقش داشت. با اين حال در دو مورد بسيار مهم مرتضوي به شکل مستقيم نقش داشت اول : پس از آزادي صوری ٣ بار ما را به دفترش احضار کرد، و به صراحت ما را تهديد کرد که يا بايد اعترافات اجباری را که در بازداشتگاه صورت گرفته در برابر خبرنگاران تکرار کنيم يا اينکه ما را دوباره بازداشت میکند و اينبار با حبس طولاني ٢٠ سال به بالا و برای هميشه زندانی میشويم .مرتضوي به صراحت ما را تهديد کرد که اگر زير بار اعترافات نرويم ممکن است براي خودمان يا يکي از اعضا خانواده مااتفاقی مثل تصادف رانندگی رخ بدهد. او به ما گفت که اين "نمايش" همان جلسه دادگاه شماست اگر آنچه را که گفتم و همان محورهاي مورد نظر را در برابر خبرنگاران بگوييد، میتوانيد به رافت اسلامي نظام اميدوار باشيد و برگرديد سر زندگي تان ولی اگر اين کار را نکنيد امکان زندگي از شما و خانواده گرفته میشود. مورد دوم او میخواست مشکل شخصیاش را در متهم شدن به قتل زهرا کاظمی را هم در جريان بازداشت ما حل کند، میخواست ما اعتراف کنیم و ورود زهرا کاظمي به کشور را به یکی از مسئولان اصلاح طلبان ربط دهیم.
در ٢٨ اسفند امیدرضا میرصیافی وبلاگ نویس جوان در زندان اوین و در اثر مماشات و تعلل مسئولان زندان درگذشت. این روزنامه نگار نیز به دستور سعید مرتضوی بازداشت و زندانی شده بود. گزارشگران بدون مرز در اولین اطلاعیه خود در همان تاریخ خواهان تشکیل کمیسیون مستقلی برایبررسی و تحقیق در باره چگونگی قتل این رورنامهنگار و وبلاگنویس شد.
امروز در بندهای سیاه ٢٠٩ زندان اوین بر همه معلوم است که سعید مرتضوی با کدام روش با روزنامه نگاران دستگیر شده برخورد میکند.
برای شناخت بیشتر دژخیم قاتل و شکنجه گر و بازجو و قاتل انسان ها در زندان اوین و صدور کننده ی احکام مرگ و قصاب مطبوعات سعید مرتضوی گزارش گزارشگران بدون مرز ضمیمه شده را حتما ً بخوانید . این جنایتکار حرفه ای روستائی که عضو باند ما فیائی انگلیسی غارتگر جمعیت مؤتلفه ی عسگر اولادی است . البته این باند فاسد و غارتگر و جانی که از ابتدای انقلاب نه درون زندان اوین در کنار عضو بسیار فعالش اسدالله لاجوردی جلاد زندان زندان اوین علیه ی فعالین سیاسی و دگر اندیشان فعالانه قرار داشت ، بلکه در دستگاه آلوده به فساد و رشوه و تبععیض ضد عدالت قضائی تا حال عجیب نفوذ بسیارزیاد داشته است ودر صدور احکام جنایت آمیز این نهاد به خصوص علیه ی مخالفان نقش بس کلیدی داشته است . مهمتر اینکه این باند مافیائی فاسد انگلیسی متحجرو آدمکش در دزدی ها و غارتگری ها کلان و احتکار کردن اجناس و کالای ضروری مردم ایران ی در بازار و وزارت بازر گانی و اتاق اصناف و برخی از نهاد های زیر مجموعه ی لوطی جماران همیشه نشئه و هذیان گوی به شیوه های گوناگون ید والائی داشته است . اکنون نیز سفت و سخت سنگ پاسدار تیر خلاص زن احمدی نژاد را بر سینه می زند و از اقدام کودتای نظامی پاسداران دفاع می کند و خط و نشان علیه ی دوم خردادی ها می کشد و خواهان بازداشت و محاکمه و ریشه کن نمودن آنان از طریق همین سعید مرتضوی قاتل و سایر آخوند پشمکی های عضو این باند مافیائی انگلیسی غارتگر و فاسد و جانی می باشد که اهداف پلیدش را از طریق ورق پاره ی حکومتی رسالت دنبال می کند که ارگان تبلیغاتی این باند ما فیائی مؤتلفه می باشد .
البته عجیب سر ستیز و دشمنی خاصی با سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی بهز اد نبوی دارد . به احتمال زیاد نقش اساسی در دستگیری اعضای این سازمان و مجبور به اعتراف شان و تواب سازی در زندان در کنار پاسداران و باز جویان بد نام وزارت اطلاعات ایفا کرده است .
بنابراین اکنون از مخاطبان غرب اهل مماشات و سازشگری و علاقمندان و معتادان مزمن به تجارت خون انسان ها پرسش است که چرا از خود یکبار پرسشگری نمی کنند که چرا می بایست با رژیم بربر منش و تاریک اندیش قرون وسطائی مناسبات اقتصادی و بازر گانی و نفتی و فرهنگی داشته باشند که هم خودشان 54 بار حکم محکومیت نقض حقوق بشرشان را امضا کرده اند . هم پرونده ی محکومیت محاکمه محکومیت سرانش به اتهام ترور مخالفانش را گشوده اند . هم اتباع شان جزو قربانیان گرو گان گیری در لبنان و عراق و مکان های دیگر بوده است . هم اینکه ضربه ها ی کلان اقتصادی � سیاسی � سوق الجیشی در عراق و افغانستان و خاورمیانه از اقدامات تروریستی و بحران سازی و جنگ افروزی اش در یافت کرده اند . به خصوص اینکه در شرایط کنونی در کابوس ترس و وحشت ناشی از دسترسی به سلاح اتمی شدنش بسر می برد .
لذا غرب چگونه به خود اجازه می دهد که پشت پا به همه پرنسیب های انسانی و رعایت احترام به حقوق بشر و پیمان و تعهد های بین المللی بزند و با این رژیم ضد بشری یاغی بین الملل و محور شرارت و پدر خوانده ی تروریست جهانی نامگذاری شده از سوی خود هنوز به سیاست سازش و مماشات گری ادامه دهد. در صورتی که سپاه پاسداران که نامش از سوی آمریکا توی لیست تروریستگذاشته شده است و نقش فعال در آشوب گری و ناامن سازی از طریق عوامل وابسته به خود در عراق و لبنان و فلسطین داشته است و اکنون نیز در نمایش خیمه شب بازی انتخابات � انتصابات ریاست جمهوری دوره ی دهم بطور آشکارا سپاه پاسداران دست به کودتای نظامی در ایران زده است که نه رقیب دوم خردادی خود را حذف کرده است ، بلکه اعضای فعالش را بازداشت و بر اثر شکنجه مجبور به اعتراف نموده است که از دستگاه جاسوسی بیگانه پول و رهنمود دریافت می کرده تا در ایران انقلاب سبز مخملین راه اندازد . البته که لوطی جماران ولی فقیه کودتای پاسداران را هم تأئید و از آن پشتیبانی نموده است .
بد تر اینکه لوطی جماران دژخیمی بنام سعید مرتضوی را دادستان تهران کرده است که همین گزارش ضمیمه به وضوح توضیح داده است که وی کیست ؟ اما جای سئوال دارد که چرا با این وجود هنوز غرب منافع حقیر اقتصادی و تجاری خود را به جان انسان ای آزادیخواه و سایر مردم به خصوص جوانان به جان آمده در ایران ترجیح داده است و تصمیم ندارد در دیدگاه و تصمیمات ضد انسانی خود تجدید نظر نماید و قطع رابطه ی دیپلماتیک با این رژیم ضد بشری تروریستی کند و در کنار مبارزات مردم ایران برای تغییرات دمکراتیک در ایران قرار گیرد؟
تیر ماه 11سال 1388
هوشنگ - بهداد
گزارشگران بدون مرز : مرتضوی جلادی که در تهران فرمان میدهد، کیست؟
گزارشگران بدون مرز :مرد اجرایی سرکوب کنونی روزنامهنگاران و معترضان دستگیر شده در تهران، سابقهای سیاه در نقض حقوق بشر دارد. از تاریخ ٢٣ خرداد سعید مرتضوی دادستان تهران سرکوب را در تهران مدیریت میکند. برای ماموران وزارت اطلاعات و ضابطین دادستانی حکم دستگیری هر کس را که " مشکوک" تلقی کنند، صادر کرده است. پرونده ها را آماده و اتهامات بازداشت شدگان را مشخص و بازجوییها را هدایت می کند. بنا بر گذشتهاش ما میدانیم که دادستان فعالانه در بازجوییها شرکت دخالت دارد.
سعید مرتضوی در سال ١٣٤٦ در شهرستان میبد متولد شده است. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در این شهر به پایان برد، برای ورود به دانشگاه بسیجی شد و توانست بدون کنکور با سهیمه بسیج به دانشگاه آزاد واحد تفت راه یابد. از سال ١٣٦٥ بعنوان دادیار کارش را در دستگاه قضایی آغاز کرد و مدتی بعد به ریاست دادگستری شهر بابک رسید. وی خیلی سریع دریافت راه صعود مدارج برای کسی چون او نزدیک شدن با " موتلفه اسلامی" است که دستگاه قضایی را در اختیار داشت. به تهران آمد و از سال ١٣٧٣ در معاونت سیاسی دستگاه قضایی بکار گرفته شد. مدتی بعد رئیس شعبه ٩ دادگاه عمومی تهران و سپس به شعبه ٣٤ مجتمع قضایی ویژه کارکنان دولت منتقل شد. اما " قاضی مرتضوی" شدن او به دوران آغاز اصلاحات برمی گردد و نقش اصلی که در پائیز کردن "بهار مطبوعات" بازی کرد. ریاستش بر شعبه ١٤١٠ که "دادگاه مطبوعات" خوانده میشد، وی را با توقیف صدها روزنامه و بازداشت ده ها روزنامه نگار بعنوان جلاد مطبوعات معروف کرد.
دادستان تهران از سال ١٣٨٣ که گاه در دانشکده روزنامهنگاری درس حقوق هم میدهد! در مسئولیت جدید خود نیز سیاست سرکوب مطبوعات و روزنامه نگاران را ادامه داد. روزنامه نگاران زندانی را در اکثر موارد در سلول های انفرادی نگاهداری و در پشت درها بسته محاکمه میکند. دو گزارشگر ویِژه سازمان ملل در امر دستگیری های خود سرانه و آزادی مطبوعات آمیبی لیگابو و لویی ژوانه در این باره در گزارش خود در سال ١٣٨٤ شهادت داده اند. پیش از آنها موریس کاپیتورن نماینده ویِژه کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل برای ایران از مقامات ایران خواهان برکناری وی از همه مسئولیت های قضایی شده بود.
یکی از ویژهگی های سعید مرتضوی در بازجوییها که بارها از سوی بازداشت شدگان تائید شده است، استفاده از همهی ابزارها برای اعمال فشار بر زندانی و آزار و اذیت روحی و روانی زندانی است.
سعید مرتضوی یکی از اصلی ترین مسئولان قتل زهرا کاظمی خبرنگار عکاس کانادایی ایرانیتبار در سال ١٣٨٢ است. زهراکاظميدر دوم تير ماه ١٣٨٢ در حين عکسبرداری ازتجمع خانوادههای زندانيان در مقابل زندان اوين بازداشت شد. اين روزنامه نگار درمدت بازداشت مورد ضرب و شتم قرار گرفت و در اثر ضربات وارده در بيست تير ماه دربيمارستان نظامي بقية الله اعظم جان سپرد. در تاریخ ٣ تیرماه سال جاری وزیر امور خارجه کانادا لورانس کانون اعلام کرد "دو گزارش تحقیق و بررسی در ایران تائید کردهاند که سعید مرتضوی دستور بازداشت و زندانی کردن زهرا کاظمی را که منجر به شکنجه و مرگ وی شد صادر کرده است." سعید مرتضوی برای پنهان کردن نقش خود در این قتل اسناد دولتی را جعل و دستکاری کرده است. کانادا بارها از ایران درخواست کرده است که در باره قتل زهرا کاظمی به شکل جدی تحقیق و بررسی انجام شود.
در سال ١٣٨٣ و در ماجرای معروف به " پرونده وبلاگ نویسان" که آن نیز تحت هدایت سعید مرتضوی انجام گرفت. روزنامه نگاران و وبلاگنویسان امیدمعماریان، روزبه میرابراهیمی، جوادغلام تیممی و شهرام رفیع زاده با شکنجه و تهدید مجبور به اعتراف و مصاحبه شدند.
شهرام رفیع زاده یکی از " متهمان" این پرونده در سال ١٣٨٣ روزنامهنگار روزنامه اعتماد بود و از مهر تا آذر ماه زندانی و تحت شرایط دشواری در زندان انفرادی قرار داشت. این نویسنده و شاعر ایرانی در باره نقش دادستان تهران به گزارشگران بدون مرز میگوید " در پرونده مااو در کليه مراحل بازداشت،شکنجه و اعتراف گيري اجباری نقش داشت. با اين حال در دو مورد بسيار مهم مرتضوي به شکل مستقيم نقش داشت اول : پس از آزادي صوری ٣ بار ما را به دفترش احضار کرد، و به صراحت ما را تهديد کرد که يا بايد اعترافات اجباری را که در بازداشتگاه صورت گرفته در برابر خبرنگاران تکرار کنيم يا اينکه ما را دوباره بازداشت میکند و اينبار با حبس طولاني ٢٠ سال به بالا و برای هميشه زندانی میشويم .مرتضوي به صراحت ما را تهديد کرد که اگر زير بار اعترافات نرويم ممکن است براي خودمان يا يکي از اعضا خانواده مااتفاقی مثل تصادف رانندگی رخ بدهد. او به ما گفت که اين "نمايش" همان جلسه دادگاه شماست اگر آنچه را که گفتم و همان محورهاي مورد نظر را در برابر خبرنگاران بگوييد، میتوانيد به رافت اسلامي نظام اميدوار باشيد و برگرديد سر زندگي تان ولی اگر اين کار را نکنيد امکان زندگي از شما و خانواده گرفته میشود. مورد دوم او میخواست مشکل شخصیاش را در متهم شدن به قتل زهرا کاظمی را هم در جريان بازداشت ما حل کند، میخواست ما اعتراف کنیم و ورود زهرا کاظمي به کشور را به یکی از مسئولان اصلاح طلبان ربط دهیم.
در ٢٨ اسفند امیدرضا میرصیافی وبلاگ نویس جوان در زندان اوین و در اثر مماشات و تعلل مسئولان زندان درگذشت. این روزنامه نگار نیز به دستور سعید مرتضوی بازداشت و زندانی شده بود. گزارشگران بدون مرز در اولین اطلاعیه خود در همان تاریخ خواهان تشکیل کمیسیون مستقلی برایبررسی و تحقیق در باره چگونگی قتل این رورنامهنگار و وبلاگنویس شد.
امروز در بندهای سیاه ٢٠٩ زندان اوین بر همه معلوم است که سعید مرتضوی با کدام روش با روزنامه نگاران دستگیر شده برخورد میکند.