نقد و بررسی " ما و بحرانهاي پيراموني " روزنامه ی جمهوری اسلامی چهارشنبه 13 شهریور ماه سال 1387
" اهداف و کیسه ی گشادی که از جنگ روس ها با گرجستان و بجران جدید ،دوخته شده است "
اکنون سرمقاله نویس با تأخیر وخواب نما شدگی متوجه شده است که دلیل تهاجم روس ها به گرجستان توطئه ی آمریکا و اسرائیل بوده است زیرا که جنگنده های اف 16 اسرائیلی در جنوب گرجستان آماده ی تهاجم به ایران بودند . در ادامه ی ادعای خود نتیجه گرفته است که هنوز اسناد بیشتری بدست نیامده است که نشان دهد به جز اسرائیل و آمریکا چه کشور یا دستانی دیگر در کار این بحران در گرجستان بوده است؟ اما در ادامه در این مورد از موضع فرافکنی وخود به نادانی زدن توصیه کرده است که بهترین کار و شیوه شناسائی عوامل بحران ساز در این زمینه می باشد. یعنی بدون اشاره کردن به نقش اساسی و اصلی بحران ساز و نا آرام سازی منطقه که رژیم تروریستی آخوندی داشته و دارد و با فراموشکاری افزود که به جز این دو کشور آمریکا و اسرائیل که مرکز بحران سازی در گرجستان بودند.اروپا نیز نقش داشته است که نباشد فراموش شود .

این مدعی آنگونه نظر داده که انگاری که ایران بهشت برین و مدینه ی فاضله است و وفور نعمت و فراوانی و رفاه و آسایش و آرامش و آزادی بیان و احزاب و قلم از در و دیوارش می بارد و حکومت دمکراتیک و آزادیخواه و برابری طلب است که نه از بدو تأسیش خلافی مرتکب شده است ونه سیاست تروریسم و بنیاد گرائی ابزار سیاست دیپلماسی اش بوده است و نه اینکه از سابقه ی 8 سال جنگ خانمان برانداز ضد ملی و ضد میهنی ایران و عراق برخور دار است که آن را نعمت الهی نامید . نه اینکه رکوردار نقض محکومیت سیستماتیک جهانی حقوق بشر است و نه دارای پرونده ی مرتکب شدن سند جنایت علیه ی بشریت در تابستان خونین 67 است که این ننگ نامه سیاه تاریخی در کارنامه ی خونین و پیشانی اش تا ابد حک شده است. . نه اینکه هیچگونه نقش دخالت گری در امور داخلی عراق و افغانستان و لبنان و فلسطین و سایر کشور ها دارد و اسرائیل را تهدید به نابودی می کند . نه اینکه مسبب وعامل اصلی بحران سازی و جنگ افروزی و بی ثبات کردن و به خشونت کشاندن منطقه ی خاورمیانه می باشد . مهمتر اینکه اینگونه اقدامات را در راستای دسترسی به سلاح هسته ای انجام نداده و دنبال نکرده است که اکنون این مدعی طلبکاری کردن شناسائی عاملین بحران سازی در گرجستان شده است و فرصت طلبانه و از موضع کلانتر جهان یا دبرکل سازمان ملل ادعای شناسائی کا نون بحران سازی در گرجستان و کشورهای در گیر آن شده است . در صورتیکه مطبوعات و رسانه های خبری رژیم تروریستی علناً اعلام کرده اند که تهاجم روس ها به گرجسان به نفع بحران هسته ای رژیم تمام شده است . برای اینکه موجب شد تا روسیه در کنار اروپا و آمریکا قرار نگیرد. جالب توجه اینکه طبق برنامه ی همیشگی می بایست که سرمقاله په آمریکا و اسرائیل و عراق و افغانستن و لبنان راه ببرد تا اینکه اینگونه نتیجه گیری شود در 7 سال گذشته نومحافظه کاران آمریکا این چنین عامل بحران سازی در خاورمیانه بوده اند :

"خوبست براي لحظه اي به جمع بندي طرحهاي آميز نومحافظه كاران در منطقه بپردازيم تا دريابيم چرا آمريكا در طول اين دوران 7 ساله در افغانستان عراق لبنان و فلسطين اشغالي براي ايجاد كانونهاي بحران وسوسه شده است . بعلاه چرا واشنگتن عليرغم ناكامي طرحهايش همچنان به سياستهاي جنون آميز خود ادامه مي دهد و به نتايج استمرار و تعميق بحران در منطقه اميد بسته است . مسئله كاملا روشن است . آمريكا سعي دارد در اطراف مرزهاي جغرافيائي ايران و هر جائي كه نهضت هاي اسلامي از جنس انقلاب اسلامي نقش آفرين بوده اند زنجيره اي كامل و بهم پيوسته از كانونهاي بحران را ايجاد كند تا بلكه بتواند توان و ظرفيت انقلابي ملتهاي منطقه را به تحليل ببرد و يا مهار كند."

درخاتمه اینکه سرمقاله نویس چون می داند که مسئولان رژیم تروریستی آخوندی به خصوص سپاه پاسداران که تسلط کامل بر تأسیسات هسته ای و اهداف آن دارد هرگز دست از دسترسی به سلاح هسته ای بر نمی دارند . از سوی دیگر اشراف هم دارد که نه اسرائیل و نه آمریکا هر گز اجازه نمی دهند که رژیم دسترسی به سلاح هسته ای یابد و در نهایت پایان سناریو رو در روئی نظامی طرفین می باشد . برای همین در هر دوسمت آرایش نظامی تهاجمی و تدافعی به خود گرفته و چنین فضائی ایجاد شده است . مشروط بر اینکه مسئولان رژیم تروریستی آخوندی تلاش مذبوحانه می کنند که خطرات و عوارض ناشی از جنگ را کاهش دهند . برای همین در داخل کشور که همه فرمانده های پاسداران و مسئولان رژیم اعتراف و اذعان کرده اند که خطر اصلی از داخل می باشد که تلاش می کنند این خطر را کاهش دهند . یعنی با ایجاد فضای حکومت نظامی اعلام ناشده از طریق فشار های سرکوبگرایانه ی اجتماعی از طریق طرح های ضربتی نیروی انتظامی این هدف دنبالشد . از سوی دیگر با گسترض حضور روز افزون در عراق فشار هیستریک برروی مجاهدین ساکنان اشرف را گسترش داده شده است و هرروز با اخبار ساختگی بیشتری علیه اشان اعلام می کند که قرار گاه اشرف تحویل ارتش عراق داده شده است . دلیل هم روش است . زیرا که مسئولان رژیم تروریستی آخوندی وحشت دارند در شرایط جنگ با آمریکا بودن اینان در نوار مرزی پشتوانه و انگیزه ی حرکت مردم در داخل کشور می باشد . برای همین همانگونه که گفته شد در دفاع از پروژه ی هسته ای آرایش جنگی چیده شده است و هر گز هم عقب نشینی نمی کند وعلاقه ای هم به بودن کانون خطر در نوار مرز خود با عراق یعنی حضور مجاهدین ساکن اشرف ندارد. بنابراین همانگونه دکتر مطلقک تأئید و اخطار کرده است در صورتی که انتقال حمایت از اشرف به دولت عراق واگذار شود. گذشته از فاجعه انسانی که در پیش است، بازنده ی نهائی مردم عراق خواهند بود و برنده ی اصلی رژیم تروریستی آخوندی و هموار سازی سریع دسترسی به سلاح هسته است که در آنصورت دیگر رژیم مسلح به سلاح هسته ای نه مشکل و بحران در ایران و عراق و خاورمیانه، بلکه کل جهان است . پس می طلبد جریان های درگیر از جمله نیروهای چند ملیتی در عراق و نیروهای ملی عراقی نسبت به پیگیری اهداف فشار برروی اخراج مجاهدین از عراق و اهداف متعاقب آن از سوی رژیم تروریستی آخوندی بیسار هشیار باشند و مسئولانه به و ظایف انسانی و تعهدات خود اقدام کنند .
هوشنگ � بهداد
چهارشنبه 13 شهریور ماه سال 1387