نقد وبررسی " جنگ زرگري سرد !(يادداشت روز)" روزنامه ی کیهان یکشنبه 31 شهریورماه سال 1387
"قلم بر دستان یادداشت روز نویس چون متوجه شده اند تیره شدن رابطه کرملین با واشنگتن بر سر گرجستان بر خلاف تصورشان به نفع شان تمام نمی شود .پس تغییر لحن و لهجه داده اند "
برخلاف کیسه ی گشادی که رژیم تروریستی آخوندی به خصوص مسئولان هسته ای برای خود از فضای حاصل شده ی میان گرجستان و روسیه دوخته بودند که تصور می کردند ادامه ی این جنگ وتنش به تیره شدن رابطه واشنگتن و کرملین می انجامد که بیشتر می تواند به نفع شان تمام شود . اما خیلی زود متوجه شدند که بیهوده خواب رؤیائی لف لف خوری شتری پنبه دانه دیده اند . زیرا اوضاع آنگونه نیست که اینان در ابتدا فکر وترسیم وتحلیل می کردند . برای همین وزیر آدمربا منوچهر متکی قبل از سفر به آمریکا به گرجستان سفر کرد تا به طرف های اروپا ئی و آمریکا نشان دهد که رژیم تروریستی آخوندی در این جنگ سرد که دارد کمی داغ می شود و از حالت سردی خارج می شود سمت روس ها را ندارد .در صورتیکه خیلی هم نیازی به اینان دارد.
چونکه مشخص است روس ها نه توان ایستادگی در مقابل آمریکا دارند ونه سابقه ی گذشته ی روس ها نشان می دهد که قابل اعتماد در دفاع کردن از دوست وهم پیمانان خود می باشند . زیرا که روس ها تابع فلسفه ی توازن قوا و پیگیری منافع خودش می باشند . بنابرین در شرایط کنونی که روس ها هرگز دارای مشابه قدرت نظامی ایام امپراتوری شوروی سابق نمی باشند برای اینکه چه از نظر ایدئولوژی و ساختار سیاسی و چه از نظر وابستگی به سرمایه های جهانی که در روسیه سرمایه گذاری های سنگین کرده اند قادر به ادامه ی مبارزه در برابر آمریکا نیستند. تنها پارامتری که به نفع روس ها تغییر کرده افزایش قیمت نفت و گاز می باشد که با افول قیمت نفت وگاز این امتیاز روس ها نیز به زودی از بین می رود .
بنابراین ممکن است که شرایط کنونی میان روس ها و آمریکائیان بطور مقطعی و کو تاه مدت به نفع رژیم تروریستی تمام شود. ولی بموازات اینکه رابطه های میان کرملین و واشنگتن تغییر لهجه ولحن دهند و رادیکال شود ،هم فشار جدی مضاعف برروی روس ها همه جانبه و افزون می شود وهم متقابلاً ترکش فشار ها برروی پروژه ی هسته ای رژیم تروریستی نیز فزونی خواهد گرفت . در این میان مشخص است که روس هاهر گز نمی توانند از امتیازات گسترده ی اقتصادی و دیپلماسی خود که با اروپا و آمریکا دارند چشم پوشی کنند و دل بر کنند و از رژیم تروریستی آخوندی و پروژ ه ی هسته ای اش دفاع و حمایت کنند . از سوی دیگر اگر روس ها اهل اینگونه مایه گذاری ها بودند نه امپراتوری شوروی از هم می پاشید نه صدام حسین وعراق به حال خود رها می شد و آنهمه سرمایه گذاری های سنگین نظامی و نفتی و غیر بر باد می رفت . مهمتر اینکه اجازه نمی داد که جمهوری های جزو اقمار سابق خودش چرخش دهند و از پیمان ورشو به سوی پیمان ناتو علیه ی خودش بروند. لذا به وضوح روشن است که طلبه پاسدار روضه و اشک ریزی بر سر گور بی مرده کرده است که فکر می کند تیره شدن رابطه میان روس ها با آمریکائیان که وی با هرگونه بالا و پائین پریدن وذوق کردن وتحلیل های دل خوش کنکی شبیه نمایش نشان دادن جای دوست ودشمن ارائه کرده است که در این رقابت یا نمایش قدرت یا بازی یا جنگ سرد و داغ و زرگری و امثالهم که نامیده شود آبی برای رژیم تروریستی مفتخور آخوندی گرم نمی شود. زیرا که طلبه پاسدار یادداشت روز نویس پس از تحلیل های پاسداری دادن و از روس ها به دلایل خاص دفاع و جانبداری کردن که در درگیری لفظی کنونی میان روس ها و آمریکائان وجود دارد . ولی درک کرده که چیزی نمی تواند به نفع رژیم تروریستی تمام شود . پس در پایان مجبور به اینگونه اعتراف شده است:
از جنگ لفظي كه بين واشنگتن و مسكو در افتاده بگذريم، نه آمريكا و نه روسيه مايل به گسترش تعارضات بين خود نيستند. روسيه تا جايي پيش خواهد رفت كه به غرب نشان دهد آستانه تحملش پر شده و ديگر نمي تواند ناظر سياستهاي آمريكا در حوزه منافع امنيتي خود باشد. آمريكا نيز در تقابل با روسيه تا آنجا پيش روي مي كند كه مسكو به طور كلي به صف مخالفانش نپيوندد و در اين ميان اتحاديه اروپا را كه وابستگي شديدي به منابع انرژي روسيه دارند، از دست ندهد.روسيه و آمريكا-و ديگر قدرت ها- به منافع خود مي انديشند و براي حفظ قدرت با هم سازش خواهند كرد و اگر لازم بدانند كشورهاي كوچك را در اين مسير قرباني خود مي كنند. روسيه در جنگ با گرجستان تلاش كرد به سياست هاي دودهه اخير آمريكا در محاصره اين كشور پاسخ دهد و جاي خود را در كلوپ قدرت بازسازي كند. آمريكا و روسيه خود مي دانند كه در باطن روابط و منافعشان وارد يك جنگ زرگري سرد شده اند. ديري نخواهد پاييد كه اين رويارويي و تنشي كه در مناسبات دو طرف پيش آمده فروكش خواهد كرد. مسئولان سياست خارجي نظام آنقدر هوشيار خواهند بود كه در تقابل با آمريكا از شرايط پيش آمده بهره گيري كنند بي آن كه تخم مرغي در سبد روسيه بگذارند."
در خاتمه اینکه درست است که رژیم تروریستی آخوندی بقایش بستگی به صدور تروریسم و بنیاد گرائی و دخالت گری در امور داخلی کشورهای همسایه و منطقه بوده است و نه اینکه از هر جنگ وتنشی که در متطقه رخ داده شده به نفعش تمام شده است ، بلکه به شیوه های گوناگون تلاش کرده است که در بستر سازی یا دامنه زدن به ایجاد جنگ و گسترده کردن آن در منطقه نقش محوری داشته باشد . لبته در شرایط کنونی بطور مضاعف به این سیاست بحران آفرینی و جنگ افروزی نیاز جدی دارد . زیرا دلیل اول برای بقایش می باشد ودلیل دوم که مکمل و لازم و ملزوم دلیل اولی می باشد برای عبور از بحران هسته ای و تلاش برای دسترسی به سلاح هسته ای می باشد . پس بی جهت نیست که ابتدای تهاجم نظامی روس ها به گرجستان سکوت کرد . سپس تا اوضاع به نفع روس ها چرخید سریع وارد صحنه شد ودر یادداشت روز ها اذعان و اعتراف شد که به بحران جنگ روس ها در قفقاز کم بها داشته شد و انتقاد به وزارت امورخارجه شد که چرا در این زمینه بحران قفقاز موضع گیری منفعل به جای حضور فعال داشته است که تأکید شد می بایست جبران گردد ؟ بنابراین سریع سیاست چرخش حمایت تاکتیکی لز روس ها بر ضدیت و دشمنی بر آمریکا ئیان در پیش گرفته شد . البته به این دلیل این سیاست اتخاذ شد تا که در میان اضاع 5+1 به جای اجماع اختلاف و تضاد حاکم شود وامکان تصویب قطعنامه ای دیگر علیه ی پروژ ی هسته ای در شورای امنیت سازمان صادر نگردد. تا در فضای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و بحرانی و تیره شدن رابطه ی روس ها و آمریکائی ها شرایط مناسب سیاست فرصت سوزی بدست آید و شانس دسترسی به سلاح هسته ای افزایش یابد و تقویت گردد. اما همانگونه که اشاره شد مسئولان پیگیر سیاست هسته ای رژیم تروریستی آخوندی اکنون متوجه شده اند با گزارشی که محمدالبرادعی داده است همه خواب های طلائی و رؤیائی دیده شده به کابوس تبدیل شده است . پس می بایست نظر و تحلیل های قبلی داده شده ی پیرامون جنگ روس ها با گرجستان که سپس منجر به تیرگی را بطه ی روسیه و آمریکا جهت داده شد . پس می بایست در این سیاست تجدید نظر شود و شپیور را از در گشادش نواخت. یعنی همین مأموریتی که پاسدار طلبه در یادداشت روز خود دنبال و اجرا کرده است .
هوشنگ � بهداد
یکشنبه 31 شهریورماه سال 1387
"قلم بر دستان یادداشت روز نویس چون متوجه شده اند تیره شدن رابطه کرملین با واشنگتن بر سر گرجستان بر خلاف تصورشان به نفع شان تمام نمی شود .پس تغییر لحن و لهجه داده اند "
برخلاف کیسه ی گشادی که رژیم تروریستی آخوندی به خصوص مسئولان هسته ای برای خود از فضای حاصل شده ی میان گرجستان و روسیه دوخته بودند که تصور می کردند ادامه ی این جنگ وتنش به تیره شدن رابطه واشنگتن و کرملین می انجامد که بیشتر می تواند به نفع شان تمام شود . اما خیلی زود متوجه شدند که بیهوده خواب رؤیائی لف لف خوری شتری پنبه دانه دیده اند . زیرا اوضاع آنگونه نیست که اینان در ابتدا فکر وترسیم وتحلیل می کردند . برای همین وزیر آدمربا منوچهر متکی قبل از سفر به آمریکا به گرجستان سفر کرد تا به طرف های اروپا ئی و آمریکا نشان دهد که رژیم تروریستی آخوندی در این جنگ سرد که دارد کمی داغ می شود و از حالت سردی خارج می شود سمت روس ها را ندارد .در صورتیکه خیلی هم نیازی به اینان دارد.
چونکه مشخص است روس ها نه توان ایستادگی در مقابل آمریکا دارند ونه سابقه ی گذشته ی روس ها نشان می دهد که قابل اعتماد در دفاع کردن از دوست وهم پیمانان خود می باشند . زیرا که روس ها تابع فلسفه ی توازن قوا و پیگیری منافع خودش می باشند . بنابرین در شرایط کنونی که روس ها هرگز دارای مشابه قدرت نظامی ایام امپراتوری شوروی سابق نمی باشند برای اینکه چه از نظر ایدئولوژی و ساختار سیاسی و چه از نظر وابستگی به سرمایه های جهانی که در روسیه سرمایه گذاری های سنگین کرده اند قادر به ادامه ی مبارزه در برابر آمریکا نیستند. تنها پارامتری که به نفع روس ها تغییر کرده افزایش قیمت نفت و گاز می باشد که با افول قیمت نفت وگاز این امتیاز روس ها نیز به زودی از بین می رود .
بنابراین ممکن است که شرایط کنونی میان روس ها و آمریکائیان بطور مقطعی و کو تاه مدت به نفع رژیم تروریستی تمام شود. ولی بموازات اینکه رابطه های میان کرملین و واشنگتن تغییر لهجه ولحن دهند و رادیکال شود ،هم فشار جدی مضاعف برروی روس ها همه جانبه و افزون می شود وهم متقابلاً ترکش فشار ها برروی پروژه ی هسته ای رژیم تروریستی نیز فزونی خواهد گرفت . در این میان مشخص است که روس هاهر گز نمی توانند از امتیازات گسترده ی اقتصادی و دیپلماسی خود که با اروپا و آمریکا دارند چشم پوشی کنند و دل بر کنند و از رژیم تروریستی آخوندی و پروژ ه ی هسته ای اش دفاع و حمایت کنند . از سوی دیگر اگر روس ها اهل اینگونه مایه گذاری ها بودند نه امپراتوری شوروی از هم می پاشید نه صدام حسین وعراق به حال خود رها می شد و آنهمه سرمایه گذاری های سنگین نظامی و نفتی و غیر بر باد می رفت . مهمتر اینکه اجازه نمی داد که جمهوری های جزو اقمار سابق خودش چرخش دهند و از پیمان ورشو به سوی پیمان ناتو علیه ی خودش بروند. لذا به وضوح روشن است که طلبه پاسدار روضه و اشک ریزی بر سر گور بی مرده کرده است که فکر می کند تیره شدن رابطه میان روس ها با آمریکائیان که وی با هرگونه بالا و پائین پریدن وذوق کردن وتحلیل های دل خوش کنکی شبیه نمایش نشان دادن جای دوست ودشمن ارائه کرده است که در این رقابت یا نمایش قدرت یا بازی یا جنگ سرد و داغ و زرگری و امثالهم که نامیده شود آبی برای رژیم تروریستی مفتخور آخوندی گرم نمی شود. زیرا که طلبه پاسدار یادداشت روز نویس پس از تحلیل های پاسداری دادن و از روس ها به دلایل خاص دفاع و جانبداری کردن که در درگیری لفظی کنونی میان روس ها و آمریکائان وجود دارد . ولی درک کرده که چیزی نمی تواند به نفع رژیم تروریستی تمام شود . پس در پایان مجبور به اینگونه اعتراف شده است:
از جنگ لفظي كه بين واشنگتن و مسكو در افتاده بگذريم، نه آمريكا و نه روسيه مايل به گسترش تعارضات بين خود نيستند. روسيه تا جايي پيش خواهد رفت كه به غرب نشان دهد آستانه تحملش پر شده و ديگر نمي تواند ناظر سياستهاي آمريكا در حوزه منافع امنيتي خود باشد. آمريكا نيز در تقابل با روسيه تا آنجا پيش روي مي كند كه مسكو به طور كلي به صف مخالفانش نپيوندد و در اين ميان اتحاديه اروپا را كه وابستگي شديدي به منابع انرژي روسيه دارند، از دست ندهد.روسيه و آمريكا-و ديگر قدرت ها- به منافع خود مي انديشند و براي حفظ قدرت با هم سازش خواهند كرد و اگر لازم بدانند كشورهاي كوچك را در اين مسير قرباني خود مي كنند. روسيه در جنگ با گرجستان تلاش كرد به سياست هاي دودهه اخير آمريكا در محاصره اين كشور پاسخ دهد و جاي خود را در كلوپ قدرت بازسازي كند. آمريكا و روسيه خود مي دانند كه در باطن روابط و منافعشان وارد يك جنگ زرگري سرد شده اند. ديري نخواهد پاييد كه اين رويارويي و تنشي كه در مناسبات دو طرف پيش آمده فروكش خواهد كرد. مسئولان سياست خارجي نظام آنقدر هوشيار خواهند بود كه در تقابل با آمريكا از شرايط پيش آمده بهره گيري كنند بي آن كه تخم مرغي در سبد روسيه بگذارند."
در خاتمه اینکه درست است که رژیم تروریستی آخوندی بقایش بستگی به صدور تروریسم و بنیاد گرائی و دخالت گری در امور داخلی کشورهای همسایه و منطقه بوده است و نه اینکه از هر جنگ وتنشی که در متطقه رخ داده شده به نفعش تمام شده است ، بلکه به شیوه های گوناگون تلاش کرده است که در بستر سازی یا دامنه زدن به ایجاد جنگ و گسترده کردن آن در منطقه نقش محوری داشته باشد . لبته در شرایط کنونی بطور مضاعف به این سیاست بحران آفرینی و جنگ افروزی نیاز جدی دارد . زیرا دلیل اول برای بقایش می باشد ودلیل دوم که مکمل و لازم و ملزوم دلیل اولی می باشد برای عبور از بحران هسته ای و تلاش برای دسترسی به سلاح هسته ای می باشد . پس بی جهت نیست که ابتدای تهاجم نظامی روس ها به گرجستان سکوت کرد . سپس تا اوضاع به نفع روس ها چرخید سریع وارد صحنه شد ودر یادداشت روز ها اذعان و اعتراف شد که به بحران جنگ روس ها در قفقاز کم بها داشته شد و انتقاد به وزارت امورخارجه شد که چرا در این زمینه بحران قفقاز موضع گیری منفعل به جای حضور فعال داشته است که تأکید شد می بایست جبران گردد ؟ بنابراین سریع سیاست چرخش حمایت تاکتیکی لز روس ها بر ضدیت و دشمنی بر آمریکا ئیان در پیش گرفته شد . البته به این دلیل این سیاست اتخاذ شد تا که در میان اضاع 5+1 به جای اجماع اختلاف و تضاد حاکم شود وامکان تصویب قطعنامه ای دیگر علیه ی پروژ ی هسته ای در شورای امنیت سازمان صادر نگردد. تا در فضای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و بحرانی و تیره شدن رابطه ی روس ها و آمریکائی ها شرایط مناسب سیاست فرصت سوزی بدست آید و شانس دسترسی به سلاح هسته ای افزایش یابد و تقویت گردد. اما همانگونه که اشاره شد مسئولان پیگیر سیاست هسته ای رژیم تروریستی آخوندی اکنون متوجه شده اند با گزارشی که محمدالبرادعی داده است همه خواب های طلائی و رؤیائی دیده شده به کابوس تبدیل شده است . پس می بایست نظر و تحلیل های قبلی داده شده ی پیرامون جنگ روس ها با گرجستان که سپس منجر به تیرگی را بطه ی روسیه و آمریکا جهت داده شد . پس می بایست در این سیاست تجدید نظر شود و شپیور را از در گشادش نواخت. یعنی همین مأموریتی که پاسدار طلبه در یادداشت روز خود دنبال و اجرا کرده است .
هوشنگ � بهداد
یکشنبه 31 شهریورماه سال 1387