نقد وبررسی " دولت و 4 گونه داوري(يادداشت روز)" روزنامه ی کیهان سه شنبه 26 شهریور ماه سال 1387
"جالب است به تنها موردی که اشاره نشده همان عنوان یادداشت روز و 4 گونه داوری می باشد، زیرا که دولت عملکرد مثبتی ندارد که جای داوری و قضاوت داشته باشد"
تعریف دولت چیست وچه وظایفی دارد؟ فرق دولت ها در سیستم دمکراتیک و آزاد و مردمی با دولت ها در سیستم های دیکتاتوری و مستبدان که نوع مذهبی آن بدترین می باشد چیست؟ آیا برآورد شدن یا برآورده نکردن احتیاجات و مطالبات و نیاز های مردم بر عهده ی دولت ها می باشد یا نه که می بایست در خدمت شان باشد؟ آیا زمانی که دولت ها به وظایف خود انجام می دهند یانه ،احتیاج به کارشناس بودن مردم دارد که مثلاً بتوانند کارشناس حسابرسی و اقتصادی و بودجه بندی و دولت شناس باشند تا بدانند که میزان در آمدشان چه اندازه است؟ و ضعیت تورم و گرانی و افزایش قیمت کالاها در جامعه چگونه است؟ یا اینکه زمانیکه مردم به وضوح می بینند که چگونه مسئولان دولتی به اینان دروغ می گویند ودر برابر قول و وعده های داده شده وارونه اقدام می کنند . می بایست که نظر مردم نسبت به این دولت چگونه باشد؟ آنهم دولتی که بدتر از همه ی دولت های پیشین می باشد .ولی ادعای عدالت محوری و ساده زیستی وارونه دارد . بدتر اینکه لوطی جماران به جای اینکه مدافع و حامی مردم باشد از گماشته پاسدار خود و اعضای کابینه دفاع می کند و نمک برروی زخم مردم می پاشد و مدعی می شود که دولت پر کار و با نشاط و عدالتخواه می باشد . به خصوص اینکه با هذیان گوئی که می کند . می گوید که در 3 ددهه ی گذشته پیشرفت و ترقی و حرکت به جلو بوده است .
اکنون جالب است که پاسدار یادداشت روز نویس قضاوت و داوری در مبارزه ی عملکرد دول کنونی را از 4 منظر مورد ارزیابی قرار داده است . البته اشاره به یک سال اجرائی و فضای تبلیغات نمایش خیمه شب بازی انتخاباتی کرده است . حال تصور کنید که رژیم فاشیستی مذهبی هر سال یک نمایش خیمه شب بازی داشته است که هر کدام از این نمایشات نیز برابر همین زمان تبلیغات ورقابت پیرامون نمایش خیمه شب بازی انتخاباتی داشته است . یعنی اینکه همه ی انرژی و فرصت صرف تبلیغات و رقابت نمایش خیمه شب بازی انتخابات یا جنگ و جدال باندی و جناحی قدرت برای انباشت ثروت شده است که همراه با دادن قول و وعده های دروغین به مردم بوده است . بهمین دلیل است که مطالبات مردم ایران در 30 سال گذشته انباشته و پرداخت نا شده است . وشرایط زندگی مردم هرروز بدتر از گذشته شده است . آنگونه که 80% جمعیت کشور بر زیر خط فقر اقتصادی زندگی می کند .
در دنباله یادداشت روز نویس پس از کلی مانور دادن وویراژ رفتن بدون آنکه درست وواضح توضیح دهد که قضاوت و نظرهای چهار گانه طبقه بندی شده چیست؟ ولی اینگونه به زبان و فلسفه حوزوی اشاره کرده است که جز خود مدعی نمی فهمد که چیست؟ چونکه چنین از ملاک های داوری 4 گانه گفته است:
"اما ملاك هاي داوري كدام است؟ شايد با نگاهي بومي وملي بتوان اين معيارها را براي ارزيابي برشمرد: عزت و استقلال و غرور ملي در برابر دشمنان، عدالت خواهي و مبارزه با فساد و تبعيض و فقر، ساماندهي اقتصاد ملي و معيشت مردم، پاكدستي و خدمتگزاري، تحول خواهي و اصلاحگري در ساختارها و رويه هاي ناكارآمد، اهتمام به ارزشهاي اسلامي و ملي و گسترش فضايل در عرصه فرهنگ عمومي.دولت را مي توان ازنظر رويكرد و عملكرد نسبت به هر يك از اين محورها يا مجموعه آنها سنجيد. يعني با آرمان هاي ملي و با شعارهاي خود دولت كه نوعاً به تاييد آراي مردم هم رسيده است، يك نگاه كاملاً آرماني و البته ضروري. نوع ديگر قضاوت، مقايسه دولت در اين عرصه ها در قياس با دولت هاي پيشين است. نوع سومي از قضاوت هم هست كه در واقع سنجش نيست بلكه پيشداوري است از آن جنس كه فرموده اند �حب و بغض، انسان را كور و كر مي كند.� يا شيفتگي تام است يا كينه توزي و عقده گشايي مطلق. داوري منصفانه بايد از اين حب و بغض مبرا باشد. نه به هر قيمت بخواهد دفاع و ستايش كند و نه به هر ترتيب سيماي دولت را مخدوش نشان دهد."
درخاتمه اینکه همانگونه که گفته شد پاسدار یادداشت روز نویس همانگونه روضه خوانده و گریز به صحرای کربلا زده است که در پایان خودش هم متوجه نشده که چه گفته است؟ چونکه نمی تواند از دولت دفاع علنی کند. بنابراین مجبور شده است که به باندهای درونی اصول گرایان اشاره کند که چگونه هر کدام یک زاویه ی نگاه مشخص به دولت دارند. زیرا که پذیرفته است مهمترین معضلی که دولت با آن درگیر است مسئله ی اقتصادی و معیشتی مردم و بانک ها می باشد . یعنی اینکه دولت در برنامه های اقتصادی شکست خورده است . زیرا که پاسدار احمدی نژاد خودش اعتراف کرده است که به تئوری اقتصادی باور ندارد . از سوی دیگر معضل معیشتی مردم ، یعنی رشد تورم و گرانی و افزایش قیمت کالاها و فقر و بیکاری در جامعه می باشد . از سوی دیگر معضل سیستم بانکداری که قرار است به مؤسسات قرض الحسنه تبدیل شوند . به دلیل بی برنامگی و نابود و منحل کردن مدیریت برنامه ریزی و بودجه بندی می باشد که موجب شده رشد نقدینگی در بازار افزایش یابد و تورم و گرانی را گسترش دهد که همچنان این وضعیت ادامه دارد .همین امر موجب اعتراضات باندهای مافیائی اصول گرایان به دولت شده است که احتمالاً در نهایت راه به تراشیدن نامزد ریاست جمهوری دیگری در نمایش خیمه شب بازی دوره ی دهم به جای پاسدار احمدی نژاد خواهد شد.
هوشنگ � بهداد
سه شنبه 26 شهریور ماه سال 1387