نقد و بررسی " شيطان شيطان است" روزنامه ی جمهوری اسلامی یکشنبه 7 مهر ماه سال 1387
واکنش تند انتقادی داخلی پیرامون مصابه مطبوعاتی پاسدار احمدی نژاد در آمریکا""
برخلاف طرح ها و برنامه هائی که برای سفر به آمریکا و سخنرانی در سازمان ملل پاسدار احمدی نژاد چیده شد ومشاوران داخلی و لابی های مقیم آمریکا در این مورد فعال شده و انتظار بهره وری ای زیاد که تدارک دیده بودند. اما به دلیل سوراخ بودن ته کیسه ی گشادی که دوخته شده بود نه اینکه چیزی توی کیسه باقی نماند، بلکه موجب موج تهاجمی منفی تبلیغاتی پیرامون سخنرانی وی در سازمان ملل شروع شد که هنوز هم ادامه دارد . از سوی دیگر اکنون نیز اولین بازده ی انتقادی درونی نمایش نشان دادن جای دوست و دشمن که پاسدار احمدی نژاد که در مصاحبه ی مطبوعاتی خود در آمریکا اجرا کرد از ابتدای جمله مقاله شیطان شیطان است تا انتهای این مقاله ادامه دارد که دو جمله انتقادی آن چنین است:
"به همان اندازه كه انتظار مهرباني از گرگ داشتن نادرست است. انتظار احترام و عدالت از سردمداران دولت آمريكا داشتن نيز نادرست و بيهوده است"
حال زمانیکه خودی اصول گرا چنین با انتقاد شروع نمود . مشخص است که موضع گیری سایر بازتاب های رقبای درونی و مخالفین ایرانی و خارجی برون مرز که چگونه است ؟ زیرا که بیان کننده ی اوج بی پرنسیبی و دجال گری و عوامفریبی مسئولان رژیم تروریستی آخوندی می باشد. برای اینکه بر خلاف دعای پیروی کردن از امام شیادان و دجالان خمینی لگد باران کردن گور وی نیز انجام شده و ادامه داشته است . چونکه وی آمریکا راشیطان بزرگ آمریکا را ام الفساد قرن نامیده بود . از طرف دیگر اثبات کننده این واقعیت است که در بستر قبضه و حذف قدرت همه گونه بی پرنسیبی و پشت پا زدن به خیلی از صول و اداهای مطرح شده آنجا که موضوع منافع شخصی و باندی مطرح و در میان می باشد. جایز می باشد . البته پاسدار گماشته احمدی نژاد خیلی از آن کوچکتر وبی اراده و زبون و ضعیف و بی عمل تر می باشد که بتواند بدون مشورت و موافقت اجازه ی لوطی جماران و سپاه پاسداران دست به چنین شکر سرخ خوری های زیاد وبا شیرین کاری ها بزند.
بهر حال سرمقاله نویس در دباله فاکت های ضد آمریکائی و شیطانی و استکباری فراوانی از خمینی شیاد سبت به آمریکا را لیست کردهوبه رخ پاسدار گماشته ی لوطی جماران احمدی نژاد کشانیده است تا که به وی تفهیم کند که تا چه اندازه در توهم و اوهام به سر می برد و بر خلاف ادعائی که می کند وی در برابر افکار و اندیشه و پیام ها و تأکیدات خمینی شیاد و جلاد ایستاده است .

در خاتمه اینکه سرمقاله نویس به صراحت اعتراف کرده است که تا چه اندازه نسبت به اوباما نامزد ریاست جمهوری حزب دمکرات آمریکا همچون سایر مسئولان سیاست بازان فرصت طلب اشتباهی نسبت به ایشان تحلیل و نظر داشتد که تصور می کنند وی با پروژه ی هسته ای رژیم ندارد و در بستر ادامه ی سیاست فرصت سوزی دل خوش کرده بودند که قادر می باشند به فعالیت دسترسی به سلاح هسته ای بدون درد سر ادامه دهند . اما اکنون از وی با صفت نا مردی با خوی و خصلت دیکتاتوری و استکباری و علاقمند با کاخ سفید رفتن یاد شده است که چرا مخالف دسترسی رژیم تروریستی آخوندی به سلاح هسته ای می باشد .
اما از طرف دیگر سرمقاله نویس زور زده و تلاش نموده تا پرونده ی لوطی جماران را از کارنامه و پرونده ی پاسدار گماشته احمدی نژاد در رابطه با نزدیکی آمریکا تفکیک کنند که گویا ایشان مستقل است و هیچگونه نقش هدایتگر و رهنمود دهنده ی به گماشته ی دستآموز و یک خال به فرمان خودش ندارد و همینطور الکی و عشقی و به خاطر حال گیری رقیبا از وی و دولت جراحی شده و شکست خورده اش ی دفاع و حمایت می کند و پیشاپیش وی را برای یک دوره ی 4 ساله ی دیگر انتصاب کرده است . در نهایت اینکه پاسدار احمدی نژاد خود سرانه تصمیم گیری می کند که عفو عمومی به ذلال و جاسوس چندجانبه هوشنگ امیر احمدی می دهد ووی را به ایران دعوت می کند تا اینکه در کنار رحیم مشائی قزرار گیرد و مشورت دهد که چگونه اعمال سیاستی در برابر اسرئیل و آمریکا اتخاذ شود تا موجب شود سپس حمید مونالا دگر شهروند آمریکائی نیز به ایران فراخوانده شود تا به عنوان مشاور ویژه ی پاسدار احمدی نژاد در کنار سایر مشاوران و همکاران قرار گیرد تا در پشت پرده سیاست هموار سازی رابطه و زد وبند با آمریکا دنبال شود تا شاید از این طریق بشود با ایجاد اخلال یا تأخیر در تاجم نظامی به مراکز هسته ای و مخدوش و کمرنگ کردن سیاست تحریم اقتصادی نوعی سیاست موازی فرصت سوزی برای دسترسی به سلاح هسته ای به وجود آید و دنبال شود.

هوشنگ � بهداد
یکشنبه 7 مهر ماه سال 1387