نقد وبررسی " نو آوري و 2 جريان سياسي(يادداشت روز)" روزنامه ی کیهان چهار شنبه 20 شهریورماه سال1387
"نوآوری یعنی نگاهی بسیار سطحی یک طرف به 3 دهه گذشته با فراموش کردن مطالبات مردم وبازجوئی رقیب مغلوب برای قبضه ی قدرت دردهه ی چهارم "
سربازجو پاسدار یادداشت روز نویس به شیوه گزینه برداری سطحی نوکی به وقایع تاریخی 3 دهه گذشته زده وبا شیوه ی بازجوئی کردن رقیب مغلوب دوم خردادی دست به تحلیل صورت مسله پاک کنی و تصویر مار کشی و مار نشان دادن زده است که شیوه ی رسمی تحلیل و مقایسه و قضاوت برای اهداف خاص است که دنبال می شود . چون برای امثال اینگونه قلم بر دستان به جز مخاطبان خاص مردم و مطالبات شان جایگاهی ندارند . زیرا که در رژیم تروریستی آخوندی مردم همچون صفرهای قبل از اعداد می باشند که ارزشی ندارند و نمی بایست تلزمانی که به اینان نیاز می باشد بها داده شود. مثل شرایط جنگ و یا نیاز سیاهی لشکر ها که مردم باید آماده ی حضور بر پای صندو ق های نمایش خیمه شب بازی های انتخاباتی � انتصابی شوند و تبدیل به تغییر و حرکت و جا به جائی صفر های سمت چپ اعداد به سمت راست منتقل شوند تا با رأی سازی های قلابی حماسه ساز مشروعیت برای رژیم نامشروع و ضد بشری ساخته شود .
بنابراین چون این مردم حق و حقوقی بیش از این ندارند . لذا پاسداران یادداشت روز نویس شدگان نیز به خود زحمت نمی دهند تا به شیوه ی رابطه ی علت و معلول یادداشت تنظیم کنند ووقایع را بررسی یا بیان و نقد کنند. بهمین دلیل است که قلم بر دست یادداشت روز نویس ذوق زده شده که چه خوب شد رژیم بربر منش و تاریک اندیش و ضد بشری 3 دهه دوام آورده است و از سال آینده وارد دهه ی چهارم بقای ننگین ونکبت بار خودش خواهد شد که وعده ی نوآوری کسب و قبضه و حفظ قدرت برای دهه چهارم داده است . حال در این 3 دهه چه گذشت؟ یا چه گفته یا قول ها به ردم ایران داده شد و در مقابل چه انجام و اجرا شد؟ وضعیت مردم ایران چگونه است مهم نیست ؟ یاچرا 80% جمعیت کشور بر زیر خط فقر اقتصادی زندگی می کنند؟ چرا تورم و گرانی و افزایش قیمت کالاها و فقر و بیکاری جای بردن نان بر توی سفره های خالی و ایجاد اشتغال را گرفته است ؟ یا چرا هرروز شکاف عمیق طبقاتی بیشتر می شود؟ یا اینکه چرا سرکوب و خفقان و زندان وشکنجه و دار و اعدام وبی عدالتی و تبعیض و رشوه و فساد همه گیرجای آزادی بیان وعدالت را گرفته است . باز هم مهم نیست؟ زیرا که یادداشت روز نویس می داند اگر اینگونه یادداشت تنظیم شود نه اینکه نمی تواند هر گز از رژیم جنایتکار عوامفریب و دینفروش و غارتگر و جنگ افروز دفاع و حمایت کند ، بلکه می باست شرم داشته باشد که در حمایت از این رژیم ضد بشری قلم فرسائی کند . زیرا که می داند در صورت بیان واقعیت وکتمان نکردن حقایق و بازهم دفاع کردن حالت تف و تاق و ریش برایش دارد. بهر حال یادداشت روز نویس برای دراز کردن رقیب دوم خردادی مغلوب تنظیم شده است.
همانگونه که اشاره شد چون تحلیل های پاسداران یادداشت روز شده یکسویه است و هدف خاصی را دنبال می کند که به رقابت و قدرت و ثروت و قبضه کردن و انحصاری نمودن آن ار تباط دارد که هیچگونه ار تباطی به مردم و مطالبات آنان ندارد . بنابراین پس از پرداختن مقدماتی روضه به نام تحلیل در دنباله گریز به صحرای کربالا زده شده ودر پایان منتهی به جنگ جناحی و باندی شده است . به خصوص که شرایط کنونی که فضا ملتهب از رقابت و تبلیغات پیرامون نمایش خیمه شب بازی انتخابات ریاست جمهوری دوره دهم می باشد . پس مشخص است که اشاره سطحی و گذرا در یک یا دوجمله به دسته و باندهای گذشته اشاره کردن در بستر برجسته کردن ارزیابی و بر زیر تیغ بردن رقیب دوم خردادی مغلوب می باشد که بایستی با شیوه ی پیاز و چوب خوردن و فاصله گیری اشان از مردم و بریده از انقلاب و اسلام و رهبریت کذائی وهم پیمان و عامل بیگانه وبی آینده بودن تند رو های مدعیان اصلاح طلبی ه اینگونه اتهامات متهم شوند . چونکه ناتوان از نو آوری می باشند. البته دشواری تعریف اصلاح طلبی و تفکیک کردن شان چنین از سوی پاسدار یادداشت روز نویس برجسته و تشریح شده است:
"اما دشواري تعريف در اين است كه اين تعريف در خلأ انجام نمي شود. هر نوع اهتمام به تعريف مساوي است با تعيين حد و مرز و قلمرو اصلاحات، و اين يعني مرزبندي در ميان مدعيان اصلاحات، كه شماري از آنها يا به دليل مقاصد ضد انقلابي يا مقاصد قدرت طلبانه مايل به آن نيستند. درعين حال بايد عنايت داشت جريان اصلي متولي اصلاحات، به خاطر هيجاني كه همواره بر او غالب بوده از ابتداي انقلاب در تعريف همخوان و مشخص از خود در رنج بوده است و نمونه هاي اين رنج را مي توان در مقابل قرار دادن چپ و راست، سپس ائتلاف با راست جديد در خرداد 76 و پس از آن اعلام انقضاي همين تقسيم بندي و مدكردن تقسيم بندي اصلاح طلب- محافظه كار و مجدداً متهم شدن بخشي از اصلاح طلبان به محافظه كاري و سپس بحث هايي نظير عبور از خاتمي و كروبي يا انتقاد خاتمي از رخنه گفتمان هاي كمونيستي و ليبراليستي در عناوين �چپ� و �اصلاح طلب� و �آزاديخواه� جست وجو كرد.آنچه اين روزها در اردوگاه آشفته اصلاح طلبان مي گذرد، فرع براين بحران مهم است و تا اين بازنگري و شفافيت به دست نيايد و نسبت اين جريان با نظام و حاكميت و انقلاب، اپوزيسيون، و قدرت هاي بيگانه مشخص نشود، بدبياري هاي 6 سال گذشته در 6 انتخابات تداوم خواهد داشت يا به تعبير آن نشريه اصلاح طلب، بايد منتظر خودكشي و انتحارها و پريدن هاي بي گدار از بام سياست و دادن تلفات و يا حداقل شكستن استخوان ها بود. و تا مسئله هويت حل نشود، نه مي توان از جبهه سخن گفت، نه از سر و سردار و فرمانده و نه از سرباز و فرمانبر و عقبه اجتماعي. وضعيت فعلي همان است كه زماني برخي اصلاح طلبان گفته بودند �كار هدايت تشكيلات اصلاح طلبان، گله باني گربه هاست� يا �در جبهه اصلاحات هر شخص يا حزب خود يك ژنرال است، ژنرالي بي قشون و لشكر�.امروز همان گونه كه وزير اطلاعات دولت خاتمي (علي يونسي) از بيماري در جبهه اصلاحات سخن مي گويد و هشدار مي دهد �من بارها به برخي احزاب اصلاح طلب گفتم كه شما نمي توانيد هم حاكم باشيد و هم اپوزيسيون. هم در دولت هستيد و هم مي خواهيد اپوزيسيون باشيد�، محمد ملكي عضو گروهك جبهه ملي و نزديك به گروهك منافقين هم از آنها مي خواهد تكليف خود را با نظام يكسره كنند وگرنه ديگر اپوزيسيون تلقي نخواهند شد! يا نهضتي ها و روند جدايي ها و... از آنها مي خواهند تكليف خود را با قانون اساسي و ولايت فقيه و خط امام روشن كنند.اصلاح طلبان اگر به انقلاب و خط امام و قانون اساسي و ولايت فقيه باور دارند، بايد به اين باور برسند كه اگر به رخوت افتاده و بي رمق و اثر شده اند، حاصل كولي دادن به طفيلي هايي است كه حيات انگلي خود را صرفاً با همين آويزان شدن و ارتزاق از موقعيت و حيثيت اصلاح طلبان دوام بخشيده و تاريخ مصرف خود را تمديد كرده اند. جريان موسوم به اصلاح طلبي بدون درمان اين عفونت راه يافته در رگ و خون و جان خويش، ديگربار نخواهد توانست به عرصه سياست و اثرگذاري در آن بازگردد يا حداقل از دادن هزينه هاي غيرضروري پرهيز كند. آنها پس از يك دهه كارگري در خدمت ديگري و نان خود بر سفره اپوزيسيون گذاشتن و با منت و توهين خوردن، بايد كه آقاي خود باشند تا مردم و نظام هم بتوانند روي آنها حساب باز كنند."
درخاتمه اینکه بررسی 3 دهه گذشته یعنی فراموش کردن دربست مطالبات مردم وکالبد شکافی جریان مدعی اصلاح طلبی است که باید افزود هر گز این اصطلاح اصلاح طلبی همچون آزادی وعدالت نه راس کار این رژیم بربرمنش و تاریک اندیش و جنگ افرز و ضد بشری و آزادی کش است و نه به آن می چسبد . زیرا مگر 3 دهه زمان کمی است که اگر ظرفیت اصلاح شدن داشت انجام می گرفت ومنقبض تر نمی شد . مگر در رژیم تغییر و اصلاج نپذیر امکان دارد که به زور اتهام اصلاح طلبی بهش بست؟ چونکه کیفی ترین نیروهای خالص همین رژیم ضد بشری تروریستی که در خدمتش بوده اند . چون به این باور رسیدند اگر چنانچه درون رژیم نتوان دست به مانور زد و تاکتیکی با عناوینی همچون اصلاح طلب بازی مانور داد و اپوزیسیون حکومتی ساخت. هر گز امکان بقای رژیم تروریستی آخوندی نمی باشد. ولی مدتی است که اینان مورد انواع و اقسام اتهامات واقع می شوند. چون جنگ اصلی پیرامون قبضه ی کامل قدرت و ثروت است. بنابراین آیا این رژیم می تواند نو آور باشد؟ پاسخ منفی است. البته آنگونه نو آوری و شکوفائی اقتصادی شعاری و وارونه دارد که لوطی جمارا ن آن رادر پیام نو روزی خود و سال هم بهمین عنوان نامیده شده دارد که جز خبر های روزانه ی مرگ و میر و نیستی و سیل و ویرانی و خاموشی برق و محرومیت و تورم وگرانی و فقر و بیکاری و افزایش اعدام ها ودار زدن ها و خفقان وارعاب و وحشت در جامعه چیز دیگری نمی باشد . از سوی دیگر یادداشت روز نویس پاسدار ضمن مشخص کردن نتایخ انتخابات از قبل و نقل قول کردن از لوطی جماران که گفته است مجلس هم همچون دولت باید تا 4 و 5 سال دیگر به کار خودشان ادامه دهند. یک نسخه نوآوری برای باندهای مافیائی جریان اصول گرای صادر کرد و گفت با فاصله گرفتن بیشتر از دوم خردادی ها و بهم نزدیک شدن برای آمادگی شرکت و حضور در خیمه شب بازی نمایش انتخابات ریاست جمهوری دوره دهم آماده باشید وخودتان را برای دهه چهارم در قدرت بودن مهیا کنید .چون اینگونه نمایش خیمه شب بازی های نمایشی انتخاباتی ادامه دارد که جای نگرانی نیست، بلکه تلاش برای نوآوری چگونگی حفظ قدرت مهم است که می بایست به این نو آوری و حفظ آن فکر کرد و بسیج شد.
هوشنگ -بهداد
چهار شنبه 20 شهریورماه سال1387
"نوآوری یعنی نگاهی بسیار سطحی یک طرف به 3 دهه گذشته با فراموش کردن مطالبات مردم وبازجوئی رقیب مغلوب برای قبضه ی قدرت دردهه ی چهارم "
سربازجو پاسدار یادداشت روز نویس به شیوه گزینه برداری سطحی نوکی به وقایع تاریخی 3 دهه گذشته زده وبا شیوه ی بازجوئی کردن رقیب مغلوب دوم خردادی دست به تحلیل صورت مسله پاک کنی و تصویر مار کشی و مار نشان دادن زده است که شیوه ی رسمی تحلیل و مقایسه و قضاوت برای اهداف خاص است که دنبال می شود . چون برای امثال اینگونه قلم بر دستان به جز مخاطبان خاص مردم و مطالبات شان جایگاهی ندارند . زیرا که در رژیم تروریستی آخوندی مردم همچون صفرهای قبل از اعداد می باشند که ارزشی ندارند و نمی بایست تلزمانی که به اینان نیاز می باشد بها داده شود. مثل شرایط جنگ و یا نیاز سیاهی لشکر ها که مردم باید آماده ی حضور بر پای صندو ق های نمایش خیمه شب بازی های انتخاباتی � انتصابی شوند و تبدیل به تغییر و حرکت و جا به جائی صفر های سمت چپ اعداد به سمت راست منتقل شوند تا با رأی سازی های قلابی حماسه ساز مشروعیت برای رژیم نامشروع و ضد بشری ساخته شود .
بنابراین چون این مردم حق و حقوقی بیش از این ندارند . لذا پاسداران یادداشت روز نویس شدگان نیز به خود زحمت نمی دهند تا به شیوه ی رابطه ی علت و معلول یادداشت تنظیم کنند ووقایع را بررسی یا بیان و نقد کنند. بهمین دلیل است که قلم بر دست یادداشت روز نویس ذوق زده شده که چه خوب شد رژیم بربر منش و تاریک اندیش و ضد بشری 3 دهه دوام آورده است و از سال آینده وارد دهه ی چهارم بقای ننگین ونکبت بار خودش خواهد شد که وعده ی نوآوری کسب و قبضه و حفظ قدرت برای دهه چهارم داده است . حال در این 3 دهه چه گذشت؟ یا چه گفته یا قول ها به ردم ایران داده شد و در مقابل چه انجام و اجرا شد؟ وضعیت مردم ایران چگونه است مهم نیست ؟ یاچرا 80% جمعیت کشور بر زیر خط فقر اقتصادی زندگی می کنند؟ چرا تورم و گرانی و افزایش قیمت کالاها و فقر و بیکاری جای بردن نان بر توی سفره های خالی و ایجاد اشتغال را گرفته است ؟ یا چرا هرروز شکاف عمیق طبقاتی بیشتر می شود؟ یا اینکه چرا سرکوب و خفقان و زندان وشکنجه و دار و اعدام وبی عدالتی و تبعیض و رشوه و فساد همه گیرجای آزادی بیان وعدالت را گرفته است . باز هم مهم نیست؟ زیرا که یادداشت روز نویس می داند اگر اینگونه یادداشت تنظیم شود نه اینکه نمی تواند هر گز از رژیم جنایتکار عوامفریب و دینفروش و غارتگر و جنگ افروز دفاع و حمایت کند ، بلکه می باست شرم داشته باشد که در حمایت از این رژیم ضد بشری قلم فرسائی کند . زیرا که می داند در صورت بیان واقعیت وکتمان نکردن حقایق و بازهم دفاع کردن حالت تف و تاق و ریش برایش دارد. بهر حال یادداشت روز نویس برای دراز کردن رقیب دوم خردادی مغلوب تنظیم شده است.
همانگونه که اشاره شد چون تحلیل های پاسداران یادداشت روز شده یکسویه است و هدف خاصی را دنبال می کند که به رقابت و قدرت و ثروت و قبضه کردن و انحصاری نمودن آن ار تباط دارد که هیچگونه ار تباطی به مردم و مطالبات آنان ندارد . بنابراین پس از پرداختن مقدماتی روضه به نام تحلیل در دنباله گریز به صحرای کربالا زده شده ودر پایان منتهی به جنگ جناحی و باندی شده است . به خصوص که شرایط کنونی که فضا ملتهب از رقابت و تبلیغات پیرامون نمایش خیمه شب بازی انتخابات ریاست جمهوری دوره دهم می باشد . پس مشخص است که اشاره سطحی و گذرا در یک یا دوجمله به دسته و باندهای گذشته اشاره کردن در بستر برجسته کردن ارزیابی و بر زیر تیغ بردن رقیب دوم خردادی مغلوب می باشد که بایستی با شیوه ی پیاز و چوب خوردن و فاصله گیری اشان از مردم و بریده از انقلاب و اسلام و رهبریت کذائی وهم پیمان و عامل بیگانه وبی آینده بودن تند رو های مدعیان اصلاح طلبی ه اینگونه اتهامات متهم شوند . چونکه ناتوان از نو آوری می باشند. البته دشواری تعریف اصلاح طلبی و تفکیک کردن شان چنین از سوی پاسدار یادداشت روز نویس برجسته و تشریح شده است:
"اما دشواري تعريف در اين است كه اين تعريف در خلأ انجام نمي شود. هر نوع اهتمام به تعريف مساوي است با تعيين حد و مرز و قلمرو اصلاحات، و اين يعني مرزبندي در ميان مدعيان اصلاحات، كه شماري از آنها يا به دليل مقاصد ضد انقلابي يا مقاصد قدرت طلبانه مايل به آن نيستند. درعين حال بايد عنايت داشت جريان اصلي متولي اصلاحات، به خاطر هيجاني كه همواره بر او غالب بوده از ابتداي انقلاب در تعريف همخوان و مشخص از خود در رنج بوده است و نمونه هاي اين رنج را مي توان در مقابل قرار دادن چپ و راست، سپس ائتلاف با راست جديد در خرداد 76 و پس از آن اعلام انقضاي همين تقسيم بندي و مدكردن تقسيم بندي اصلاح طلب- محافظه كار و مجدداً متهم شدن بخشي از اصلاح طلبان به محافظه كاري و سپس بحث هايي نظير عبور از خاتمي و كروبي يا انتقاد خاتمي از رخنه گفتمان هاي كمونيستي و ليبراليستي در عناوين �چپ� و �اصلاح طلب� و �آزاديخواه� جست وجو كرد.آنچه اين روزها در اردوگاه آشفته اصلاح طلبان مي گذرد، فرع براين بحران مهم است و تا اين بازنگري و شفافيت به دست نيايد و نسبت اين جريان با نظام و حاكميت و انقلاب، اپوزيسيون، و قدرت هاي بيگانه مشخص نشود، بدبياري هاي 6 سال گذشته در 6 انتخابات تداوم خواهد داشت يا به تعبير آن نشريه اصلاح طلب، بايد منتظر خودكشي و انتحارها و پريدن هاي بي گدار از بام سياست و دادن تلفات و يا حداقل شكستن استخوان ها بود. و تا مسئله هويت حل نشود، نه مي توان از جبهه سخن گفت، نه از سر و سردار و فرمانده و نه از سرباز و فرمانبر و عقبه اجتماعي. وضعيت فعلي همان است كه زماني برخي اصلاح طلبان گفته بودند �كار هدايت تشكيلات اصلاح طلبان، گله باني گربه هاست� يا �در جبهه اصلاحات هر شخص يا حزب خود يك ژنرال است، ژنرالي بي قشون و لشكر�.امروز همان گونه كه وزير اطلاعات دولت خاتمي (علي يونسي) از بيماري در جبهه اصلاحات سخن مي گويد و هشدار مي دهد �من بارها به برخي احزاب اصلاح طلب گفتم كه شما نمي توانيد هم حاكم باشيد و هم اپوزيسيون. هم در دولت هستيد و هم مي خواهيد اپوزيسيون باشيد�، محمد ملكي عضو گروهك جبهه ملي و نزديك به گروهك منافقين هم از آنها مي خواهد تكليف خود را با نظام يكسره كنند وگرنه ديگر اپوزيسيون تلقي نخواهند شد! يا نهضتي ها و روند جدايي ها و... از آنها مي خواهند تكليف خود را با قانون اساسي و ولايت فقيه و خط امام روشن كنند.اصلاح طلبان اگر به انقلاب و خط امام و قانون اساسي و ولايت فقيه باور دارند، بايد به اين باور برسند كه اگر به رخوت افتاده و بي رمق و اثر شده اند، حاصل كولي دادن به طفيلي هايي است كه حيات انگلي خود را صرفاً با همين آويزان شدن و ارتزاق از موقعيت و حيثيت اصلاح طلبان دوام بخشيده و تاريخ مصرف خود را تمديد كرده اند. جريان موسوم به اصلاح طلبي بدون درمان اين عفونت راه يافته در رگ و خون و جان خويش، ديگربار نخواهد توانست به عرصه سياست و اثرگذاري در آن بازگردد يا حداقل از دادن هزينه هاي غيرضروري پرهيز كند. آنها پس از يك دهه كارگري در خدمت ديگري و نان خود بر سفره اپوزيسيون گذاشتن و با منت و توهين خوردن، بايد كه آقاي خود باشند تا مردم و نظام هم بتوانند روي آنها حساب باز كنند."
درخاتمه اینکه بررسی 3 دهه گذشته یعنی فراموش کردن دربست مطالبات مردم وکالبد شکافی جریان مدعی اصلاح طلبی است که باید افزود هر گز این اصطلاح اصلاح طلبی همچون آزادی وعدالت نه راس کار این رژیم بربرمنش و تاریک اندیش و جنگ افرز و ضد بشری و آزادی کش است و نه به آن می چسبد . زیرا مگر 3 دهه زمان کمی است که اگر ظرفیت اصلاح شدن داشت انجام می گرفت ومنقبض تر نمی شد . مگر در رژیم تغییر و اصلاج نپذیر امکان دارد که به زور اتهام اصلاح طلبی بهش بست؟ چونکه کیفی ترین نیروهای خالص همین رژیم ضد بشری تروریستی که در خدمتش بوده اند . چون به این باور رسیدند اگر چنانچه درون رژیم نتوان دست به مانور زد و تاکتیکی با عناوینی همچون اصلاح طلب بازی مانور داد و اپوزیسیون حکومتی ساخت. هر گز امکان بقای رژیم تروریستی آخوندی نمی باشد. ولی مدتی است که اینان مورد انواع و اقسام اتهامات واقع می شوند. چون جنگ اصلی پیرامون قبضه ی کامل قدرت و ثروت است. بنابراین آیا این رژیم می تواند نو آور باشد؟ پاسخ منفی است. البته آنگونه نو آوری و شکوفائی اقتصادی شعاری و وارونه دارد که لوطی جمارا ن آن رادر پیام نو روزی خود و سال هم بهمین عنوان نامیده شده دارد که جز خبر های روزانه ی مرگ و میر و نیستی و سیل و ویرانی و خاموشی برق و محرومیت و تورم وگرانی و فقر و بیکاری و افزایش اعدام ها ودار زدن ها و خفقان وارعاب و وحشت در جامعه چیز دیگری نمی باشد . از سوی دیگر یادداشت روز نویس پاسدار ضمن مشخص کردن نتایخ انتخابات از قبل و نقل قول کردن از لوطی جماران که گفته است مجلس هم همچون دولت باید تا 4 و 5 سال دیگر به کار خودشان ادامه دهند. یک نسخه نوآوری برای باندهای مافیائی جریان اصول گرای صادر کرد و گفت با فاصله گرفتن بیشتر از دوم خردادی ها و بهم نزدیک شدن برای آمادگی شرکت و حضور در خیمه شب بازی نمایش انتخابات ریاست جمهوری دوره دهم آماده باشید وخودتان را برای دهه چهارم در قدرت بودن مهیا کنید .چون اینگونه نمایش خیمه شب بازی های نمایشی انتخاباتی ادامه دارد که جای نگرانی نیست، بلکه تلاش برای نوآوری چگونگی حفظ قدرت مهم است که می بایست به این نو آوری و حفظ آن فکر کرد و بسیج شد.
هوشنگ -بهداد
چهار شنبه 20 شهریورماه سال1387