نقد وبررسی " خبر بد براي اصولگرايان(يادداشت روز)" روزنامه ی کیهان سه شنبه 2 مهر ماه سال 1387
"خاتمی هم نمی آید و هم بی میل ازآمدن نیست، بهر حال علیه ی وی و مدعیان اصلاح طلبان باید پرونده و سناریو سازی شود . چون هدف کسب قدرت وثروت ونه خدمت به مردم است:
پاسداران و بازجویان حرفه ای قلم بر دست و یادداشت روز نویس شده که البته به همان سبک و سیاق تخصص خودشا ن است که در زمینه بازجوئی و تحریف گری و اعتراف ومچ گیری و صنعت تواب سازی که دارند که در نهایت کیفرخواست برای متهم تهیه و تنظیم می کنند تا که محکوم شوند . اکنون مدتی می باشد که اینان عجیب فعال شده و وانمود می کنند گویا با جامعه ی کوران و سرزمین بدون حضورموجود زنده به نام انسان وملت سر کار دارند که چون این ملت در 3 دهه ی گذشته عادت کرده است که پیوسته دروغ و عوامفریبی و شیادی و ترسیم تصویر مار کشیدن و به جای مار قالب کردن با قول ها و وعده های دروغ و وارونه دریافت کنند که از سوی حاکمان دی نفروش و دزد و غارتگر و شیاد مطرح شده بطور کامل مسخ شده و قدرت درک و فهم وشعور و قضاوت و مقایسه کردن را از دست داده است .
بنابراین طبق اینگونه تحلیل و تفسیرها نتیجه گیری شده چون ملت عادت به وعده های سر خرمنی و حواله به نا کجا آبادی برای دریافت مطالبات خود دارد پس اکنون نیاز نیست که حتی نام و اشاره ای به این مطالبات مردم شود و حتی گفته شود که اگر تورم و گرانی لجام گسیخته و افزایش قیمت کالا ها و فقر و بیکاری در جامعه بیداد می کند ونفس مردم خسته و خمیده ودر مانده در زیر بار هزینه ی سنگین ومرگ بار گرفته شده و شانه ها کمرشان بسیار خمیده تر شد است . لذا ضرورت ندارد که حتی گوشزد شود اگر چنانچه تورم وگرانی مهار و کنترل نا پذیر می باشد. حد اقل به جای تکذیب و انکار کردنش و دروغ گفتن به ملت که دولت عدالت محور و عاشق خدمت گزاری به مردم ایران و ادعای ساده زیستی دارد. مدعی یادداشت روز نویس وارونه گوی قلم بر دست همچون حاکمان اینقدر نا صادق نباشد و به این ملت که نام شان همچون دین ابزاری شده گفته شود که ریشه ی اصلی تورم و فقر و بیکاری و گرانی کجاست؟ و جنگ و سگ دعواهای های باند های مافیائی برای کسب قدرت و ثروت است که ارتباط به مقلوله ی تورم و گرانی و سرکیسه کردن 3 دهه ی مردم ایران دارد. تا که دیگر نیاز نباشد پاسداران و بازجویان قلم بر دست و یاددشت روز نویس شده برای اینکه رقیب را از صحنه ی رقابت حذف کنند هرروز مجبور به پرونده و سناریوی علیه اش شوند و گذشته استفاده کردن از تخصص و شیوه و شگرد بازجوئی و تحریف گری و وارونه گوئی کردن به سبک همان معلمی روی آورند که بیچاره به دلیل اینکه لکنت زبان زبان داشت که الف را انف بیان می کرد و زمانیکه از دانش آموزان به جای الف ،انف می شنید عصبی و بر افروخته می شد وبا بلند کردن صدای اعتراضی خود خطاب به دانش آموزان کلاس می گفت من می گویم انف شما نگوئید انف ، بلکه بگوئیذ انف یا منظور الف بگوئید .
بهر صورت اکنون یادداشت روز نویس بدون آنکه نگاهی به عملکرد پاسدار غلامک سپاه پاسدار و گمشته ی لوطی جماران احمدی نژاد داشته باشد که در چند سال ریاست جمهوری خود در برابر قول و قرار هائی که به مردم داد چه کرده است که حال برای هموار سازی بر کرسی قدرت 4 سال دیگر بقول لوطی جماران انتصاب شدن بیچاره ی حکیم باشی سید خندان خاتمی باید دراز و متهم ومحکوم شود . با وجود اینکه خودش در پایان دوران 8 ساله اعتراف کرد که مسئولیت تدارکاتچی نظام را داشته است .
همچنین عجیب است که پاسدار گماشته احمدی نژاد که از اختیاراتش غیر قابل تصور نسبت به دوران ریاست جمهوری خاتمی است زیرا که وی از حمایت و پشتیبانی لوطی جماران و سپاه پاسداران و سایر ارگان های سرکوبگر نیز بر خور دار می باشد . اکنون پاسدار احمدی نژاد ا نه صداقت اعتراف کردن همچون خاتمی را ندارد که بگوید یک غلامک فرمانبر پاسداران و گماشته ی حلقه برگوش لوطی جماران است ، بلکه با شیادگری و رونق بخشیدن به حربه ی خرافات و حرفه ی دروغ گفتن وخاک بر توی چشمان مردم پاشیدن و باتهدید کردن رقیب و اتهام زدن و با افتخار کردن به عدم باور به تئوری اقتصادی و غرور ناشی از منحل کردن سازمان مدیریت و بودجه بندی و برنامه ریزی و تلاش برای تبدیل کردن سیستم بانکداری به مؤسسات قرض الحسنه می باشد . همینطور در شرف نابود کردن سیستم ما لی و پولی و بانکی و بودجه بندی در کشور و بیشتر شناور کردن حم نقدینگی پول وبی ارزش کردن ریال وبالا بردن تورم و گرانی و فقر و بیکاری و گسترش شکاف عمیق طبقاتی در جامعه است . تازه با طبلکاری کردن ومنت بر سر ملت گذاشتن با کمال وقاحیت هنوز از عدالت خواهی دولت جراحی شده سخن گفته می شود که در خدمت ملت می باشد و تصمیم دارد سهام عدالت دولتی به اینان مشابه تورم و گرانی داده شود .
البته گیر دادن به خاتمی و علم کردن و مانور شیخ مهدی کروبی علیه ی خاتمی و پرونده و سناریو سازی کردن برای حامیانش همچون حزب مشارکت اسلامی و سازمان مجاهدین اسلامی بهزاد نبوی در بستر توطئه و تلقین و تزریق کردن به خاتمی برای عدم نامزد شدن ریاست جمهوری دوره ی دهم می باشد . زیراکه حضور خاتمی و نامزد شدن و رد صلاحیت شدن و نشدنش برای باند های مافیائی غالب کابوس و جانبه است . زیرا که رد صلاحیت کردنش هزینه ی سنگین تر از پیروز شدنش در نمایش خیمه شب بازی انتخابات ریاست جمهوری دوره ی دهم بهمراه دارد . زیرا که در صورت رد صلاحیت کردنش نه رژیم نامشروع در داخل کاملاً بی اعتبار و ماهیت ضد مردمی اش آشکار می شود که در برون مرز هیچگونه اعتبار و مشروعیت کاذب برایش نه خواهد ماند. از سوی دیگر در صورت تأئید صلاحیت شدن خاتمی، رأی سازی آمار تقلباتی برای پاسدار احمدی نژاد بسیار سخت و دشوار و پر هزینه خواهد شد. زیرا که عملکرد منفی ونخ نما شده ی دروغگوئی ها ووارونه عمل کردن هایش و به خصوص شرایط کنونی تورم وگرانی و فقر و بیکاری که آنگونه فرا گیر و گسترده مهار ناپذیر در جامعه شده است که بانک مرکزی مجبور شد به نرخ تورم 27% و رقم 14 میلیون فقیر در کشور اعتراف کند . البته به دلیل همین اعتراف بانک مرکزی که دقیق و واقعی نمی باشد. بالاخره مظاهری رئیس بانک مرکزی جراحی و قربانی شد .
بنابراین هیچگونه شگرد و تاکتیکی همچون نقدینه کردن یارانه های دولتی به خانور های تهی دستان برای خریدن آرای انتخاباتی جز شتاب دادن به تورم وگرانی بیشترهم نمی تواند مشکل و راهگشا باشد . ناگفته نماند که فاجعه آنجاست که سر و کله ی نامزدان رقیب خودی همچون پاسدار محسن رضائی و پاسدار علی لاریجانی و پاسدار سردار شهر دار تهران قالیباف یا هم منقلی لوطی جماران غلامعلی حداد هم در صحنه ی نمایش خیمه شب بازی انتخابات ریاست جمهوری دهم پیدا شود که آن موقع قوز بال قوزی برای برنامه ریزان سیاست حرکت چراغ خموش پشت پرده می شود و وظیفه وومأموریت پرونده و سناریو سازان یادداشت روز نویس هم بسیار سخت و پیچیده و مشکل تر از شرایط کنونی خواهد شد زیراکه نگرانی و وحشت و کابوس واکنش اعتراضیمردم و عدم حضورشان در نمایش خیمه شب بزی انتخابات ،برای پرهیز از دچار شدن به آن شرایط سخت اشاره شده ، از هم اکنون می بایست با همه توان وتخصص و تجربه ی بازجوئی و پرونده سازی و تهدید وتحریف کردن علیه ی خاتمی یا شیخ عبدالله نوری در صحنه ، بسیج و فعال شد . زیرا که حذف کردن یا بیرون راندن سایر نامزدان یا مهره های باسمه ای کار زیاد شاقی برای باندهای مافیائی حاکم نمی باشد.
البته از سوی دیگر تناقض گوئی قلم بر دست یادداشت روز نویس بنی بر اینکه از یک سو گفته می شود خاتمی تصمیم گرفته تا نیاید ولی علنی نکند. اما از طرف دیگر در دنباله تأکید از تحرکات تبلیغاتی خاتمی با موضع نتد و رادیکال کردن و از دیگران تقاضای بسته های پیشنهادی خواستن و بر میل وی در حضور در انتخابات تأکید کردن ناشی از روان پریشی یا پریشان حالی قلم بر دست یادداشت روز نویس از حضور خاتمی است که به دلایل آن اشاره شد و نگرانی از بی آیندگی رژیم تروریستی و نامشروع و ضد مردمی آخوندی می باشد.
درخاتمه اینکه یادداشت روز نویس با فرافکنی و ازموضع فرار به جلوسعی کرده است تا بر ضرب سیلی صورت خود و باند های مافیائی حاکم را سرخ نگهدارد که با سیاست با دست پس کردن وبا پا پیش کشیدن شیپور را از در گشادش نواخته است و زور زده تا که با تلاش مذبوحانه یک تیر چند نشان زده باشد . یعنی اینکه با اتخاذ تاکتیک مدعی شده اکه این خبر بدی برای باندهای مافیائی اصول گرایان می باشد که خاتمی حضور نیاید و تأکید کرده برای باز ار گرمی کردن تنور خیمه شب بازی انتخابات ، یعنی دوئل و رقابتی کردن میان دو باند غالب ومغلوب میسر وشرایط مشروعیت تراشی برای نظام وارسال پیام بیرونی آماده شود ضمن اینکه فضای بهم نزدیک کردن باندهای مافیائی به جای اختلاف و شکستن آرای محدودشان در برابر رقیب امکان پذیر می گردد . بالاخره در نهایت بستر سازی در راستای ایجاد فضای تقلبات گسترده فراهم می گردد و بازهم پاسدار گماشته احمدی نژاد یا مشابه ی آن از صندوق و یا جعبه های مار گیری و معجزه آسای انتخاباتی حماسه ساز پیرون کشیده می شود شود و بقول خودشان به رخ رقیب مغلوب دوم خردادی کشانده ی شود که ملت نه اینان ونه دمکراسی مورد ادعای اینان را قبول ندارند، بلکه به مدعیان رقیب اصول گرایان شیاد وحقه باز ودزد و غارتگر و سرکوبگر تر از ایان همچنان باور دارند . به خصوص اینکه لوطی جماران بر یک دوره ی انتصابی گمااشته ی خود پاسدر احمدی نژاد و دولت وی توصیه و تأکید کرده است.
هوشنگ - بهداد
سه شنبه 2 مهر ماه سال 1387
"خاتمی هم نمی آید و هم بی میل ازآمدن نیست، بهر حال علیه ی وی و مدعیان اصلاح طلبان باید پرونده و سناریو سازی شود . چون هدف کسب قدرت وثروت ونه خدمت به مردم است:
پاسداران و بازجویان حرفه ای قلم بر دست و یادداشت روز نویس شده که البته به همان سبک و سیاق تخصص خودشا ن است که در زمینه بازجوئی و تحریف گری و اعتراف ومچ گیری و صنعت تواب سازی که دارند که در نهایت کیفرخواست برای متهم تهیه و تنظیم می کنند تا که محکوم شوند . اکنون مدتی می باشد که اینان عجیب فعال شده و وانمود می کنند گویا با جامعه ی کوران و سرزمین بدون حضورموجود زنده به نام انسان وملت سر کار دارند که چون این ملت در 3 دهه ی گذشته عادت کرده است که پیوسته دروغ و عوامفریبی و شیادی و ترسیم تصویر مار کشیدن و به جای مار قالب کردن با قول ها و وعده های دروغ و وارونه دریافت کنند که از سوی حاکمان دی نفروش و دزد و غارتگر و شیاد مطرح شده بطور کامل مسخ شده و قدرت درک و فهم وشعور و قضاوت و مقایسه کردن را از دست داده است .
بنابراین طبق اینگونه تحلیل و تفسیرها نتیجه گیری شده چون ملت عادت به وعده های سر خرمنی و حواله به نا کجا آبادی برای دریافت مطالبات خود دارد پس اکنون نیاز نیست که حتی نام و اشاره ای به این مطالبات مردم شود و حتی گفته شود که اگر تورم و گرانی لجام گسیخته و افزایش قیمت کالا ها و فقر و بیکاری در جامعه بیداد می کند ونفس مردم خسته و خمیده ودر مانده در زیر بار هزینه ی سنگین ومرگ بار گرفته شده و شانه ها کمرشان بسیار خمیده تر شد است . لذا ضرورت ندارد که حتی گوشزد شود اگر چنانچه تورم وگرانی مهار و کنترل نا پذیر می باشد. حد اقل به جای تکذیب و انکار کردنش و دروغ گفتن به ملت که دولت عدالت محور و عاشق خدمت گزاری به مردم ایران و ادعای ساده زیستی دارد. مدعی یادداشت روز نویس وارونه گوی قلم بر دست همچون حاکمان اینقدر نا صادق نباشد و به این ملت که نام شان همچون دین ابزاری شده گفته شود که ریشه ی اصلی تورم و فقر و بیکاری و گرانی کجاست؟ و جنگ و سگ دعواهای های باند های مافیائی برای کسب قدرت و ثروت است که ارتباط به مقلوله ی تورم و گرانی و سرکیسه کردن 3 دهه ی مردم ایران دارد. تا که دیگر نیاز نباشد پاسداران و بازجویان قلم بر دست و یاددشت روز نویس شده برای اینکه رقیب را از صحنه ی رقابت حذف کنند هرروز مجبور به پرونده و سناریوی علیه اش شوند و گذشته استفاده کردن از تخصص و شیوه و شگرد بازجوئی و تحریف گری و وارونه گوئی کردن به سبک همان معلمی روی آورند که بیچاره به دلیل اینکه لکنت زبان زبان داشت که الف را انف بیان می کرد و زمانیکه از دانش آموزان به جای الف ،انف می شنید عصبی و بر افروخته می شد وبا بلند کردن صدای اعتراضی خود خطاب به دانش آموزان کلاس می گفت من می گویم انف شما نگوئید انف ، بلکه بگوئیذ انف یا منظور الف بگوئید .
بهر صورت اکنون یادداشت روز نویس بدون آنکه نگاهی به عملکرد پاسدار غلامک سپاه پاسدار و گمشته ی لوطی جماران احمدی نژاد داشته باشد که در چند سال ریاست جمهوری خود در برابر قول و قرار هائی که به مردم داد چه کرده است که حال برای هموار سازی بر کرسی قدرت 4 سال دیگر بقول لوطی جماران انتصاب شدن بیچاره ی حکیم باشی سید خندان خاتمی باید دراز و متهم ومحکوم شود . با وجود اینکه خودش در پایان دوران 8 ساله اعتراف کرد که مسئولیت تدارکاتچی نظام را داشته است .
همچنین عجیب است که پاسدار گماشته احمدی نژاد که از اختیاراتش غیر قابل تصور نسبت به دوران ریاست جمهوری خاتمی است زیرا که وی از حمایت و پشتیبانی لوطی جماران و سپاه پاسداران و سایر ارگان های سرکوبگر نیز بر خور دار می باشد . اکنون پاسدار احمدی نژاد ا نه صداقت اعتراف کردن همچون خاتمی را ندارد که بگوید یک غلامک فرمانبر پاسداران و گماشته ی حلقه برگوش لوطی جماران است ، بلکه با شیادگری و رونق بخشیدن به حربه ی خرافات و حرفه ی دروغ گفتن وخاک بر توی چشمان مردم پاشیدن و باتهدید کردن رقیب و اتهام زدن و با افتخار کردن به عدم باور به تئوری اقتصادی و غرور ناشی از منحل کردن سازمان مدیریت و بودجه بندی و برنامه ریزی و تلاش برای تبدیل کردن سیستم بانکداری به مؤسسات قرض الحسنه می باشد . همینطور در شرف نابود کردن سیستم ما لی و پولی و بانکی و بودجه بندی در کشور و بیشتر شناور کردن حم نقدینگی پول وبی ارزش کردن ریال وبالا بردن تورم و گرانی و فقر و بیکاری و گسترش شکاف عمیق طبقاتی در جامعه است . تازه با طبلکاری کردن ومنت بر سر ملت گذاشتن با کمال وقاحیت هنوز از عدالت خواهی دولت جراحی شده سخن گفته می شود که در خدمت ملت می باشد و تصمیم دارد سهام عدالت دولتی به اینان مشابه تورم و گرانی داده شود .
البته گیر دادن به خاتمی و علم کردن و مانور شیخ مهدی کروبی علیه ی خاتمی و پرونده و سناریو سازی کردن برای حامیانش همچون حزب مشارکت اسلامی و سازمان مجاهدین اسلامی بهزاد نبوی در بستر توطئه و تلقین و تزریق کردن به خاتمی برای عدم نامزد شدن ریاست جمهوری دوره ی دهم می باشد . زیراکه حضور خاتمی و نامزد شدن و رد صلاحیت شدن و نشدنش برای باند های مافیائی غالب کابوس و جانبه است . زیرا که رد صلاحیت کردنش هزینه ی سنگین تر از پیروز شدنش در نمایش خیمه شب بازی انتخابات ریاست جمهوری دوره ی دهم بهمراه دارد . زیرا که در صورت رد صلاحیت کردنش نه رژیم نامشروع در داخل کاملاً بی اعتبار و ماهیت ضد مردمی اش آشکار می شود که در برون مرز هیچگونه اعتبار و مشروعیت کاذب برایش نه خواهد ماند. از سوی دیگر در صورت تأئید صلاحیت شدن خاتمی، رأی سازی آمار تقلباتی برای پاسدار احمدی نژاد بسیار سخت و دشوار و پر هزینه خواهد شد. زیرا که عملکرد منفی ونخ نما شده ی دروغگوئی ها ووارونه عمل کردن هایش و به خصوص شرایط کنونی تورم وگرانی و فقر و بیکاری که آنگونه فرا گیر و گسترده مهار ناپذیر در جامعه شده است که بانک مرکزی مجبور شد به نرخ تورم 27% و رقم 14 میلیون فقیر در کشور اعتراف کند . البته به دلیل همین اعتراف بانک مرکزی که دقیق و واقعی نمی باشد. بالاخره مظاهری رئیس بانک مرکزی جراحی و قربانی شد .
بنابراین هیچگونه شگرد و تاکتیکی همچون نقدینه کردن یارانه های دولتی به خانور های تهی دستان برای خریدن آرای انتخاباتی جز شتاب دادن به تورم وگرانی بیشترهم نمی تواند مشکل و راهگشا باشد . ناگفته نماند که فاجعه آنجاست که سر و کله ی نامزدان رقیب خودی همچون پاسدار محسن رضائی و پاسدار علی لاریجانی و پاسدار سردار شهر دار تهران قالیباف یا هم منقلی لوطی جماران غلامعلی حداد هم در صحنه ی نمایش خیمه شب بازی انتخابات ریاست جمهوری دهم پیدا شود که آن موقع قوز بال قوزی برای برنامه ریزان سیاست حرکت چراغ خموش پشت پرده می شود و وظیفه وومأموریت پرونده و سناریو سازان یادداشت روز نویس هم بسیار سخت و پیچیده و مشکل تر از شرایط کنونی خواهد شد زیراکه نگرانی و وحشت و کابوس واکنش اعتراضیمردم و عدم حضورشان در نمایش خیمه شب بزی انتخابات ،برای پرهیز از دچار شدن به آن شرایط سخت اشاره شده ، از هم اکنون می بایست با همه توان وتخصص و تجربه ی بازجوئی و پرونده سازی و تهدید وتحریف کردن علیه ی خاتمی یا شیخ عبدالله نوری در صحنه ، بسیج و فعال شد . زیرا که حذف کردن یا بیرون راندن سایر نامزدان یا مهره های باسمه ای کار زیاد شاقی برای باندهای مافیائی حاکم نمی باشد.
البته از سوی دیگر تناقض گوئی قلم بر دست یادداشت روز نویس بنی بر اینکه از یک سو گفته می شود خاتمی تصمیم گرفته تا نیاید ولی علنی نکند. اما از طرف دیگر در دنباله تأکید از تحرکات تبلیغاتی خاتمی با موضع نتد و رادیکال کردن و از دیگران تقاضای بسته های پیشنهادی خواستن و بر میل وی در حضور در انتخابات تأکید کردن ناشی از روان پریشی یا پریشان حالی قلم بر دست یادداشت روز نویس از حضور خاتمی است که به دلایل آن اشاره شد و نگرانی از بی آیندگی رژیم تروریستی و نامشروع و ضد مردمی آخوندی می باشد.
درخاتمه اینکه یادداشت روز نویس با فرافکنی و ازموضع فرار به جلوسعی کرده است تا بر ضرب سیلی صورت خود و باند های مافیائی حاکم را سرخ نگهدارد که با سیاست با دست پس کردن وبا پا پیش کشیدن شیپور را از در گشادش نواخته است و زور زده تا که با تلاش مذبوحانه یک تیر چند نشان زده باشد . یعنی اینکه با اتخاذ تاکتیک مدعی شده اکه این خبر بدی برای باندهای مافیائی اصول گرایان می باشد که خاتمی حضور نیاید و تأکید کرده برای باز ار گرمی کردن تنور خیمه شب بازی انتخابات ، یعنی دوئل و رقابتی کردن میان دو باند غالب ومغلوب میسر وشرایط مشروعیت تراشی برای نظام وارسال پیام بیرونی آماده شود ضمن اینکه فضای بهم نزدیک کردن باندهای مافیائی به جای اختلاف و شکستن آرای محدودشان در برابر رقیب امکان پذیر می گردد . بالاخره در نهایت بستر سازی در راستای ایجاد فضای تقلبات گسترده فراهم می گردد و بازهم پاسدار گماشته احمدی نژاد یا مشابه ی آن از صندوق و یا جعبه های مار گیری و معجزه آسای انتخاباتی حماسه ساز پیرون کشیده می شود شود و بقول خودشان به رخ رقیب مغلوب دوم خردادی کشانده ی شود که ملت نه اینان ونه دمکراسی مورد ادعای اینان را قبول ندارند، بلکه به مدعیان رقیب اصول گرایان شیاد وحقه باز ودزد و غارتگر و سرکوبگر تر از ایان همچنان باور دارند . به خصوص اینکه لوطی جماران بر یک دوره ی انتصابی گمااشته ی خود پاسدر احمدی نژاد و دولت وی توصیه و تأکید کرده است.
هوشنگ - بهداد
سه شنبه 2 مهر ماه سال 1387