نقد و بررسی " عقلانيت ، بستر كارساز(يادداشت روز)" روز نامه ی کیهان پنجشنبه 28 شهریور ماه سال 1387
"جنایات مستمر شبانه روزی 3 دهه ی گذشته عقلانیت اسلامی حاکمان دین فروش دفاع از ارزش انسانی و اهداف و آرمان انقلاب است که مدعی اند این عقلانیت ضد عقلانیت � لیبرالی � سرمایه داری می باشد."
آخوندهای مفتخور و انگل و غیر مولد 30 سال حاکم شده بر ایران که از طریق ابزاری کردن دین برای عوامفریبی و حفظ قدرت و کسب هرچه بیشتر ثروت هر روز تلاش می کنند که با روش های سفسطه گری حوزوی و شیاد گری و کلاه شرعی مذهبی ساختن که فقط در تخصص خودشان می باشند مردم ایران را بیشتر سرکوب و سرکیسه و تحمیق کنند. بنابراین برای پیشبرد اهداف پلید وضد انسانی خود روزانه دستآویزی می یابند و با آن علیه ی مطالبات مردم مانور می دهند . برای اینکه در رژیم تروریستی آخوندی یک مترسک آلوده به نام ولی فقیه وجود دارد که هرزمان برای ترساندن مردم یا رهنمود دادن به باندهای مافیائی درگیر قدرت نیاز می باشد . برنامه ریزان پشت پرده این مترسک را وادار به حضور در صحنه برا ی اجرای نمایش می کنند تا که وظیفه و مأموریت خود را انجام دهد . آنگاه دستگاه تبلیغات رسانه ای و مطبوعاتی بسیج وکوک می شوند تا با آویزان شدن به گفته های این مترسک لوطی جماران روضه خوانی های مبسوط کنند و گریز به صحرای کربلا بزنند و برای این و آن خط و نشان بکشند . البته آنچه در اینگونه مداحی گری و روضه خوانی کردن ها محلی از اعراب ندارد ونمی بایست به آن پرداخته شود همانا مردم ایران و مطالبات اینان می باشد. زیرا همانگونه که گفته شد دین برای آخوند های حاکم انگل و مفتخور و شرکای شان حفظ قدرت و انباشت ثروت ابزار تبلیغاتی می باشد و مردم برای این قیم مآبان ا، زمانی ارزش دارند و به حساب می آیند که خودشان در خطر باشند که محتاج به حضور مردم در صحنه به عنوان سیاهی لشکر دارند .که یا برای مشروعیت تراشی رژیم نا مشروع حضور مردم در صحنه ضروری است . یا اینکه می بایست به رخ دشمنان کشیده شود که بلی رژیم تروریستی آخوندی مردمی می باشد و مردم از نظام حمایت می کنند و در شرایط خطری و جنگ همه کفن پوشان پیشمرگه ی آماده در دفاع کردن از جنایتکاان و عوامفریبان و دین فروشان جنگ افروز می باشند . به خصوص اینکه همه ی مردم از پروژه ی هسته ای که هیچگونه اطلاعی از محتوا و اهداف آن ندارند آمادگی کامل دفاع کردن از این پروژه حتی در صورتجنگ دارند . زیرا که حاکمان غارتگر و ضد مردم ونامشروع برای تضمین بقای حکومت ننگین خودشان نیاز به بمب اتم دارد.
بنابراین اکنون که شرایط رژیم بحرانی و خطری شده که نیاز به مطرح شدن اندیشه ی خمینی و حفظ آرمان ها و اهداف انقلاب است که جزو اصلی ترین هدف خوانده شده است . البته معنی و مفهوم آن چیزی بیش از آنچه توضیح داده شد نمی باشد که رله شده ی توصیه مترسک لوطی جماران است که چند روز پیش خطاب به مسئولان و کار گزاران از عقلابیت و صبر پیشگی و عدم خستگی گوشزد کرد که اکنون از سوی یک طلبه پاسدار یادداشت روز نویس شده تأکید شده آنچه بسیار خطر ناک است انحراف ازا ین دالان و مسیری می باشد که لوطی جماران ترسیم کرده است . زیرا که بقول پاسدار مجیز گوی قلم بر دست به آرما ن های انقلاب و نظام ختم می شود . البته امثال اینگونه قلم بر دستان تملق و مجیز و وارونه گوی مأمور و معذور به جز کپی کردن تصویر مار و مار نشان دادن لوطی جماران وظیفه ی دیگری ندارند تا که توضیح دهند . انقلاب یعنی چه؟ آرمان ها و اهداف انقلاب چه بود و مردم چه می گفتند وچه می خواستند واکنون چه شامل حال یا نصیب شان شده است؟ آیا عقلانیتی که برروی آن تأکید شده بر گردان همان مصلحت نظام نمی باشد؟
مسخره تراینکه جارچی و مبلغ نظام قرون وسطائی مادون سرمایه داری � عصر شتر چرانی نمی گوید اسامی که عباس پالیزدار در دانشگاه همدان نام اینانگلان و خونخوران و غارتگران و مافیای مفسدان اقتصادی و دزدان بیت المال و منابع و ذخایر طبیعی و ملی را افشا کرد اینان کیستند وچه کردند و از کدام عقلانیت اسلامی مورد ادعا برخوردار می باشند؟ در عوض چرا اکنون قلم بر دست عوافریب تحریف گر و وارنه گوی این وضعیت را پیوند عثقلانیتی زده که ادعا کرده صبغه ی با آهداف و انقلابی دارد ؟ در صورتی که 14 میلیون فقیر طبق بیلان بانک مرکزی در جامعه وجود دارد و رشد لجام گسیخته ی تورم و گرانی و افزایش قیمت کا لاها و فقر و بیکاری و شکاف عمیق طبقاتی در جامعه نیز بیداد می کند . ولی با کمال وقاحت آخوندی اینگونه مقایسه کرده است " امروز در دنياي غرب چيزي به نام عقلانيت ليبرال- سرمايه داري جولان مي دهد و مديريت امور و اداره كلان بسياري از جوامع غربي مبتني بر آن است." به اینگونه ادعاها گفته می شود سیاست توبره و آخور خوری کردن که آخوندهای حوزوی حاکم با شرکای پاسدار و بازاریان خبره معتاد آن می باشند.
عجیب تر وکمدی تر اینکه در شرایطی که نام بردن از قانون از کجا آوره ای و عدالت و آزادی جرم می باشد . اما طبق سند جنایت عملکرد دستگاه قضایه در 3 دهه ی گذشته حتی یک دانه درشت حکومتی و آخوند و آقازاده ای اینان در میان انبوه و بیشماران قربانیان اعدام و بر دار کشیده شدگان و قطع اندام دیده نمی شود. در صورتیکه اینان جزو همان 20% اقلیت جامعه می باشند که صاحب 80% در آمد ناخالص سرانه ملی سالیانه در کشور می باشند . همینطور به خاطر حفظ قدرت صاحبان ثروت تعداد 29 متهم قرانی در یک روز در زندان اوین بطور جمعی بر دار کشیده می شوند تا که سعید مرتضوی دادستان تهران که بازجو وشکنجه گر و قاتل انم زهرا کاظمی می باشد که عکاس و خبرنگار ایرانی بعه ی کانادا بود مدعی شد که اینگونه قتل دار زدن جمعی عین حقوق بشر می باشد . اما قلم بر دست وارونه گو با پاک کردن مسئله با آدرس غلط دادن با مقایسه کردن جامعه ای که آخوندها در 3 دهه ی گذشته ساخته با جامعه لیبرال غربی اینگونه مدعی شده است:
" اينجاست كه مفاهيم ارزشي همچون هدايت فرد و جامعه، اهداف و آرمان هاي متعالي، كماليات و فضايل و... رنگ مي بازد، چون براساس عقلانيت ليبرال- سرمايه داري هدف و مقصد نهايي چيزي جز سود بيشتر، لذت افزون تر آنهم با هزينه كمتر و سرعت بيشتر نيست و اباحي گري در حوزه ارزش ها و باورهاي دين مدارانه جزو ماهيت لاينفك اين مشي به اصطلاح عقلاني است. "
در خاتمه اینکه اکنون پرسش است که کدام آخوند یا مسئول حکومتی یافت می شود که سفت و سخت به دنیا ومقام نچسبیده باشد و تلاش مذبوحانه برای افزیش و تثبیت قدرت خود نمی کند و در راستای آن سخت برای بهره وری از مزایا ی ثروت و غارتگری بیشتر برای خود و خانواده و اطرافیان و آشنایان کوشش نمی کند؟ صد البته شرایط اقتصادی کشور و وضعیت نابسامان مردم که 80% جمعیت کشور بر زیر خط فقر اقتصادی زندگی می کنند جای خود دارد و دیگر نیاز به توضیح بیشتر نمی باشد که چه آسان این شرایط ملموس و عینی زیرآب ادعای کمدی و پوشالی قلم بر دست یادداشت روز نویس طلبکار را می زند. البته این وارونه گوی و تحریف گر طلبه پاسدار برای اینکه مهر تأئید بر چرندیات و مزخرفات خود بزند . بدون آنکه بگوید زندان اوین کجاست؟ در 3 دهه ی گذشته در این قتلگاه چه گذشته است؟ یا اینکه بگوید در تابستان 67 در زندان های سر ا سر کشور چه گذشت؟ در صورتیکه این جنایت یک سند محرز جنایت علیه بشریت است که باید سئوال کرد مربوط به کدام بخش از عقلانیت اسلامی جنایتکاران حاکم می باشد ؟ یا اینکه توضیح دهد که جنایات ضد انسانی که در مسجدی در بغداد اجرا می شد که افراد ربوده و شکنجه و مثله ودر مسجد مدفون می شدند مر تبط به کدام بخش از عقلانیت اسلامی باشد؟ ولی اشاره با زندان ابو غریب و گوانتانامو، کرده است تا که توانسته باشد از عقلانیت مورد نظر مترسک لوطی جماران دفاع کرده باشد که عقلانیت این یکی بهتر از عقلانیت � لیبرال � سرمایه داری می باشد.
هوشنگ - بهداد پنجشنبه 28 شهریور ماه سال 1387
"جنایات مستمر شبانه روزی 3 دهه ی گذشته عقلانیت اسلامی حاکمان دین فروش دفاع از ارزش انسانی و اهداف و آرمان انقلاب است که مدعی اند این عقلانیت ضد عقلانیت � لیبرالی � سرمایه داری می باشد."
آخوندهای مفتخور و انگل و غیر مولد 30 سال حاکم شده بر ایران که از طریق ابزاری کردن دین برای عوامفریبی و حفظ قدرت و کسب هرچه بیشتر ثروت هر روز تلاش می کنند که با روش های سفسطه گری حوزوی و شیاد گری و کلاه شرعی مذهبی ساختن که فقط در تخصص خودشان می باشند مردم ایران را بیشتر سرکوب و سرکیسه و تحمیق کنند. بنابراین برای پیشبرد اهداف پلید وضد انسانی خود روزانه دستآویزی می یابند و با آن علیه ی مطالبات مردم مانور می دهند . برای اینکه در رژیم تروریستی آخوندی یک مترسک آلوده به نام ولی فقیه وجود دارد که هرزمان برای ترساندن مردم یا رهنمود دادن به باندهای مافیائی درگیر قدرت نیاز می باشد . برنامه ریزان پشت پرده این مترسک را وادار به حضور در صحنه برا ی اجرای نمایش می کنند تا که وظیفه و مأموریت خود را انجام دهد . آنگاه دستگاه تبلیغات رسانه ای و مطبوعاتی بسیج وکوک می شوند تا با آویزان شدن به گفته های این مترسک لوطی جماران روضه خوانی های مبسوط کنند و گریز به صحرای کربلا بزنند و برای این و آن خط و نشان بکشند . البته آنچه در اینگونه مداحی گری و روضه خوانی کردن ها محلی از اعراب ندارد ونمی بایست به آن پرداخته شود همانا مردم ایران و مطالبات اینان می باشد. زیرا همانگونه که گفته شد دین برای آخوند های حاکم انگل و مفتخور و شرکای شان حفظ قدرت و انباشت ثروت ابزار تبلیغاتی می باشد و مردم برای این قیم مآبان ا، زمانی ارزش دارند و به حساب می آیند که خودشان در خطر باشند که محتاج به حضور مردم در صحنه به عنوان سیاهی لشکر دارند .که یا برای مشروعیت تراشی رژیم نا مشروع حضور مردم در صحنه ضروری است . یا اینکه می بایست به رخ دشمنان کشیده شود که بلی رژیم تروریستی آخوندی مردمی می باشد و مردم از نظام حمایت می کنند و در شرایط خطری و جنگ همه کفن پوشان پیشمرگه ی آماده در دفاع کردن از جنایتکاان و عوامفریبان و دین فروشان جنگ افروز می باشند . به خصوص اینکه همه ی مردم از پروژه ی هسته ای که هیچگونه اطلاعی از محتوا و اهداف آن ندارند آمادگی کامل دفاع کردن از این پروژه حتی در صورتجنگ دارند . زیرا که حاکمان غارتگر و ضد مردم ونامشروع برای تضمین بقای حکومت ننگین خودشان نیاز به بمب اتم دارد.
بنابراین اکنون که شرایط رژیم بحرانی و خطری شده که نیاز به مطرح شدن اندیشه ی خمینی و حفظ آرمان ها و اهداف انقلاب است که جزو اصلی ترین هدف خوانده شده است . البته معنی و مفهوم آن چیزی بیش از آنچه توضیح داده شد نمی باشد که رله شده ی توصیه مترسک لوطی جماران است که چند روز پیش خطاب به مسئولان و کار گزاران از عقلابیت و صبر پیشگی و عدم خستگی گوشزد کرد که اکنون از سوی یک طلبه پاسدار یادداشت روز نویس شده تأکید شده آنچه بسیار خطر ناک است انحراف ازا ین دالان و مسیری می باشد که لوطی جماران ترسیم کرده است . زیرا که بقول پاسدار مجیز گوی قلم بر دست به آرما ن های انقلاب و نظام ختم می شود . البته امثال اینگونه قلم بر دستان تملق و مجیز و وارونه گوی مأمور و معذور به جز کپی کردن تصویر مار و مار نشان دادن لوطی جماران وظیفه ی دیگری ندارند تا که توضیح دهند . انقلاب یعنی چه؟ آرمان ها و اهداف انقلاب چه بود و مردم چه می گفتند وچه می خواستند واکنون چه شامل حال یا نصیب شان شده است؟ آیا عقلانیتی که برروی آن تأکید شده بر گردان همان مصلحت نظام نمی باشد؟
مسخره تراینکه جارچی و مبلغ نظام قرون وسطائی مادون سرمایه داری � عصر شتر چرانی نمی گوید اسامی که عباس پالیزدار در دانشگاه همدان نام اینانگلان و خونخوران و غارتگران و مافیای مفسدان اقتصادی و دزدان بیت المال و منابع و ذخایر طبیعی و ملی را افشا کرد اینان کیستند وچه کردند و از کدام عقلانیت اسلامی مورد ادعا برخوردار می باشند؟ در عوض چرا اکنون قلم بر دست عوافریب تحریف گر و وارنه گوی این وضعیت را پیوند عثقلانیتی زده که ادعا کرده صبغه ی با آهداف و انقلابی دارد ؟ در صورتی که 14 میلیون فقیر طبق بیلان بانک مرکزی در جامعه وجود دارد و رشد لجام گسیخته ی تورم و گرانی و افزایش قیمت کا لاها و فقر و بیکاری و شکاف عمیق طبقاتی در جامعه نیز بیداد می کند . ولی با کمال وقاحت آخوندی اینگونه مقایسه کرده است " امروز در دنياي غرب چيزي به نام عقلانيت ليبرال- سرمايه داري جولان مي دهد و مديريت امور و اداره كلان بسياري از جوامع غربي مبتني بر آن است." به اینگونه ادعاها گفته می شود سیاست توبره و آخور خوری کردن که آخوندهای حوزوی حاکم با شرکای پاسدار و بازاریان خبره معتاد آن می باشند.
عجیب تر وکمدی تر اینکه در شرایطی که نام بردن از قانون از کجا آوره ای و عدالت و آزادی جرم می باشد . اما طبق سند جنایت عملکرد دستگاه قضایه در 3 دهه ی گذشته حتی یک دانه درشت حکومتی و آخوند و آقازاده ای اینان در میان انبوه و بیشماران قربانیان اعدام و بر دار کشیده شدگان و قطع اندام دیده نمی شود. در صورتیکه اینان جزو همان 20% اقلیت جامعه می باشند که صاحب 80% در آمد ناخالص سرانه ملی سالیانه در کشور می باشند . همینطور به خاطر حفظ قدرت صاحبان ثروت تعداد 29 متهم قرانی در یک روز در زندان اوین بطور جمعی بر دار کشیده می شوند تا که سعید مرتضوی دادستان تهران که بازجو وشکنجه گر و قاتل انم زهرا کاظمی می باشد که عکاس و خبرنگار ایرانی بعه ی کانادا بود مدعی شد که اینگونه قتل دار زدن جمعی عین حقوق بشر می باشد . اما قلم بر دست وارونه گو با پاک کردن مسئله با آدرس غلط دادن با مقایسه کردن جامعه ای که آخوندها در 3 دهه ی گذشته ساخته با جامعه لیبرال غربی اینگونه مدعی شده است:
" اينجاست كه مفاهيم ارزشي همچون هدايت فرد و جامعه، اهداف و آرمان هاي متعالي، كماليات و فضايل و... رنگ مي بازد، چون براساس عقلانيت ليبرال- سرمايه داري هدف و مقصد نهايي چيزي جز سود بيشتر، لذت افزون تر آنهم با هزينه كمتر و سرعت بيشتر نيست و اباحي گري در حوزه ارزش ها و باورهاي دين مدارانه جزو ماهيت لاينفك اين مشي به اصطلاح عقلاني است. "
در خاتمه اینکه اکنون پرسش است که کدام آخوند یا مسئول حکومتی یافت می شود که سفت و سخت به دنیا ومقام نچسبیده باشد و تلاش مذبوحانه برای افزیش و تثبیت قدرت خود نمی کند و در راستای آن سخت برای بهره وری از مزایا ی ثروت و غارتگری بیشتر برای خود و خانواده و اطرافیان و آشنایان کوشش نمی کند؟ صد البته شرایط اقتصادی کشور و وضعیت نابسامان مردم که 80% جمعیت کشور بر زیر خط فقر اقتصادی زندگی می کنند جای خود دارد و دیگر نیاز به توضیح بیشتر نمی باشد که چه آسان این شرایط ملموس و عینی زیرآب ادعای کمدی و پوشالی قلم بر دست یادداشت روز نویس طلبکار را می زند. البته این وارونه گوی و تحریف گر طلبه پاسدار برای اینکه مهر تأئید بر چرندیات و مزخرفات خود بزند . بدون آنکه بگوید زندان اوین کجاست؟ در 3 دهه ی گذشته در این قتلگاه چه گذشته است؟ یا اینکه بگوید در تابستان 67 در زندان های سر ا سر کشور چه گذشت؟ در صورتیکه این جنایت یک سند محرز جنایت علیه بشریت است که باید سئوال کرد مربوط به کدام بخش از عقلانیت اسلامی جنایتکاران حاکم می باشد ؟ یا اینکه توضیح دهد که جنایات ضد انسانی که در مسجدی در بغداد اجرا می شد که افراد ربوده و شکنجه و مثله ودر مسجد مدفون می شدند مر تبط به کدام بخش از عقلانیت اسلامی باشد؟ ولی اشاره با زندان ابو غریب و گوانتانامو، کرده است تا که توانسته باشد از عقلانیت مورد نظر مترسک لوطی جماران دفاع کرده باشد که عقلانیت این یکی بهتر از عقلانیت � لیبرال � سرمایه داری می باشد.
هوشنگ - بهداد پنجشنبه 28 شهریور ماه سال 1387