نقد و بررسی " دوره انتقال بحران از غرب به شرق (يادداشت روز)" روزنامه ی کیهان 25 شهریور ماه سال 1387
"چگونه است که حتی یک مسئول یافت نمی شود تا که پاسخگو باشد که فراموش کردن عمدی مطالبات مردم و پیشبرد سیاست دالت گری در امور داخلی سایر کشورها برای چیست؟
مشخص نیست که این چه سیاست همآهنگ ومنسجم و ضد مردمی می باشد که از سوی برنامه ریزان و مسئولان پشت پرده ی رژیم تروریستی آخوندی تنظیم و دنبال می شود که قلم بر دستان مطبوعات دولتی علناً برای فرار کردن از عدم پرداختن به مطالبات و نیاز های مردم به خصوص آنچه به مردم قول داده شده است . به سیاست پیگیری و دخالت گری در امور داخلی کشور های همسایه یا منطقه روی آورده و پرداخته می شود؟
آیا این سیاست بطور شفاف ماهیت و ساختار ضد مردمی رژیم بربرمنش و تاریک اندیش و قرون وسطائی وضد مردم را نشان نمی دهد که این رژیم چگونه رژیمی ضد مردمی می باشد که تلاش مذبوحانه می کند تا که از بررسی و پرداختن به مطالبات مردم فرار کند و ترجیح دهد که در امورداخلی کشورهای همجوار یاهمسایه و منطقه دخالت گری کند . البته که سئوال است آیا این با اینگونه اعمال دخالت گری و سیاست فراموش کردن منافع و مطالبات مردم ایران که رژیم تروریستی نادیده می گیرد و حق و حقوق مردم را پایمال می کند. می تواند دلسوز مردم سایر کشور ها باشد؟
یا اینکه سیاست دخالت گری در امور داخلی سایر کشور ها ،بطور سیستماتیک به وضوح اثبات نمی کند که این سیاست دخالت گری در راستای اهداف خاص دنبال می شود که مطلقاً هیچگونه ارتباطی به منافع و مطالبات مردم ایران و برآورده کردنش ندارد ؟ همچنین جالب است رژیمی که خودش با بحرا ن برسر کار آمده است و با بحران سازی و پاسخ بحران با بحران ها می دهد و رمز مانداری اش سیاست صدور تروریسم و بنیادگرائی و جنگ افروزی و تنش و بی ثباتی و بحران آفرینی در منطقه می باشد . زیرا که برای پیشبرد اهداف هسته ای اش نیاز به بحران سازی و جنگ افروزی دارد . اقعاًکه عجیب است که اکنون یادداشت روز نویس وارونه گوی ادعای انتقل بحران ها از سوی دیگران وجابه جائی بحران گفته و برای فرار کردن از پاسخگوئی به مطالبات مردم آدرس غلط داده شده است .
بطور مثال در شرایط کنونی که انواع و اقسام طرح های سرکوبگرایانه یع لیه ی زنان در جامعه اعمال می شود . بطوریکه مدتی پیش چند دختر دانشجو دست به خودکشی زدند و یا اینکه در دانشگاه زنجان یک دختر دانشجو از سوی مددی معاون آموزشی این دانشگاه که قرار بود در دفتر کارش مورد تجاوزجنسی واقع شود که دانشجویان با شکستن درب اتاق محل کار این متجاوز زیر شکم پرست مانع از این اقدام ضدانسانی و حیوان صفتی اش شدند. همینطور در شرایطی که خانم شیرین عبادی که دارای جایزه ی صلح نوبل می باشد به دلیل اینکه دفاع از نمایندگان بهائیان در زندان را پذیرفته است. مورد بدترین توهین و اتهامات و سناریو وپرونده سازی واقع شده است . از سوی دیگر گذشته از ضدیت آشکار با زنان دشمنی آشکار با سکولارلیسم می شود و هرکس در ایران از این باور و اندیشه دفاع حمایت کند به ستون پنجم دشن یا دستگاه جاسوسی آمریکا متهم می شود. اکنون چگونه است که سربازجو پاسدار متحجر و خرافه پرست زن ستیز مدافع خانم بی نظیر بوتو شده است و ترور وی را کار آمریکا دانسته است و درست بر خلاف ادعا و تحلیل های گذشته که ژنرال پرویز مشرف آمریکائی خوانده می شود ، زیرا که درست نظر و تحلیل معکوس داده شد ه است . برای این که نتیجه گیری شده است آمریکا نیاز به ایجاد بحران در افغانستان وپاکستان و فعال کردن و گسترش دادن بحران نوار مرزی این دو کشور دارد . بنابران تلاش می کند تا این بحران آن را به هند نیز منتقل کند .
یعنی تحلیل ها آبکی ودر مسیر باد دادن که پیوسته در حال چرخش و تغییر و ضدهم شدن است. کمدی تر اینکه در دنباله آنگونه تحلیل داده شده است که تنش و تضاد ها بر مبنای قومیت های میان دو کشور پاکستان و افغانستن و طالبان و بقیه شکل گیری شده است که هیچگونه نقش و دخالت رژیم تروریستی آخوندی نه در پاکستان ونه در افغانستان دارد . معلوم نیست که اگر این ادعای کمدی درست است . اگر هدف ایجاد بحران ودامن زدن به آن در راستای اهداف هسته ای نمی باشد . اصلاً برای چه پاسدار یادداشت روز نویس شده به خودش زحمت داه است که با پاک کردن صورت مسله و فراموش کردن مطالبات مردم ایران، تحلیل صلواتی پیرامون پاکستان و افغانستان وحتی هند دهد ؟
درخاتمه اینکه اولاً مشابه همین تحلیل ارائه شده با کم و زیاد کردن برخی از جملات قبلاً از سوی پاسدار عرب سعد الله زارعی ارائه شده بود. اکنون نیز یک تحلیل شتر گاو پلنگی از سوی یک سر باز جوی دیگر ارائه شده است که گفته شده طالبان هم آمریکا و هم انگلیسی و هم پاکستان وهم مخالف دولت پاکستا ن می باشد . از سوی دیگر ژنرال پرویز مشرف نیز و ضعیت وشرایط مشابه همچون طالبان را دارد که هم آمریکائی وهم غیر آمریکائی می باشد . البته همین نظر نیز در مورد رئیس جمهور جدید پاکستان داده شده است . از سوی دیگر به افزایش کشت مواد مخدر خشحاش در افغانستان اشاره شده که تولید آن از 200 تن در سال به 8200 تن رسیده است و از جهت دیگر به انواع مخدر غیر تریاک در آمریکا اشاره است . البته نتیجه گیری شده است که افزایش کشت خشخاش برای مبارزه کردن با رژیم تروریستی آخوندی می باشد. زیرا که بخش اعظم تولید تریاک از طریق مرز زمینی ایران و افغانستان و نیروی انتظامی وارد ایران می شود که گذشته تا بیت رهبری لوطی جماران و حوزه ی علمیه ی قم و سایر دفاتر ونهادهای آخوند های حکومتی رفتنن و سپس به درون سلول های زندان بردن و سراسر ایران توزیع شدن و از طریق مرز به عراق قاچاق کردن ، آنگاه مازاد آن از طریق ترانزیت � ترکیه � اروپا منتقل می شود. در پایان همانگونه که گفته شد اینگونه تحلیل ها هیچگونه ارتباطی به مهار تورم و گرانی و افزایش قیمت کالا ها و کنترل رشد فقر و بیکاری در جامعه ی ایران ندارد وجوابگوی مطالبات و نیازهای مردم ایران نمی باشدضمن اینکه هیچ مسئولی یافت نمی شود که در این مورد نیز پاسخگو باشد.
هوشنگ � بهداد
شهریور25 ماه سال 1387
"چگونه است که حتی یک مسئول یافت نمی شود تا که پاسخگو باشد که فراموش کردن عمدی مطالبات مردم و پیشبرد سیاست دالت گری در امور داخلی سایر کشورها برای چیست؟
مشخص نیست که این چه سیاست همآهنگ ومنسجم و ضد مردمی می باشد که از سوی برنامه ریزان و مسئولان پشت پرده ی رژیم تروریستی آخوندی تنظیم و دنبال می شود که قلم بر دستان مطبوعات دولتی علناً برای فرار کردن از عدم پرداختن به مطالبات و نیاز های مردم به خصوص آنچه به مردم قول داده شده است . به سیاست پیگیری و دخالت گری در امور داخلی کشور های همسایه یا منطقه روی آورده و پرداخته می شود؟
آیا این سیاست بطور شفاف ماهیت و ساختار ضد مردمی رژیم بربرمنش و تاریک اندیش و قرون وسطائی وضد مردم را نشان نمی دهد که این رژیم چگونه رژیمی ضد مردمی می باشد که تلاش مذبوحانه می کند تا که از بررسی و پرداختن به مطالبات مردم فرار کند و ترجیح دهد که در امورداخلی کشورهای همجوار یاهمسایه و منطقه دخالت گری کند . البته که سئوال است آیا این با اینگونه اعمال دخالت گری و سیاست فراموش کردن منافع و مطالبات مردم ایران که رژیم تروریستی نادیده می گیرد و حق و حقوق مردم را پایمال می کند. می تواند دلسوز مردم سایر کشور ها باشد؟
یا اینکه سیاست دخالت گری در امور داخلی سایر کشور ها ،بطور سیستماتیک به وضوح اثبات نمی کند که این سیاست دخالت گری در راستای اهداف خاص دنبال می شود که مطلقاً هیچگونه ارتباطی به منافع و مطالبات مردم ایران و برآورده کردنش ندارد ؟ همچنین جالب است رژیمی که خودش با بحرا ن برسر کار آمده است و با بحران سازی و پاسخ بحران با بحران ها می دهد و رمز مانداری اش سیاست صدور تروریسم و بنیادگرائی و جنگ افروزی و تنش و بی ثباتی و بحران آفرینی در منطقه می باشد . زیرا که برای پیشبرد اهداف هسته ای اش نیاز به بحران سازی و جنگ افروزی دارد . اقعاًکه عجیب است که اکنون یادداشت روز نویس وارونه گوی ادعای انتقل بحران ها از سوی دیگران وجابه جائی بحران گفته و برای فرار کردن از پاسخگوئی به مطالبات مردم آدرس غلط داده شده است .
بطور مثال در شرایط کنونی که انواع و اقسام طرح های سرکوبگرایانه یع لیه ی زنان در جامعه اعمال می شود . بطوریکه مدتی پیش چند دختر دانشجو دست به خودکشی زدند و یا اینکه در دانشگاه زنجان یک دختر دانشجو از سوی مددی معاون آموزشی این دانشگاه که قرار بود در دفتر کارش مورد تجاوزجنسی واقع شود که دانشجویان با شکستن درب اتاق محل کار این متجاوز زیر شکم پرست مانع از این اقدام ضدانسانی و حیوان صفتی اش شدند. همینطور در شرایطی که خانم شیرین عبادی که دارای جایزه ی صلح نوبل می باشد به دلیل اینکه دفاع از نمایندگان بهائیان در زندان را پذیرفته است. مورد بدترین توهین و اتهامات و سناریو وپرونده سازی واقع شده است . از سوی دیگر گذشته از ضدیت آشکار با زنان دشمنی آشکار با سکولارلیسم می شود و هرکس در ایران از این باور و اندیشه دفاع حمایت کند به ستون پنجم دشن یا دستگاه جاسوسی آمریکا متهم می شود. اکنون چگونه است که سربازجو پاسدار متحجر و خرافه پرست زن ستیز مدافع خانم بی نظیر بوتو شده است و ترور وی را کار آمریکا دانسته است و درست بر خلاف ادعا و تحلیل های گذشته که ژنرال پرویز مشرف آمریکائی خوانده می شود ، زیرا که درست نظر و تحلیل معکوس داده شد ه است . برای این که نتیجه گیری شده است آمریکا نیاز به ایجاد بحران در افغانستان وپاکستان و فعال کردن و گسترش دادن بحران نوار مرزی این دو کشور دارد . بنابران تلاش می کند تا این بحران آن را به هند نیز منتقل کند .
یعنی تحلیل ها آبکی ودر مسیر باد دادن که پیوسته در حال چرخش و تغییر و ضدهم شدن است. کمدی تر اینکه در دنباله آنگونه تحلیل داده شده است که تنش و تضاد ها بر مبنای قومیت های میان دو کشور پاکستان و افغانستن و طالبان و بقیه شکل گیری شده است که هیچگونه نقش و دخالت رژیم تروریستی آخوندی نه در پاکستان ونه در افغانستان دارد . معلوم نیست که اگر این ادعای کمدی درست است . اگر هدف ایجاد بحران ودامن زدن به آن در راستای اهداف هسته ای نمی باشد . اصلاً برای چه پاسدار یادداشت روز نویس شده به خودش زحمت داه است که با پاک کردن صورت مسله و فراموش کردن مطالبات مردم ایران، تحلیل صلواتی پیرامون پاکستان و افغانستان وحتی هند دهد ؟
درخاتمه اینکه اولاً مشابه همین تحلیل ارائه شده با کم و زیاد کردن برخی از جملات قبلاً از سوی پاسدار عرب سعد الله زارعی ارائه شده بود. اکنون نیز یک تحلیل شتر گاو پلنگی از سوی یک سر باز جوی دیگر ارائه شده است که گفته شده طالبان هم آمریکا و هم انگلیسی و هم پاکستان وهم مخالف دولت پاکستا ن می باشد . از سوی دیگر ژنرال پرویز مشرف نیز و ضعیت وشرایط مشابه همچون طالبان را دارد که هم آمریکائی وهم غیر آمریکائی می باشد . البته همین نظر نیز در مورد رئیس جمهور جدید پاکستان داده شده است . از سوی دیگر به افزایش کشت مواد مخدر خشحاش در افغانستان اشاره شده که تولید آن از 200 تن در سال به 8200 تن رسیده است و از جهت دیگر به انواع مخدر غیر تریاک در آمریکا اشاره است . البته نتیجه گیری شده است که افزایش کشت خشخاش برای مبارزه کردن با رژیم تروریستی آخوندی می باشد. زیرا که بخش اعظم تولید تریاک از طریق مرز زمینی ایران و افغانستان و نیروی انتظامی وارد ایران می شود که گذشته تا بیت رهبری لوطی جماران و حوزه ی علمیه ی قم و سایر دفاتر ونهادهای آخوند های حکومتی رفتنن و سپس به درون سلول های زندان بردن و سراسر ایران توزیع شدن و از طریق مرز به عراق قاچاق کردن ، آنگاه مازاد آن از طریق ترانزیت � ترکیه � اروپا منتقل می شود. در پایان همانگونه که گفته شد اینگونه تحلیل ها هیچگونه ارتباطی به مهار تورم و گرانی و افزایش قیمت کالا ها و کنترل رشد فقر و بیکاری در جامعه ی ایران ندارد وجوابگوی مطالبات و نیازهای مردم ایران نمی باشدضمن اینکه هیچ مسئولی یافت نمی شود که در این مورد نیز پاسخگو باشد.
هوشنگ � بهداد
شهریور25 ماه سال 1387