یاد خاطره یکی از ابر مردان و مبارزان تاریخ معاصر ایران آیت الله طا لقانی گرامی باد.
نوزدهم شهریور ماه سال گرد به حق پیوستن شادروان زنده یاد آیت الله طالقانی می باشد. به جرأت می توان گفت که تنها شباهتی که ایشان به آخوندهای حاکم داشت فقط لباس مشترک روحانی بود. زیرا که ایشان هر گز از نظر تفکر و اندیشه و مبارزات و آزادیخواهی نه شبیه اینان نبود ، بلکه نه خواهان حکومت مذهبی که حتی ولایت فقیه نبود و تأکید داشت که اگر روحانیون می خواهند جایگاه احترام خودشان را ر جامعه حفظ کنند بهتر اسا نه به قدرت نزدیک شوند، بلکه می بایست اینات به مساجد باز گردند . همینظور ایشان حکومت استبداد دینی را از بدترین نوع حکومت های استبدادی می دانست وچه درست و دقیق هم در این مورد پیش بینی کرده بود. فراموش نشود که بهمین دلیل بود که وی تحمل نشد . زیرا که بر خلاف اینکه گفتهمی شد رئیس شورای انقلاب است ولی آزار و رنجانیدن وی از همان ابتدا با ربودن فرزند ایشان شروع شد . ناگفته نماد به همت این بزرگوار و سفرش به سنندج بود که جنگ تحمیلی دولت مرکزی به کردستان فرو کش کرد . زیرا که در سنندج پیرامون شورا ها صحبت کرد و تأکید کرد که چه اشکال دارد در شورای شهر از دگر اندیشان و کمونیست هم باشند ؟ البته اینگونه نظرگاه در میان مرتجعان حلقه زده بر گرد خمینی شیاد سم مهلک و بسیار خطرناک بود . برای اینکه برای طرح خزیدن به قدرت و قبضه و انحصاری کردنش در تناقض و ضدیت آشکار بود.
بهرحال ایشان در صبح نوزدهم شهریور ماه سال 58 تا خبر مرگ ایشان شایع شد . بلافاصله دکتر کاظم سامی رهبر جاما (جنبش مسلمانان مبارز ایران ) با چشمانی اشکبار وارد دانشگاه تهران شد و بلند گوبر دست گرفت و با حالتی گریان فریاد زد پیام طالقانی شهادت است و شورا. یعنی اینکه پیام را بازتاب و منتقل داد که مرگ زنده یاد طالقانی طبیعی نبود. اما اکنون که گزارشگر روز نامه ی جمهوری اسلامی در این گزارش بازتاب داده شده است و به مختصری از بیوگرافی آیت الل طالقانی اشاره شده است تا شاید از این طریق برای خمینی شیاد کسب اعتبار شده باشد .
بنابراین پرسش است که چرا در این گزارش اشاره نشده است که رابطه ی آیت الله طالقانی و حمایت ایشان با زنده یاد دکتر محمد مصدق چگونه بود؟ چرا از حمایت زنده یاد طالقانی از مجاهدین سخنی به میان نرفته است؟ یا اینکه چرا اشاره نشده است که چرا ایشان با اصل ولایت فقیه در مجمع خبرگان و تصویب قانون اساسی مخالفت جدی می کرد و تازمانی که وی در قید حیات بود با اصرار مخالفت می کرد تا این اصل به تصویب رسانیده نشود . حتی به عنوان اعتراض با تکیه دادن به عصای خود در کف مجلس به جای صندلی و مبل نشست که این تصویر تاریخی و ماندگار اعتراضی تبدیل شد. شاید عدم اشاره به دلیل این واقعیت است که عملکرد ولایت فقیه در 3 دهه گذشته آنقدر و حشتناک است که هرگونه اشاره به این موضوع کردن همچون نیشتر بر غده ی چرک مزمن زدن و ترکاندن آن می باشد که سریع همه ی اندام را آلوده می کند. همچنین چرا از فرق کیفی قرآن در صحنه و تفسیر و تعبیر هائی که زنده یاد طالقانی در همان چند خطبه های کوتاه نماز جمعه ی تهران اوایل انقلاب در سال 58 کرد چرا یادی نشده است؟ لابد این مورد هم به خاطر این است که هنوز پس از 28 سال هیچک از امام جمعه های بدلی کوچک کله سیاه و سفید موقت امام جمعه های تهران توانائی یک نمونه مشابه را نتوانسته اند ناکه اجرا کنند. مهتر اینکه چرا به شیوه ی مرگ مشکوک ایشان اشاره ای نشده است؟ همانگونه که به چگونگی ربودن فرزند ایشان اشاره نشده است که ایشان به عنوان اعتراض برای مدتی تهران را ترک کرد. بهرحال یاد و خاطره این یکی از ابر مردان و مبارزان تاریخ معاصر ایران گرامی باد.
هوشنگ - بهداد
سه شنبه 19 شهریورماه سال -1387
نوزدهم شهریور ماه سال گرد به حق پیوستن شادروان زنده یاد آیت الله طالقانی می باشد. به جرأت می توان گفت که تنها شباهتی که ایشان به آخوندهای حاکم داشت فقط لباس مشترک روحانی بود. زیرا که ایشان هر گز از نظر تفکر و اندیشه و مبارزات و آزادیخواهی نه شبیه اینان نبود ، بلکه نه خواهان حکومت مذهبی که حتی ولایت فقیه نبود و تأکید داشت که اگر روحانیون می خواهند جایگاه احترام خودشان را ر جامعه حفظ کنند بهتر اسا نه به قدرت نزدیک شوند، بلکه می بایست اینات به مساجد باز گردند . همینظور ایشان حکومت استبداد دینی را از بدترین نوع حکومت های استبدادی می دانست وچه درست و دقیق هم در این مورد پیش بینی کرده بود. فراموش نشود که بهمین دلیل بود که وی تحمل نشد . زیرا که بر خلاف اینکه گفتهمی شد رئیس شورای انقلاب است ولی آزار و رنجانیدن وی از همان ابتدا با ربودن فرزند ایشان شروع شد . ناگفته نماد به همت این بزرگوار و سفرش به سنندج بود که جنگ تحمیلی دولت مرکزی به کردستان فرو کش کرد . زیرا که در سنندج پیرامون شورا ها صحبت کرد و تأکید کرد که چه اشکال دارد در شورای شهر از دگر اندیشان و کمونیست هم باشند ؟ البته اینگونه نظرگاه در میان مرتجعان حلقه زده بر گرد خمینی شیاد سم مهلک و بسیار خطرناک بود . برای اینکه برای طرح خزیدن به قدرت و قبضه و انحصاری کردنش در تناقض و ضدیت آشکار بود.
بهرحال ایشان در صبح نوزدهم شهریور ماه سال 58 تا خبر مرگ ایشان شایع شد . بلافاصله دکتر کاظم سامی رهبر جاما (جنبش مسلمانان مبارز ایران ) با چشمانی اشکبار وارد دانشگاه تهران شد و بلند گوبر دست گرفت و با حالتی گریان فریاد زد پیام طالقانی شهادت است و شورا. یعنی اینکه پیام را بازتاب و منتقل داد که مرگ زنده یاد طالقانی طبیعی نبود. اما اکنون که گزارشگر روز نامه ی جمهوری اسلامی در این گزارش بازتاب داده شده است و به مختصری از بیوگرافی آیت الل طالقانی اشاره شده است تا شاید از این طریق برای خمینی شیاد کسب اعتبار شده باشد .
بنابراین پرسش است که چرا در این گزارش اشاره نشده است که رابطه ی آیت الله طالقانی و حمایت ایشان با زنده یاد دکتر محمد مصدق چگونه بود؟ چرا از حمایت زنده یاد طالقانی از مجاهدین سخنی به میان نرفته است؟ یا اینکه چرا اشاره نشده است که چرا ایشان با اصل ولایت فقیه در مجمع خبرگان و تصویب قانون اساسی مخالفت جدی می کرد و تازمانی که وی در قید حیات بود با اصرار مخالفت می کرد تا این اصل به تصویب رسانیده نشود . حتی به عنوان اعتراض با تکیه دادن به عصای خود در کف مجلس به جای صندلی و مبل نشست که این تصویر تاریخی و ماندگار اعتراضی تبدیل شد. شاید عدم اشاره به دلیل این واقعیت است که عملکرد ولایت فقیه در 3 دهه گذشته آنقدر و حشتناک است که هرگونه اشاره به این موضوع کردن همچون نیشتر بر غده ی چرک مزمن زدن و ترکاندن آن می باشد که سریع همه ی اندام را آلوده می کند. همچنین چرا از فرق کیفی قرآن در صحنه و تفسیر و تعبیر هائی که زنده یاد طالقانی در همان چند خطبه های کوتاه نماز جمعه ی تهران اوایل انقلاب در سال 58 کرد چرا یادی نشده است؟ لابد این مورد هم به خاطر این است که هنوز پس از 28 سال هیچک از امام جمعه های بدلی کوچک کله سیاه و سفید موقت امام جمعه های تهران توانائی یک نمونه مشابه را نتوانسته اند ناکه اجرا کنند. مهتر اینکه چرا به شیوه ی مرگ مشکوک ایشان اشاره ای نشده است؟ همانگونه که به چگونگی ربودن فرزند ایشان اشاره نشده است که ایشان به عنوان اعتراض برای مدتی تهران را ترک کرد. بهرحال یاد و خاطره این یکی از ابر مردان و مبارزان تاریخ معاصر ایران گرامی باد.
هوشنگ - بهداد
سه شنبه 19 شهریورماه سال -1387