نقد و بررسی " واگرائي در انقلاب هلاي مخملي !" روزنامه ی کیهان شنبه 16 شهریور ماه سال 1387
"تحلیل عجیب و غریب و متناقض و چشم دوختن به رو در روئی غرب با روسیه به امید عبور از بحران هسته ای "
به نظر می رسد که رئیس جمهوری روسیه نیز همچون پاسدار احمدی نژاد از حس و استعداد نابغه گری و طنز گوئی خاصی برخور دار باشد. زیرا اینگونه که سرمقاله نویس نقل قول از وی کرده که گفته است گروه جی -8 بدون روس ها کاری از پیش نه خواهد برد . این ادعا جالب است . زیرا که گویا ایشان نمی داند گروه 7 کشور صنعتی چه موقع تشکیل شد و چرا روس ها با موس موس کردن و تقاضای حضور افتخاری وپس از چند سال توانستند که بالاخره به عنوان عضو پذیرفته شوند. همچنین روس ها به جز صنایع نظامی و هسته ای نسبت به اروپا و حتی چین صنعتی نیست که قرار باشد نقش تعیین کننده و کلیدی در گروه کشورهای صنعتی جهان داشته باشد که رئیس جمهوری تشریفاتی با ولی فقیه همکاره پوتین تهدید کرده است در صورت تنبیه و معلق شدن از گروه کشورهای جی -8 اذعان کرده با اخراج روسیه از گروه ی � 8 غرب خودش را تنبیه کرده است . زیرا بدون روسیه کاری از پیش نه خواهد برد.

مشخص نیست که تحلیل ها آبکی و متناقض برای چه تنظیم می شود؟ البته قبل فهم است که مسئولان رژیم تروریستی آخوندی از هر گونه بی ثباتی و نا آرامی و خشونت ر خاورمیانه و آسیای میانه و قفقاز استقبا ل می کنند به خصوص اینکه منجر به ایجاد تنش و سردی رابطه ی آمریکا و روسیه منجر شود. برای اینکه از زاویه پیدایش راه عبور بحران هسته ای نگریسته می شود . بنابراین معلوم است که درنگ و کوتاهی نمی شود که اگر بهر طریقی که بتواند مانور می دهد تا تضاد میان این دو کشور شاید حادتر شود. اما اینکه چگونه این سیاست دنبال و به پیش بدده شود گاهی خیلی تمسخر آمیز و بچگانه ووارونه می باشد . مثلاً اینکه اکنون گفته شده ست كه � ديك چني � علاوه بر پست معاونت رياست جمهوري از شركا و سهامداران اصلي كمپانيهاي نفتي و تسليحاتي از جمله � بكتل � و � هاليبرتون � محسوب مي شود و در 3 كشور � هدف � داراي منافع سرشاري است كه بيش از شرايط سياسي ـ اقتصادي منطقه براي � ديك چني � داراي جاذبه هاي شخصي و اختصاصي است . در دنباله افزوده شده بدين ترتيب � ديك چني � در اين سفر عمدتا به دنبال تامين منافع شخصي و گروهي خود بعنوان يك سهامدار اصلي كمپانيهاي نفتي و تسليحاتي بوده و سعي داشته و دارد كه منافع شخصي خود و همدستانش در كمپانيهاي فعال در قفقاز و ماروا قفقاز را تامين و تضمين كند.
از سوی دیگر اذعان شده که آمریکا موجب تحریک گرجستان به تهاجم اوسیتا و آباخازیا وجنگ شد که با هم خوانی ندارد . زیرا که عقل سلیم نمی پذیرد کشور یاکسی که در مکانی سرمایه گذاری سنگین برای منافع و بهره وری بالا کرده است. عمداً دست به تحریک و آشوب طلبی و جنگ افروزی علیه منافع خود بزند تا موجب به خطر افتادن کل سرمایه گذاری اش شود. به خصوص اینکه تأکید شده که آمریکا در صدد ملحق کردن گرجستان و اکرائین و جمهوری آذر بایجان به پیمان ناتو می باشد . بنابراین اگرقرار است که رو در روئی با روس ها شود . قبل از هرگونه زمینه سازی نظامی ابتدا این 3 کشور باید به پیمان ناتو به پیوندند تا با پشتوانه ی نظامی ناتو به مصاف روس ها رفت ونه قبل از آن.

در خاتمه اینکه سرمقاله نویس روضه خوانی و گریه و زاری بر سر گوری کرده که در آن مرده ای وجود ندارد . زیرا که دل خوش کرده است به تهدید رئیس جمهور روسیه که انتقاد شدید به تلاش برای پیوستن این 3کشور نامبرده به پیمان ناتو کرده است . زیراکه تبدیل به تقویت سپر دفاع موشکی خواهد شد که گفته شده در آن صورت روس ها ساکت نمی ماند و واکنش از خود نشان خواهند داد . سئوال است که روس ها مگرچه می توانند بکنند؟ جز اینکه موشک های ضد هوائی به رژیم تروریستی آخوندی تحویل دهند. به ویژه آنهم با وجود شرایط بحرانی هسته ای رژیم که خود روس ها هم خواهان دسترسی به سلاح هسته ای رژیم تروریستی آخوندی نمی باشند. ضمن اینکه همین اقدام تحویل دادن موشک های ضد هوائی اشان به رژیم تررویستی آخوندی بیشتر موجب تنش و فشار غرب بروی روسیه خواهد شد. بنابراین غیر از این چه اقدام دیگری روس ها می توانند انجام دهند تا که منافع و مزایائی برای شان داشته باشد؟ به خصوص تجربه ی عراق و افغانستان هم هست که مشاهده شد چگونه در صورت تهاجم نظامی موضع بی طرفی اتخاد کرد و در مورد تهاجم نظامی به ایران روس ها مشابه همین سیاست رادر پیش خوهند گرفت. از سوی دیگر سرمقاله نویس ذوق زده اعلام کرده است که انقلاب مخلمین در کشور های هموار روسیه با خطر شکست مواجه شده است . نتیجه اینکه تلاش مذبوحانه با ابراز خوشحالی کرده که گویا خطری رژیم تروریستی آخوندی را همچون انقلاب مخملین تهدید نمی کند . البته توضیح داده نشده است که مردم ناراضی بیش از 80% جمعیت کشور ایران که برزیر خط فقر اقتصادی زد گی می کنند تا چه موقع می توان با افزایش سرکوب و خفقان و اعدام ودار زدن همراه با رشد تورم و گرانی و افزایش قیمت کالا ها در جامعه و فقر و بیکاری روز افزون اینان را خاموش نگهداشت و همچنان به این سیاست ضد مردمی ادامه داد . مشروط بر اینکه هنوز هم می شود سیاست فرصت سازی تا دسترسی به سلاح اتمی تعقیب کرد که هدف اصلیی و نهائی داشتن بمب اتمی می باشد تا که بدون پرداخت سنگین از جمله ی جنگ ویرانگر ضد ملی و ضد میهنی قبلی ایران و عراق را در برنداشته باشد؟
هوشنگ � بهداد
شنبه 16 شهریور ماه سال 1387