نقد و بررسی "كژ راهه!"روزنامه ی جمهوری اسلامی چهار شنبه 20 شهریور ماه سال 1387
"خشت اول چون نهاد معمار کج تا ثریا می رود دیوار کج"
ملای سرمقاله نویس بدون آنکه نامی از زنده یاد طالقانی در سرمقاله خود ببرد و یا به آن اشاره کند که روز گذشته سالگردش بود. ولی در عوض به سراغ راس پوتین معدوم شده بهشتی رفته و با قبرستان کهنه شکافتن نقل قول جمله ای از وی کرده که بیش از حد تکرار شده است . البته درست بیان کردنش می بایست جای دو فعل جمله ی کوتاه شفیتگان خدمت ونه عاشقان قدرت عوض شود. یا اینکه فعل منفی دوم را مثبت ادا کردن تصحیح نمود . زیرا که این شعارتاکتیکی عوامفریبانه جریان مافیائی حاکم است که به عنوان دست آویزشدن به این جمله قبل از قدرت گیری و یک دست شدن نظام از آن استفاده می شد وخطاب و روی سخن به رقیب گفته می شد ما شیفتگان خدمتیم ونه همچون شما عاشقان قدرت؛ اکنون نیز از سوی سرمقاله نویس که خودش نیز جزو همین دار و دسته ی موسوم به مدعیان اصول گرایان می باشد این جمله ی بهشتی را برای حاکمان و یا مخا طبین خود بکار برده است تا به اینان تفهیم کند که چرا شیفته ی قدرت شدید به جای اینکه عاشق خدمت باشید؟! غافل از آنکه از اساس آخوندهای انگل و زائد و غیر مولد همینگونه هستند . زیرا که اینان از گذشته های دور یا به دربار و خلاف آویزان بوده اند یا اینکه آبشخورشان و ممر در آمدشان فئودال ها و ما لکین و یا بازاریان بوده است . زیرا که معادله ی دین فروشی و دنیا خریدن ابزار کارشان است . بسیار کم از این قشر غیر از اینگونه بوده است . زیرا که می بایست یا از دیار خود تعبید می شدند یا اینکه سر در راه باور خود می بایست می دادند که کاار هر رهرو صدیق و رندی نیست.
البته خصلت عوامفریبی و دروغ گفتن وشیاد گری و تصویر مار کشیدن و مار نشان دادن جزو خصوصیات این قشر می باشد . حال تصور کنید اینگونه لاشخوران 3 دهه است که قدرت را در اختیار خود گرفته اند و چنگ بر منابع و ذخایر این کشور بزرگ انداخته اند. بنابراین مشخص است که می بایست همان اقدامات جنایتکارانه و عملیات خیانتکارانه ای اتفاق می افتاد که در 3 دهه گذشه با شخم زدن ایران اینان انجام داده اند . عجیب است که این جماعت هر دوتائی اشان همچون هوو برای هم دیگر می باشند وچشم دیدن هم دیگر را هم ندارند .
اکنون پرسش است که آیا اینان می توانند عاشق قدرت نباشند و شیفتگان خدمت باشند؟ اگر چنین بود چرا خمینی زد بر زیر قولش که گفته بود آخوند ها هر گز حکومت نه خواهند کرد را بطور وارونه شیادانه و دجالانه مطرح و سپس عمل کرد؟ زیرا که هدف و معنی درست و اصولی اش این بود که اینان به انحصاری کردن قدرت و غارتگری منابع و ثروت کشور با شرکایشان چیزی کمتر نمی خواهند و عاشق خدمت بودن یک تاکتیک عوامفریبانه برای سیاه کردن مردم وحذف سایر رقبا از صحنه بوده و می باشد.
فراموش نشود که ملای سرمقاله نویس این عنوان را از راس پوتین رژیم تروریستی آخوندی به این دلیل نقل کرده است که تلویحا به باند مافیائی حاکم به خصوص پاسدار احمدی نژاد و فامیل و معاونش رحیم مشائی پیام دهد که اگر چنانچه شیفتگان قدرت نمی باشید . باید شهامت و صداقت اشتباه داشته باشید تا که اعتراف کنید اشتباه کرده اید؟
برای اینکه چرا رحیم مشائی گفته است ملت ایران وآمریکا و اسرائیل دوست هستند ؟البته گذشته از عملکرد دولت ها هیچ دلیل ندارد که ملت های کشور ها با همدیگر دوست نباشند . زیرا که مرم در حکومت نمی باشند که می بایست مسئول و پاسخگوی عملکرد دولتمردان باشند . مثلاً اینکه به مردم ایران چه ارتباطی دارد که یک آخوند دو زا ری خلیفه شده که بیست و چهار ساعته پای بساط منقل نشسته است و از بهترین غذاها با کیفیت بالا استفده می کند و هر چه می خواهد غارتگری می کند و در اختیار سپاه پاسداران است که 3 دهه است این ارگان فاشیستی هم دستش در ریختن خون مردم ایران و اقلیت های قومی و مذهبی آلوده است . هم اینکه موجب ادامه ی 8 سال جنگ ضد ملی و ضد میهی شد و بیشمار نو جوانان را به عنوان یکبا ر مصرفان ومین پاک کن های جبهه های جنگ برروی میادین جنگ فرستاد و در غاتگری آنگونه فعال بوده است که تمام فرمانده هانش جزو سرمایداران مهم کشورمی باشند و در شیخ نشینان سرمایه گذاری های سنگین کرده اند . یکی از اینان مشاور اقتصادی پاسدار احمدی نژاد می باشد. دیگری پاسدار محسن رضائی است که مافیای وارد کننده ی سیگار قاچاق خارجی است . یعنی بنا بر گفته ی خمینی اینان همان خرانی می باشند که اکنون صاحب اقتصاد شده اند که لیست بخشی از اسامی اینان را عباس پالیزدار در دانشگاه همدان افشا کرد که همین سرمقاله نویس نخالف سر سخت این افشا گری بود .
بنابراین هیچ منطق و عقل سلیمی نمی پذیرد که عملکرد اینان و سایر دولتمردان وار گا ن های سرکوبگر را به حساب مردم یا ملت ایران گذاشته شود که اکثریت آنان در زیر خط فقر اقتصادی زندگی می کنند ودر گیر هیولای تورم وگرانی و غول فقر و بیکاری می باشند که حاکمان مسبب آن می باشند وبه ملت ایران تحمیل نموده اند.
لذاملای سرمقاله نویس نمی داند که با اینگونه توجبکاری و تفکیک کردن خمینی و بهشتی معدوم از سایر پیروان خمینی که حاکم می باشند با همدیگر فرق دارند. برای اینکه این شیوه همچون چوب برداشتن و بازی کردن وبیشر بو گند در آوردن آن چیز بد بو است . زیرا که گفته می شود خشت اول چون نهاد معمار کج تا ثریا می رود دیوار کج . شرایط کنونی ادامه ی همان مسیر ی هست که خمینی و بهشتی و امثالهم بنیان نهادند. با این اختلاف که آن زمان چون آخوندها تازه قدرت گرفته و آزمون پس نداده بودند ومردم ایران شناختی از ماهیت اینان نداشتند که چه جانوران عجیب الخلقه ای می توانند باشند به اینان اعتماد کردند . و برای شناخت اینان نیاز به زمان لازم بود . آنهم زمان بسیار طاقت فرسا و پر هزینه ای برای مردم ایران در بر داشتهاست تا که شاهد باشند چگونه صادقانه و نا آگاهانه به این شبه انسان ها اعتماد کردند وچه نصیب شان شد؟
درخاتمه اینکه مشتی فسیل و متحجر خرافه پرست شریک دزد و رفیق مراجع جا زده شده و بر دور اینان دیوار کشیده ودر هاله ای از تقدس مآبی پیچانده شده اند تا که دیگران جرأت انتقاد کردن به اینان را نداشته باشند .همچون مکارم شیرازی که آقازاده های وی در کنار آقازاده های آخوند دزد انگلیسی مصباح یزدی به دلیل در یافت حواله جات ومجوز دولتی واردات شکر را در اختیار خود داشتند و شکر ارزان وارداتی با نرخ وارز دولتی را با اختلاف قیمت بالا در بازار آزاد بفروش رساندند که نه اینکه پول های نجومی و باد آورده ی بسیار کلان بر جیب خود زدند ، بلکه موجب ورشکستگی کار خانه ینیشکر هفت تپه خوزستان شدند که چندین ماه است که کار کاگران این کار خانه یا حقوق ریافت نکرده یا اخراج می شوند یا اینکه تحصن و اعتراض می کنند. اینگونه اجحافات به کارگران اصلاً برای سرمقاله نویس مهم نیست . اما چون یک قلمزن سابق همکار روز نامه ی پرونده ساز کیهان سرباز جو حسین شریعتمداری به نام نوری زاد که به مکارم شیرازی گفته است بالای چشمان تو ابروست . اگر چنانچه وی خودی نبود چشمانش را در می آوردند. یا اینکه چرا در روند رقابت قدرت و ثروت میان باندهای مافیائی حاکم با مغلوب که وجود دارد . چون فاطمه رجبی همسر غلامحسین الهام سخنگوی دولت به بخشی از غاتگری های رفسنجاتنی و اعضای خانواده ی وی اشاره کرده است و چون سرمقاله نویس از رفسنجانی حمایت و دفاع می کند وی را نیز بر زیر تیغ پرسشگری و توهین و تهدید برده است که چرا از عصر آلوده و بد نام رفسجنانی حمایت می کند؟ اکنون سرمقاله نویس جیغ و فغان راه انداخته وننه من غریب بازی در آورده است و از شیفتگان خدمت ونه عاشقان قدرت نقل قول کرده است . اگر نه آنجا که حق مردم به فجیع ترین وجهی پایمال می شود هیچگونه خط کشی ومرز و اختلاف واعتراضی در میان نیست . بهممین دلیل گفته شد که این جماعت شیتفگان قدرت و عاشقان انباشت ثروت و انحصار کردن آن می باشند.
هوشنگ � بهداد
چهار شنبه 20 شهریور ماه سال 1387
"خشت اول چون نهاد معمار کج تا ثریا می رود دیوار کج"
ملای سرمقاله نویس بدون آنکه نامی از زنده یاد طالقانی در سرمقاله خود ببرد و یا به آن اشاره کند که روز گذشته سالگردش بود. ولی در عوض به سراغ راس پوتین معدوم شده بهشتی رفته و با قبرستان کهنه شکافتن نقل قول جمله ای از وی کرده که بیش از حد تکرار شده است . البته درست بیان کردنش می بایست جای دو فعل جمله ی کوتاه شفیتگان خدمت ونه عاشقان قدرت عوض شود. یا اینکه فعل منفی دوم را مثبت ادا کردن تصحیح نمود . زیرا که این شعارتاکتیکی عوامفریبانه جریان مافیائی حاکم است که به عنوان دست آویزشدن به این جمله قبل از قدرت گیری و یک دست شدن نظام از آن استفاده می شد وخطاب و روی سخن به رقیب گفته می شد ما شیفتگان خدمتیم ونه همچون شما عاشقان قدرت؛ اکنون نیز از سوی سرمقاله نویس که خودش نیز جزو همین دار و دسته ی موسوم به مدعیان اصول گرایان می باشد این جمله ی بهشتی را برای حاکمان و یا مخا طبین خود بکار برده است تا به اینان تفهیم کند که چرا شیفته ی قدرت شدید به جای اینکه عاشق خدمت باشید؟! غافل از آنکه از اساس آخوندهای انگل و زائد و غیر مولد همینگونه هستند . زیرا که اینان از گذشته های دور یا به دربار و خلاف آویزان بوده اند یا اینکه آبشخورشان و ممر در آمدشان فئودال ها و ما لکین و یا بازاریان بوده است . زیرا که معادله ی دین فروشی و دنیا خریدن ابزار کارشان است . بسیار کم از این قشر غیر از اینگونه بوده است . زیرا که می بایست یا از دیار خود تعبید می شدند یا اینکه سر در راه باور خود می بایست می دادند که کاار هر رهرو صدیق و رندی نیست.
البته خصلت عوامفریبی و دروغ گفتن وشیاد گری و تصویر مار کشیدن و مار نشان دادن جزو خصوصیات این قشر می باشد . حال تصور کنید اینگونه لاشخوران 3 دهه است که قدرت را در اختیار خود گرفته اند و چنگ بر منابع و ذخایر این کشور بزرگ انداخته اند. بنابراین مشخص است که می بایست همان اقدامات جنایتکارانه و عملیات خیانتکارانه ای اتفاق می افتاد که در 3 دهه گذشه با شخم زدن ایران اینان انجام داده اند . عجیب است که این جماعت هر دوتائی اشان همچون هوو برای هم دیگر می باشند وچشم دیدن هم دیگر را هم ندارند .
اکنون پرسش است که آیا اینان می توانند عاشق قدرت نباشند و شیفتگان خدمت باشند؟ اگر چنین بود چرا خمینی زد بر زیر قولش که گفته بود آخوند ها هر گز حکومت نه خواهند کرد را بطور وارونه شیادانه و دجالانه مطرح و سپس عمل کرد؟ زیرا که هدف و معنی درست و اصولی اش این بود که اینان به انحصاری کردن قدرت و غارتگری منابع و ثروت کشور با شرکایشان چیزی کمتر نمی خواهند و عاشق خدمت بودن یک تاکتیک عوامفریبانه برای سیاه کردن مردم وحذف سایر رقبا از صحنه بوده و می باشد.
فراموش نشود که ملای سرمقاله نویس این عنوان را از راس پوتین رژیم تروریستی آخوندی به این دلیل نقل کرده است که تلویحا به باند مافیائی حاکم به خصوص پاسدار احمدی نژاد و فامیل و معاونش رحیم مشائی پیام دهد که اگر چنانچه شیفتگان قدرت نمی باشید . باید شهامت و صداقت اشتباه داشته باشید تا که اعتراف کنید اشتباه کرده اید؟
برای اینکه چرا رحیم مشائی گفته است ملت ایران وآمریکا و اسرائیل دوست هستند ؟البته گذشته از عملکرد دولت ها هیچ دلیل ندارد که ملت های کشور ها با همدیگر دوست نباشند . زیرا که مرم در حکومت نمی باشند که می بایست مسئول و پاسخگوی عملکرد دولتمردان باشند . مثلاً اینکه به مردم ایران چه ارتباطی دارد که یک آخوند دو زا ری خلیفه شده که بیست و چهار ساعته پای بساط منقل نشسته است و از بهترین غذاها با کیفیت بالا استفده می کند و هر چه می خواهد غارتگری می کند و در اختیار سپاه پاسداران است که 3 دهه است این ارگان فاشیستی هم دستش در ریختن خون مردم ایران و اقلیت های قومی و مذهبی آلوده است . هم اینکه موجب ادامه ی 8 سال جنگ ضد ملی و ضد میهی شد و بیشمار نو جوانان را به عنوان یکبا ر مصرفان ومین پاک کن های جبهه های جنگ برروی میادین جنگ فرستاد و در غاتگری آنگونه فعال بوده است که تمام فرمانده هانش جزو سرمایداران مهم کشورمی باشند و در شیخ نشینان سرمایه گذاری های سنگین کرده اند . یکی از اینان مشاور اقتصادی پاسدار احمدی نژاد می باشد. دیگری پاسدار محسن رضائی است که مافیای وارد کننده ی سیگار قاچاق خارجی است . یعنی بنا بر گفته ی خمینی اینان همان خرانی می باشند که اکنون صاحب اقتصاد شده اند که لیست بخشی از اسامی اینان را عباس پالیزدار در دانشگاه همدان افشا کرد که همین سرمقاله نویس نخالف سر سخت این افشا گری بود .
بنابراین هیچ منطق و عقل سلیمی نمی پذیرد که عملکرد اینان و سایر دولتمردان وار گا ن های سرکوبگر را به حساب مردم یا ملت ایران گذاشته شود که اکثریت آنان در زیر خط فقر اقتصادی زندگی می کنند ودر گیر هیولای تورم وگرانی و غول فقر و بیکاری می باشند که حاکمان مسبب آن می باشند وبه ملت ایران تحمیل نموده اند.
لذاملای سرمقاله نویس نمی داند که با اینگونه توجبکاری و تفکیک کردن خمینی و بهشتی معدوم از سایر پیروان خمینی که حاکم می باشند با همدیگر فرق دارند. برای اینکه این شیوه همچون چوب برداشتن و بازی کردن وبیشر بو گند در آوردن آن چیز بد بو است . زیرا که گفته می شود خشت اول چون نهاد معمار کج تا ثریا می رود دیوار کج . شرایط کنونی ادامه ی همان مسیر ی هست که خمینی و بهشتی و امثالهم بنیان نهادند. با این اختلاف که آن زمان چون آخوندها تازه قدرت گرفته و آزمون پس نداده بودند ومردم ایران شناختی از ماهیت اینان نداشتند که چه جانوران عجیب الخلقه ای می توانند باشند به اینان اعتماد کردند . و برای شناخت اینان نیاز به زمان لازم بود . آنهم زمان بسیار طاقت فرسا و پر هزینه ای برای مردم ایران در بر داشتهاست تا که شاهد باشند چگونه صادقانه و نا آگاهانه به این شبه انسان ها اعتماد کردند وچه نصیب شان شد؟
درخاتمه اینکه مشتی فسیل و متحجر خرافه پرست شریک دزد و رفیق مراجع جا زده شده و بر دور اینان دیوار کشیده ودر هاله ای از تقدس مآبی پیچانده شده اند تا که دیگران جرأت انتقاد کردن به اینان را نداشته باشند .همچون مکارم شیرازی که آقازاده های وی در کنار آقازاده های آخوند دزد انگلیسی مصباح یزدی به دلیل در یافت حواله جات ومجوز دولتی واردات شکر را در اختیار خود داشتند و شکر ارزان وارداتی با نرخ وارز دولتی را با اختلاف قیمت بالا در بازار آزاد بفروش رساندند که نه اینکه پول های نجومی و باد آورده ی بسیار کلان بر جیب خود زدند ، بلکه موجب ورشکستگی کار خانه ینیشکر هفت تپه خوزستان شدند که چندین ماه است که کار کاگران این کار خانه یا حقوق ریافت نکرده یا اخراج می شوند یا اینکه تحصن و اعتراض می کنند. اینگونه اجحافات به کارگران اصلاً برای سرمقاله نویس مهم نیست . اما چون یک قلمزن سابق همکار روز نامه ی پرونده ساز کیهان سرباز جو حسین شریعتمداری به نام نوری زاد که به مکارم شیرازی گفته است بالای چشمان تو ابروست . اگر چنانچه وی خودی نبود چشمانش را در می آوردند. یا اینکه چرا در روند رقابت قدرت و ثروت میان باندهای مافیائی حاکم با مغلوب که وجود دارد . چون فاطمه رجبی همسر غلامحسین الهام سخنگوی دولت به بخشی از غاتگری های رفسنجاتنی و اعضای خانواده ی وی اشاره کرده است و چون سرمقاله نویس از رفسنجانی حمایت و دفاع می کند وی را نیز بر زیر تیغ پرسشگری و توهین و تهدید برده است که چرا از عصر آلوده و بد نام رفسجنانی حمایت می کند؟ اکنون سرمقاله نویس جیغ و فغان راه انداخته وننه من غریب بازی در آورده است و از شیفتگان خدمت ونه عاشقان قدرت نقل قول کرده است . اگر نه آنجا که حق مردم به فجیع ترین وجهی پایمال می شود هیچگونه خط کشی ومرز و اختلاف واعتراضی در میان نیست . بهممین دلیل گفته شد که این جماعت شیتفگان قدرت و عاشقان انباشت ثروت و انحصار کردن آن می باشند.
هوشنگ � بهداد
چهار شنبه 20 شهریور ماه سال 1387