نقد و بررسی " گزارش فرمايشي!" روزنامه ی جمهوری اسلامی سه شنبه 26 شهریور ماه سال 1387
"چرا هر زمان که در گزارشات البرادعی به نفع رژیم است حلوا حلوا شده ولی هر وقتگوشه ای از واقعیات اشاره شده است وی به جاسوس آمریکائی بودن متهم شده است؟"
معنی کیاست و سیاست و دفاع از منافع ملی کردن به معنی لجبازی وزبان در آوردن دو بچه ی پشت سرهم و یا رو کم کردن دو نوجوان توی خیابان هنگام در گیری نمی باشد که سینه های شان را برای هم سپر کرده و صدای شان را بلند و رگ های گردن خود شان را برای هم دیگر کلفت کرده باشند واز موضع مرغ یک پا دارد وحرف مرد یکیست حرف و اهداف خود را دنبال کنند.
آخر مگر می توان پذیرفت که بیش از دو دهه با پنهانکاری کردن اهداف پروژه ی هسته ای و تاراج کردن منابع و ذخایر کشور و ادامه ی موش و گربه بازی وسیاست مذاکره ی فرصت سوزی برای دسترسی به سلاح هسته ای را پیش برد و نه اینکه به مطالبات و نیازهای جامعه پاسخ مثبت داده نشود ، بلکه تورم و گرانی و افزایش قیمت کالا ها و فقر و بیکاری را به مردم و جامعه تحمیل کرد آنگونه که حتی در مجلس ارتجاعی هشتم و بیلان بانک مرکزی به رقم 14 میلیون فقیر در جامعه اعتراف شده است. بازهم ادعای صلح آمیز داشت . اولاً در کشوری که مملو از منابع انرژی سوختی فسیلی و گازی و نفتی می باشد که اگر چنانچه هدف بر طرف کردن انرژی سوختی و بر طرف کردن نیاز ها و کمبود های انرژی سوختی در کشور می باشد. برای چه مسئولان رژیم تروریستی آخوندی بدنبال سوخت رسانی اتمی بسیار پر هزینه و خطر آفرین رفته اند ؟ آری اگر چنانچه هدف دسترسی به سلاح هسته ای نمی باشد و آنگونه که ادعا می شود طرح صلح آمیز می باشد و تلاش برای فزون کردن زمینه ی سوخت رسانی از طریق انرژی اتمی می باشد . ساده ترین سئوال این است که میز برای چه پس از 20 سال که از آتش بس می گذرد و چند سال است که افزایش قیمت نفت رشد تصاعدی داشته است . ولی چرا امسال خاموشی های برق بیشترین خسارات مادی را به مردم به خصوص محرومان زده ووسایل برقی اشان از بین رفته است.؟

مهمتر اینکه این چگونه پروژه ی صلح آمیزی می باشد که نیاز به سیاست مارتون مذاکره ی هسته ای دارد که موسوم و معروف به سیاست لو رفته ونخ نما شده ی فرصت شوزی یا کش دار کردن روند مذاکره برای دسترسی به سلاح هسته ای می باشد؟ چرا در دفاع از آن اسرائیل تهدید به نابودی می شود و موشک های دور برد بالستیک با توان حمل کلاهک هسته ای آزمایش می شود؟ چرا سیاست دخالت گری در سایر های کشور های همسایه و منطقه با اقدامات تروریستی تعثقیب و اجرا شده است؟ چرا با باج دادن های کلان به روسیه و چین وبرخی از کشورهای اروپائی تلاش شده است تا یار گیری به نفع پروژه ی هسته ای شود؟ چرا اتهامات جاسوسی و خیانت به آخوند حسن روحانی و سید حسین موسویان مسئولان سابق هیئت پیگیری مذاکرات هسته ای با اروپا زده شد ؟ چرا پاسدار علی لاریجانی که خودی بود و جانشین حسن روحانی شده بود جراحی شد و یک پاسدار ترکشی و موجی به نام سعید جلیلی جایگزین وی شد؟ چرا برای قطع کردن نفوذ رقیب در تیم پیگیری سیاست مذاکره هسته ای ، طرح کودتای خاموش و خزنده را سپاه پاسداران علیه ی رقیب دوم خردادی ها اجرا کرد و پاسدار احمدی نژاد را رئیس جمهور کرد که فقط مأموریت داشته است به فرمان سپاه پاسدران و لوطی جماران از پروژه ی هسته ای دفاع و تبلیغ کند؟ طوریکه به جای قول بردن نان بر توی سفر های خالی محرومان تورم و گرانی و افزایش قیمت کالاها و رشد فقر و بیکاری را هدیه کرد ؟

دز خاتمه اینکه از طرف دیگر برای چه تا کنون با گزارشات محمد البراعی چند وجهی و متنا قض برخورد شده است ؟ یعنی چرا ایشان زمانی که به نفع رژیم تروریستی گزارش داده حلوا حلوا شده است . از طرف دیگر چرا تأکید می شد که از نظر ملت ایران مذاکره ی هسته ای با غرب پرونده اش در ایران بسته شده است . زیرا که مذاکره فقط از طریق آژانس و البرادعی دنبال خواهد شد؟ اما از سوی دیگر هر زمان که در گزارشات البرادعی به گوشه ای از واقعیات اشاره شده است. بلافاصله وی مأمور نفوذی و جاسوس آمریکا متهم شده است یا اینکه گزارش چند پهلو ارائه کرده است ؟ در مجموع اینکه همین موضع گیری های تناقض آمیز ثابت می کند که پروژه ی هسته ای صلح آمیز نمی باشد.
هوشنگ � بهداد
سه شنبه 26 شهریور ماه سال 1387