روزی نامه ی
حکومتی جمهوری اسلامی 4 شنبه 28 دیماه سال
1390
نقد
وبررسی : سرمقاله روزی نامه ی حکومتی
جمهوری " دبيركل ضد ملل "
"سرمقاله
نویس که متوقع است سازمان ملل باید مدافع مسلح بودن حزب الله
لبنان و اهداف آن باشد . چرا فراموش کرده
است که چگونه پاسدار گماشته احمدی نژاد در سخنرانی خود در سازمان ملل وکنفرانس های
مطبوعاتی حاشیه ی آن ادعا کرده بود که این سازمان ملل را قبول ندارد وباید منحل
شود و سازمان ملل جدیدی بنا شود که در آن نمایندگان آمریکا واسراییل و انگلیس حضور نداشته باشند . مهمتر اینکه رژیم
فاشیستی مذهبی کودتایی ایران بتواند حق
وتو داشته باشد تا بتواند اهداف هسته ای اش را بدون وتو شدن ادامه دهد؟"
جالب است رژیم نامتعارف قرون
وسطایی ضد بشری که قانون در آن ارزش و رسمیت ندارد . زیرا که مرجع بالاتر از آن
وجود دارد که همکاره است وماورای قانون اقدام می کند.به جای همه فکر می کند و تصمیم گیری می نماید .مهمتر اینکه به هیچ مقام ومرجعی
هم پاسخگوی نمی باشد و به هیچیک از مصوبات نقض حقوق بشر سازمان ملل و قطعنامه های
شورای امنیت سازمان ملل وقعی نمی نهد . تا جایی که با دخالت گری آشکار در امور
داخلی عراق از طریق نوری مالکی نخست وزیر دست نشانده و مزدور وخائن عراق توطئه ی مشترک
علیه ی مجاهدین اشرف بکار می برند تا مانع
انتقال آزاد شان به پادگان لیبرتی و انتقال قانونی از سوی پیگیری نماینده ی
سازمان ملل به خارج از عراق شوند .اما
اکنون سرمقاله نویس خط وخطوط برای دبیر کل
سازمان ملل بان کی مون ترسیم کرده است که وی چون از خلع سلاح شدن حزب الله در سفر
خود به لبنان گفته است . متهم شده که وی حرف های نا مربوط می زند. در ادامه از موضع طلبکارانه این چنین مدعی شده است که از نام سازمان ملل بر می آید که بايد از ملتها حمايت كند و نه از ديكتاتورها:
"اين روزها، سخنان نامربوطي از
آقاي بان كي مون شنيده ميشود؛ سخناني كه به لحاظ جايگاه حقوقي كسي كه داراي عنوان
"دبيركل سازمان ملل متحد" است با تعريفي كه اين سازمان دارد، در تضاد
كامل ميباشد. سازمان ملل، همانگونه كه از اسم آن پيداست، خانه ملتها و محل حمايت
از ملت هاست و طبعاً كسي كه در جايگاه دبيركلي چنين سازماني قرار دارد بايد از ملتها
حمايت كند نه از ديكتاتورها. دبيركل
سازمان ملل هفته جاري در موقعيتي كه از وي انتظار ميرفت از آغاز مسئوليتش در اين
سمت براي دلجويي از مردم مقاوم و مظلوم لبنان به اين كشور سفر كند و اين ملت را به
خاطر دفاع دليرانه از كيان كشورشان در مقابل تجاوزات غاصبانه و حملات ددمنشانه
رژيم اشغالگر صهيونيستي مورد تقدير قرار دهد، وارد بيروت شد و به جاي ايفاي وظايف
خود در مقام دبيركلي سازماني كه براي دفاع از حقوق ملتها و برقراري صلح و مقابله
با تجاوز ايجاد شده، به گونهاي لب به سخن گشود و مطالب نادرستي را بر زبان آورد
كه بيشك آثار منفي آن در ذهن مردم لبنان براي هميشه باقي خواهد ماند. وي نشان
داد كه به پيروي از سياستهاي آمريكا و رژيم صهيونيستي، مقاومت لبنان را نشانه
گرفته و به هيچ وجه با منطق انساني مقاومت مبتني بر دفاع از لبنان در قبال تجاوزات
رژيم صهيونيستي موافق نيست و از اين رو اعلام كرد "منطق مقاومت را نميپسندم...
حزبالله بايد خلع سلاح شود زيرا سلاح مقاومت، محور اختلافات سياسي لبنان است."
اين، دبيركل همان سازماني است كه كرده بود كه سلاح حزب
الله، مشكل لبنان است"
سرمقاله نویس آشکارا دفاع از
مسلح بودن حزب الله لبنان کرده است. چونکه این دفاع در راستای سیاست بحران آفرینی وجنگ
افروزی حاکمان ایران در منقطه وبرای عبور از بحران هسته ای و دشمنی کردن با روندمذاکرات
خاور میانه بوده است .بطور مثال جنگ 33 روزه ی سپاه قدس در کنارحزب الله لبنان باا سراییل فراموش نشده
است که بخشی از لبنان تبدیل به سرزمین سوخته شد
تا که رژیم ضد بشری و قرون وسطایی بطور موقت از بحران هسته ای عبور کند .
بعلاوه از آن زمان جنگ 33 روزه که قرار بود اسراییل سقوط کند. تا حال از این جنگ
بعنوان اهرم تبلیغاتی ضد آمریکایی و اسراییلی استفاده ومانور تبلیغاتی وقدرت نمایی
استفاده شده است . برای همین مخالفت با پیشنهاد طرح خلع سلاح شدن حزب الله لبنان
شده است. بالاخره سرمقاله نویس پس از لبنان و دفاع از مسلح بودن حزب لبنان وهورا
کشیدن برای شیخ حسن نصرالله رهبر حزب الله
که غلا م حلقه بر گوش حاکمان ایران یا نوکر دریافت دلارهای نفتی اهدایی از سوی
ایران می باشد .در دنباله نماینده ملت مصر شده و موضع مخالفت وانتقادی به دبیر کل
سازمان اتخاذ کرده است که چرا آرزوی عدم
صدور حکم اعدام برای حسنی مبارک کرده است؟ همچنین با درخواست اصلاح ساختار سازمان
ملل تا در خدمت ملت های مظلوم جهان باشد نه دیکتاتور ها البته اشاره نکرده است که
آیا ملت ایران جزو مظلومان و حاکمانش دیکتاتور هستند یانه؟ اما ولی در پایان اینگونه برای دبیر کل سازمان ملل ابراز تأسف کرده است که آلت دست آمریکا وحامی
سیاست های وی با دفاع از اسراییل و ضد سازمان ملل شده است:
"واقعيت
اينست كه آنچه مردم مقاوم لبنان را تاكنون به عنوان صف اول مقابله با رژيم
صهيونيستي حفظ كرده و نام اين مردم را در جهان اسلام سربلند نموده، حضور جوانان
رشيد حزبالله و دفاع جانانه آنان در مقابل تجاوزات اسرائيل غاصب است. از اين رو
بيجهت نيست كه كارشناسان، وجود روحيه مقاومت و سلاح حزبالله را تنها عامل
بازدارنده در مقابل اشغالگري رژيم صهيونيستي ميدانند كه ملت لبنان از هر گروه و
طايفهاي - غير از گروههاي سياسي وابسته - به آن اذعان دارند. اينكه دبيركل سازمان ملل برخلاف وظايفي كه منشور سازمان ملل
برعهده او گذاشته بخواهد روحيه مقاومت و ايستادگي در مقابل زور را سركوب كند، چيزي
جز افزايش نگراني آمريكا و رژيم صهيونيستي و متحدان لبناني آنان در خلع سلاح حزبالله
نيست كه تاكنون به نتيجه نرسيده و اين بار اين شيپور را بر دهان آقاي بان كي مون
گذاشتهاند و از اين طريق در آن ميدمند.با توجه به چنين سوابقي از آقاي
بان كي مون بود كه حزبالله لبنان همزمان با انجام اين سفر اعلام كرد كسي از مردم
لبنان به دليل مواضع دبيركل سازمان ملل در قبال دادگاه ترور رفيق حريري و انفعال
او در قبال تجاوزهاي پياپي اسرائيل به حاكميت لبنان به او خوش آمد نميگويد. بر همين اساس همزمان با ورود بان كي مون به بيروت، احزاب،
گروهها و شخصيتهاي ملي، اسلامي و مستقل لبنان با صدور بيانيههايي با انتقاد از
سفر دبيركل سازمان ملل، اظهارات و مواضع سالهاي اخير وي را كه اكثراً عليه منافع و
حاكميت لبنان و مقاومت بوده، محكوم كرده و از وي خواستند دست از سياستهاي
جانبدارانه در قبال اسرائيل بردارد. در اين ميان، محكمترين پاسخ را سيد
حسن نصرالله دبيركل حزبالله لبنان به بان كي مون داد كه تاكيد كرد سلاح حزبالله
در خدمت مقاومت ملت لبنان و عزت و سربلندي اين كشور باقي خواهد ماند و بهتر است
آقاي دبيركل به مسئوليت اصلي خود براي متوقف كردن تجاوزات رژيم صهيونيستي و دفاع
از حقوق ملتها عمل كند. نمايد
مأمور مطيعي در اجراي سياستهاي آمريكا و رژيم صهيونيستي است و صرفاً براي تكميل
همين سياستها و ايجاد محيطي امن براي صهيونيستها به لبنان آمده است. دبيركل
سازمان ملل در سفر به لبنان دسته گل ديگري نيز به آب داد و در راستاي سياست حمايت
از حاميان رژيم صهيونيستي در منطقه، حمايت خود را از فرعون مصر اعلام كرد و مخالفت
خويش را با صدور حكم اعدام حسني مبارك ابراز نمود. اين
قبيل اظهارات جانبدارانه از ديكتاتورها و رژيمهاي تجاوزگر نشان دهنده اهداف سفر
دبيركل سازمان ملل به لبنان است، كسي كه وظيفه ياري ملتهاي مظلوم را برعهده دارد
ولي آشكارا به دنبال تكميل طرحهاي آمريكا در منطقه است و همچون ابزاري در دست
قدرتهاي سلطه گر عمل ميكند. متأسفانه عملكرد آقاي بان كي مون نه تنها
دنباله روي محض او را از سياستهاي واشنگتن و تل آويو به اثبات رسانده بلكه باعث بياعتباري
بيشتر سازمان ملل نزد ملتهاي جهان شده و او را به جاي آنكه دبيركل سازمان ملل
باشد به يك دبيركل ضد ملل تبديل كرده است"
در خاتمه اینکه چرا برای یکبار هم که شده باشد سرمقاله نویس
همیشه منتقد وطلبکار که نقش نمایندگی سایر ملت ها به خصوص ملت های کشور های
منطقه وهمسایه و سخنگوی دولت های شان جزو
حق طبیعی خود می داند .مهمتر اینکه هرچه هم دوست داشته باشد از موضع ضد آمریکایی و اسراییلی بیان می کند . ولی هرگز نمی گوید در ایران چه
خبر است ومردم ایران چه می گویند و رابطه ی حاکمان با مردم ایران چگونه می باشد؟
یا به چه دلیل حاکمان ایران به خودشان حق می دهند تا در امور داخلی کشورهای منطقه
وهمسایه مداخله گری کنند واهداف پلیدشان را باا قدامات تروریستی دنبال کنند؟ یا
اینکه وی بگوید برای چه خون مردم ایران از حزب خون الله لبنان بی ارزش تر می
باشد؟ طوریکه با بدترین شیوه ی وحشیانه ی
پلیسی و امنیتی با مردم ایران برخورد ورفتار می شود .ولی وی از مسلح بودن حزب الله دفاع و پشتیبانی می کند و دبیر کل سازمان ملل متحد را مورد مؤاخذه و
بازجویی قرار داده است که چرا به جای اینکه مدافع ملت ها باشد . نقش دفاع از آمریکا و
اسراییل و اجرای سیاست های اینان را بر عهده گرفته است؟ البته سرمقاله نویس که متوقع است سازمان ملل باید مدافع مسلح بودن حزب الله
لبنان و اهداف آن باشد . چرا فراموش کرده
است که چگونه پاسدار گماشته احمدی نژاد در سخنرانی خود در سازمان ملل وکنفرانس های
مطبوعاتی حاشیه ی آن ادعا کرده بود که این سازمان ملل را قبول ندارد وباید منحل
شود و سازمان ملل جدیدی بنا شود که در آن نمایندگان آمریکا واسراییل و انگلیس حضور نداشته باشند . مهمتر اینکه رژیم
فاشیستی مذهبی کودتایی ایران بتواند حق
وتو داشته باشد تا بتواند اهداف هسته ای اش را بدون وتو شدن ادامه دهد؟ اما اکنون
با فراموش کردن این ادعا به شکل دیگری از سازمان ملل تعریف می شود که مدافع
مظلومان ونه دیکتاتور ها باشد ودبیر کل آن زیر سئوال برده
است که چرا خواهان خلع سلاح حزب ا لله لبنان و عدم صدور حکم اعدام برای
حسنی مبارک دیکتاتور ساقط شده مصر شده است ؟ البته از قلم انداخته است که انتقاد
به دبیر کل سازمان ملل کند که چرا به بشار اسد رئیس جمهور جنایتکار سوریه انتقاد کرده است که چرا مردم بی گناه ودفاع
ومعترض سوری را می کشد؟
هوشنگ بهداد
روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی 4 شنبه 28 دیماه سال 1390
دبيركل ضد ملل