دروغ
نامه ی کیهان 8 مرداد - 96
گفت و شنود
تعارف!
تعارف!
حسین
سربازجو
مدام در حال جستجو
تاجای بحث و گفت وگو
فحاشی
کنه این پررو
چون این یابو
چموش و بد بو
با گریز
و تعقیب
هست
دنبال رقیب
تا
این نا نجیب
دست
کنه تو جیب
بیرون
بکشدتیزی
برهم
بزنه میزی
رقیب
کنه ریشخند
حسابی
بزنه گند
گفت: به نوشته يکي از روزنامه هاي زنجيره اي، الهه کولايي در يک
نشست خبري گفته است براي قبول شهرداري تهران کاملا آماده ام و در حال رايزني براي
چيدن معاونين خود هستم.
گفتم: ولي خبرها از نمايشي بودن پيشنهاد شهرداري به وي حکايت مي کند.
گفت: اتفاقا خود ايشان هم گفته است در ابتدا قرار بود معرفي من نمايشي باشد و نقش ويتريني داشته باشم اما اعضاي شوراي شهر فکر نمي کردند که من تا اين اندازه ماجراي شهردار شدنم را جدي بگيرم!
گفتم: يعني هنوز هم ايشان فکر مي کند شهردار شدنش جدي است؟!
گفت: اينطور که خودش مي گويد قرار بوده اين پيشنهاد نمايشي باشد ولي ايشان جدي گرفته است.
گفتم: يارو با اسب از کوچه اي رد مي شد، شخصي که جلوي خانه اش نشسته بود به او تعارف کرد و گفت؛ بفرما! و يارو بلافاصله از اسب پياده شد و در حالي که آماده ورود به خانه طرف را داشت، پرسيد؛ افسار اسبم را کجا ببندم؟ و طرف گفت؛ ببند به اين زبون بي صاحاب مونده من که ديگه تعارف الکي نکنم!
گفتم: ولي خبرها از نمايشي بودن پيشنهاد شهرداري به وي حکايت مي کند.
گفت: اتفاقا خود ايشان هم گفته است در ابتدا قرار بود معرفي من نمايشي باشد و نقش ويتريني داشته باشم اما اعضاي شوراي شهر فکر نمي کردند که من تا اين اندازه ماجراي شهردار شدنم را جدي بگيرم!
گفتم: يعني هنوز هم ايشان فکر مي کند شهردار شدنش جدي است؟!
گفت: اينطور که خودش مي گويد قرار بوده اين پيشنهاد نمايشي باشد ولي ايشان جدي گرفته است.
گفتم: يارو با اسب از کوچه اي رد مي شد، شخصي که جلوي خانه اش نشسته بود به او تعارف کرد و گفت؛ بفرما! و يارو بلافاصله از اسب پياده شد و در حالي که آماده ورود به خانه طرف را داشت، پرسيد؛ افسار اسبم را کجا ببندم؟ و طرف گفت؛ ببند به اين زبون بي صاحاب مونده من که ديگه تعارف الکي نکنم!