کوتاه وخواندنی
ببخشیم وبگذریم 8 مرداد - 96
ناگفته نماند که مخا طب جناح خامنه ای و پاسداران وقوه فاسد قضاییه و.... دلواپسان نگران است/
ببخ
کشاورزی یک مزرعه بزرگ گندم داشت. زمین حاصلخیزی
که گندم آن زبانزد خاص و عام بود.
هنگام برداشت محصول بود. شبی از شبها روباهی وارد گندمزار شد و بخش کوچکی از مزرعه را لگدمال کرد و به پیرمرد کمی ضرر زد.
پیرمرد کینه روباه را به دل گرفت. بعد از چند روز روباه را به دام انداخت و تصمیم گرفت از حیوان انتقام بگیرد. مقداری پوشال را به روغن آغشته کرده، به دم روباه بست و آتش زد.
روباه شعلهور در مزرعه به اینطرف و آن طرف میدوید و کشاورز بخت برگشته هم به دنبالش.
در این تعقیب و گریز، گندمزار به خاکستر تبدیل شد.
وقتی کینه به دل گرفته و درپی انتقام هستیم، باید بدانیم آتش این انتقام، دامن خودمان را هم خواهد گرفت!
بهتر است ببخشیم و بگذریم.
هنگام برداشت محصول بود. شبی از شبها روباهی وارد گندمزار شد و بخش کوچکی از مزرعه را لگدمال کرد و به پیرمرد کمی ضرر زد.
پیرمرد کینه روباه را به دل گرفت. بعد از چند روز روباه را به دام انداخت و تصمیم گرفت از حیوان انتقام بگیرد. مقداری پوشال را به روغن آغشته کرده، به دم روباه بست و آتش زد.
روباه شعلهور در مزرعه به اینطرف و آن طرف میدوید و کشاورز بخت برگشته هم به دنبالش.
در این تعقیب و گریز، گندمزار به خاکستر تبدیل شد.
وقتی کینه به دل گرفته و درپی انتقام هستیم، باید بدانیم آتش این انتقام، دامن خودمان را هم خواهد گرفت!
بهتر است ببخشیم و بگذریم.